اعزام یک هیات کوچک کارشناسی به مذاکرات چهارجانبه اتمی در وین، تعویق چندباره زمان از سرگیری مذاکرات پس از قطع جلسه اول به بهانه اعتراض به حضور فرانسه، مصاحبه همزمان متکی در تهران با هدف تحتالشعاع قرار دادن مذاکرات وین و همچنین خودداری از اعلام پاسخ قطعی به پیشنویس محمد البرادعی از جمله تلاشهایی است که تهران به منظور کاهش هزینههای اشتباه سعید جلیلی در ژنو صورت داده است.
در مذاکرات روز اول اکتبر در ژنو، سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی و رئیس هیات مذاکرهکننده ایران، ظاهرا پذیرفته بود که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده داخلی برای مبادله با سوخت با غلظت بالاتر به خارج از ایران منتقل شود.
به نظر میرسد هدف اصلی جلیلی در «مذاکرات اتمی در ژنو» که به دنبال واکنشهای تند جهانی به وجود مرکز دوم غنیسازی اورانیوم در ایران با عجله ترتیب داده شده بود، آرام ساختن فشارهای محیطی علیه ایران، منجمله از سوی مسکو، و کمک به ایجاد آرامش نسبی در نظام جهانی بود.
بعد از اعلام خبر وجود مرکز غنیسازی اورانیوم در فردو در ۱۶۰ کیلومتری تهران علاوه بر روسای جمهوری آمریکا، فرانسه و نخست وزیر بریتانیا، مدودف، رئیس جمهور روسیه، نیز طی بیانیهای از ایران خواسته بود که «در مذاکرات روز اول اکتبر با نمایندگان گروه ۵+۱ ثابت کند که برنامههای اتمی خود را با هدفهای صلحآمیز دنبال میکند». پیش از صدور بیانیه یاد شده، واکنش رئیس جمهور روسیه نسبت به خبر مربوط به مرکز غنیسازی فردو توام با «ابزار نگرانی جدی» بود.
به این ترتیب، جلیلی، در جو متشنج و ملتهب جهانی که علیه تهران ایجاد شده بود، قصد داشت با نشان دادن آمادگی کامل ایران برای همکاری در جهت رفع نگرانیهای جامعه جهانی، آن گونه که رئیس جمهور روسیه نیز در پیامی رسمی خواستار شده بود، فشارهای فزاینده علیه جمهوری اسلامی را در آن مقطع کاهش دهد.
پیشنهاد مبادله بخش عمده ذخیره اورانیوم غنیشده ایران با سوخت مورد نیاز برای مصرف در رآکتور آزمایشگاهی تهران، در صورت پذیرفته شدن، میتوانست تا حدود زیادی نگرانیهای مشکل به وجود آمده در قبال برنامههای اتمی ایران را کاهش دهد.
نگرانی عمده جامعه جهانی از این بابت است که ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت در حدود چهار درصد ایران، در صورت افزایش غلظت، میتواند ماده انفجاری لازم برای تولید تا سه بمب اتمی را فراهم سازد. حال آن که خارج ساختن آن از ایران، خطر استفاده احتمالی نظامی از آن را تا مدتی از میان خواهد برد.
ذخیره ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده فعلی ایران در یک زمان چهار ساله تولید شده است. در شرایط فعلی ایران حدود هشت هزار سانتریفیوژ نصب شده را در اختیار دارد که از این تعداد ۴۲۰۰ واحد در نطنز فعالاند. ظرفیت کنونی غنیسازی اورانیوم ایران به طور متوسط روزانه تا حدود دو کیلوگرم است. به این ترتیب برای تجدید ذخیره کنونی، و در صورت فراهم بودن حجم کافی گاز اورانیوم (هگزافلوراید) برای غنیسازی، ایران نیازمند دو سال زمان خواهد بود.
مطابق پارهای از ارزیابیها، در صورت مبادرت به یک حمله نظامی وسیع علیه تاسیسات اتمی ایران که در ۱۷ مرکز عمده و ۱۵۰ مرکز فرعی سراسر کشور پراکنده شدهاند دست یافتن ایران به ظرفیت بالقوه نظامی اتمی میتواند تا چهار سال به تعویق افتد. بر این اساس، خارج ساختن اورانیوم غنیشده کنونی ایران از راه مذاکره، در عمل میتواند ۵۰ درصد از نتایج محتمل یک هجوم گسترده و بسیار پرهزینه نظامی را در جهت خنثی ساختن آن چه خطر اتمی ایران معرفی شده، بدون هزینه تامین کند.
از این لحاظ، جامعه جهانی، منجمله روسیه، تلاش کردند با استفاده از التهاب ایجاد شده و در یک اقدام فوری و هماهنگ، از راه طرح پیشنهاد مربوط به خارج ساختن ذخیره اورانیوم ایران و مبادله آن با سوخت مورد نیاز رآکتور تهران، جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دهند.
تهران نیز که همواره مدعی غیرنظامی بودن برنامههای اتمی خود بوده، در برابر پیشنهاد مبادله اورانیوم غنیشده خود با سوخت اتمی، بهویژه در جو ملتهب ماه سپتامبر، چارهای جز اعلام موافقت اصولی با پیشنهاد مطرح شده نیافته است.
اما آن چه ظاهرا در لحظه اعلام موافقت اصولی نمایندگان ایران با پیشنهاد واگذاری اورانیوم غنیشده خود و عقبنشینی در برابر فشارها مورد ملاحظه کافی قرار نگرفته باقی گذاشتن جای لازم برای چانهزنیهای بعدی با هدف گرفتن امتیاز متناسب در مذاکرات بوده است.
اشتباه عمده زمانی صورت گرفت که ایران روز اول اکتبر در ژنو با پذیرفتن یک رقم مشخص، با واگذاری ۱۲۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیوم خود موافقت اصولی کرده و نحوه اجرای این تعهد را به مذاکرات بعدی (۲۱ اکتبر در وین) موکول کرده است.
در غیر این صورت چنانچه ایران به صورت کلی با مبادله مطالعه شده اورانیوم غنیشده خود با سوخت خارجی بدون اشاره به یک عدد خاص موافقت میکرد، میتوانست در مذاکرات کارشناسی بعدی، حجم مبادله اورانیوم غنیشده خود را متناسب با سوخت مورد نیاز راکتور آزمایشگاهی تهران اعلام داشته و در نتیجه آن را به صورت محمولههای کوچکتر و حداکثر تا ۲۰۰ کیلوگرم ارسال دارد.
در صورت ادامه اصرار نظام جهانی بر افزایش حجم محموله ارسالی، ایران میتوانست به نسبت موافقت با افزایش حجم اورانیوم مبادله شده، به میزان امتیازهای متقابل مورد نظر خود بیافزاید.
این امتیازها میتوانست و میتواند از جایگزینی اورانیوم تحویلی با مواد خام اتمی از خارج منجمله سنگ اورانیوم، کیک زرد و یا گاز هگزافلوراید که مورد نیاز ایران است و مطابق قطعنامههای کنونی شورای امنیت فروش آنها به ایران دارای منع قانونی است آغاز شده و تا لغو قطعنامههای شورای امنیت ادامه یابد.
هدف متقابل ایران در لحظه پذیرفتن پیشنهاد گروه ۵+۱ در ژنو دائر بر واگذاری ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، دادن مشروعیت به ادامه غنیسازی اورانیوم در داخل و حل مشکل تامین مواد خام اتمی برای ادامه غنیسازی و فراهم ساختن قطعه برای سانتریفیوژها از مجاری قانونی بوده است.
ایران در حال حاضر در جهت پیش بردن برنامههای توسعه اتمی خود اجرای استراتژی پیروزی سنگر به سنگر و استحکام و تثبیت یک سنگر قبل از انتقال نیروی بیشتر به سنگر بعدی را در پیش گرفته است. سنگر با اهمیت فعلی ایران تثبیت حق غنیسازی اورانیوم (با هر غلظت) و دادن شکل قانونی به آن است.
حال آن که هدف بعدی گروه ۵+۱، پس از خارج ساختن موجودی کنونی اوانیوم غنیشده از ایران، متوقف ساختن برنامه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران، قبل از پرداختن به سایر بخشها، منجمله ایجاد رآکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین در اراک است.
با درک پیچیدگیهای توافق کلی صورت گرفته در ژنو و هزینههای اعلام موافقت عجولانه با عدد ۱۲۰۰ کیلو گرم، جمهوری اسلامی اینک دریافته که قدرت چانهزنیهای بعدی خود را از دست داده و عملا خود را در شرایط دفاعی قرار داده است.
برای یافتن مجال جبران این اشتباه و کاهش هزینههای آن، جمهوری اسلامی قصد داشت با کماهمیت ساختن و در صورت امکان تعویق مذاکرات ۲۰اکتبر در وین به تجدید آرایش برای دست یافتن به شرایط بهتری نائل شود. با این وجود به نظر نمیرسد که در یک فرصت دوروزه بتوان برای تعدیل شرایط و تغییر نحوه اجرای پیشنویس پیشنهادات وین، که بیشتر شبیه به اجبار در قبول یک تعهدنامه است تا امضاء نهایی یک تفاهمنامه، به نتایج قابل ملاحظهای دست یافت.
میزان ۱۵۰۰کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران بااهمیتترین اهرمی است که برای چانهزنیهای بعدی و گرفتن امتیاز میتواند مورد استفاده دولت ایران قرار گیرد. در صورت واگذاری این اهرم بیتردید قدرت چانهزنی ایران با جامعه جهانی و حتی ایستادگی در سنگر غنیسازی نیز بسیار دشوار و پرهزینه خواهد شد. در صورت عدم قبول پیشنهادات وین نیز رفتار آرام کنونی جامعه جهانی با ایران بهسرعت تغییر خواهد کرد.
-----------------------
دیدگاههای انعکاس یافته در این یادداشت الزاماً بازتاب نظرات رادیو فردا نیست.
در مذاکرات روز اول اکتبر در ژنو، سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی و رئیس هیات مذاکرهکننده ایران، ظاهرا پذیرفته بود که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده داخلی برای مبادله با سوخت با غلظت بالاتر به خارج از ایران منتقل شود.
به نظر میرسد هدف اصلی جلیلی در «مذاکرات اتمی در ژنو» که به دنبال واکنشهای تند جهانی به وجود مرکز دوم غنیسازی اورانیوم در ایران با عجله ترتیب داده شده بود، آرام ساختن فشارهای محیطی علیه ایران، منجمله از سوی مسکو، و کمک به ایجاد آرامش نسبی در نظام جهانی بود.
بیشتر بخوانید:
به این ترتیب، جلیلی، در جو متشنج و ملتهب جهانی که علیه تهران ایجاد شده بود، قصد داشت با نشان دادن آمادگی کامل ایران برای همکاری در جهت رفع نگرانیهای جامعه جهانی، آن گونه که رئیس جمهور روسیه نیز در پیامی رسمی خواستار شده بود، فشارهای فزاینده علیه جمهوری اسلامی را در آن مقطع کاهش دهد.
پیشنهاد مبادله بخش عمده ذخیره اورانیوم غنیشده ایران با سوخت مورد نیاز برای مصرف در رآکتور آزمایشگاهی تهران، در صورت پذیرفته شدن، میتوانست تا حدود زیادی نگرانیهای مشکل به وجود آمده در قبال برنامههای اتمی ایران را کاهش دهد.
نگرانی عمده جامعه جهانی از این بابت است که ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت در حدود چهار درصد ایران، در صورت افزایش غلظت، میتواند ماده انفجاری لازم برای تولید تا سه بمب اتمی را فراهم سازد. حال آن که خارج ساختن آن از ایران، خطر استفاده احتمالی نظامی از آن را تا مدتی از میان خواهد برد.
ذخیره ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده فعلی ایران در یک زمان چهار ساله تولید شده است. در شرایط فعلی ایران حدود هشت هزار سانتریفیوژ نصب شده را در اختیار دارد که از این تعداد ۴۲۰۰ واحد در نطنز فعالاند. ظرفیت کنونی غنیسازی اورانیوم ایران به طور متوسط روزانه تا حدود دو کیلوگرم است. به این ترتیب برای تجدید ذخیره کنونی، و در صورت فراهم بودن حجم کافی گاز اورانیوم (هگزافلوراید) برای غنیسازی، ایران نیازمند دو سال زمان خواهد بود.
مطابق پارهای از ارزیابیها، در صورت مبادرت به یک حمله نظامی وسیع علیه تاسیسات اتمی ایران که در ۱۷ مرکز عمده و ۱۵۰ مرکز فرعی سراسر کشور پراکنده شدهاند دست یافتن ایران به ظرفیت بالقوه نظامی اتمی میتواند تا چهار سال به تعویق افتد. بر این اساس، خارج ساختن اورانیوم غنیشده کنونی ایران از راه مذاکره، در عمل میتواند ۵۰ درصد از نتایج محتمل یک هجوم گسترده و بسیار پرهزینه نظامی را در جهت خنثی ساختن آن چه خطر اتمی ایران معرفی شده، بدون هزینه تامین کند.
از این لحاظ، جامعه جهانی، منجمله روسیه، تلاش کردند با استفاده از التهاب ایجاد شده و در یک اقدام فوری و هماهنگ، از راه طرح پیشنهاد مربوط به خارج ساختن ذخیره اورانیوم ایران و مبادله آن با سوخت مورد نیاز رآکتور تهران، جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دهند.
تهران نیز که همواره مدعی غیرنظامی بودن برنامههای اتمی خود بوده، در برابر پیشنهاد مبادله اورانیوم غنیشده خود با سوخت اتمی، بهویژه در جو ملتهب ماه سپتامبر، چارهای جز اعلام موافقت اصولی با پیشنهاد مطرح شده نیافته است.
اما آن چه ظاهرا در لحظه اعلام موافقت اصولی نمایندگان ایران با پیشنهاد واگذاری اورانیوم غنیشده خود و عقبنشینی در برابر فشارها مورد ملاحظه کافی قرار نگرفته باقی گذاشتن جای لازم برای چانهزنیهای بعدی با هدف گرفتن امتیاز متناسب در مذاکرات بوده است.
اشتباه عمده زمانی صورت گرفت که ایران روز اول اکتبر در ژنو با پذیرفتن یک رقم مشخص، با واگذاری ۱۲۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیوم خود موافقت اصولی کرده و نحوه اجرای این تعهد را به مذاکرات بعدی (۲۱ اکتبر در وین) موکول کرده است.
در غیر این صورت چنانچه ایران به صورت کلی با مبادله مطالعه شده اورانیوم غنیشده خود با سوخت خارجی بدون اشاره به یک عدد خاص موافقت میکرد، میتوانست در مذاکرات کارشناسی بعدی، حجم مبادله اورانیوم غنیشده خود را متناسب با سوخت مورد نیاز راکتور آزمایشگاهی تهران اعلام داشته و در نتیجه آن را به صورت محمولههای کوچکتر و حداکثر تا ۲۰۰ کیلوگرم ارسال دارد.
در صورت ادامه اصرار نظام جهانی بر افزایش حجم محموله ارسالی، ایران میتوانست به نسبت موافقت با افزایش حجم اورانیوم مبادله شده، به میزان امتیازهای متقابل مورد نظر خود بیافزاید.
این امتیازها میتوانست و میتواند از جایگزینی اورانیوم تحویلی با مواد خام اتمی از خارج منجمله سنگ اورانیوم، کیک زرد و یا گاز هگزافلوراید که مورد نیاز ایران است و مطابق قطعنامههای کنونی شورای امنیت فروش آنها به ایران دارای منع قانونی است آغاز شده و تا لغو قطعنامههای شورای امنیت ادامه یابد.
با درک پیچیدگیهای توافق کلی صورت گرفته در ژنو و هزینههای اعلام موافقت عجولانه با عدد ۱۲۰۰ کیلو گرم، جمهوری اسلامی اینک دریافته که قدرت چانهزنیهای بعدی خود را از دست داده و عملا خود را در شرایط دفاعی قرار داده است.
ایران در حال حاضر در جهت پیش بردن برنامههای توسعه اتمی خود اجرای استراتژی پیروزی سنگر به سنگر و استحکام و تثبیت یک سنگر قبل از انتقال نیروی بیشتر به سنگر بعدی را در پیش گرفته است. سنگر با اهمیت فعلی ایران تثبیت حق غنیسازی اورانیوم (با هر غلظت) و دادن شکل قانونی به آن است.
حال آن که هدف بعدی گروه ۵+۱، پس از خارج ساختن موجودی کنونی اوانیوم غنیشده از ایران، متوقف ساختن برنامه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران، قبل از پرداختن به سایر بخشها، منجمله ایجاد رآکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین در اراک است.
با درک پیچیدگیهای توافق کلی صورت گرفته در ژنو و هزینههای اعلام موافقت عجولانه با عدد ۱۲۰۰ کیلو گرم، جمهوری اسلامی اینک دریافته که قدرت چانهزنیهای بعدی خود را از دست داده و عملا خود را در شرایط دفاعی قرار داده است.
برای یافتن مجال جبران این اشتباه و کاهش هزینههای آن، جمهوری اسلامی قصد داشت با کماهمیت ساختن و در صورت امکان تعویق مذاکرات ۲۰اکتبر در وین به تجدید آرایش برای دست یافتن به شرایط بهتری نائل شود. با این وجود به نظر نمیرسد که در یک فرصت دوروزه بتوان برای تعدیل شرایط و تغییر نحوه اجرای پیشنویس پیشنهادات وین، که بیشتر شبیه به اجبار در قبول یک تعهدنامه است تا امضاء نهایی یک تفاهمنامه، به نتایج قابل ملاحظهای دست یافت.
میزان ۱۵۰۰کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران بااهمیتترین اهرمی است که برای چانهزنیهای بعدی و گرفتن امتیاز میتواند مورد استفاده دولت ایران قرار گیرد. در صورت واگذاری این اهرم بیتردید قدرت چانهزنی ایران با جامعه جهانی و حتی ایستادگی در سنگر غنیسازی نیز بسیار دشوار و پرهزینه خواهد شد. در صورت عدم قبول پیشنهادات وین نیز رفتار آرام کنونی جامعه جهانی با ایران بهسرعت تغییر خواهد کرد.
-----------------------
دیدگاههای انعکاس یافته در این یادداشت الزاماً بازتاب نظرات رادیو فردا نیست.