در تازهترین واکنش به اعلام خبر تاخیر نامحدود در راهاندازی رآکتور بوشهر، دو خبرنگار روسی به نامهای پتر گلدیشف و ایوان گوردییف در مقالهای که در خبرگزاری ریانووستی انتشار یافته بدون اشاره به دلایل سیاسی عدم بهرهبرداری از بااهمیتترین طرح اتمی ایران، بار دیگر دلایل فنی را عامل اصلی تاخیر یاد شده معرفی کردهاند.
با وجود آن که علیاکبر صالحی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، پیش از این اظهار داشته بود که به منظور پیشگیری از تکرار خلف وعدههای گذشته، تاریخ معینی را برای «راهاندازی اقتصادی رآکتور بوشهر» اعلام نخواهد کرد، اظهارات همزمان مسئولان روسی «اتم استروی اکسپورت» (مجری طرح رآکتور بوشهر)، سازمان دولتی انرژی اتمی روسیه (روس اتم) و همچنین مقامات دولتی و مسئولان سازمان انرژی اتم ایران، تاکنون حکایت از پیشرفت بهموقع کار در بوشهر و بهرهبرداری از آن تا پایان سال جاری میلادی داشت .
اظهارات روز دوشنبه گذشته سرگی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، دایر بر عدم بهرهبرداری از رآکتور بوشهر در سال جاری، ضمن ایجاد شگفتی در محافل خبری، ابعاد سیاسی راهاندازی این طرح را بار دیگر مطرح کرد و بیتردید موجب افزایش نگرانیهای مسئولان ایرانی در مورد آینده این طرح شده است.
چند هفته قبل، خبرگزاری رسمی ایران، ایرنا، خبر از دستاورد بزرگ اتمی ایران در آینده نزدیک داده بود. اینک با انتشار خبر عدم بهرهبرداری از رآکتور بوشهر که در فاصله کوتاهی پس از دیدار اوباما، رئیس جمهور آمریکا، با مدودف، رئیس جمهور روسیه، در حاشیه کنفرانس سران شرق آسیا در سنگاپور صورت گرفته است، نه مشکلات فنی، آن طور که روسیه اعلام میدارد، که اهمیت موانع سیاسی راهاندازی رآکتور بوشهر بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد.
چند ساعت پس از انتشار اظهارات اشماتکو، گزارش سازمان بینالمللی انرژی اتمی پیرامون فعالیتهای اتمی ایران نیز انتشار یافت. گزارش یاد شده برخلاف گزارشهای معتدل گذشته آژانس که در آنها ضمن تقدیر از همکاریهای ایران، ابهامهای موجود در برنامههای اتمی ایران نیز مورد اشاره قرار میگرفت، این بار دارای لحنی تندتر از همیشه بود.
در گزارش یاد شده به نحو بیسابقهای به موارد غیرمستند، از جمله «احتمال وجود مراکز اتمی اعلامنشده دیگری علاوه بر مرکز اتمی فوردو در قم» مورد اشاره قرار گرفته که بهنوبه خود نشانه رویکرد تازه آژانس در قبال ایران با هدف افزایش فشارهای سیاسی بر این کشور است.
اظهارات علنی اشماتکو دایر بر تاخیر در راهاندازی رآکتور بوشهر بیتردید تبلیغات دولت ایران دایر بر کسب پیروزیهای چشمگیر در راه استفاده از انرژی اتمی را در شرایط بسیار دشواری قرار داده و انتقادات تازهای را متوجه دولت و طبیعت روابط آن با روسیه خواهد کرد.
چند روز پیش از طرح اظهارات علنی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، پیرامون رآکتور بوشهر، ابتدا فیروزآبادی، رئیس ستاد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، سپس احمد وحیدی، وزیر دفاع، و بعد بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و روابط خارجی مجلس اسلامی ایران، روسیه را به دلیل عدم اجرای قرارداد فروش موشکهای دفاع هوایی موسوم به اس-۳۰۰ مورد انتقاد علنی قرار داده بودند که این نوع برخورد نیز در روابط ایران و روسیه بسیار کمسابقه بوده است.
مبادله پیامهای علنی و انتقادی مسئولان دولتی ایران و روسیه بیشک حاکی از نارضایی فزاینده و متقابل تهران و مسکو است. روسیه تبدیل شدن ایران به قدرت نظامی اتمی را مخالف مصالح امنیت ملی خود میبیند، و ایران فارغ از این ملاحظات تنها به تامین هدفهای امنیت ملی خود فکر میکند. تقابل این دو دیدگاه امنیتی، بهخصوص پس از اعلام انصراف ایران از ارسال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده خود به خارج، به بهانه مبادله با سوخت اتمی مورد مصرف در رآکتور آزمایشگاهی تهران، اینک نه تنها علنی که تا حدود زیادی غیرقابلاجتناب شده است.
بیشک این ایران است که از امکانات محدودتر و انتخابهای کمتری نسبت به روسیه در مناسبات دوجانبه دو کشور برخوردار است. به این دلیل، و با توجه به انزوای سیاسی کنونی ایران، از دست دادن حمایت روسیه، و چشمپوشی از امکانات روسیه برای ایران بسیار دشوار به نظر میرسد.
ایران نیازمند حمایت روسیه در شورای امنیت است. ادامه این حمایت به دلیل خودداری ایران از قبول توصیههای روسیه، بهخصوص در زمینه خارج ساختن اورانیوم غنیشده به خارج، در شرایط کنونی برای مسکو بسیار دشوار شده است.
ایران برای تقویت بضاعت دفاعی حال حاضر و آینده خود در شرایط ادامه تحریم نظامی غرب، نیازمند روسیه است. اصرار در خرید و تحویل سامانه موشکی اس-۳۰۰ و هواپیماهای جنگنده نتیجه این نیاز است.
مهمتر از زمینههای سیاسی و نظامی یاد شده، ایران در انتظار راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر به سر میبرد. روسیه با آگاهی از ظرفیتهای جانبی رآکتور بوشهر، تاکنون بهخوبی از تاخیر در تکمیل و راهاندازی بوشهر در جهت تامین مصالح ملی عالیتر خود بهره گرفته است.
اینک در مرحله نزدیک به راهاندازی، به جز ابعاد تجاری تکمیل رآکتور بوشهر، ابعاد امنیتی، نظامی و سیاسی این واحد اتمی نیز در مرکز توجه روسیه قرار گرفته است.
در صورت روشن شدن کوره اصلی رآکتور اتمی هزار مگاواتی بوشهر، محل یاد شده تا شعاع قابل ملاحظهای عملا از هر نوع هجوم نظامی مصون خواهد بود. حمله نظامی به یک رآکتور در حال کار بهسادگی میتواند به دلیل نشت مواد رادیواکتیو به یک فاجعه محیط زیستی بیانجامد.
ابعاد چنین فاجعهای در درازمدت میتواند در حد انفجار یک بمب اتمی زیانبار تلقی شود. تجربه نشت مواد رادیواکتیو از رآکتور چرنوبیل در اوکراین نمونه کاملی از این نوع خطر بالقوه به شمار میرود.
با توجه به این مصونیت در قبال هجوم نظامی، و در شرایطی که ایران همچنان نزدیک به دو هزار کیلوگرم اورانیوم با غلظت تا چهار درصد را در اختیار دارد، نصب ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ در جوار رآکتور فعال و در حال کار بوشهر، عملا میتواند ادامه فعالیت غنیسازی اورانیوم ایران را بدون نگرانی از تهدید نظامی تضمین کند. این در حالی است که دیگر مراکز اتمی فعال ایران، از جمله مرکز نطنز، همواره میتواند بدون هر نوع نگرانی زیستمحیطی هدف حمله نظامی قرار گیرد.
حساسیت امنیتی رآکتور بوشهر زمانی از میان خواهد رفت که اورانیوم غنیشده ایران از این کشور خارج شده و امکان غنیسازی بیشتر در ایران از میان رفته باشد. به عبارت دیگر، راهاندازی رآکتور بوشهر، بدون خارج شدن اورانیوم غنیشده کنونی از ایران، معادل پذیرفتن ایران به عنوان یک قدرت اتمی نظامی بالقوه است.
دولت اسرائیل پیش از این ایران اتمی را خطری علیه بقا و موجودیت خود معرفی کرده است. بنابراین چنان چه اسرائیل قبل از راهاندازی رآکتور بوشهر و در جهت خنثی ساختن «خطر امنیتی» یاد شده بخواهد رآکتور بوشهر را مورد حمله نظامی قرار دهد، مسئله امنیت جانی تا دو هزار کارمند فنی تبعه روسیه شاغل در رآکتور بوشهر نیز برای کرملین مزید بر علتهای بازدارنده دیگر خواهد شد. از این لحاظ نیز روسیه و اسرائیل دارای نگرانیهای امنیتی متقابل در ارتباط با راهاندازی رآکتور بوشهر هستند.
قابل انتظار است که به دلیل این حساسیتهای سیاسی و امنیتی، روسیه با آمریکا و اسرائیل پیش از این در این مورد و درباره شرایط تکمیل رآکتور بوشهر قبلا به گفتوگو نشسته و با کشورهای یاد شده و جامعه اروپا به توافق رسیده باشد.
به این ترتیب راهاندازی رآکتور بوشهر و همچنین تحویل سامانه دفاع موشکی موسوم به اس-۳۰۰ عملا در گرو خارج ساختن اورانیوم غنیشده از ایران و اتخاذ تصمیم سیاسی ایران در این زمینه است.
با وجود آن که علیاکبر صالحی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، پیش از این اظهار داشته بود که به منظور پیشگیری از تکرار خلف وعدههای گذشته، تاریخ معینی را برای «راهاندازی اقتصادی رآکتور بوشهر» اعلام نخواهد کرد، اظهارات همزمان مسئولان روسی «اتم استروی اکسپورت» (مجری طرح رآکتور بوشهر)، سازمان دولتی انرژی اتمی روسیه (روس اتم) و همچنین مقامات دولتی و مسئولان سازمان انرژی اتم ایران، تاکنون حکایت از پیشرفت بهموقع کار در بوشهر و بهرهبرداری از آن تا پایان سال جاری میلادی داشت .
اظهارات روز دوشنبه گذشته سرگی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، دایر بر عدم بهرهبرداری از رآکتور بوشهر در سال جاری، ضمن ایجاد شگفتی در محافل خبری، ابعاد سیاسی راهاندازی این طرح را بار دیگر مطرح کرد و بیتردید موجب افزایش نگرانیهای مسئولان ایرانی در مورد آینده این طرح شده است.
بیشتر بخوانید:
چند ساعت پس از انتشار اظهارات اشماتکو، گزارش سازمان بینالمللی انرژی اتمی پیرامون فعالیتهای اتمی ایران نیز انتشار یافت. گزارش یاد شده برخلاف گزارشهای معتدل گذشته آژانس که در آنها ضمن تقدیر از همکاریهای ایران، ابهامهای موجود در برنامههای اتمی ایران نیز مورد اشاره قرار میگرفت، این بار دارای لحنی تندتر از همیشه بود.
در گزارش یاد شده به نحو بیسابقهای به موارد غیرمستند، از جمله «احتمال وجود مراکز اتمی اعلامنشده دیگری علاوه بر مرکز اتمی فوردو در قم» مورد اشاره قرار گرفته که بهنوبه خود نشانه رویکرد تازه آژانس در قبال ایران با هدف افزایش فشارهای سیاسی بر این کشور است.
اظهارات علنی اشماتکو دایر بر تاخیر در راهاندازی رآکتور بوشهر بیتردید تبلیغات دولت ایران دایر بر کسب پیروزیهای چشمگیر در راه استفاده از انرژی اتمی را در شرایط بسیار دشواری قرار داده و انتقادات تازهای را متوجه دولت و طبیعت روابط آن با روسیه خواهد کرد.
چند روز پیش از طرح اظهارات علنی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، پیرامون رآکتور بوشهر، ابتدا فیروزآبادی، رئیس ستاد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، سپس احمد وحیدی، وزیر دفاع، و بعد بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و روابط خارجی مجلس اسلامی ایران، روسیه را به دلیل عدم اجرای قرارداد فروش موشکهای دفاع هوایی موسوم به اس-۳۰۰ مورد انتقاد علنی قرار داده بودند که این نوع برخورد نیز در روابط ایران و روسیه بسیار کمسابقه بوده است.
مبادله پیامهای علنی و انتقادی مسئولان دولتی ایران و روسیه بیشک حاکی از نارضایی فزاینده و متقابل تهران و مسکو است. روسیه تبدیل شدن ایران به قدرت نظامی اتمی را مخالف مصالح امنیت ملی خود میبیند، و ایران فارغ از این ملاحظات تنها به تامین هدفهای امنیت ملی خود فکر میکند. تقابل این دو دیدگاه امنیتی، بهخصوص پس از اعلام انصراف ایران از ارسال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده خود به خارج، به بهانه مبادله با سوخت اتمی مورد مصرف در رآکتور آزمایشگاهی تهران، اینک نه تنها علنی که تا حدود زیادی غیرقابلاجتناب شده است.
بیشک این ایران است که از امکانات محدودتر و انتخابهای کمتری نسبت به روسیه در مناسبات دوجانبه دو کشور برخوردار است. به این دلیل، و با توجه به انزوای سیاسی کنونی ایران، از دست دادن حمایت روسیه، و چشمپوشی از امکانات روسیه برای ایران بسیار دشوار به نظر میرسد.
ایران نیازمند حمایت روسیه در شورای امنیت است. ادامه این حمایت به دلیل خودداری ایران از قبول توصیههای روسیه، بهخصوص در زمینه خارج ساختن اورانیوم غنیشده به خارج، در شرایط کنونی برای مسکو بسیار دشوار شده است.
ایران برای تقویت بضاعت دفاعی حال حاضر و آینده خود در شرایط ادامه تحریم نظامی غرب، نیازمند روسیه است. اصرار در خرید و تحویل سامانه موشکی اس-۳۰۰ و هواپیماهای جنگنده نتیجه این نیاز است.
قابل انتظار است که به دلیل حساسیتهای سیاسی و امنیتی، روسیه با آمریکا و اسرائیل پیش از این در این مورد و درباره شرایط تکمیل رآکتور بوشهر قبلا به گفتوگو نشسته و با کشورهای یاد شده و جامعه اروپا به توافق رسیده باشد.
اینک در مرحله نزدیک به راهاندازی، به جز ابعاد تجاری تکمیل رآکتور بوشهر، ابعاد امنیتی، نظامی و سیاسی این واحد اتمی نیز در مرکز توجه روسیه قرار گرفته است.
در صورت روشن شدن کوره اصلی رآکتور اتمی هزار مگاواتی بوشهر، محل یاد شده تا شعاع قابل ملاحظهای عملا از هر نوع هجوم نظامی مصون خواهد بود. حمله نظامی به یک رآکتور در حال کار بهسادگی میتواند به دلیل نشت مواد رادیواکتیو به یک فاجعه محیط زیستی بیانجامد.
ابعاد چنین فاجعهای در درازمدت میتواند در حد انفجار یک بمب اتمی زیانبار تلقی شود. تجربه نشت مواد رادیواکتیو از رآکتور چرنوبیل در اوکراین نمونه کاملی از این نوع خطر بالقوه به شمار میرود.
با توجه به این مصونیت در قبال هجوم نظامی، و در شرایطی که ایران همچنان نزدیک به دو هزار کیلوگرم اورانیوم با غلظت تا چهار درصد را در اختیار دارد، نصب ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ در جوار رآکتور فعال و در حال کار بوشهر، عملا میتواند ادامه فعالیت غنیسازی اورانیوم ایران را بدون نگرانی از تهدید نظامی تضمین کند. این در حالی است که دیگر مراکز اتمی فعال ایران، از جمله مرکز نطنز، همواره میتواند بدون هر نوع نگرانی زیستمحیطی هدف حمله نظامی قرار گیرد.
حساسیت امنیتی رآکتور بوشهر زمانی از میان خواهد رفت که اورانیوم غنیشده ایران از این کشور خارج شده و امکان غنیسازی بیشتر در ایران از میان رفته باشد. به عبارت دیگر، راهاندازی رآکتور بوشهر، بدون خارج شدن اورانیوم غنیشده کنونی از ایران، معادل پذیرفتن ایران به عنوان یک قدرت اتمی نظامی بالقوه است.
دولت اسرائیل پیش از این ایران اتمی را خطری علیه بقا و موجودیت خود معرفی کرده است. بنابراین چنان چه اسرائیل قبل از راهاندازی رآکتور بوشهر و در جهت خنثی ساختن «خطر امنیتی» یاد شده بخواهد رآکتور بوشهر را مورد حمله نظامی قرار دهد، مسئله امنیت جانی تا دو هزار کارمند فنی تبعه روسیه شاغل در رآکتور بوشهر نیز برای کرملین مزید بر علتهای بازدارنده دیگر خواهد شد. از این لحاظ نیز روسیه و اسرائیل دارای نگرانیهای امنیتی متقابل در ارتباط با راهاندازی رآکتور بوشهر هستند.
قابل انتظار است که به دلیل این حساسیتهای سیاسی و امنیتی، روسیه با آمریکا و اسرائیل پیش از این در این مورد و درباره شرایط تکمیل رآکتور بوشهر قبلا به گفتوگو نشسته و با کشورهای یاد شده و جامعه اروپا به توافق رسیده باشد.
به این ترتیب راهاندازی رآکتور بوشهر و همچنین تحویل سامانه دفاع موشکی موسوم به اس-۳۰۰ عملا در گرو خارج ساختن اورانیوم غنیشده از ایران و اتخاذ تصمیم سیاسی ایران در این زمینه است.