آیا جنگ با ایران اجتنابناپذیر است؟ آیا اگر ایران برنامه هستهای خود را شفاف نکند، در افغانستان و عراق علیه نیروهای ناتو بایستد و اگر تحریمها با مذاکرات با ایران به نتیجه نرسد، آیا تنها راه باقیمانده حمله نظامی به ایران است؟
عدهای چه در ایران و چه در خارج به طور مستمر و در چارچوب سازمانهای متشکل ضدجنگ با این احتمال مبارزه میکنند و جنگ علیه ایران را خطایی غیرقابل جبران میخوانند.
دستهای دیگر علیرغم مخالفت با جمهوری اسلامی ایران معتقدند جنگ برای مبارزه با این نظام بیفایده است، چرا که مردم حمله نیروهای خارجی به کشور را برنمیتابند و علیه آن پشت دولت و نیروهای نظامی خواهند ایستاد.
علیرغم تمام مخالفتها و استدلالهای ضدجنگ، سوال «آیا جنگ با ایران اجتنابناپذیر است؟» هنوز بر لب بسیاری از ایرانیان و تحلیلگران و کارشناسان مسائل ایران جاری است. همین سوال در کنفرانس گشایش مرکز مطالعات ایران در دانشگاه لندن موضوع یکی از جلسات صحبت و گفتوگو بود.
دکتر آرشین ادیب مقدم، استاد علوم سیاسی در دانشکده مطالعات شرقی موسوم به «سواز» و دکتر دن پلژ، رئیس مرکز مطالعات بینالمللی و دیپلماسی در همین دانشکده، دو سخنران این جلسه بودند.
از سوی رادیوفردا از این دو و همچنین دکتر معصومه طرفه، عضو هیات پژوهشی دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه لندن، که همراه با او شنونده این بحث بودم، دعوت کردم تا نظرات خود را در این باره برای شنوندگان رادیوفردا بازگو کنند.
ابتدا دکتر آرشین ادیب مقدم در پاسخ به همین سوال مورد بحث در کنفرانس یعنی «آیا جنگ با ایران اجتنابناپذیر است؟» به اختصار میگوید:
«به نظر من احتمالش خیلی کمتر شده در چارچوب سیاست خارجی اوباما و همچنین جایگاه ایران در خاورمیانه. ایران کشوری است که در حال حاضر مسلط است در سیاست خارجهاش و همچنین گفتمان اوباما در رابطه با ایران خیلی فرق میکند. توجه کنیم به گفتمان آقای بوش به هر حال موضوع جنگ در مطبوعات مختلف در وزارت امور خارجه آمریکا و وزارت دفاع و غیره مطرح بود. الان میبینیم که بیشتر اوباما مسئله صلح و دیپلماسی را مطرح میکند. بنابراین فکر میکنم از دو طرف تغییرات و تحولاتی به وجود آمده. هم جایگاه ایران در خاورمیانه مسلطتر از قبل است و هم گفتمان اوباما در رابطه با ایران خیلی با گذشته فرق میکند.»
دکتر دن پلژ درباره این موضوع موضعی متفاوت دارد. او با انتقاد از هر دو دولت ایران و آمریکا معتقد است احتمال جنگ ناچیز نیست:
«به گمان من، همه چیز در این دنیا قابل پیشگیری است، اما رفتار دولتهای ایران و آمریکا طوری است که آنها را با هم سرشاخ میکند و علیرغم تلاش بسیار از سوی هر یک از حکومتهای ایران و آمریکا به نظر میرسد هیچ یک به پیامهای دیگری پاسخ مثبت نمیدهند. برای مثال، وقتی پرزیدنت اوباما به ریاست جمهوری رسید لحن پیامهای دولت آمریکا نسبت به ایران تغییر کرد و آقای اوباما دست دوستی به سوی ایران دراز کرد، اما پاسخ ایران رسماً توهینآمیز بود. از سوی دیگر من معتقدم پس از ملاقات ایران، ترکیه، و برزیل به منظور اعتمادسازی، اقدام آمریکا در جهت پیگیری تحریمها علیه ایران نادرست بود.»
با وجودی که هر دو سخنران بحث درباره سوال مربوط به جنگ با ایران مخالف چنین اقدامی بودند و آن را محکوم میکردند، درباره محتمل یا غیرمحتمل بودن آن اختلاف نظر داشتند.
دکتر معصومه طرفه که شنونده بحث بود پس از ابراز برداشت خود از نظر دو سخنران بینش و شاید بیشتر راه حل خود را در پاسخ به این سوال چنین بیان کرد:
«هر دو کارشناسی که صحبت کردند، استدلالهای قوی داشتند و عجیب بود که هر دو بعد از صحبت با مقامات آمریکایی، هر دو به دو نتیجه کاملاً متفاوت رسیده بودند. فقط میشود این طور فکر کرد که یکی بیشتر با اعضای جمهوریخواهان صحبت کرده بود و دیگری با اعضای دموکراتها و میدانیم که اینها نظراتشان با هم متفاوت است. یکی از کارشناسان بیشتر روی جنگ تکیه داشت و دیگری روی مذاکرات. من فکر میکنم که حقیقت جایی بین این دو است. یعنی این که فعلاً آمریکا و اتحادیه اروپا و چین و روسیه و ژاپن و غیره و دنیا در واقع تمرکز کرده روی اعمال تحریمها بر ایران. تحریمها هم تا به حال ظاهراً موثر بوده. ایران مشکلات بانکی و تجاریاش بیشتر شده و بسیاری از شرکتهای مهم نفتی و تجارتی دیگر مبادلاتشان را با ایران کم کردهاند. خیلی از شرکای تجارتی ایران در منطقه مثلا در دوبی مجبور شدهاند که مطابق قوانین آن کشور که از آمریکا حمایت کرده رفتار کنند و در نتیجه میبینیم که چیزی بین این دو است. یعنی این که هم تحریمها دارد انجام میشود و هم امکاناتی برای مذاکره دارد باز میشود و هم این که مسئله جنگ را هنوز آمریکا به طور کامل رد نکرده است.»
از سه موضوع جنگ، گفتوگو و تحریم در برابر ایران جامعه جهانی امیدوار است که تاثیر تحریمها بر ایران دولت را به آمدن پای میز مذاکره ترغیب کند. تمام کشورها از جمله روسیه و چین ایران را تشویق میکنند که در اواسط ماه نوامبر با کشورهای ۵+۱ سر میز مذاکره بنشیند. منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران، نیز به دعوت خانم کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به این منظور لبیک گفته و آن را خبری خوش خوانده است.
با این حال این اولین باری نیست که ایران پای میز مذاکره مینشیند. بارها و بارها مذاکرات با کشورهای اروپایی و کشورهای ۵+۱ یعنی پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان انجام گرفته، اما نتیجه مثبتی به همراه نداشته است.
دکتر آرشین ادیب مقدم معتقد است این بار هم نمیتوان به حاصل آن اطمینان داشت:
«قابل پیشبینی نیست. متاسفانه یک چیزی که ما تجربه کردیم در سالهای اخیر این بود که قابل پیشبینی نیست دیپلماسی ایران و آمریکا که به کجا برسد. ولی به نظر من همین که در حال حاضر موضوع گفتوگو و دیپلماسی در درجه اول مطرح است، خودش نشانهای است که هیچ یک از این طرفها علاقهمند به موضوع جنگ یا خشونت نیستند. موضوع جنگ خیلی نادر مطرح میشود هم در گفتمان آقای اوباما و هم از طریق ایران. باز هم این خیلی فرق میکند با گذشته.»
دکتر معصومه طرفه پرونده هستهای ایران را در اینجا موضوعی ثانوی میداند و معتقد است رقابت بین آمریکا و ایران در کسب قدرت در منطقه خاورمیانه موضوعی است که باید به آن توجه داشت:
«شواهدی که در دست هست نشان میدهد که ایران و آمریکا در یک رقابت سخت منطقهای با هم هستند و ایران به هیچ وجه دست از ایجاد دردسر برای آمریکا برنخواهد داشت. تحقیقات نظامی جدید نشان داده است که ایران شاید هیچ وقت نتواند از لحاظ نظامی در عراق یا افغانستان یا کشورهای دیگر منطقه دست بالا را بر آمریکا بگیرد، اما اقدامات ضدآمریکایی خودش را خواه نظامی خواه سیاسی از طریق حامیان خودش در این کشورها انجام خواهد داد. مثلا ما هفته پیش شاهد بودیم که در تشکیل دولت عراق ایران دخالت میکند و آقای نوری المالکی، نخست وزیر عراق، و مقتدا صدر به ایران میروند [مقتدا صدر در ایران به سر میبرد- رادیوفردا] و حتی با آیتالله خامنهای در قم ملاقات میکنند و در مدارک چاپ شده در ویکیلینکس که وب سایت شما وب سایت رادیو فردا کاملاً آنها را چاپ کرده و در اختیار همه قرار داده، می بینیم که چطور ایران از لحاظ نظامی قصد تضعیف نیروهای آمریکا در عراق را داشته. در افغانستان میبینیم که در انتخابات پارلمانی، مثلاً شیعهها، تاجیکها و هزارهها دست بالا را بر بقیه میگیرند و ما میدانیم که ایران مستقیماً از اینها حمایت مالی میکند. در نتیجه ایران خواهد توانست در سیاست افغانستان مستقیماً نقش بازی کند. ضمنا میبینیم که تماسهای غرب با ایران بیشتر شده. ایران در شهر رم با مقامات آمریکایی از جمله ریچارد هولبروک، فرستاده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان، ملاقات میکند و قرار است در اواسط ماه آینده در وین با مقامات اتحادیه اروپا مذاکره کند. یعنی در واقع به نظر میآید آمریکا دارد دو سه امکان را همزمان میسنجد. هم تحریمها را تشدید میکند، هم در مذاکره را باز میگذارد و هم اقدام نظامی را غیرممکن اعلام نمیکند. که این به نظر من سیاست درستی است، به شرط این که مسائل مربوط به حقوق بشر تحتالشعاع معاملات سیاسی قرار نگیرد.»
علیرغم آن که مسائل جامعه جهانی با ایران به پرونده هستهای آن محدود نمیشود، وقتی ایران به پای میز مذاکره دعوت میشود، پرونده هستهای است که موضوع مورد گفتوگو عنوان میشود. دکتر دن پلژ نیز به جنبه سیاسی این مسئله تاکید دارد و معتقد است علت اهمیت دادن به پرونده هستهای ایران نگرانی از سلاح هستهای نیست. بلکه نگرانی از سلاح هستهای در دست دولتی مانند دولت ایران است:
«من فکر میکنم مسئله بیشتر مربوط به ساختار سیاسی نظام ایران است، چرا که آمریکا و کشورهای جهان از سلاح هستهای مثلا در دست هند هیچ واهمهای ندارند و سلاح هستهای پاکستان نیز فقط برای هند مطرح است و برای بقیه کشورها تهدیدی نیست. در حالی که ساختار سیاسی نظام ایران به درست یا به غلط به نظر میرسد که رفتاری خصمانه به همراه میآورد. بهخصوص نسبت به اسرائیل. با توجه به این موضوع وجود سلاح هستهای در دست ایران میتواند مستقیماً امنیت اسرائیل و منطقه را به خطر بیاندازد.»
دکتر دن پلژ حل این موضوع را منطقهای میخواند و میافزاید: «من شخصا معتقدم باید در پی راه حلی منطقهای برای این موضوع بود. بهزودی مذاکراتی در این مورد برگزار خواهد شد. ما باید خواهان خلع سلاح منطقهای باشیم که در آن اسرائیل و تمام نیروهای منطقه سلاحهای هستهای را کنار گذارند، اما متاسفانه نیروهای سیاسی طرفدار این راه حل به اندازه کافی قوی نیستند.»
عدهای چه در ایران و چه در خارج به طور مستمر و در چارچوب سازمانهای متشکل ضدجنگ با این احتمال مبارزه میکنند و جنگ علیه ایران را خطایی غیرقابل جبران میخوانند.
دستهای دیگر علیرغم مخالفت با جمهوری اسلامی ایران معتقدند جنگ برای مبارزه با این نظام بیفایده است، چرا که مردم حمله نیروهای خارجی به کشور را برنمیتابند و علیه آن پشت دولت و نیروهای نظامی خواهند ایستاد.
علیرغم تمام مخالفتها و استدلالهای ضدجنگ، سوال «آیا جنگ با ایران اجتنابناپذیر است؟» هنوز بر لب بسیاری از ایرانیان و تحلیلگران و کارشناسان مسائل ایران جاری است. همین سوال در کنفرانس گشایش مرکز مطالعات ایران در دانشگاه لندن موضوع یکی از جلسات صحبت و گفتوگو بود.
دکتر آرشین ادیب مقدم، استاد علوم سیاسی در دانشکده مطالعات شرقی موسوم به «سواز» و دکتر دن پلژ، رئیس مرکز مطالعات بینالمللی و دیپلماسی در همین دانشکده، دو سخنران این جلسه بودند.
از سوی رادیوفردا از این دو و همچنین دکتر معصومه طرفه، عضو هیات پژوهشی دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه لندن، که همراه با او شنونده این بحث بودم، دعوت کردم تا نظرات خود را در این باره برای شنوندگان رادیوفردا بازگو کنند.
ابتدا دکتر آرشین ادیب مقدم در پاسخ به همین سوال مورد بحث در کنفرانس یعنی «آیا جنگ با ایران اجتنابناپذیر است؟» به اختصار میگوید:
«به نظر من احتمالش خیلی کمتر شده در چارچوب سیاست خارجی اوباما و همچنین جایگاه ایران در خاورمیانه. ایران کشوری است که در حال حاضر مسلط است در سیاست خارجهاش و همچنین گفتمان اوباما در رابطه با ایران خیلی فرق میکند. توجه کنیم به گفتمان آقای بوش به هر حال موضوع جنگ در مطبوعات مختلف در وزارت امور خارجه آمریکا و وزارت دفاع و غیره مطرح بود. الان میبینیم که بیشتر اوباما مسئله صلح و دیپلماسی را مطرح میکند. بنابراین فکر میکنم از دو طرف تغییرات و تحولاتی به وجود آمده. هم جایگاه ایران در خاورمیانه مسلطتر از قبل است و هم گفتمان اوباما در رابطه با ایران خیلی با گذشته فرق میکند.»
دکتر دن پلژ درباره این موضوع موضعی متفاوت دارد. او با انتقاد از هر دو دولت ایران و آمریکا معتقد است احتمال جنگ ناچیز نیست:
«به گمان من، همه چیز در این دنیا قابل پیشگیری است، اما رفتار دولتهای ایران و آمریکا طوری است که آنها را با هم سرشاخ میکند و علیرغم تلاش بسیار از سوی هر یک از حکومتهای ایران و آمریکا به نظر میرسد هیچ یک به پیامهای دیگری پاسخ مثبت نمیدهند. برای مثال، وقتی پرزیدنت اوباما به ریاست جمهوری رسید لحن پیامهای دولت آمریکا نسبت به ایران تغییر کرد و آقای اوباما دست دوستی به سوی ایران دراز کرد، اما پاسخ ایران رسماً توهینآمیز بود. از سوی دیگر من معتقدم پس از ملاقات ایران، ترکیه، و برزیل به منظور اعتمادسازی، اقدام آمریکا در جهت پیگیری تحریمها علیه ایران نادرست بود.»
با وجودی که هر دو سخنران بحث درباره سوال مربوط به جنگ با ایران مخالف چنین اقدامی بودند و آن را محکوم میکردند، درباره محتمل یا غیرمحتمل بودن آن اختلاف نظر داشتند.
دکتر معصومه طرفه که شنونده بحث بود پس از ابراز برداشت خود از نظر دو سخنران بینش و شاید بیشتر راه حل خود را در پاسخ به این سوال چنین بیان کرد:
«هر دو کارشناسی که صحبت کردند، استدلالهای قوی داشتند و عجیب بود که هر دو بعد از صحبت با مقامات آمریکایی، هر دو به دو نتیجه کاملاً متفاوت رسیده بودند. فقط میشود این طور فکر کرد که یکی بیشتر با اعضای جمهوریخواهان صحبت کرده بود و دیگری با اعضای دموکراتها و میدانیم که اینها نظراتشان با هم متفاوت است. یکی از کارشناسان بیشتر روی جنگ تکیه داشت و دیگری روی مذاکرات. من فکر میکنم که حقیقت جایی بین این دو است. یعنی این که فعلاً آمریکا و اتحادیه اروپا و چین و روسیه و ژاپن و غیره و دنیا در واقع تمرکز کرده روی اعمال تحریمها بر ایران. تحریمها هم تا به حال ظاهراً موثر بوده. ایران مشکلات بانکی و تجاریاش بیشتر شده و بسیاری از شرکتهای مهم نفتی و تجارتی دیگر مبادلاتشان را با ایران کم کردهاند. خیلی از شرکای تجارتی ایران در منطقه مثلا در دوبی مجبور شدهاند که مطابق قوانین آن کشور که از آمریکا حمایت کرده رفتار کنند و در نتیجه میبینیم که چیزی بین این دو است. یعنی این که هم تحریمها دارد انجام میشود و هم امکاناتی برای مذاکره دارد باز میشود و هم این که مسئله جنگ را هنوز آمریکا به طور کامل رد نکرده است.»
از سه موضوع جنگ، گفتوگو و تحریم در برابر ایران جامعه جهانی امیدوار است که تاثیر تحریمها بر ایران دولت را به آمدن پای میز مذاکره ترغیب کند. تمام کشورها از جمله روسیه و چین ایران را تشویق میکنند که در اواسط ماه نوامبر با کشورهای ۵+۱ سر میز مذاکره بنشیند. منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران، نیز به دعوت خانم کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به این منظور لبیک گفته و آن را خبری خوش خوانده است.
با این حال این اولین باری نیست که ایران پای میز مذاکره مینشیند. بارها و بارها مذاکرات با کشورهای اروپایی و کشورهای ۵+۱ یعنی پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان انجام گرفته، اما نتیجه مثبتی به همراه نداشته است.
دکتر آرشین ادیب مقدم معتقد است این بار هم نمیتوان به حاصل آن اطمینان داشت:
«قابل پیشبینی نیست. متاسفانه یک چیزی که ما تجربه کردیم در سالهای اخیر این بود که قابل پیشبینی نیست دیپلماسی ایران و آمریکا که به کجا برسد. ولی به نظر من همین که در حال حاضر موضوع گفتوگو و دیپلماسی در درجه اول مطرح است، خودش نشانهای است که هیچ یک از این طرفها علاقهمند به موضوع جنگ یا خشونت نیستند. موضوع جنگ خیلی نادر مطرح میشود هم در گفتمان آقای اوباما و هم از طریق ایران. باز هم این خیلی فرق میکند با گذشته.»
دکتر معصومه طرفه پرونده هستهای ایران را در اینجا موضوعی ثانوی میداند و معتقد است رقابت بین آمریکا و ایران در کسب قدرت در منطقه خاورمیانه موضوعی است که باید به آن توجه داشت:
«شواهدی که در دست هست نشان میدهد که ایران و آمریکا در یک رقابت سخت منطقهای با هم هستند و ایران به هیچ وجه دست از ایجاد دردسر برای آمریکا برنخواهد داشت. تحقیقات نظامی جدید نشان داده است که ایران شاید هیچ وقت نتواند از لحاظ نظامی در عراق یا افغانستان یا کشورهای دیگر منطقه دست بالا را بر آمریکا بگیرد، اما اقدامات ضدآمریکایی خودش را خواه نظامی خواه سیاسی از طریق حامیان خودش در این کشورها انجام خواهد داد. مثلا ما هفته پیش شاهد بودیم که در تشکیل دولت عراق ایران دخالت میکند و آقای نوری المالکی، نخست وزیر عراق، و مقتدا صدر به ایران میروند [مقتدا صدر در ایران به سر میبرد- رادیوفردا] و حتی با آیتالله خامنهای در قم ملاقات میکنند و در مدارک چاپ شده در ویکیلینکس که وب سایت شما وب سایت رادیو فردا کاملاً آنها را چاپ کرده و در اختیار همه قرار داده، می بینیم که چطور ایران از لحاظ نظامی قصد تضعیف نیروهای آمریکا در عراق را داشته. در افغانستان میبینیم که در انتخابات پارلمانی، مثلاً شیعهها، تاجیکها و هزارهها دست بالا را بر بقیه میگیرند و ما میدانیم که ایران مستقیماً از اینها حمایت مالی میکند. در نتیجه ایران خواهد توانست در سیاست افغانستان مستقیماً نقش بازی کند. ضمنا میبینیم که تماسهای غرب با ایران بیشتر شده. ایران در شهر رم با مقامات آمریکایی از جمله ریچارد هولبروک، فرستاده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان، ملاقات میکند و قرار است در اواسط ماه آینده در وین با مقامات اتحادیه اروپا مذاکره کند. یعنی در واقع به نظر میآید آمریکا دارد دو سه امکان را همزمان میسنجد. هم تحریمها را تشدید میکند، هم در مذاکره را باز میگذارد و هم اقدام نظامی را غیرممکن اعلام نمیکند. که این به نظر من سیاست درستی است، به شرط این که مسائل مربوط به حقوق بشر تحتالشعاع معاملات سیاسی قرار نگیرد.»
علیرغم آن که مسائل جامعه جهانی با ایران به پرونده هستهای آن محدود نمیشود، وقتی ایران به پای میز مذاکره دعوت میشود، پرونده هستهای است که موضوع مورد گفتوگو عنوان میشود. دکتر دن پلژ نیز به جنبه سیاسی این مسئله تاکید دارد و معتقد است علت اهمیت دادن به پرونده هستهای ایران نگرانی از سلاح هستهای نیست. بلکه نگرانی از سلاح هستهای در دست دولتی مانند دولت ایران است:
«من فکر میکنم مسئله بیشتر مربوط به ساختار سیاسی نظام ایران است، چرا که آمریکا و کشورهای جهان از سلاح هستهای مثلا در دست هند هیچ واهمهای ندارند و سلاح هستهای پاکستان نیز فقط برای هند مطرح است و برای بقیه کشورها تهدیدی نیست. در حالی که ساختار سیاسی نظام ایران به درست یا به غلط به نظر میرسد که رفتاری خصمانه به همراه میآورد. بهخصوص نسبت به اسرائیل. با توجه به این موضوع وجود سلاح هستهای در دست ایران میتواند مستقیماً امنیت اسرائیل و منطقه را به خطر بیاندازد.»
دکتر دن پلژ حل این موضوع را منطقهای میخواند و میافزاید: «من شخصا معتقدم باید در پی راه حلی منطقهای برای این موضوع بود. بهزودی مذاکراتی در این مورد برگزار خواهد شد. ما باید خواهان خلع سلاح منطقهای باشیم که در آن اسرائیل و تمام نیروهای منطقه سلاحهای هستهای را کنار گذارند، اما متاسفانه نیروهای سیاسی طرفدار این راه حل به اندازه کافی قوی نیستند.»