روزنامه فایننشال تایمز چاپ لندن در شماره روز ۲۰ آوریل خود مطلبی دارد به قلم رولا خلف، تحلیلگر جهان عرب، که در آن ضمن اشاره به تازهترين مشاجرات دیپلماتیک بین تهران و دولتهای عربی مواضع این کشورها در برابر بهبود مناسبات ایران و آمریکا را بررسی میکند.
فایننشال تایمز مینویسد: «چند هفته پیش که مصر خبر متلاشی کردن یک هسته مخفی حزبالله در خاک این کشور را اعلام کرد کسی خارج از خاورمیانه این خبر را جدی نگرفت و بسیاری فکر میکردند که این بهانهای است برای آغاز دور دیگری از بازداشت اسلامگرایان در مصر.»
اما چند روز بعد شیخ حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان، ضمن رد ادعای مصر در مورد توطئه حزبالله علیه حاکمیت آن کشور معترف شد که این گروه مامورانی را برای کمک به فلسطینیان به خاک مصر اعزام کرده است.
فایننشال تایمز مینویسد اعتراف نسبی شیخ حسن نصرالله باعث خشنودی دولت مصر شد و به دنبال آن مقامات مصری حملات شدید خود علیه حزبالله و دولت حامی آن یعنی ایران را آغاز کردند.
روزنامههای عربزبان نیز به این حملات پیوسته و حکومت ایران را متهم کردند که با تلاش برای ایجاد پایگاهی در مصر میخواهد برگ دیگری را برای معاملات خود با غرب به دست آورد.
جنگ لفظی دولت مصر و گروه حزبالله به زمان حملات اسرائیل به نوار غزه باز میگردد. در آن زمان گروه حزبالله مصر را به خاطر امتناع از بازکردن گذرگاه مرزی رفح بین خاک مصر و نوار غزه بهشدت مورد حمله قرار داد.
اما تحلیلگر این روزنامه بریتانیایی معتقد است زمانی که دولت مصر برای افشای «توطئه» حزبالله که چند ماه پیش برملا شده بود انتخاب کرده و همین طور مقصر شناختن ایران در این زمینه نشان میدهد که هدف از این مشاجره دیپلماتیک فراتر از دعوای مصر و حزبالله است و دولت مصر از تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران ناراضی است.
رولا خلف در فایننشال تایمز مینویسد: «در ورای مشاجره بر سر فعالیت حزبالله در خاک مصر نگرانیهای جدیتری در قاهره و سایر پایتختهای عربی به چشم میخورد. از نگاه اکثر دولتهای عربی تجدید مناسبات ایران و آمریکا موجب تقویت موقعیت و نفوذ ایران در خاورمیانه خواهد شد. مقامات کشورهای عربی به آمریکا گفتهاند که افزایش نفوذ ایران در منطقه درست به همان اندازه برنامههای هستهای این کشور خطرناک است.»
البته تمام جهان عرب در این مورد موضع یکسانی ندارد. برخی از دولتهای عربی از جمله قطر روابط خوبی با ایران دارند، ولی سایرین بیش از گذشته به ایران و مقاصد آن در منطقه بدبین هستند.
نویسنده فایننشال تایمز یادآوری میکند که چند ماه پیش به دنبال سخنان جنجالبرانگیز ناطق نوری، رییس سابق مجلس ایران، در مورد مالکیت ایران بر مناطقی از سواحل خلیج فارس تمام رسانههای دولتی کشورهای عربی حملات خود به ایران را تشدید کردند. با وجودی که مقامات ایران در این مورد عذرخواهی کردند، دولت مراکش مناسبات دیپلماتیک خود را با ایران قطع و ادعا کرد که جمهوری اسلامی در پی گسترش نفوذ شیعیان در کشورهای سنیمذهب خاورمیانه است. حتی دولت عربستان سعودی که معمولا با صراحت مواضع خود را بیان نمیکند انتقاد از ایران را در ماههای اخیر تشدید کرده و امارات عربی متحده نیز نسبت به گذشته مناسبات تجاری با ایران را کاهش داده است.
نویسنده فایننشال تایمز اشاره میکند که تنش بین کشورهای عربی و ایران تاحدی دلائل منطقی دارد. به اعتقاد وی، حمایت ایران از گروههای تندرو باعث شکست روند صلح و بیثباتی در لبنان بوده یا در پی سرنگونی رژیم صدام حسین تعادل در عراق عملا به نفع گسترش نفوذ ایران در این کشور بوده است. هراس جهان عرب در مورد نفوذ ایران به اوج خود رسیده و آنها میخواهند این نگرانی را به آمریکا نیز منتقل کنند.
اما تحلیلگر فایننشال تایمز معتقد است که دولتهای عربی فکر میکنند که با تهییج افکار عمومی اعراب علیه ایران موقعیت خود را تحکیم خواهند کرد. آنها این واقعیت را فراموش کردهاند که یکی از دلایل اصلی گسترش نفوذ ایران ضعف خود این دولتهاست و ایران هر چند سیاست مداخلهگرانهای در منطقه دارد اساسا از همین ضعف اعراب بهرهبرداری میکند.
دولت باراک اوباما برای تقویت خود در مذاکره بر سر سرنوشت برنامه هستهای ایران به حمایت متحدان خود از جمله کشورهای عربی در منطقه نیاز دارد و این به آن معناست که باید راهی برای حل بحران اعراب و اسرائیل پیدا شود تا از ادامه نفوذ و بهرهبرداری ایران از این بحران جلوگیری شود.
فایننشال تایمز میافزاید دولتهای عربی باید خود را برای تجدید مناسبات ایران و آمریکا آماده کنند. تجدید این مناسبات ضرورتا به معنای گسترش نفوذ ایران نیست و ممکن است آمریکا در یک طرح وسیعتر برای تغییر فضای تنش در خاورمیانه بتواند از نفوذ ایران برای گسترش ثبات در منطقه بهره جوید.
در پایان تحلیلگر فایننشال تایمز نتیجه میگیرد که «دولتهای عرب نیز در موفقیت مذاکرات هستهای غرب با ایران منافعی دارند، چون شکست این مذاکرات به گسترش تنش و بیثباتی در منطقه و همین طور احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران کمک خواهد کرد. حمله به ایران برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس عواقب فاجعهباری خواهد داشت، چون آنها را در تیررس هر گونه حمله احتمالی انتقامجویانه از سوی ایران قرار میدهد».
فایننشال تایمز مینویسد: «چند هفته پیش که مصر خبر متلاشی کردن یک هسته مخفی حزبالله در خاک این کشور را اعلام کرد کسی خارج از خاورمیانه این خبر را جدی نگرفت و بسیاری فکر میکردند که این بهانهای است برای آغاز دور دیگری از بازداشت اسلامگرایان در مصر.»
بیشتر بخوانید:
فایننشال تایمز مینویسد اعتراف نسبی شیخ حسن نصرالله باعث خشنودی دولت مصر شد و به دنبال آن مقامات مصری حملات شدید خود علیه حزبالله و دولت حامی آن یعنی ایران را آغاز کردند.
روزنامههای عربزبان نیز به این حملات پیوسته و حکومت ایران را متهم کردند که با تلاش برای ایجاد پایگاهی در مصر میخواهد برگ دیگری را برای معاملات خود با غرب به دست آورد.
جنگ لفظی دولت مصر و گروه حزبالله به زمان حملات اسرائیل به نوار غزه باز میگردد. در آن زمان گروه حزبالله مصر را به خاطر امتناع از بازکردن گذرگاه مرزی رفح بین خاک مصر و نوار غزه بهشدت مورد حمله قرار داد.
اما تحلیلگر این روزنامه بریتانیایی معتقد است زمانی که دولت مصر برای افشای «توطئه» حزبالله که چند ماه پیش برملا شده بود انتخاب کرده و همین طور مقصر شناختن ایران در این زمینه نشان میدهد که هدف از این مشاجره دیپلماتیک فراتر از دعوای مصر و حزبالله است و دولت مصر از تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران ناراضی است.
رولا خلف در فایننشال تایمز مینویسد: «در ورای مشاجره بر سر فعالیت حزبالله در خاک مصر نگرانیهای جدیتری در قاهره و سایر پایتختهای عربی به چشم میخورد. از نگاه اکثر دولتهای عربی تجدید مناسبات ایران و آمریکا موجب تقویت موقعیت و نفوذ ایران در خاورمیانه خواهد شد. مقامات کشورهای عربی به آمریکا گفتهاند که افزایش نفوذ ایران در منطقه درست به همان اندازه برنامههای هستهای این کشور خطرناک است.»
البته تمام جهان عرب در این مورد موضع یکسانی ندارد. برخی از دولتهای عربی از جمله قطر روابط خوبی با ایران دارند، ولی سایرین بیش از گذشته به ایران و مقاصد آن در منطقه بدبین هستند.
دولت باراک اوباما برای تقویت خود در مذاکره بر سر سرنوشت برنامه هستهای ایران به حمایت متحدان خود از جمله کشورهای عربی در منطقه نیاز دارد و این به آن معناست که باید راهی برای حل بحران اعراب و اسرائیل پیدا شود تا از ادامه نفوذ و بهرهبرداری ایران از این بحران جلوگیری شود.
نویسنده فایننشال تایمز اشاره میکند که تنش بین کشورهای عربی و ایران تاحدی دلائل منطقی دارد. به اعتقاد وی، حمایت ایران از گروههای تندرو باعث شکست روند صلح و بیثباتی در لبنان بوده یا در پی سرنگونی رژیم صدام حسین تعادل در عراق عملا به نفع گسترش نفوذ ایران در این کشور بوده است. هراس جهان عرب در مورد نفوذ ایران به اوج خود رسیده و آنها میخواهند این نگرانی را به آمریکا نیز منتقل کنند.
اما تحلیلگر فایننشال تایمز معتقد است که دولتهای عربی فکر میکنند که با تهییج افکار عمومی اعراب علیه ایران موقعیت خود را تحکیم خواهند کرد. آنها این واقعیت را فراموش کردهاند که یکی از دلایل اصلی گسترش نفوذ ایران ضعف خود این دولتهاست و ایران هر چند سیاست مداخلهگرانهای در منطقه دارد اساسا از همین ضعف اعراب بهرهبرداری میکند.
دولت باراک اوباما برای تقویت خود در مذاکره بر سر سرنوشت برنامه هستهای ایران به حمایت متحدان خود از جمله کشورهای عربی در منطقه نیاز دارد و این به آن معناست که باید راهی برای حل بحران اعراب و اسرائیل پیدا شود تا از ادامه نفوذ و بهرهبرداری ایران از این بحران جلوگیری شود.
فایننشال تایمز میافزاید دولتهای عربی باید خود را برای تجدید مناسبات ایران و آمریکا آماده کنند. تجدید این مناسبات ضرورتا به معنای گسترش نفوذ ایران نیست و ممکن است آمریکا در یک طرح وسیعتر برای تغییر فضای تنش در خاورمیانه بتواند از نفوذ ایران برای گسترش ثبات در منطقه بهره جوید.
در پایان تحلیلگر فایننشال تایمز نتیجه میگیرد که «دولتهای عرب نیز در موفقیت مذاکرات هستهای غرب با ایران منافعی دارند، چون شکست این مذاکرات به گسترش تنش و بیثباتی در منطقه و همین طور احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران کمک خواهد کرد. حمله به ایران برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس عواقب فاجعهباری خواهد داشت، چون آنها را در تیررس هر گونه حمله احتمالی انتقامجویانه از سوی ایران قرار میدهد».
- به نظر شما سود و زیان احتمالی کشورهای عربی از بهبود روابط ایران و آمریکا چیست؟