کاوه افراسیابی، نویسنده و کارشناس سیاست خارجی ایران، در مطلبی در روزنامه آسیا تایمز نگاهی دارد به مباحث و شیوه تصمیمگیری جناحها و مراکز مختلف قدرت در حکومت ایران پیرامون مذاکره با آمریکا.
او در مقدمه این تحلیل خاطرنشان میکند که در حال حاضر هر یک از جناحها سعی میکنند از این موضوع حساس به نفع خود بهرهبرداری کنند.
به نوشته تحلیلگر آسیا تایمز، در نهایت تصمیمگیرنده اصلی در زمینه مذاکره با آمریکا و چگونگی آن آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است که به نظر میرسد به سیاست دولت باراک اوباما برای تماس و گفتوگو با ایران اعتماد چندانی ندارد.
در عین حال تصمیم نهایی آیتالله خامنهای محصول ارزیابی شخص وی، تعادل قوا در درون جناحهای حکومتی بهویژه در شورای عالی امنیت ملی ایران و بالاخره وزن افکار عمومی در ایران خواهد بود.
کاوه افراسیابی از قول کارشناسان سیاست خارجی در ایران مینویسد که بخشی از مشکل تصمیمگیری در حکومت ایران این است که در ایران ارزیابی و اطلاع دقیقی از سیاست دولت باراک اوباما و انگیزههای وی ندارند.
برخی معتقدند که دولت باراک اوباما در سیاست گفتوگو با ایران صادقانه عمل میکند و سایرین معتقدند که آقای اوباما مثل روسای جمهور قبلی آمریکا هر گاه که بخواهد میتواند علیه ایران به جنگ روی آورد.
یکی از عواملی که برخورد آمریکا با ایران را پیچیدهتر کرده وجود بحران عراق و افعانستان است. به نظر میرسد که هر گاه آمریکا در این دو کشور احساس اطمینان میکند فشار بر ایران را افزایش میدهد و در مقابل هر گاه با مشکل روبهرو میشود لحن نرمتری در قبال ایران در پیش میگیرد.
همین درهم تنیدگی اوضاع منطقه باعث شده است که حکومت ایران نیز از شرایط بحرانی و جنگ در عراق و افغانستان به عنوان سوپاپ اطمینان در مناسبات خود با آمریکا استفاده کند. به همین خاطر در محافل حکومتی ایران بحث نه بر سر تجدید مناسبات با آمریکا، بلکه گشایش محدود تماس صرفا برای حل بحران هستهای و مسائل امنیتی منطقه است.
به نوشته کاوه افراسیابی، حکومت جمهوری اسلامی برای تامین سوخت هستهای رآکتور بوشهر یا پیشبرد طرح مبادله سوخت هستهای آن کشور به جلب اطمینان آمریکا نیاز دارد. در عین حال هیچ تردیدی نیست که تحریمهای اخیر فشار زیادی بر ایران وارد کرده است.
اما در عین حال حکومت ایران میخواهد در زمان مناسبی وارد مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا شود. نکته مهم برای مذاکرهکنندگان ایرانی این است که نمیخواهند طوری عمل کنند که چنین به نظر آید که تحت فشار خارجی یا دستخوش اختلاف نظر در داخل هستند.
تحلیلگر آسیا تایمز اشاره میکند که پس از تکمیل سوختگذاری نیروگاه بوشهر موضع مخالفان مذاکره با آمریکا در حکومت ایران تقویت شده و عدم همکاری یا بیتفاوتی چند کشور در مورد تحریمهای بینالمللی از جمله ترکیه و چین باعث شده است که این جناح ضرورتی برای نرمش در مقابل آمریکا نبیند.
نویسنده این مقاله معتقد است که شاید حکومت ایران در شرایط فعلی بیشتر آماده مذاکره همهجانبه با آمریکا باشد، مذاکرهای که همه مسائل بین دو کشور را دربر بگیرد و تنها به بحران هستهای محدود نباشد. در عین حال در ماههای اخیر در کنار اعمال تحریمهای گسترده علیه جمهوری اسلامی اتفاقاتی نیز روی داده است که میتواند تا حدی زمینه را برای کاهش تنش فراهم کند.
از جمله این اتفاقها میتوان به اظهار نظر باراک اوباما در مورد این که ایران میتواند در افغانستان نقش مثبتی داشته باشد، واکنش ملایم آمریکا در قبال تکمیل رآکتور هستهای بوشهر، مخالفت آمریکا با احتمال حمله نظامی اسرائیل و همکاری امریکا در نجات ماهیگیران ایرانی اشاره کرد.
البته در این میان محمود احمدینژاد به هنگام شرکت در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، ماه جاری میلادی، مسلما جنجالهایی شبیه به سالهای گذشته به پا خواهد کرد، ولی به نظر میرسد که این نوع رفتار بیشتر برای افکار عمومی طراحی شده است.
در این میان سوال اصلی این است که تجدید مناسبات با آمریکا در چارچوب منافع ملی ایران هست یا خیر؟ به نظر میرسد که هر یک از جناحها و مراکز قدرت در ایران سعی میکنند از این موضوع به نفع تقویت مواضع خود در داخل ایران بهرهبرداری کنند. به این ترتیب پاسخ به این سوال هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
اما تاکید بیشتر دولت آمریکا بر آمادگی آن کشور برای مذاکره میتواند مواضع آن جناحهایی در ایران را تقویت کند که طرفدار گفتوگو هستند.
او در مقدمه این تحلیل خاطرنشان میکند که در حال حاضر هر یک از جناحها سعی میکنند از این موضوع حساس به نفع خود بهرهبرداری کنند.
به نوشته تحلیلگر آسیا تایمز، در نهایت تصمیمگیرنده اصلی در زمینه مذاکره با آمریکا و چگونگی آن آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است که به نظر میرسد به سیاست دولت باراک اوباما برای تماس و گفتوگو با ایران اعتماد چندانی ندارد.
در عین حال تصمیم نهایی آیتالله خامنهای محصول ارزیابی شخص وی، تعادل قوا در درون جناحهای حکومتی بهویژه در شورای عالی امنیت ملی ایران و بالاخره وزن افکار عمومی در ایران خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
برخی معتقدند که دولت باراک اوباما در سیاست گفتوگو با ایران صادقانه عمل میکند و سایرین معتقدند که آقای اوباما مثل روسای جمهور قبلی آمریکا هر گاه که بخواهد میتواند علیه ایران به جنگ روی آورد.
یکی از عواملی که برخورد آمریکا با ایران را پیچیدهتر کرده وجود بحران عراق و افعانستان است. به نظر میرسد که هر گاه آمریکا در این دو کشور احساس اطمینان میکند فشار بر ایران را افزایش میدهد و در مقابل هر گاه با مشکل روبهرو میشود لحن نرمتری در قبال ایران در پیش میگیرد.
همین درهم تنیدگی اوضاع منطقه باعث شده است که حکومت ایران نیز از شرایط بحرانی و جنگ در عراق و افغانستان به عنوان سوپاپ اطمینان در مناسبات خود با آمریکا استفاده کند. به همین خاطر در محافل حکومتی ایران بحث نه بر سر تجدید مناسبات با آمریکا، بلکه گشایش محدود تماس صرفا برای حل بحران هستهای و مسائل امنیتی منطقه است.
به نوشته کاوه افراسیابی، حکومت جمهوری اسلامی برای تامین سوخت هستهای رآکتور بوشهر یا پیشبرد طرح مبادله سوخت هستهای آن کشور به جلب اطمینان آمریکا نیاز دارد. در عین حال هیچ تردیدی نیست که تحریمهای اخیر فشار زیادی بر ایران وارد کرده است.
اما در عین حال حکومت ایران میخواهد در زمان مناسبی وارد مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا شود. نکته مهم برای مذاکرهکنندگان ایرانی این است که نمیخواهند طوری عمل کنند که چنین به نظر آید که تحت فشار خارجی یا دستخوش اختلاف نظر در داخل هستند.
تحلیلگر آسیا تایمز اشاره میکند که پس از تکمیل سوختگذاری نیروگاه بوشهر موضع مخالفان مذاکره با آمریکا در حکومت ایران تقویت شده و عدم همکاری یا بیتفاوتی چند کشور در مورد تحریمهای بینالمللی از جمله ترکیه و چین باعث شده است که این جناح ضرورتی برای نرمش در مقابل آمریکا نبیند.
نویسنده این مقاله معتقد است که شاید حکومت ایران در شرایط فعلی بیشتر آماده مذاکره همهجانبه با آمریکا باشد، مذاکرهای که همه مسائل بین دو کشور را دربر بگیرد و تنها به بحران هستهای محدود نباشد. در عین حال در ماههای اخیر در کنار اعمال تحریمهای گسترده علیه جمهوری اسلامی اتفاقاتی نیز روی داده است که میتواند تا حدی زمینه را برای کاهش تنش فراهم کند.
از جمله این اتفاقها میتوان به اظهار نظر باراک اوباما در مورد این که ایران میتواند در افغانستان نقش مثبتی داشته باشد، واکنش ملایم آمریکا در قبال تکمیل رآکتور هستهای بوشهر، مخالفت آمریکا با احتمال حمله نظامی اسرائیل و همکاری امریکا در نجات ماهیگیران ایرانی اشاره کرد.
البته در این میان محمود احمدینژاد به هنگام شرکت در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، ماه جاری میلادی، مسلما جنجالهایی شبیه به سالهای گذشته به پا خواهد کرد، ولی به نظر میرسد که این نوع رفتار بیشتر برای افکار عمومی طراحی شده است.
در این میان سوال اصلی این است که تجدید مناسبات با آمریکا در چارچوب منافع ملی ایران هست یا خیر؟ به نظر میرسد که هر یک از جناحها و مراکز قدرت در ایران سعی میکنند از این موضوع به نفع تقویت مواضع خود در داخل ایران بهرهبرداری کنند. به این ترتیب پاسخ به این سوال هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
اما تاکید بیشتر دولت آمریکا بر آمادگی آن کشور برای مذاکره میتواند مواضع آن جناحهایی در ایران را تقویت کند که طرفدار گفتوگو هستند.