در استرالیا از دو هفته دیگر نخستین جشنواره فیلمهای ایرانی در سه شهر بزرگ این کشور برگزار میشود. شهرهای کانبرا، آدلاید و بریزبن میزبان این جشنواره فیلماند که قرار است در آن، هفت فیلم جدید سینمای ایران و یک فیلم ساخته شده توسط ایرانیهای خارج از کشور به نمایش درآید.
پیک فرهنگ درباره برگزاری این جشنواره با آرمین میلادی، از طراحان و موسسان این جشنواره، گفتوگو کرده و نخست از او پرسیده است که ایده برگزاری چنین جشنوارهای چگونه شکل گرفت:
آرمین میلادی: ایده جشنواره در حدود یک سال پیش به ذهن من رسید. در استرالیا اکثر کشورهای صاحب سینما جشنوارههای سالانه دارند. مثلا فرانسه، ایتالیا، روسیه و ترکیه برنامههای فستیوالهای سالانه دارند و من احساس کردم جای جشنوارهای که سینمای ایران را بتواند نشان بدهد خالی است. بعد از آن بود که من این پیشنهاد را مطرح کردم با رئیس سابق فستیوال فیلم بریزبن و ایشان هم خیلی استقبال کردند و تصمیم گرفته شد ما این کار را انجام دهیم.
جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا کاملا مستقل است و وابسته به هیچ ارگان یا نهاد سینمایی در داخل یا خارج از ایران نیست. البته ما از حمایت کانون ایرانیان کویینزلند برخوردار هستیم.
ما در دوره اول جشنواره هشت فیلم را انتخاب کردیم. این فیلمها از میان حدود بیشتر از ۴۰ فیلم انتخاب شدند. میخواستیم جشنواره در حقیقت یک آیینهای از جریان سینمایی حال حاضر سینمای ایران باشد. هفت فیلم از داخل کشور است و یک فیلم ایرانیالاصل که در آمریکا و خارج از ایران تولید شده. فکر کردیم این فیلم میتواند یک تفاوت نگاهی که فیلمسازان خارج از کشور و داخل کشور دارند نشان دهد و میتواند برای تماشاگر غیر ایرانی تنوعش جالب باشد.
تمام فیلمها از بهترین فیلمهای یک سال گذشته سینمای ایران انتخاب شدهاند. تمام این فیلمها در فستیوالهای مختلف بودهاند و جایزه هم گرفتهاند. فستیوال بریزبن با فیلم «جدایی نادر از سیمین» افتتاح میشود. از دیگر فیلمهای خوبی که در جشنواره داریم فیلم «شکارچی» ساخته رفیع پیتز است که سال گذشته در فستیوال فیلم برلین به نمایش درآمد. دو فیلم از ساختههای محمد رسولاف داریم، «جزیره آهنی» و «کشتزارهای سپید»، سه فیلم «چیزهایی هست که نمیدانی» ساخته فردین صاحبالزمانی، «طلا و مس» ساخته همایون اسدیان و «فصل بارانهای موسمی» ساخته مجید برزگر و همچنین فیلمی که اشاره کردم «شرایط» ساخته مریم کشاورز است که در لبنان فیلمبرداری شده. این فیلمها مجموعه فیلمهایی است که انتخاب کردیم و فکر میکنیم مجموعه این فیلمها تصویر خوبی از سینمای امروز ایران را میتواند به تصویر بکشد.
بله. ما دو پنل [نشست] در نظر گرفتیم در مورد سینمای ایران که در طول برگزاری جشنواره برگزار خواهد شد و مهمانهایی از ملبورن و سیدنی خواهیم داشت که سینمای ایران را بررسی میکنند. در ابتدا وقتی ایده برگزاری جشنواره به ذهن من رسید این همزمان بود با وقفهای که در تولید فیلم جدایی نادر از سیمین پیش آمده بود. اگر خاطرتان باشد سال گذشته و آن موقع هنوز فیلم ساخته نشده بود و من با آقای فرهادی مطرح کردم و ازشان خواستم که فیلم که تمام شد ما این را در جشنواره داشته باشیم و ایشان هم قبول کردند. چون در ابتدا قرار بود که بیایند اینجا و ما همه برنامهریزیها را طوری کرده بودیم که حضور ایشان در اینجا به همراه نمایش فیلم جدایی نادر از سیمین باشد. در این لحظه در پردهای از ابهام هست که آیا ایشان میتوانند بیایند با توجه به برنامهای که همان زمان برایشان پیش آمده در آفریقای جنوبی. منتظر هستیم ببینیم آیا این اتفاق خواهد افتاد یا خیر. اگر آقای فرهادی نتوانند بیایند عوامل دیگر فیلم و یا یکی دیگر از کارگردانها را دعوت خواهیم کرد.
ما جشنواره را طوری پایهریزی کردیم که یک برنامه مداوم سالانه باشد. به همین دلیل برنامه امسال خیلی با دقت طراحی شده در سه شهر بزرگ استرالیا و امیدواریم موفقیت امسال پایهگذاری خوبی باشد برای این که بتوانیم از سال آینده جشنواره را به طور مداوم در ۵ شهر اصلی استرالیا شامل ملبورن و سیدنی برگزار کنیم.
این جشنواره همان طور که گفتم یک پروژه کاملا فرهنگی است و خیلی مشتاق هستم و امیدوار هستم این جشنواره بتواند یک پل ارتباطی برای شناساندن فرهنگ ایران به استرالیاییها باشد و ما خیلی داریم تلاش میکنیم این فستیوال به گوش غیرایرانیهای اینجا هم برسد و آنها هم بیایند فیلمها را ببینند و لذت ببرند.
*
نشر جدی آثار ایرانی در خارج از کشور در سه دههای که از حیاتش میگذرد فراز و فرود بسیاری را از سر گذرانده است. دورهای رونق و دورهای رکود در این سالها بر این صنعت گذشته، اما حالا به گفته مسعود مافان، مدیر نشر باران در سوئد، که بزرگترین انتشارات فارسیزبان اروپاست، موج جدیدی از مخاطبان ایرانی تازه به خارج آمده رونقی به این صنعت دادهاند.
مراد ویسی از رادیوفردا با مسعود مافان گفتوگو کرده و نخست از او درباره این موج جدید مخاطبان تازه پرسیده است:
مسعود مافان: وضعیت نشر فارسی در خارج از کشور و به طور کلی مسئله مخاطب کتاب در خارج به هر حال توی این سالها مدام دچار تغییر شده. بسیاری از جمله خودم بر این باور بودیم که این سیر نزولی که نشر دارد ممکن است به جایی برسد که بسیاری از همکارانمان کار را تعطیل کنند. برای این که مخاطبانی که ماها در این سالها داشتیم، مخاطبان دو دهه گذشته هستند که فعالیت سیاسی میکردند و فعال فرهنگی بودند و آن جامعه را در دهه ۶۰ ترک کردند و اینها به دلایل سن، جاافتادگی در جامعه میزبان و مشکلات دیگر ممکن است آن چنان فعال مخاطب نشر ما نباشند و یک سیر نزولی را نشر طی کند.
این باور در تغییر و تحولاتی که در دو سه سال گذشته در ایران افتاد یک جورهایی به واقعیت تبدیل نشد و نظری که از جمله من داشتم عکسش الان به اثبات رسیده و آن هجوم موج جدیدی از ایرانیان به خارج از کشور است. به خصوص نسل جوان، نسلی که با مطبوعات سر و کار دارد. نسلی که با کتاب سروکار دارد، دانشجوها و اینها میتوانند مخاطب بالقوه و بالفعل نشر در خارج از کشور باشند.
وقتی از نشر فارسی در خارج از کشور صحبت میکنیم مخاطبانی هستند که در همه قارهها پخشاند و یک ناشر احتمالا وظایفی را دارد با خودش حمل میکند که وظایف یک ناشر نیست. یک ناشر کتاب را چاپ میکند و به مرکز پخش میدهد و مرکز پخش کتاب را به دست مخاطب میرساند. این ناشر در خارج حالا مجبور است کارهای پیشنشر را انجام دهد. ارتباط با نویسنده احتمالا ویراستار کارهای فنی را انجام دهد. کار را احتمالا در آتلیه خودش یا چاپخانه دیگری انجام دهد و بعد که کار به انبار رسید حالا انبارداری کند. کار بستهبندی را انجام دهد. همه اینها مشکلاتی است که الزاما مشکلات نشر هم نیست. میتواند مشکلات پخشکننده و بقیه باشد. ولی این را در خارج ناشر انجام میدهد و با چنین مشکلاتی و مشکلات پست و هزینههای بالا که برای تولید هست باعث میشود که احتمالا همین تولیداتی هم که هست درست و حسابی به دست مخاطب نرسد.
صد در صد. بسیاری از ناشران خارج کشور از جمله ما در نشر باران علت وجودیمان در واقع سانسور در ایران است. من به شما اطمینان میدهم که اگر سانسور در ایران برچیده شود بسیاری از همکاران از جمله نشر باران کارش را تعطیل خواهد کرد و اصلا دلیلی برای ادامه کار وجود ندارد. در این سالها نشر باران هم مثل بقیه همکاران فارسیزبان در خارج کشور کتابهای زیادی را از ناشران و نویسندگان ایرانی در داخل ایران منتشر کرده، چه با اسم خودشان و چه با اسم مستعار. ما الان در شرایطی هستیم که وضعیت سانسور بدترین شرایط را در ایران دارد. در این سی و خردهای سال از لحاظ سانسور این قدر بد نبوده که الان هست.
در این شرایط نویسندگان ما نیاز بیشتری به یاری دارند که کارشان را خارج از کشور چاپ شود و از این طریق کار به مخاطبان برسد. هرچند محدود. ولی میبینیم که ناشران فارسیزبان در خارج از کشور توان این را ندارند که به علت مشکلات مختلف و از جمله مشکلات مالی بتوانند پاسخگوی این همه تقاضایی که از ایران است که خیلی بالاست. من به جرات میتوانم بگویم که بیش از صدها عنوان داستان و شعر و کار تحقیقی دست ناشرهای مختلف است که مراجعه شده و این کار را نمیتوانند منتشر کنند. این تناقض یک تناقض خیلی جدی است و باید برایش راهی اندیشید که سانسور در ایران دارد بیداد میکند، ولی در خارج کشور آنهایی که برای آزادی بیان علیه سانسور مبارزه میکنند احتمالا نمیتوانند به آن شکلی که باید به یاریشان بشتابند.
پیک فرهنگ درباره برگزاری این جشنواره با آرمین میلادی، از طراحان و موسسان این جشنواره، گفتوگو کرده و نخست از او پرسیده است که ایده برگزاری چنین جشنوارهای چگونه شکل گرفت:
آرمین میلادی: ایده جشنواره در حدود یک سال پیش به ذهن من رسید. در استرالیا اکثر کشورهای صاحب سینما جشنوارههای سالانه دارند. مثلا فرانسه، ایتالیا، روسیه و ترکیه برنامههای فستیوالهای سالانه دارند و من احساس کردم جای جشنوارهای که سینمای ایران را بتواند نشان بدهد خالی است. بعد از آن بود که من این پیشنهاد را مطرح کردم با رئیس سابق فستیوال فیلم بریزبن و ایشان هم خیلی استقبال کردند و تصمیم گرفته شد ما این کار را انجام دهیم.
نسخه کامل پیک فرهنگ را اینجا بشنوید
- آیا نهاد و موسسهای هم در برگزاری جشنواره حضور دارد و کمک میکند؟
جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا کاملا مستقل است و وابسته به هیچ ارگان یا نهاد سینمایی در داخل یا خارج از ایران نیست. البته ما از حمایت کانون ایرانیان کویینزلند برخوردار هستیم.
- بر چه اساسی فیلمها را انتخاب کردید؟ چون هم به نظر میرسد از جریان اصلی سینمای ایران فیلم هست و هم فیلمهای ایرانی ساخته فیلمسازان ایرانی خارج از کشور.
ما در دوره اول جشنواره هشت فیلم را انتخاب کردیم. این فیلمها از میان حدود بیشتر از ۴۰ فیلم انتخاب شدند. میخواستیم جشنواره در حقیقت یک آیینهای از جریان سینمایی حال حاضر سینمای ایران باشد. هفت فیلم از داخل کشور است و یک فیلم ایرانیالاصل که در آمریکا و خارج از ایران تولید شده. فکر کردیم این فیلم میتواند یک تفاوت نگاهی که فیلمسازان خارج از کشور و داخل کشور دارند نشان دهد و میتواند برای تماشاگر غیر ایرانی تنوعش جالب باشد.
تمام فیلمها از بهترین فیلمهای یک سال گذشته سینمای ایران انتخاب شدهاند. تمام این فیلمها در فستیوالهای مختلف بودهاند و جایزه هم گرفتهاند. فستیوال بریزبن با فیلم «جدایی نادر از سیمین» افتتاح میشود. از دیگر فیلمهای خوبی که در جشنواره داریم فیلم «شکارچی» ساخته رفیع پیتز است که سال گذشته در فستیوال فیلم برلین به نمایش درآمد. دو فیلم از ساختههای محمد رسولاف داریم، «جزیره آهنی» و «کشتزارهای سپید»، سه فیلم «چیزهایی هست که نمیدانی» ساخته فردین صاحبالزمانی، «طلا و مس» ساخته همایون اسدیان و «فصل بارانهای موسمی» ساخته مجید برزگر و همچنین فیلمی که اشاره کردم «شرایط» ساخته مریم کشاورز است که در لبنان فیلمبرداری شده. این فیلمها مجموعه فیلمهایی است که انتخاب کردیم و فکر میکنیم مجموعه این فیلمها تصویر خوبی از سینمای امروز ایران را میتواند به تصویر بکشد.
- عواملی از این فیلمها هم در جشنواره حضور پیدا میکنند یا جلسات نقد و بررسی هم برگزار میشود؟
بله. ما دو پنل [نشست] در نظر گرفتیم در مورد سینمای ایران که در طول برگزاری جشنواره برگزار خواهد شد و مهمانهایی از ملبورن و سیدنی خواهیم داشت که سینمای ایران را بررسی میکنند. در ابتدا وقتی ایده برگزاری جشنواره به ذهن من رسید این همزمان بود با وقفهای که در تولید فیلم جدایی نادر از سیمین پیش آمده بود. اگر خاطرتان باشد سال گذشته و آن موقع هنوز فیلم ساخته نشده بود و من با آقای فرهادی مطرح کردم و ازشان خواستم که فیلم که تمام شد ما این را در جشنواره داشته باشیم و ایشان هم قبول کردند. چون در ابتدا قرار بود که بیایند اینجا و ما همه برنامهریزیها را طوری کرده بودیم که حضور ایشان در اینجا به همراه نمایش فیلم جدایی نادر از سیمین باشد. در این لحظه در پردهای از ابهام هست که آیا ایشان میتوانند بیایند با توجه به برنامهای که همان زمان برایشان پیش آمده در آفریقای جنوبی. منتظر هستیم ببینیم آیا این اتفاق خواهد افتاد یا خیر. اگر آقای فرهادی نتوانند بیایند عوامل دیگر فیلم و یا یکی دیگر از کارگردانها را دعوت خواهیم کرد.
- آیا قرار است این جشنواره تداوم داشته باشد و در سالهای آینده هم برگزار شود؟
ما جشنواره را طوری پایهریزی کردیم که یک برنامه مداوم سالانه باشد. به همین دلیل برنامه امسال خیلی با دقت طراحی شده در سه شهر بزرگ استرالیا و امیدواریم موفقیت امسال پایهگذاری خوبی باشد برای این که بتوانیم از سال آینده جشنواره را به طور مداوم در ۵ شهر اصلی استرالیا شامل ملبورن و سیدنی برگزار کنیم.
- هدفتان بیشتر جذب مخاطبان ایرانی ساکن استرالیاست یا قصد دارید به نوعی استرالیاییها را هم با سینمای ایران آشنا کنید؟
این جشنواره همان طور که گفتم یک پروژه کاملا فرهنگی است و خیلی مشتاق هستم و امیدوار هستم این جشنواره بتواند یک پل ارتباطی برای شناساندن فرهنگ ایران به استرالیاییها باشد و ما خیلی داریم تلاش میکنیم این فستیوال به گوش غیرایرانیهای اینجا هم برسد و آنها هم بیایند فیلمها را ببینند و لذت ببرند.
*
نشر جدی آثار ایرانی در خارج از کشور در سه دههای که از حیاتش میگذرد فراز و فرود بسیاری را از سر گذرانده است. دورهای رونق و دورهای رکود در این سالها بر این صنعت گذشته، اما حالا به گفته مسعود مافان، مدیر نشر باران در سوئد، که بزرگترین انتشارات فارسیزبان اروپاست، موج جدیدی از مخاطبان ایرانی تازه به خارج آمده رونقی به این صنعت دادهاند.
مراد ویسی از رادیوفردا با مسعود مافان گفتوگو کرده و نخست از او درباره این موج جدید مخاطبان تازه پرسیده است:
مسعود مافان: وضعیت نشر فارسی در خارج از کشور و به طور کلی مسئله مخاطب کتاب در خارج به هر حال توی این سالها مدام دچار تغییر شده. بسیاری از جمله خودم بر این باور بودیم که این سیر نزولی که نشر دارد ممکن است به جایی برسد که بسیاری از همکارانمان کار را تعطیل کنند. برای این که مخاطبانی که ماها در این سالها داشتیم، مخاطبان دو دهه گذشته هستند که فعالیت سیاسی میکردند و فعال فرهنگی بودند و آن جامعه را در دهه ۶۰ ترک کردند و اینها به دلایل سن، جاافتادگی در جامعه میزبان و مشکلات دیگر ممکن است آن چنان فعال مخاطب نشر ما نباشند و یک سیر نزولی را نشر طی کند.
این باور در تغییر و تحولاتی که در دو سه سال گذشته در ایران افتاد یک جورهایی به واقعیت تبدیل نشد و نظری که از جمله من داشتم عکسش الان به اثبات رسیده و آن هجوم موج جدیدی از ایرانیان به خارج از کشور است. به خصوص نسل جوان، نسلی که با مطبوعات سر و کار دارد. نسلی که با کتاب سروکار دارد، دانشجوها و اینها میتوانند مخاطب بالقوه و بالفعل نشر در خارج از کشور باشند.
- مشکلاتی که الان نشر در خارج از کشور با آنها روبهرو است... اگر بخواهیم مهمترینشان را بگوییم چیست؟
وقتی از نشر فارسی در خارج از کشور صحبت میکنیم مخاطبانی هستند که در همه قارهها پخشاند و یک ناشر احتمالا وظایفی را دارد با خودش حمل میکند که وظایف یک ناشر نیست. یک ناشر کتاب را چاپ میکند و به مرکز پخش میدهد و مرکز پخش کتاب را به دست مخاطب میرساند. این ناشر در خارج حالا مجبور است کارهای پیشنشر را انجام دهد. ارتباط با نویسنده احتمالا ویراستار کارهای فنی را انجام دهد. کار را احتمالا در آتلیه خودش یا چاپخانه دیگری انجام دهد و بعد که کار به انبار رسید حالا انبارداری کند. کار بستهبندی را انجام دهد. همه اینها مشکلاتی است که الزاما مشکلات نشر هم نیست. میتواند مشکلات پخشکننده و بقیه باشد. ولی این را در خارج ناشر انجام میدهد و با چنین مشکلاتی و مشکلات پست و هزینههای بالا که برای تولید هست باعث میشود که احتمالا همین تولیداتی هم که هست درست و حسابی به دست مخاطب نرسد.
- سختگیریهایی که در داخل ایران است و سانسور، تاثیری بر کار شما در خارج از کشور دارد؟
صد در صد. بسیاری از ناشران خارج کشور از جمله ما در نشر باران علت وجودیمان در واقع سانسور در ایران است. من به شما اطمینان میدهم که اگر سانسور در ایران برچیده شود بسیاری از همکاران از جمله نشر باران کارش را تعطیل خواهد کرد و اصلا دلیلی برای ادامه کار وجود ندارد. در این سالها نشر باران هم مثل بقیه همکاران فارسیزبان در خارج کشور کتابهای زیادی را از ناشران و نویسندگان ایرانی در داخل ایران منتشر کرده، چه با اسم خودشان و چه با اسم مستعار. ما الان در شرایطی هستیم که وضعیت سانسور بدترین شرایط را در ایران دارد. در این سی و خردهای سال از لحاظ سانسور این قدر بد نبوده که الان هست.
در این شرایط نویسندگان ما نیاز بیشتری به یاری دارند که کارشان را خارج از کشور چاپ شود و از این طریق کار به مخاطبان برسد. هرچند محدود. ولی میبینیم که ناشران فارسیزبان در خارج از کشور توان این را ندارند که به علت مشکلات مختلف و از جمله مشکلات مالی بتوانند پاسخگوی این همه تقاضایی که از ایران است که خیلی بالاست. من به جرات میتوانم بگویم که بیش از صدها عنوان داستان و شعر و کار تحقیقی دست ناشرهای مختلف است که مراجعه شده و این کار را نمیتوانند منتشر کنند. این تناقض یک تناقض خیلی جدی است و باید برایش راهی اندیشید که سانسور در ایران دارد بیداد میکند، ولی در خارج کشور آنهایی که برای آزادی بیان علیه سانسور مبارزه میکنند احتمالا نمیتوانند به آن شکلی که باید به یاریشان بشتابند.