وبسایت خبری کلمه به نقل از نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی خبر از خشک شدن و نابودی کامل تالاب گاوخونی داده است.
این تالاب در ۴۷ هزار هکتار در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع است و دارای پوشش گیاهی متنوع و همچنین زیستگاه پرندگان مهاجر چون فلامینگو و حواصیل است.
رادیوفردا در گفتوگو با محمد درویش، پژوهشگر مسائل محیط زیست در ایران، ابتدا از او دلایل خشک شدن تالاب گاوخونی را جویا شده است.
محمد درویش: مهمترین دلیلی که برای خشک شدن تالاب گاوخونی ذکر میشود این است که حقآبه طبیعی این تالاب که باید به وسیله ساکنان دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان مراعات شود، رعایت نشده است.
گفته میشود که عمدتا به خاطر مصارف بخش کشاورزی و صنعت و توسعه بیرویه این دو بخش، عملا دیگر آبی باقی نمانده است تا به تالاب گاوخونی برسد. متاسفانه امروز این تالاب تبدیل به چشمهای برای تولید گرد و خاک شده است.
مهمترین تاثیر آن این است که ما با یک کانون جدید فرسایش بادی در منطقه روبهرو میشویم. همین الان هم نرخ فرسایش بادی شش برابر بیشتر از حد استاندارد میانگین جهانی است.
همین مسئله باعث میشود که ما با معضلی به نام معضل «ریزگردها» مواجه شویم.
به هر حال باید توجه کنیم که خودمان به بیمبالاتیهای رایج در کشورهای همسایه بهخصوص عراق بعد از خشک شدن میانرودان، بینالنهرین و حورالعظیم و وضعیت نامناسب زیستمحیطی آن دامن نزنیم.
متاسفانه خشک شدن تالابهای مرکزی کشور ما، از جمله تالاب گاوخونی، بختگان در استان فارس یا دریاچه پریشان و اورمیه سبب شده است تا تعداد کانونهای فرسایش بادی یا اصطلاحا همان پدیدهای که از آن به عنوان چشمههای تولید گرد و خاک یاد میشود، به صورت تصاعدی و خطرناکی افزایش یابد.
این امر سبب میشود که اولا خود مردم استان اصفهان به شدت از این موضوع متاثر شوند و ضریب آلودگی هوا افزایش یابد. و همچنین این ذرات نمک و گرد و غبار بسیار آلوده کف تالاب به روی مناطق کشاورزی جنب تالاب پخش میشود.
این اتفاق میتواند تبعات زیستمحیطی بسیاری در مقیاس درازمدت ایجاد کند.
وقتی که یک منطقه از پوشش گیاهی عاری شده و خشکسالی از حد معینی بالاتر برود، با اندک نسیمی این ذرات خاک و نهشتههای بسیار ریز، حرکت کرده و جابهجا میشوند.
به حرکات ذرات ریز خاک اصطلاحا «فرسایش بادی» میگویند که این مسئله اگر در سطح زمین رخ دهد به آن توفانهای شنی گفته میشود و اگر هم در سطح بالا رخ دهد، از آن به عنوان «ریزگردها» یاد میشود.
این تالاب در طول دستکم ۶۰۰ هزار سال گذشته وجود داشته است و به رغم همه خشکسالیها توانسته است تا امروز به حیات خودش ادامه دهد.
بنابراین اگر حقآبه طبیعی آن رعایت شود همچنان میتواند حیات خودش را به صورت مستمر و زیست پایایی کافی حفظ کند.
کافی است که آن حقآبه که حق تالاب گاوخونی است و حق رودخانه زایندهرود است تامین شود.
ما باید به سمتی برویم که راندمان بخش کشاورزی را از ۳۵ درصدی که الان در استان اصفهان وجود دارد به هفتاد درصد برسانیم تا از آن سو نیاز بخش کشاورزی به آب کاهش یابد و از سوی دیگر از توسعه صنایع بسیار پرمصرف آب، مثل صنایع فولاد و آهن نیز بکاهیم.
هم اکنون دو کارخانه فولاد مبارکه سپاهان و ذوبآهن اصفهان فقط ۳۶۰ میلیلیتر متر مکعب از مجموع ۸۰۰ میلیمتر مکعب زایندهرود را به خودشان اختصاص دادهاند.
اگر ما در توزیع آب بر اساس توانمندیهای بومشناختی سرزمینمان حرکت کرده و چیدمان توسعهمان را بر اساس نیازهای اکولوژیکی از نو تعریف کنیم، هم میتوانیم تالاب گاوخونی را حفظ کرده و بخش صنعت را توسعه دهیم و هم میتوانیم سکونتگاههای انسانی و بخش کشاورزی را حفظ نماییم.
این تالاب در ۴۷ هزار هکتار در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع است و دارای پوشش گیاهی متنوع و همچنین زیستگاه پرندگان مهاجر چون فلامینگو و حواصیل است.
رادیوفردا در گفتوگو با محمد درویش، پژوهشگر مسائل محیط زیست در ایران، ابتدا از او دلایل خشک شدن تالاب گاوخونی را جویا شده است.
محمد درویش: مهمترین دلیلی که برای خشک شدن تالاب گاوخونی ذکر میشود این است که حقآبه طبیعی این تالاب که باید به وسیله ساکنان دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان مراعات شود، رعایت نشده است.
گفته میشود که عمدتا به خاطر مصارف بخش کشاورزی و صنعت و توسعه بیرویه این دو بخش، عملا دیگر آبی باقی نمانده است تا به تالاب گاوخونی برسد. متاسفانه امروز این تالاب تبدیل به چشمهای برای تولید گرد و خاک شده است.
- خشک شدن این تالاب چه تاثیراتی بر محیط زیست منطقه خواهد گذاشت؟
مهمترین تاثیر آن این است که ما با یک کانون جدید فرسایش بادی در منطقه روبهرو میشویم. همین الان هم نرخ فرسایش بادی شش برابر بیشتر از حد استاندارد میانگین جهانی است.
همین مسئله باعث میشود که ما با معضلی به نام معضل «ریزگردها» مواجه شویم.
به هر حال باید توجه کنیم که خودمان به بیمبالاتیهای رایج در کشورهای همسایه بهخصوص عراق بعد از خشک شدن میانرودان، بینالنهرین و حورالعظیم و وضعیت نامناسب زیستمحیطی آن دامن نزنیم.
متاسفانه خشک شدن تالابهای مرکزی کشور ما، از جمله تالاب گاوخونی، بختگان در استان فارس یا دریاچه پریشان و اورمیه سبب شده است تا تعداد کانونهای فرسایش بادی یا اصطلاحا همان پدیدهای که از آن به عنوان چشمههای تولید گرد و خاک یاد میشود، به صورت تصاعدی و خطرناکی افزایش یابد.
این امر سبب میشود که اولا خود مردم استان اصفهان به شدت از این موضوع متاثر شوند و ضریب آلودگی هوا افزایش یابد. و همچنین این ذرات نمک و گرد و غبار بسیار آلوده کف تالاب به روی مناطق کشاورزی جنب تالاب پخش میشود.
این اتفاق میتواند تبعات زیستمحیطی بسیاری در مقیاس درازمدت ایجاد کند.
- این فرسایش بادی که شما به آن اشاره کردید، دقیقا چگونه فرآیندی است؟
وقتی که یک منطقه از پوشش گیاهی عاری شده و خشکسالی از حد معینی بالاتر برود، با اندک نسیمی این ذرات خاک و نهشتههای بسیار ریز، حرکت کرده و جابهجا میشوند.
به حرکات ذرات ریز خاک اصطلاحا «فرسایش بادی» میگویند که این مسئله اگر در سطح زمین رخ دهد به آن توفانهای شنی گفته میشود و اگر هم در سطح بالا رخ دهد، از آن به عنوان «ریزگردها» یاد میشود.
- آیا امکان احیای این تالاب وجود دارد؟ و اگر امکان دارد، چه روشهایی برای آن وجود دارد؟
این تالاب در طول دستکم ۶۰۰ هزار سال گذشته وجود داشته است و به رغم همه خشکسالیها توانسته است تا امروز به حیات خودش ادامه دهد.
بنابراین اگر حقآبه طبیعی آن رعایت شود همچنان میتواند حیات خودش را به صورت مستمر و زیست پایایی کافی حفظ کند.
کافی است که آن حقآبه که حق تالاب گاوخونی است و حق رودخانه زایندهرود است تامین شود.
ما باید به سمتی برویم که راندمان بخش کشاورزی را از ۳۵ درصدی که الان در استان اصفهان وجود دارد به هفتاد درصد برسانیم تا از آن سو نیاز بخش کشاورزی به آب کاهش یابد و از سوی دیگر از توسعه صنایع بسیار پرمصرف آب، مثل صنایع فولاد و آهن نیز بکاهیم.
هم اکنون دو کارخانه فولاد مبارکه سپاهان و ذوبآهن اصفهان فقط ۳۶۰ میلیلیتر متر مکعب از مجموع ۸۰۰ میلیمتر مکعب زایندهرود را به خودشان اختصاص دادهاند.
اگر ما در توزیع آب بر اساس توانمندیهای بومشناختی سرزمینمان حرکت کرده و چیدمان توسعهمان را بر اساس نیازهای اکولوژیکی از نو تعریف کنیم، هم میتوانیم تالاب گاوخونی را حفظ کرده و بخش صنعت را توسعه دهیم و هم میتوانیم سکونتگاههای انسانی و بخش کشاورزی را حفظ نماییم.