مراسم تشییع جنازه دکتر امیرمسعود برومند، کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال ایران، روز جمعه در تهران در برابر ورزشگاهی برگزار شد که روزگاری دارنده پیراهن شماره ۱۰ شاهینهای پایتخت در آن میدانداری میکرد.
کاپیتان برومند از نخستین گلزنان تیم ملی و از بنیانگذاران باشگاه و مکتب شاهین به شمار میرود.
رادیوفردا در گفتوگو با حبیب روشنزاده، کارشناس جهان ورزش، کارنامه و جایگاه «کاپیتان برومند» را در فوتبال ایران جویا شده است.
حبیب روشنزاده: مسعود برومند یکی از بازیکنان استثنایی تیم ملی ایران بود، باید تاکید کنم نه فقط از نظر تکنیکهای فوتبال، بلکه از نظر اخلاقی و سجایای نیکی که یک ورزشکار میتواند داشته باشد، مثل جوانمردی، انسانیت و آرامشی که این جوان در آن زمان از خود نشان میداد.
امیرمسعود برومند تحصیلات عالیه خود را تا حد دکترا ادامه داد و به مقامات عالی در مملکت رسید. او یکی از بازیکنان استثنایی در فوتبال ایران بود که این روزها با این خصوصیاتی که مسعود برومند داشت، در فوتبال ایران کمتر کسی دیده میشود.
امیدوارم بسیاری از فوتبالیستهای ما از ایشان تاسی کنند و مسعود برومند و برومندها را الگوی خودشان قرار بدهند.
در حقیقت من باید بگویم که مسعود برومند جزء نسل دوم تیم ملی فوتبال ایران بود. اگر نسل اول عقیق فرزانگان، ابراهیم رحیمیان، امیر خلیلی یا تیمسار خاتم و حسن کردستانی بودهاند، مسعود برومند در نسل دوم قرار میگیرد. منتها با نسل اول فوتبال ایران هم بازی کرده است.
اولین بازی که مسعود برومند برای تیم ملی ایران انجام داد، روز چهارم آبانماه سال ۱۳۲۶ در باشگاه امجدیه بود. همین باشگاه امجدیهای که مراسم تشیع جنازه برومند در آن برگزار شد.
در آن زمان حدود ۱۶ هزار نفر در استادیوم امجدیه جمع شده بود و ایران و ترکیه با هم بازی میکردند و ایران آن بازی را سه بر یک به ترکیه باخت و تنها گل ایران را مسعود برومند به ثمر رساند که در آن زمان بیست ساله بود و این اولین گل او در تیم ملی فوتبال ایران بود.
البته دو روز بعد از آن هم مسعود برومند در تیم ملی ایران و باز هم در مقابل ترکیه بازی کرد. چون تیم ترکیه برای انجام چند بازی دوستانه به ایران آمده بود و این بازی هم یک بر یک شد و باز هم گل تساوی را مسعود برومند به دروازه نشاند.
البته این بازی ۷۰ دقیقه بیشتر به طول نکشید، چون کار دو تیم به خشونت کشیده شد و داور مسابقه، فریدون شریفزاده، بازی را متوقف کرد.
مسعود برومند به همین شکل جلو آمد و تا سال ۱۳۳۱ هم در تیم ملی فوتبال ایران بود و وقتی تیم ملی ایران در لاهور با پاکستان همبازی شد و با سه گل پیروز شد، هر سه گل تیم ملی ایران را مسعود برومند به دروازه نشاند.
جمعا مسعود برومند ۱۳ بازی ملی در پرونده داشت. ده گل برای ایران به ثمر نشاند و هفت بار هم بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو بست.
آخرین باری که من ایشان را دیدم حدود پنج یا شش سال پیش بود که از ایران به کالیفرنیا آمده بود. خیلی گرفته و در خودش بود و حالت افسردگی عمیق داشت و مشخص بود که از آن چه در کشور ما میگذرد و گذشته است، ناراحت و نگران است.
او نمیخواست این حالتش را بروز بدهد یا عنوان کند، اما من ایشان را خیلی تکیده دیدم.
عکسی هم با همدیگر به یادگار گرفتیم و به یاد گذشته و ورزشگاه امجدیه و بازیهایی که تیم تاج و شاهین با هم داشتند و گرفتاریهایی که در آن زمان داشتیم و برخوردهایی که انجام میشد، جنجالهایی که به وجود میآمد و گزارشهایی که من انجام داده بودم، در مورد همه اینها با هم بحث و گفتوگو کردیم و به روزگار خندیدیم، اما ته دل ایشان یک غمی نهفته بود.
از آن چه که در فوتبال ایران میگذشت و آن جور که به گفته بسیاری از دستاندرکاران، این ورزش به پول و فساد آلوده شده است، بسیار ناراحت و غمگین بود و میگفت امیدوارم روزی برسد که حداقل اخلاق در فوتبال ایران حرف اول را بزند.
کاپیتان برومند از نخستین گلزنان تیم ملی و از بنیانگذاران باشگاه و مکتب شاهین به شمار میرود.
رادیوفردا در گفتوگو با حبیب روشنزاده، کارشناس جهان ورزش، کارنامه و جایگاه «کاپیتان برومند» را در فوتبال ایران جویا شده است.
- رادیوفردا: آقای روشنزاده، درگذشت دکتر امیرمسعود برومند، کاپیتان اسبق تیم ملی ایران و از پایهگذاران باشگاه شاهین، جامعه فوتبال ایران را در تاثر و تامل فرو برده است. در مورد جایگاه آقای برومند و نقش او در فوتبال ایران برایمان بگویید؟
حبیب روشنزاده: مسعود برومند یکی از بازیکنان استثنایی تیم ملی ایران بود، باید تاکید کنم نه فقط از نظر تکنیکهای فوتبال، بلکه از نظر اخلاقی و سجایای نیکی که یک ورزشکار میتواند داشته باشد، مثل جوانمردی، انسانیت و آرامشی که این جوان در آن زمان از خود نشان میداد.
امیرمسعود برومند تحصیلات عالیه خود را تا حد دکترا ادامه داد و به مقامات عالی در مملکت رسید. او یکی از بازیکنان استثنایی در فوتبال ایران بود که این روزها با این خصوصیاتی که مسعود برومند داشت، در فوتبال ایران کمتر کسی دیده میشود.
امیدوارم بسیاری از فوتبالیستهای ما از ایشان تاسی کنند و مسعود برومند و برومندها را الگوی خودشان قرار بدهند.
- آقای برومند با تیم ملی چه موفقیتها و امتیازاتی را کسب کرده بود؟
در حقیقت من باید بگویم که مسعود برومند جزء نسل دوم تیم ملی فوتبال ایران بود. اگر نسل اول عقیق فرزانگان، ابراهیم رحیمیان، امیر خلیلی یا تیمسار خاتم و حسن کردستانی بودهاند، مسعود برومند در نسل دوم قرار میگیرد. منتها با نسل اول فوتبال ایران هم بازی کرده است.
اولین بازی که مسعود برومند برای تیم ملی ایران انجام داد، روز چهارم آبانماه سال ۱۳۲۶ در باشگاه امجدیه بود. همین باشگاه امجدیهای که مراسم تشیع جنازه برومند در آن برگزار شد.
در آن زمان حدود ۱۶ هزار نفر در استادیوم امجدیه جمع شده بود و ایران و ترکیه با هم بازی میکردند و ایران آن بازی را سه بر یک به ترکیه باخت و تنها گل ایران را مسعود برومند به ثمر رساند که در آن زمان بیست ساله بود و این اولین گل او در تیم ملی فوتبال ایران بود.
البته دو روز بعد از آن هم مسعود برومند در تیم ملی ایران و باز هم در مقابل ترکیه بازی کرد. چون تیم ترکیه برای انجام چند بازی دوستانه به ایران آمده بود و این بازی هم یک بر یک شد و باز هم گل تساوی را مسعود برومند به دروازه نشاند.
البته این بازی ۷۰ دقیقه بیشتر به طول نکشید، چون کار دو تیم به خشونت کشیده شد و داور مسابقه، فریدون شریفزاده، بازی را متوقف کرد.
مسعود برومند به همین شکل جلو آمد و تا سال ۱۳۳۱ هم در تیم ملی فوتبال ایران بود و وقتی تیم ملی ایران در لاهور با پاکستان همبازی شد و با سه گل پیروز شد، هر سه گل تیم ملی ایران را مسعود برومند به دروازه نشاند.
جمعا مسعود برومند ۱۳ بازی ملی در پرونده داشت. ده گل برای ایران به ثمر نشاند و هفت بار هم بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو بست.
- آقای روشنزاده، آیا خاطرهای از آقای برومند دارید که برای ما نقل کنید؟
آخرین باری که من ایشان را دیدم حدود پنج یا شش سال پیش بود که از ایران به کالیفرنیا آمده بود. خیلی گرفته و در خودش بود و حالت افسردگی عمیق داشت و مشخص بود که از آن چه در کشور ما میگذرد و گذشته است، ناراحت و نگران است.
او نمیخواست این حالتش را بروز بدهد یا عنوان کند، اما من ایشان را خیلی تکیده دیدم.
عکسی هم با همدیگر به یادگار گرفتیم و به یاد گذشته و ورزشگاه امجدیه و بازیهایی که تیم تاج و شاهین با هم داشتند و گرفتاریهایی که در آن زمان داشتیم و برخوردهایی که انجام میشد، جنجالهایی که به وجود میآمد و گزارشهایی که من انجام داده بودم، در مورد همه اینها با هم بحث و گفتوگو کردیم و به روزگار خندیدیم، اما ته دل ایشان یک غمی نهفته بود.
- میتوانید سخنی از ایشان برای ما بازگو کنید؟
از آن چه که در فوتبال ایران میگذشت و آن جور که به گفته بسیاری از دستاندرکاران، این ورزش به پول و فساد آلوده شده است، بسیار ناراحت و غمگین بود و میگفت امیدوارم روزی برسد که حداقل اخلاق در فوتبال ایران حرف اول را بزند.