حکایت آرون سوآرتز روایت نسل ماست، و حکایت بخشی از زندگی او حکایت قهرمانی، ذکاوت، جوانی و تراژدی، همه است. آرون برنامهنویسی بود که به دلیل دستاوردهایش در پدید آوردن خوراکخوان (RSS)، گواهینامه مالکیت مشترک آثار خلاقه (Creative Commons) و راهاندازی شبکه اجتماعی «رِدیت» به شهرت رسید.
اما در عمل فعالیتهای آرون به عنوان فعال اینترنتی بود که میراث این نابغه فقید را رقم زد، به ویژه کارزارهایی که در سال ۲۰۱۲ علیه طرح سانسور دولتی اینترنت موسوم به «سوپا» (قانون توقف سرقت اینترنتی) و «پیپا» (قانون محافظت از آیپی) به راه انداخت، یا تلاشهای وی برای هک کردن بانکهای اطلاعاتی «پِیسِر» و «جیاستور» که آرون میخواست محتوای آنها را با انتشار عمومی در اختیار همگان قرار دهد.
داستان زندگی او در جریان یک رشته مصاحبه و بازبینی تصاویر آرشیوی مربوط به زندگیاش در یک فیلم مستند جدید به نام «فرزند اینترنت: داستان آرون سوآرتز» به تصویر کشیده شده است. این فیلم نخستین بار در روز ۲۴ آوریل، ۴ اردیبهشت، در مراسم افتتاحیه جشنواره سالانه «هاتداکس» در شهر تورنتوی کانادا رونمایی شد و جلوهای بکر از حس عدالتخواهی اجتماعی را در این جشنواره یازده روزه فیلمهای مستند به نمایش گذاشت.
اگر در عصر آرون بزرگ شده باشید، میدانید که داشتن ارزشهای فردی یعنی چه، و نیز میدانید که مبارزه بیامان برای این ارزشها چه معنایی دارد. آرون یکی از موفقترین برنامهنویسهای رایانه نسل خودش بود، همچنان که در زمینه سیاست و کُنشگری هم بسیار فعال بود. او به دسترسی آزاد همگان به اطلاعات اعتقاد داشت، و همین امر به میزان زیادی میراث وی را به عنوان یکی از مورد احترامترین کنشگران اینترنتی زمان خود رقم زده است. این دیدگاه در میان دیگر کوشندگان این زمینه و دانشگاهیان طرفدار دسترسی آزاد به اینترنت مشترک است، کسانی که اتفاقاً بخش زیادی از مصاحبههای مورد استفاده در این فیلم با آنها انجام شده است. «فرزند اینترنت» سعی دارد میراث برجای مانده از کنشگری جوان را در خاطره نسل ما برای همیشه ثبت کند و تا حد زیادی هم در ایجاد حس تحسین عمیق برای شخصیتی به نام آرون سوآرتز موفق بوده است.
دنیا در وجود آرون یک شهید را کشف کرد، کسی که همزمان سجایای قابل ستایش متعددی داشت. برایان کناپِنبِرگر در این فیلم مستند از فیلمهای خصوصی خانوادگیای استفاده کرده که آرون کوچک را در حالی نشان میدهد که بزرگتر از سنش مینماید. نشانههایی که در کودکی آرون دیده میشد حاکی از وجود نابغهای بود که به زودی در وجود او ظاهر شد. مخاطب این مستند با دیدن مصاحبهای با سوزان سوآرتز، مادر آرون، متوجه میشود که برجستگی ذاتی آرون در سنین کودکی و احترامی که در بزرگترها برمیانگیخت حتی مادر او را هم تحت تأثیر قرار میداد، همچنان که بزرگترهایی که سن آنها گاه تا چندین دهه از آرون کوچک بیشتر بود را مبهوت میکرد.
سوزان به سازندگان فیلم گفته است که وقتی پسرش در ۱۵ سالگی درباره فکرش مبنی بر پدید آوردن «گواهینامه مالکیت مشترک آثار خلاقه» با او صحبت کرد، پیش خودش فکر کرده بود «اما این که یک بچه بیشتر نیست! چه طور ممکن است که مردم به حرفش گوش کنند؟» حس مجذوب این نابغه بسیار جوان شدن در میان اکثر افرادی که با زندگی آرون آشنایی داشتند حسی مشترک بود. شاهبیت این فیلم مستند جدید پرداختن به حاصل عمر مرد جوانی است که در ۲۶ سال زندگی کوتاهش کارهایی کرد که بسیاری در طول عمر خود هم به آن دست نمییابند.
یکی از شاخصترین کسانی که در فیلم با آنها مصاحبه شده کوین نورتون، دوست دختر سابق آرون، است که هم رایانه و هم کارش در پرونده اتهام دانلود غیرقانونی صدها هزار فایل توسط آرون درگیر شد. علاوه بر نورتون، شریک آرون «تارن استینبریکنر-کافمن» هم در فیلم حضور دارد.
جذابترین بخش فیلم اما بازگویی تجربه احساسی این دو درباره چگونگی ورودشان به زندگی آرون و روایت شکایت دولت ایالات متحده علیه او است، امری که در نهایت به وخیم شدن وضعیت سلامت روانی آرون انجامید. در این مستند لاورنس لِسیگ، استاد دانشگاه و فعال عرصه آزادی اینرنتی به همراه «تیم بِرنِرز-لی»، دانشمند متخصص علوم رایانه و مخترع شبکه جهانی وِب، دو نام بزرگ در زمینه اینترنت و دسترسی به اطلاعات، درباره زندگی آرون صحبت میکنند، هر دوی این شخصیتها با آرون کار کردهاند و بر روی زندگی او تأثیر گذاشتهاند.
باید در عین حال به خاطر داشت که ساخت هر فیلمی درباره زندگی آرون با این خطر مواجه است که مبادا تصویر مبالغهآمیز یک منجی را به خورد مخاطب بدهد. بنابراین سازندگان فیلم «فرزند اینترنت» این خطر را دیده و بهرغم آن بازگویی داستان آرون را به عنوان تکلیف اخلاقی عصر ما دانستهاند که با هدف ایجاد تحول در وضعیت حاکم در سلطه دولتها و شرکتها بر روی اینترنت و اطلاعات ساخته شده است. بدیهی است که بدرفتاریهای سیاسی علیه فعالانی مانند آرون سوآرتز از جمله دغدغههای اصلی قرن بیست و یکم است، فرقی ندارد که علیه چه شخصی یا اشخاصی باشد، از «بردلی منینگ» و «ادوارد اسنودن» گرفته تا وبلاگنویسهای حوزه فناوری سایت «نارنجی» در ایران که هم اینک در جمهوری اسلامی ایران در زندان به سر میبرند - این همه دغدغهای جهانی است.
این موارد و افراد ما را مجبور میکنند که به وضعیت موجود نگاه کنیم و بار دیگر چگونگی انجام امور را به پرسش بگیریم. در پرسش و پاسخ پایانی، برایان کناپنبرگر، کارگردان اثر، از مخاطبان میخواهد که داستان آرون را به چشم نمونهای از کسی ببینند که جرأت کرد در مواجهه با قدرت حقیقت را بگوید.
باور خللناپذیر آرون به دسترسی آزاد به اطلاعات برای او موفقیت به همراه داشت، آرون به ویژه در جریان اعتراضها علیه «سوپا» در سال ۲۰۱۱ به خوبی برنامه خود را به اجرا درآورد و در عین حال شرنگ فقدان غمانگیز خود را نیز فراهم کرد. قانون کلاهبرداری و سوءاستفاده از رایانه (سی اِف اِی اِی) که برای اقدام علیه او مورد استفاده قرار گرفت به صدور حکم بسیار سنگینی به نسبت جرم او انجامید. وزارت دادگستری ایالات متحده آرون را به جرم هک کردن شبکههای رایانهای دانشگاه «اِم آی تی» در ماساچوست و دانلودهای غیرقانونی وی از «جیاستور» گناهکار اعلام کرد.
دادستانهای آتشینمزاج پرونده قصد داشتند آرون را به ۳۵ سال زندان و پرداخت میلیونها دلار جریمه محکوم کنند که این نابغه - زیر فشار ناشی از روند دادرسی - در ژانویه ۲۰۱۳ دست به خودکشی زد. شگفت آن که این فیلم به واقعه خودکشی آرون نگاه نمیکند، بلکه سیستمی را زیر ذرهبین میگذارد که وی را در چنان منگنهای قرار داد که چارهای جز خودکشی در مقابل خود ندید.
این فیلم فراخوانی برای حمایت از «قانون آرون» است، طرحی که این هفته در کنگره آمریکا مراحل تصویب شدن را میگذراند، طرحی که به موجب آن قوانین «سی اف ای ای» تغییر خواهند کرد تا در آینده اتهام آرون مبنی بر «خروج بیش از تعداد مجاز کتاب از کتابخانه» به چنین سرنوشتی ختم نشود.
اما در عمل فعالیتهای آرون به عنوان فعال اینترنتی بود که میراث این نابغه فقید را رقم زد، به ویژه کارزارهایی که در سال ۲۰۱۲ علیه طرح سانسور دولتی اینترنت موسوم به «سوپا» (قانون توقف سرقت اینترنتی) و «پیپا» (قانون محافظت از آیپی) به راه انداخت، یا تلاشهای وی برای هک کردن بانکهای اطلاعاتی «پِیسِر» و «جیاستور» که آرون میخواست محتوای آنها را با انتشار عمومی در اختیار همگان قرار دهد.
داستان زندگی او در جریان یک رشته مصاحبه و بازبینی تصاویر آرشیوی مربوط به زندگیاش در یک فیلم مستند جدید به نام «فرزند اینترنت: داستان آرون سوآرتز» به تصویر کشیده شده است. این فیلم نخستین بار در روز ۲۴ آوریل، ۴ اردیبهشت، در مراسم افتتاحیه جشنواره سالانه «هاتداکس» در شهر تورنتوی کانادا رونمایی شد و جلوهای بکر از حس عدالتخواهی اجتماعی را در این جشنواره یازده روزه فیلمهای مستند به نمایش گذاشت.
اگر در عصر آرون بزرگ شده باشید، میدانید که داشتن ارزشهای فردی یعنی چه، و نیز میدانید که مبارزه بیامان برای این ارزشها چه معنایی دارد. آرون یکی از موفقترین برنامهنویسهای رایانه نسل خودش بود، همچنان که در زمینه سیاست و کُنشگری هم بسیار فعال بود. او به دسترسی آزاد همگان به اطلاعات اعتقاد داشت، و همین امر به میزان زیادی میراث وی را به عنوان یکی از مورد احترامترین کنشگران اینترنتی زمان خود رقم زده است. این دیدگاه در میان دیگر کوشندگان این زمینه و دانشگاهیان طرفدار دسترسی آزاد به اینترنت مشترک است، کسانی که اتفاقاً بخش زیادی از مصاحبههای مورد استفاده در این فیلم با آنها انجام شده است. «فرزند اینترنت» سعی دارد میراث برجای مانده از کنشگری جوان را در خاطره نسل ما برای همیشه ثبت کند و تا حد زیادی هم در ایجاد حس تحسین عمیق برای شخصیتی به نام آرون سوآرتز موفق بوده است.
دنیا در وجود آرون یک شهید را کشف کرد، کسی که همزمان سجایای قابل ستایش متعددی داشت. برایان کناپِنبِرگر در این فیلم مستند از فیلمهای خصوصی خانوادگیای استفاده کرده که آرون کوچک را در حالی نشان میدهد که بزرگتر از سنش مینماید. نشانههایی که در کودکی آرون دیده میشد حاکی از وجود نابغهای بود که به زودی در وجود او ظاهر شد. مخاطب این مستند با دیدن مصاحبهای با سوزان سوآرتز، مادر آرون، متوجه میشود که برجستگی ذاتی آرون در سنین کودکی و احترامی که در بزرگترها برمیانگیخت حتی مادر او را هم تحت تأثیر قرار میداد، همچنان که بزرگترهایی که سن آنها گاه تا چندین دهه از آرون کوچک بیشتر بود را مبهوت میکرد.
سوزان به سازندگان فیلم گفته است که وقتی پسرش در ۱۵ سالگی درباره فکرش مبنی بر پدید آوردن «گواهینامه مالکیت مشترک آثار خلاقه» با او صحبت کرد، پیش خودش فکر کرده بود «اما این که یک بچه بیشتر نیست! چه طور ممکن است که مردم به حرفش گوش کنند؟» حس مجذوب این نابغه بسیار جوان شدن در میان اکثر افرادی که با زندگی آرون آشنایی داشتند حسی مشترک بود. شاهبیت این فیلم مستند جدید پرداختن به حاصل عمر مرد جوانی است که در ۲۶ سال زندگی کوتاهش کارهایی کرد که بسیاری در طول عمر خود هم به آن دست نمییابند.
یکی از شاخصترین کسانی که در فیلم با آنها مصاحبه شده کوین نورتون، دوست دختر سابق آرون، است که هم رایانه و هم کارش در پرونده اتهام دانلود غیرقانونی صدها هزار فایل توسط آرون درگیر شد. علاوه بر نورتون، شریک آرون «تارن استینبریکنر-کافمن» هم در فیلم حضور دارد.
جذابترین بخش فیلم اما بازگویی تجربه احساسی این دو درباره چگونگی ورودشان به زندگی آرون و روایت شکایت دولت ایالات متحده علیه او است، امری که در نهایت به وخیم شدن وضعیت سلامت روانی آرون انجامید. در این مستند لاورنس لِسیگ، استاد دانشگاه و فعال عرصه آزادی اینرنتی به همراه «تیم بِرنِرز-لی»، دانشمند متخصص علوم رایانه و مخترع شبکه جهانی وِب، دو نام بزرگ در زمینه اینترنت و دسترسی به اطلاعات، درباره زندگی آرون صحبت میکنند، هر دوی این شخصیتها با آرون کار کردهاند و بر روی زندگی او تأثیر گذاشتهاند.
باید در عین حال به خاطر داشت که ساخت هر فیلمی درباره زندگی آرون با این خطر مواجه است که مبادا تصویر مبالغهآمیز یک منجی را به خورد مخاطب بدهد. بنابراین سازندگان فیلم «فرزند اینترنت» این خطر را دیده و بهرغم آن بازگویی داستان آرون را به عنوان تکلیف اخلاقی عصر ما دانستهاند که با هدف ایجاد تحول در وضعیت حاکم در سلطه دولتها و شرکتها بر روی اینترنت و اطلاعات ساخته شده است. بدیهی است که بدرفتاریهای سیاسی علیه فعالانی مانند آرون سوآرتز از جمله دغدغههای اصلی قرن بیست و یکم است، فرقی ندارد که علیه چه شخصی یا اشخاصی باشد، از «بردلی منینگ» و «ادوارد اسنودن» گرفته تا وبلاگنویسهای حوزه فناوری سایت «نارنجی» در ایران که هم اینک در جمهوری اسلامی ایران در زندان به سر میبرند - این همه دغدغهای جهانی است.
این موارد و افراد ما را مجبور میکنند که به وضعیت موجود نگاه کنیم و بار دیگر چگونگی انجام امور را به پرسش بگیریم. در پرسش و پاسخ پایانی، برایان کناپنبرگر، کارگردان اثر، از مخاطبان میخواهد که داستان آرون را به چشم نمونهای از کسی ببینند که جرأت کرد در مواجهه با قدرت حقیقت را بگوید.
باور خللناپذیر آرون به دسترسی آزاد به اطلاعات برای او موفقیت به همراه داشت، آرون به ویژه در جریان اعتراضها علیه «سوپا» در سال ۲۰۱۱ به خوبی برنامه خود را به اجرا درآورد و در عین حال شرنگ فقدان غمانگیز خود را نیز فراهم کرد. قانون کلاهبرداری و سوءاستفاده از رایانه (سی اِف اِی اِی) که برای اقدام علیه او مورد استفاده قرار گرفت به صدور حکم بسیار سنگینی به نسبت جرم او انجامید. وزارت دادگستری ایالات متحده آرون را به جرم هک کردن شبکههای رایانهای دانشگاه «اِم آی تی» در ماساچوست و دانلودهای غیرقانونی وی از «جیاستور» گناهکار اعلام کرد.
دادستانهای آتشینمزاج پرونده قصد داشتند آرون را به ۳۵ سال زندان و پرداخت میلیونها دلار جریمه محکوم کنند که این نابغه - زیر فشار ناشی از روند دادرسی - در ژانویه ۲۰۱۳ دست به خودکشی زد. شگفت آن که این فیلم به واقعه خودکشی آرون نگاه نمیکند، بلکه سیستمی را زیر ذرهبین میگذارد که وی را در چنان منگنهای قرار داد که چارهای جز خودکشی در مقابل خود ندید.
این فیلم فراخوانی برای حمایت از «قانون آرون» است، طرحی که این هفته در کنگره آمریکا مراحل تصویب شدن را میگذراند، طرحی که به موجب آن قوانین «سی اف ای ای» تغییر خواهند کرد تا در آینده اتهام آرون مبنی بر «خروج بیش از تعداد مجاز کتاب از کتابخانه» به چنین سرنوشتی ختم نشود.