باراک اوباما در سخنرانی ادای سوگند به عنوان رئیس جمهور آمریکا در ژانویه ۲۰۰۹ تاکید کرد که تحت رهبری وی آمریکا به سوی دولتهای خصم خود «دست دوستی دراز خواهد کرد.» او در عین حال هشدار داد که این دولتها یا باید سیاستهای خود را تغییر دهند یا در برابر تاریخ بیاستند.
پس از دو دوره از ریاست جمهوری جرج بوش که جنگ افغانستان و عراق و تشدید تنش در روابط با ایران وجه مشخصههای آن بود، نگاه باراک اوباما به سیاست خارجی آمریکا نویدبخش تغییرات مهم و آغازگر دوران جدیدی از مناسبات آمریکا با خاورمیانه بود.
اما در این دو سال در خاورمیانه تحولات فراوانی روی داده است. طی پنج ماه اخیر با وقوع انقلابها و اعتراضات گسترده در جهان عرب، دولت آمریکا ناگزیر شده است تمام جزییات سیاستهای استراتژیک خود برای این منطقه را تغییر دهد. سخنرانی باراک اوباما در روز ۱۹ ماه مه، ۲۹ اردیبهشت، در مورد سیاستهای این کشور در خاورمیانه باید میزان و شکل این تغییرات را باید نشان دهد.
آن طور که رابرت تیت در مقالهای در وبسایت رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی نوشته است، مقامات آمریکا گفتهاند که بخش مهمی از سیاست آمریکا در خاورمیانه کمکهای مالی چندین میلیارد دلاری به کشورهایی نظیر مصر و تونس خواهد بود تا بتوانند روند گذار به دموکراسی را بهتر طی کنند. در عین حال آمریکا در مورد این کشورها بر ضرورت اصلاحات اقتصادی و توسعه کشور به عنوان تضمین روند دموکراتیک تاکید خواهد کرد. بخشی از این کمکهای مالی به مصر به شکل بخشودگی بدهیهای مصر به آمریکا و تصمیم نهادهایی مثل بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای اعطای وامهای چند میلیارد دلاری به این کشور است.
انتظار میرود که محور مهم دیگری در سخنرانی باراک اوباما ضرورت از سرگیری مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطینیان باشد. تحت تاثیر توافق اخیر بین دو جناح رقیب فلسطینی زمینههای پیشبرد این مذاکرات تغییر کرده و شاید امید بیشتری برای توافق به وجود آمده باشد. احتمالا آقای اوباما از اسرائیل خواهد خواست به مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ بازگردد و ساختن شهرکهای یهودینشین در اراضی فلسطینیان را متوقف کند.
دولت آمریکا حدس و گمانهای اخیر در مورد سخنرانی آقای اوباما را تکذیب کرده و گفته است پیشنویس متن این سخنرانی علنی نشده است. اما سخنگوی کاخ سفید میگوید که باراک اوباما «ایدههای مشخصی» را در مورد پیشرفت جنبش دموکراسیخواهی در منطقه خاورمیانه عنوان خواهد کرد. به گفته این سخنگو، رئیس جمهور آمریکا ضمن طرح دیدگاههای خود بر اصول بنیادی نظیر پایبندی آمریکا به عدم خشونت، دفاع از حقوق بشر و حمایت از اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهای خاورمیانه تاکید خواهد کرد.
از نگاه برخی از کارشناسان واکنش دولت آمریکا به حوادث سیاسی جهان عرب در آغاز بسیار کند و ابهامبرانگیز بود. به عنوان نمونه در هفتههای اول گسترش مبارزات علیه رژیم حسنی مبارک وزیر خارجه آمریکا مصر را حکومتی باثبات توصیف کرده و با خواست برکناری حسنی مبارک مخالفت کرد.
در مورد نمونه لیبی نیز واکنش آمریکا تا قبل از تصویب قطعنامه شورای امنیت بسیار ضعیف و محتاطانه بود. درمورد بحرین دولت آمریکا در قبال دخالت نظامی عربستان سعودی در این کشور عملا سکوت کرده است. در مورد اعتراضات در کشورهای متحد خود مثل عربستان سعودی، اردن و مراکش نیز آمریکا هیچ واکنشی نشان نداده است.
در مورد سوریه نیز با وجود آن که دولت این کشور جزء حکومتهای متخاصم است سیاست آمریکا با مشکلاتی روبهرو بوده است. هیلاری کلینتون رژیم بشار اسد را اصلاحطلب نامیده و برخی از منتقدان میگویند این موضعگیری دست حکومت سوریه را برای سرکوب معترضان بازگذاشته است، معترضانی که تاکنون هشتصد نفر از آنها توسط نیروهای دولتی کشته شدهاند.
با توجه به سابقه آمریکا در افکار عمومی جهان عرب در دورههای گذشته و با در نظر گرفتن اشتباهات اخیر در مواجهه با فضای سیاسی کشورهای عرب، دولت آمریکا باید به طور جدی این نقاط ضعف را برطرف کند.
برخی از صاحبنظران میگویند طرح مذاکره با رژیمهای دیکتاتوری منطقه مثل حکومت ایران در آغاز دوران ریاست جمهوری باراک اوباما اکنون مشکلآفرین شده است. چون تحت تاثیر فضای دموکراسیخواهی در منطقه مماشات با رژیمهای خودکامه نقطه ضعفی بزرگ خواهد بود. در عین حال آمریکا اگر سیاست مبهم خود را در مورد رژیم سوریه ادامه دهد در عرصههای دیگر مثل مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل هزینههای زیادی را متحمل خواهد شد.
در عین حال نباید فراموش کرد که دولت آمریکا در صورت مقابله با رژیمهایی مثل بشار اسد یا سایر دیکتاتورهای عرب نگران احتمال گسترش نفوذ اسلامگرایان تندرو است. حمایت همهجانبه از جنبشهای سیاسی در تمام کشورهای عربی ممکن است زمینه را برای روی کار آمدن حکومتهایی فراهم کند که به خاطر داشتن گرایشهایی به اسلام سیاسی در آینده موضع غیردوستانهای در برابر آمریکا آغاز کنند.
و بالاخره نگرانی دیگر آمریکا این است که اگر به طور همهجانبه و فعال از جنبشهای دموکراسیخواهی در تمام کشورهای عربی دفاع کند ممکن است باعث خشم و واکنش شدید رژیمهای خودکامه متحد آمریکا شود. تعقیب یک چنین سیاستی در دوران جرج بوش که به طرح بزرگ برای دموکراتیزه کردن خاورمیانه مشهور شد عملا به شکست انجامید و از یک سو در مناسبات آمریکا با دولتهای متحد خود مشکلات فراوانی ایجاد کرد و از سوی دیگر در مواردی مثل انتخابات مناطق فلسطینی گروه تندرو و خشونتطلبی مثل حماس در انتخابات به پیروزی رسید.
پس از دو دوره از ریاست جمهوری جرج بوش که جنگ افغانستان و عراق و تشدید تنش در روابط با ایران وجه مشخصههای آن بود، نگاه باراک اوباما به سیاست خارجی آمریکا نویدبخش تغییرات مهم و آغازگر دوران جدیدی از مناسبات آمریکا با خاورمیانه بود.
اما در این دو سال در خاورمیانه تحولات فراوانی روی داده است. طی پنج ماه اخیر با وقوع انقلابها و اعتراضات گسترده در جهان عرب، دولت آمریکا ناگزیر شده است تمام جزییات سیاستهای استراتژیک خود برای این منطقه را تغییر دهد. سخنرانی باراک اوباما در روز ۱۹ ماه مه، ۲۹ اردیبهشت، در مورد سیاستهای این کشور در خاورمیانه باید میزان و شکل این تغییرات را باید نشان دهد.
آن طور که رابرت تیت در مقالهای در وبسایت رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی نوشته است، مقامات آمریکا گفتهاند که بخش مهمی از سیاست آمریکا در خاورمیانه کمکهای مالی چندین میلیارد دلاری به کشورهایی نظیر مصر و تونس خواهد بود تا بتوانند روند گذار به دموکراسی را بهتر طی کنند. در عین حال آمریکا در مورد این کشورها بر ضرورت اصلاحات اقتصادی و توسعه کشور به عنوان تضمین روند دموکراتیک تاکید خواهد کرد. بخشی از این کمکهای مالی به مصر به شکل بخشودگی بدهیهای مصر به آمریکا و تصمیم نهادهایی مثل بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای اعطای وامهای چند میلیارد دلاری به این کشور است.
انتظار میرود که محور مهم دیگری در سخنرانی باراک اوباما ضرورت از سرگیری مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطینیان باشد. تحت تاثیر توافق اخیر بین دو جناح رقیب فلسطینی زمینههای پیشبرد این مذاکرات تغییر کرده و شاید امید بیشتری برای توافق به وجود آمده باشد. احتمالا آقای اوباما از اسرائیل خواهد خواست به مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ بازگردد و ساختن شهرکهای یهودینشین در اراضی فلسطینیان را متوقف کند.
دولت آمریکا حدس و گمانهای اخیر در مورد سخنرانی آقای اوباما را تکذیب کرده و گفته است پیشنویس متن این سخنرانی علنی نشده است. اما سخنگوی کاخ سفید میگوید که باراک اوباما «ایدههای مشخصی» را در مورد پیشرفت جنبش دموکراسیخواهی در منطقه خاورمیانه عنوان خواهد کرد. به گفته این سخنگو، رئیس جمهور آمریکا ضمن طرح دیدگاههای خود بر اصول بنیادی نظیر پایبندی آمریکا به عدم خشونت، دفاع از حقوق بشر و حمایت از اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهای خاورمیانه تاکید خواهد کرد.
از نگاه برخی از کارشناسان واکنش دولت آمریکا به حوادث سیاسی جهان عرب در آغاز بسیار کند و ابهامبرانگیز بود. به عنوان نمونه در هفتههای اول گسترش مبارزات علیه رژیم حسنی مبارک وزیر خارجه آمریکا مصر را حکومتی باثبات توصیف کرده و با خواست برکناری حسنی مبارک مخالفت کرد.
در مورد نمونه لیبی نیز واکنش آمریکا تا قبل از تصویب قطعنامه شورای امنیت بسیار ضعیف و محتاطانه بود. درمورد بحرین دولت آمریکا در قبال دخالت نظامی عربستان سعودی در این کشور عملا سکوت کرده است. در مورد اعتراضات در کشورهای متحد خود مثل عربستان سعودی، اردن و مراکش نیز آمریکا هیچ واکنشی نشان نداده است.
در مورد سوریه نیز با وجود آن که دولت این کشور جزء حکومتهای متخاصم است سیاست آمریکا با مشکلاتی روبهرو بوده است. هیلاری کلینتون رژیم بشار اسد را اصلاحطلب نامیده و برخی از منتقدان میگویند این موضعگیری دست حکومت سوریه را برای سرکوب معترضان بازگذاشته است، معترضانی که تاکنون هشتصد نفر از آنها توسط نیروهای دولتی کشته شدهاند.
با توجه به سابقه آمریکا در افکار عمومی جهان عرب در دورههای گذشته و با در نظر گرفتن اشتباهات اخیر در مواجهه با فضای سیاسی کشورهای عرب، دولت آمریکا باید به طور جدی این نقاط ضعف را برطرف کند.
برخی از صاحبنظران میگویند طرح مذاکره با رژیمهای دیکتاتوری منطقه مثل حکومت ایران در آغاز دوران ریاست جمهوری باراک اوباما اکنون مشکلآفرین شده است. چون تحت تاثیر فضای دموکراسیخواهی در منطقه مماشات با رژیمهای خودکامه نقطه ضعفی بزرگ خواهد بود. در عین حال آمریکا اگر سیاست مبهم خود را در مورد رژیم سوریه ادامه دهد در عرصههای دیگر مثل مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل هزینههای زیادی را متحمل خواهد شد.
در عین حال نباید فراموش کرد که دولت آمریکا در صورت مقابله با رژیمهایی مثل بشار اسد یا سایر دیکتاتورهای عرب نگران احتمال گسترش نفوذ اسلامگرایان تندرو است. حمایت همهجانبه از جنبشهای سیاسی در تمام کشورهای عربی ممکن است زمینه را برای روی کار آمدن حکومتهایی فراهم کند که به خاطر داشتن گرایشهایی به اسلام سیاسی در آینده موضع غیردوستانهای در برابر آمریکا آغاز کنند.
و بالاخره نگرانی دیگر آمریکا این است که اگر به طور همهجانبه و فعال از جنبشهای دموکراسیخواهی در تمام کشورهای عربی دفاع کند ممکن است باعث خشم و واکنش شدید رژیمهای خودکامه متحد آمریکا شود. تعقیب یک چنین سیاستی در دوران جرج بوش که به طرح بزرگ برای دموکراتیزه کردن خاورمیانه مشهور شد عملا به شکست انجامید و از یک سو در مناسبات آمریکا با دولتهای متحد خود مشکلات فراوانی ایجاد کرد و از سوی دیگر در مواردی مثل انتخابات مناطق فلسطینی گروه تندرو و خشونتطلبی مثل حماس در انتخابات به پیروزی رسید.