خبرگزاری ایتارتاس روز سهشنبه به نقل از ولادیمیر ورنکف، دیپلمات بلندپایه وزارت امور خارجه روسیه، نوشت: «ایران قابلیت تولید بمب اتمی را ندارد.» نکته مورداشاره این مقام روس به گفته خود او از منابع موثق آمده است.
همزمان با این خبر، مرکز بینالمللی مطالعات استراتژیک در لندن گزارشی را درباره برنامه اتمی ایران و احتمال نظامی بودن اهداف آن منتشر کرد.
در این گزارش آمده است که برخلاف آن چه روسیه میگوید ایران تا سال ۲۰۰۹ قادر به تولید بمب اتمی خواهد بود.
راديوفردا در اين زمینه با مارک فيتزپاتريک، مدير این مرکز در بخش منع ازدياد سلاحهای هستهای و خلع سلاح و همچنين نويسنده گزارش مربوط به ايران، گفتوگو کرده است .
راديوفردا : شما معتقد هستيد در سال ۲۰۰۹ ميلادی که چند هفته ديگر آغاز میشود، ايران به اندازه کافی اورانيوم غنیشده با عيار پايين توليد خواهد کرد که بتواند با آن بمب اتمی بسازد. چطور به اين نتيجه رسيديد؟
مارک فيتزپاتريک : ايران در يک مسير فزاينده برای کسب توانايی توليد سلاحهای هستهای قرار دارد و هيچ نشانهای مبنی بر اين که هدف ايران غيرنظامی باشد در دست نيست. ايران روزانه دو کيلوگرم اورانيوم غنیشده با عيار پايين توليد میکند و با يک محاسبه ساده میتوان به اين نتيجه رسيد که تا سال آينده میتواند به اندازه کافی اورانيوم غنیشده برای ساختن بمب هستهای در اختيار داشته باشد .
شما در گزارش خود اشاره کردهايد که استراتژی غرب برای جلوگيری از برنامه هستهای ايران با شکست مواجه شده است. توصيه شما برای جبران این شکست چيست؟
وقتی میگويم استراتژی غرب موفق نشده، منظورم آن است که اين استراتژی نتوانسته است ايران را قانع کند که از برنامه هستهای خود برای غنیسازی اورانيوم صرف نظر کند .
اما کشورهای غربی میگويند استراتژی ما شکست نخورده، بلکه هنوز موفق نشده است، چرا که هنوز از تحريمهای واقعی که میتواند به شدت تاثيرگذار باشد استفاده نشده است .
من مطمئن نيستم که امتياز دادن يا سلب امتياز از ايران بتواند استراتژی اين دولت را تغيير دهد، اما جای آن دارد که فشار بر ايران را افزايش داد، فشاری که بتواند فرآيند غنیسازی اورانيوم را در ايران کاهش دهد .
اگر ايران تحت فشار قرار گيرد نمیتواند غنیسازی را ادامه دهد، زيرا برای اين منظور به مواد و فنآوری خاصی نياز دارد که با محدود کردن تجارت با ايران و اعمال تحريمها نمیتواند آن را به دست آورد. به علاوه تشديد تحريمها به کشورهای ديگر منطقه نيز نشان خواهد داد که اگر راه ايران را دنبال کنند هزينه سنگينی متحمل خواهند شد .
«شايد ايران مطمئن نيست که آمريکا به تعهدات خود عمل کند، به همين دليل آمريکا بايد برای جلب اطمينان ايران تلاش کند و از طريق مذاکرات مستقيم بين مقامات دو کشور اطمينان ايران را جلب نمايد.»
مارک فیتزپاتریک
آقای فيتزپاتريك! شما در گزارش خود به اين نتيجه رسيدهايد که بايد به ايران گفت: «يا همکاری يا انزوا». برای همکاری با ايران چه پيشنهادهايی را مطرح میکنيد؟
طرح گزينش «یا همکاری يا انزوا» از سوی ايران، طی دو پيشنهادی که از طرف سه کشور اروپايی به علاوه چين، روسيه و ايالات متحده آمريکا که آنها را گروه ۱+۵ می خوانند، بهخوبی مطرح شد .
در اين دو پيشنهاد که در تابستان سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ ميلادی عنوان شد، فهرست مفصلی از امتيازهايی که ايران میتواند در قبال توقف غنیسازی به دست آورد ارائه شد. از جمله حمايت غرب از دستيابی ايران به فنآوری هستهای برای مصارف غيرنظامی به بهترين و پيشرفتهترين شکل ممکن، حمايت وسيع از مبارزه ايران با قاچاق مواد مخدر و همچنين حمايت وسيع از گسترش صنعت و تجارت ايران. اينها پيشنهادهايی است که هنوز هم روی ميز مذاکره است.
شايد ايران مطمئن نيست که آمريکا به تعهدات خود عمل کند، به همين دليل آمريکا بايد برای جلب اطمينان ايران تلاش کند و از طريق مذاکرات مستقيم بين مقامات دو کشور اطمينان ايران را جلب نمايد .
اين يکی از راههايی است که میتواند ايران را قانع کند اگر در اين زمينه منطقی تصميم بگيرد و راه همکاری را به انزوا ترجيح دهد، منافع و مصالح دولت و مردم ايران تامين خواهد شد .