لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۵۹

صد روز اول روحانی: بهار سالی که نکوست


حسن روحانی وعده داده بود که «در برنامه مدون من افزون بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امر فرهنگی، برنامه کوتاه‌مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد» (شبکه یک تلویزیون دولتی، ۷ خرداد ۱۳۹۲). او بالاخص در حوزه‌ اشتغال وعده‌ مشخص می دهد: «ما برای اشتغال، برنامه‌ جدی خواهیم داشت و جدی‌ترین برنامه‌ اقتصادی‌ام در ماه‌های اول حل معضل اشتغال است؛ به خصوص برای تحصیل‌کردگان دانشگاه‌ها» (شبکه جام جم، ۹ خرداد ۱۳۹۲). این وعده‌ها بعد از انتخابات به وعده‌ بیان مشکلات کشور و نه حل آنها در ۱۰۰ روز اول تغییر یافت. (شرق، ۲۴ تیر ۱۳۹۲)

تیم روحانی با سرمایه‌ عظیم خوش‌بینی به آن پس از هشت سال حکومت فریب، دروغ، فساد و تقلب در صد روز اول (به عنوان دوره‌ کوتاه‌مدت در یک بازه‌ زمانی چهار ساله) چه کرده است؟ آیا کارکرد دولت روحانی با انتظاری که خود آن در جامعه ایجاد کرده همخوانی دارد؟

انتصابات فامیلی و چند شغله‌ها

روحانی در انتخاب همکاران خود دو اصل را رعایت کرده است: شناخت درازمدت از آنها و تن در دادن آنها به انضباط تیمی. به همین دلیل در ۱۰۰ روز اول ناهماهنگی قابل توجهی میان اعضای کابینه و میان آنها و رئیس دولت بروز نکرد. اما مشکلات اقتصادی در ایران آن قدر حاد و منافع گروه‌ها آن قدر در تضاد هست که اختلافات به‌زودی بروز پیدا کند. بخش قابل توجهی از همکاران وی دارای سوابق امنیتی هستند، از جمله وزیر پیشنهادی ورزش وی، صالحی امیری که علاوه بر سوابق امنیتی دارای پرونده‌های امنیتی و اقتصادی بود و مجلس به وی رای اعتماد نداد.

روحانی همکارانش را از میان کسانی انتخاب کرد که دو تا سه دهه با آنها آشنایی شخصی داشته است. این برخلاف روندی بود که در دولت احمدی‌نژاد دنبال شد. او مدام با همکارانش در حال رقابت و تضاد بود. احمدی‌نژاد نه خود اهل کار جمعی بود و نه کسانی را که برای مدیریت‌ها انتخاب می کرد چنین بودند.

البته شناخت درازمدت و اعتمادها اگر کنترل نشود به پدیده‌ چند شغلی‌ها منجر می‌شود. مقامات بر این اساس می‌توانند افراد مورد اعتماد خود را به مشاغل متعدد بگمارند. این پدیده در دولت احمدی‌نژاد در افرادی مثل غلامحسین الهام و اسفندیار رحیم مشایی و در دولت روحانی در افرادی مثل اکبر ترکان (سرپرستی معاونت بین‌الملل، شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، دبیرخانه جنبش عدم تعهد ، و سازمان فضایی)، محمد باقر نوبخت (معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور، و سخنگوی دولت) و محمد شريعتمداری (سرپرست شورای عالي امور ايرانيان خارج از كشور، معاون اجرايی رئيس جمهور و معاون اجرای قانون اساسی و هيئت نظارت رئيس‌ جمهور، و سرپرستی وزارت ورزش) تجلی یافته است.

محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر صنعت، معدن، و تجارت در دولت حسن روحانی با عضویت در هیئت مدیره دست‌کم دوازده شرکت با ماهیت اقتصادی، رکورددار حضور در شرکت‌های خصوصی است و از زمان تصدی به این سمت تاکنون خبری درباره خروج وی از هیئت مدیره این شرکت‌ها منتشر نشده است (فارس، ۱۹ مهر ۱۳۹۲) امکان سوء استفاده از قدرت در این موارد بسیار زیاد است.

روحانی همانند احمدی‌نژاد و رفسنجانی و خاتمی به انتصابات خویشاوندی اقدام کرده است، مثل اسماعیل سماوی خواهرزاده روحانی (مشاور رئیس دفتر رئیس جمهور، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری، سرپرست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری)، عبدالحسین فریدون برادرزاده روحانی (مشاور وزير و مدير كل دفتر وزارتی وزارت علوم)، علی‌اصغر مونسان خواهرزاده روحانی (مدیر عامل منطقه آزاد کیش)، و حسین فریدون برادر وی (رئیس دفتر بازرسی رئیس جمهور و دستیار ویژه‌ رئیس جمهور)

سیاست‌ها

سیاست‌های اعمال شده در دولت‌ روحانی در چهار مقوله فهرست‌وار از این قرار است:

فرهنگی: ادعای لغو سانسور توسط وزیر ارشاد و بعد اعلام ضرورت آن؛ بازگشایی خانه‌ سینما؛ توقیف روزنامه بهار توسط هیئت نظارت.

سیاست داخلی: اصلاح‌طلبان حکومتی معتقدند که فضا باز شده است ("نباید گذاشت فضایی که باز شده بسته شود." محمد خاتمی، جرس، ۲۷ شهریور ۱۳۹۲) اما آزادی تعداد اندکی از زندانیان سیاسی در آستانه سفر روحانی به نیویورک بیشتر متوجه سیاست خارجی بود تا سیاست داخلی؛ بازداشت روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و محروم کردن دانشجویان از تحصیل در دولت روحانی ادامه دارد؛ فضا همچنان امنیتی است از ضبط پاسپورت فیلمسازی که به کشور برمی‌گردد، تداوم اعدام‌ها (گاه تا روزی بالای ۱۰ نفر) تا تفتیش خوابگاه‌های دانشجویی.

اولین عدم موفقیت‌ها در مجلس عدم تصویب دو فوریت اصلاح قانون بودجه و رای نیاوردن سه وزیر پیشنهادی بود؛ روحانی با عدم معرفی سریع وزرا نشان داد که اگر مجلس با وی همراهی نکند به ضرر خود مجلسی‌ها خواهد بود، چون سرپرست‌ها بدون احساس فشار مجلس همان کار وزرا را انجام می‌دهند؛

اقتصادی: تثبیت وضعیت موجود تک‌نرخی کرن قیمت ارز در قیمت‌های موجود بازار، تداوم پرداخت یارانه‌ها با قرضه دولتی یا فروش ارز، و تداوم تورم ۴۰ درصدی

سیاست خارجی: در این حوزه منسجم‌تر از دیگر حوزه‌ها عمل شده، گرچه نزدیکان خامنه‌ای سنگ‌اندازی می کنند. دولت در این حوزه از انفعال خارج شده است؛ پیشنهاد مذاکره با رئیس جمهور فرانسه از طرف مقامات ایرانی داده شده بود.

پیام‌ها

دوگانگی‌ای که در پیام‌های دوران کارزار انتخاباتی روحانی وجود داشت به‌زودی برطرف شد: دوگانگی میان پیام‌های به مردم و حکومت به نفع پیام‌های متوجه به حکومت حل شد.

اما بعد از انتخابات دوگانگی میان پیام‌هایی که به نهادهای حکومتی داده می‌شود آغاز شد. پیام‌ها در سیاست داخلی عمدتا بیان فاجعه‌ای بود که دولت احمدی‌نژاد به بار آورده است. همکاران روحانی موفق شدند فساد گسترده و عدم شایستگی دولت احمدی‌نژاد را که زمینه‌ درک آن نیز در جامعه فراهم بود به مردم بفروشند. تیم روحانی به این فروش برای پایین آوردن انتظارات از خود نیاز داشت.

در سیاست خارجی پیام‌ها شسته و رفته‌تر و سازمان‌یافته‌تر ارسال شد. استفاده از توئیتر و فیس‌بوک که مقاومت مقامات انتظامی در برابر آن چندان موثر واقع نشد، ارسال یادداشت به واشینگتن پست توسط روحانی، سفر تیم سیاست خارجی روحانی و خود وی به نیویورک در اواخر سپتامبر که بعد از احمدی‌نژاد هیچ رئیس دولتی آن را فرو نخواهد گذارد محمل‌های ارسال پیام‌ها بوده‌اند.

گمراه کردن افکار عمومی

«در ايران همه به راحتی به شبكه‌های ماهواره دسترسی دارند، حتی روی پشت بام‌های هر روستايی آنتن ماهواره می‌بينيد.» اينها سخنان روحانی در انجمن آسيا و انديشكده شورای روابط خارجی نيويورک است. چند روز بعد در مراسمی در شهر شيراز تانک‌ها از روی ۸۰۰ دستگاه دریافت از ماهواره عبور كردند (اعتماد، ۸ مهر ۱۳۹۲). جالب است که مقامات جمهوری اسلامی به اعمال خلاف قانون شهروندان خود می‌بالند. نکته‌ دیگر استفاده‌ برخی مقامات از فیس‌بوک و توئیتر است، در حالی که این دو سایت در ایران فیلتر می‌شوند. اگر فیلتر این سایت‌ها غلط است، چرا حکومت از آنها رفع فیلتر نمی‌کند؟

محمدجواد ظریف نیز در مصاحبه با ای‌بی‌سی افسانه خواندن کشتار جمعی یهودیان توسط خامنه‌ای را که در سایت وی آمده ترجمه‌ نادرست خواند. عدم بیان واقعیات به قصد فریب افکار عمومی دروغگویی است و از این جهت تفاوتی میان دولت احمدی‌نژاد و دولت روحانی نیست. آیا هنوز مقایسه‌ دولت راستگویان و درست‌کرداران (حسن روحانی، فارس ۲۲ فروردین ۱۳۹۲) با دولت احمدی‌نژاد در این زمینه زود است؟

دستاورد دولت روحانی در گمراه کردن افکار عمومی را فهرست‌وار می‌توان چنین گزارش کرد:

صحنه‌سازی مثل آوردن دانش‌آموزان دو مدرسه سلمان فارسی و شهید بهشتی با اتوبوس به فرودگاه برای استقبال از روحانی (رجانیوز، ۱۰ مهر ۱۳۹۲)؛

مبالغه مثل ادعای ۵۰۰ روز کار برای ۵۰ روز اول دولت در سیاست خارجی (روحانی، ۱۶ مهر ۱۳۹۲)؛

عوام‌فریبی مثل سخن ظریف در مورد نحوه‌ قرار گرفتن در کنار کری و جابه‌جایی صندلی‌ها: «شاید باورتان نشه که خیلی‌اش من نیستم. من واگذار می‌کنم این چیزا را. اونی که تصمیم می‌گیره خودش هدایت می‌کنه» (مصاحبه‌ تلویزیونی) یا معجزه بودن روی کار آمدن دولت روحانی («روی کار آمدن دولت تدبیر و امید معجزه الهی است»، بیژن زنگنه، مهر، ۳۰ مهر ۱۳۹۲) یا ارتباط دادن گرفتگی عضلانی با تیترهای کیهان (فیس‌بوک ظریف)؛ ظریف و محمد خزاعی برای طفره رفتن از سوال خبرنگاران می‌گویند زندانیان سیاسی در ایران را نمی‌شناسند (مثل مجید توکلی یا شیوا نظر آهاری) (دیلی بیست)؛

پنهان‌کاری مثل انکار مذاکرات محرمانه‌ ظریف و کری یا انکار حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه توسط ظریف؛

دروغگویی مثل تکذیب حضور نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در سوریه یا کتمان اعدام‌های سیاسی توسط ظریف در مصاحبه با لوموند؛ و

خاصه‌خرجی مثل همراه کردن ده‌ها خبرنگار با تیم مذاکرات ژنو با هزینه‌ دولت (کیهان، ۲۸ مهر ۱۳۹۲)

------------------------------------------------------------
نظرات مندرج در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG