يک پناهجوی ۲۸ ساله ايرانی که روز سه شنبه در شهر کوچک آمبرگ در نزديکی شهر نورنبرگ آلمان، دست به خودسوزی زده بود، چهارشنبه شب درگذشت.
اين پناهجوی ايرانی که نامش منتشر نشده است، چهار سال پيش به آلمان مهاجرت کرده بود و به گفته سخنگوی پليس آلمان، «نااميدی و دلزدگی از زندگی»، علت اصلی خودکشی وی بوده است.
خودکشی اين جوان ايرانی، در روزنامه های محلی بازتابی گسترده تر داشته است.
به نوشته رسانه های محلی، اين جوان در ساعت چهار بامداد روز سه شنبه به يک جايگاه بنزين در شهرک آمبرگ رفت و از مسئول پمپ بنزين، درخواست قلم و کاغذ کرد.
بر پايه اين گزارش ها او پس از آن که جمله کوتاه «من ديگر نمی خواهم» را به زبان آلمانی نوشت، به سوی يکی از مخازن بنزين رفت و خود را کاملا آغشته به بنزين کرد و بی درنگ خودرا با فندک ، به آتش کشيد.
- «اکثر پناهجويان ايرانی جوان هستند و با اين اميد پا به آلمان می گذارند تا با کارو تحصيل، آينده دلخواه خود را شالوده ريزی کنند. ولی بلا تکليفی ها وسال ها انتظارسبب می شود آنها آمال و آرزوهای خود را از دست رفته تلقی کنند و به ناچار دست به اقدام های ناخوشآيند بزنند.»
به گزارش اين روزنامه ها، مسئول جايگاه بنزين که شاهد اين رويداد به گفته خود « تلخ» بوده با نيروهای امداد تماس گرفته و آنها نيزدر فاصله کوتاهی از راه رسيده اند و به گفته پليس، اين «مشعل مشتعل انسانی» را خاموش کرده اند.
وی سپس به بيمارستان منتقل شد، اما شدت جراحات وارده موجب شد تا اين پناهجو در ساعات پايانی روز چهارشنبه، با مرگ رو به رو شود.
هر چند که هنوز اطلاعاتی درباره جزئيات زندگی او، مشکلات احتمالی ناشی از زندگی پناهجويی و شيوه برخورد دولت آلمان با وی منتشر نشده، اما اين نخستين بار نيست که پناهجويی بر اثر شدت آنچه «ناملايمات زندگی پناهجويی» توصيف می شود، دست به خودکشی زده است.
ليلا اصلانی کارشناس بخش جوانان کانون دفاع از زندانيان سياسی در برلين نيز با تاکيد بر مشکلات پناهجويان ايرانی، به راديو فردا گفت: «اگرچه درسال های اخير ، شمار پناهجويان ايرانی در آلمان رو به کاستی گذاشته، با اين حال روند رسيدگی به پرونده متقاضيان پناهندگی کماکان با تاخير و کندی به پيش می رود.»
به گفته اين کارشناس، علاوه بر مشکلات روند بررسی تقاضاها، مسايلی ديگر چون «دريافت پاسخ منفی، در صد بسيار پائين پذيرش و سال ها بلاتکليفی و انتظار» از جمله عواملی هستند که دست به دست هم می دهند و پناهجويان را «نسبت به آينده خود ، مايوس ودلسرد می کنند.»
خانم اصلانی که به خاطر شغلش در تماس مداوم با پناهجويان ايرانی است، افزود: «اکثر پناهجويان ايرانی جوان هستند و با اين اميد پا به آلمان می گذارند تا با کارو تحصيل، آينده دلخواه خود را شالوده ريزی کنند. ولی بلا تکليفی ها وسال ها انتظارسبب می شود آنها آمال و آرزوهای خود را از دست رفته تلقی کنند و به ناچار دست به اقدام های ناخوشآيند بزنند.»