لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۹:۵۹

از تدریس فیزیک تا دفاع از حقوق بشر، در پی حملات ۱۱ سپتامبر


هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران
هادی قائمی پیش از آن که فعالیت خود را به عنوان فعال حقوق بشر آغاز کند، زندگی و داستان دیگری داشت. هادی قائمی در دانشگاه نیویورک تا سال‌ها فیزیک تدریس می‌کرد تا روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فرا رسید که زندگی اش را برای همیشه تغییر داد. پای صحبت سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران نشسته‌ایم تا ببینیم در آن روز در نیویورک چه دید.

  • رادیوفردا: آقای قائمی، شما از یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ چه خاطره‌ای به یاد دارید؟ در آن زمان کجا بودید؟

هادی قائمی: یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ یک روز فراموش‌نشدنی برای من است، چرا که در آن روز دقیقا حوالی‌‌ همان دو برجی بودم که مورد حمله قرار گرفتند.

محل کار همسرم در ساختمان نزدیک برج دوقلو بود، همچنین مدرسه بچه‌هایم نزدیک‌‌ همان دو ساختمان بود و تمامی آن روز صبح را در آن حوالی گذراندم.

  • خبر را از کجا و چه طور شنیدید یا دیدید؟ و وقتی خبر به گوش‌تان رسید، عکس‌العمل اولیه‌تان چه بود؟

زمانی که اولین هواپیما به برج اول برخورد کرد، من در شمال آنجا و تقریبا نیم کیلومتری آنجا بودم، صدای انفجار را شنیدم و به سمت خیابان رفتم. به بالا که نگاه کردم دیدم که برج در حال سوختن است.

بیشتر از هر چیز نگران همسرم و کسانی که می‌شناختم و در آن محله کار می‌کردند شدم، به طرف ساختمان‌ها حرکت کردم تا تلاش کنم که با آن‌ها تماس بگیرم.

روز بسیار وحشتناکی بود، چون‌‌ همان طور که می‌دانید، بعد از گذشت ۲۰ دقیقه هواپیمای دوم به برج دیگر اصابت کرد و این برخورد باعث فرو ریختن قطعات بسیاری از بدنه ساختمان به پایین و به سمت ما شد و گلوله‌های آتشین بسیاری از آن ساختمان به زمین می‌ریخت.

من تا زمانی که ساختمان‌ها به کلی فرو پاشیدند در نزدیکی آن محل بودم و شاهد فروپاشی ساختمان‌های برج دوقلو از نزدیک شدم.

این اتفاق بسیار تکان‌دهنده بود. تعداد زیادی از افرادی که در طبقات بالای ساختمان در میان آتش و ویرانی گیر افتاده بودند، راه حل دیگری نداشتند و جلوی چشمان ما خودشان را به پایین پرتاب می‌کردند تا دچار آتش‌سوزی که به سمت طبقات بالا‌تر در حالا پیشروی بود نشوند. کلا روز دهشتناک و وحشتناکی بود.

  • عکس‌العمل مقامات محلی و دولت آمریکا در همان روز نخست چه بود؟

در دقایق و ساعات اولیه، رخ دادن این اتفاق بسیار غیر قابل انتظار بود، سردر‌گمی‌های بسیاری وجود داشت. به خاطر دارم که در‌‌ همان نیم ساعت اول پس از این رخداد، رادیوهای محلی به این اشاره می‌کردند که ده سال پیش هم همین برج‌ها توسط اسامه بن لادن و القاعده بمب‌گذاری شده بود.

در‌‌ همان دقایق اولیه گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر این که این اتفاق یک اقدام تروریستی بوده، بسیار بالا بود.

البته در طی روز، وقتی این اخبار منتشر شد که هواپیماهای دیگری هم بوده‌اند که به سمت پنتاگون و سایر جا‌ها هدایت شده‌اند، کلا ماجرا بسیار گیج‌کننده شد.

  • این سوال مطرح بود که چه کسانی می‌توانسته‌اند این همه برنامه‌ریزی داشته باشند که کنترل این چهار هواپیما را برای ایجاد این فاجعه به دست بگیرند؟

در روز اول تروریستی بودن این فاجعه کاملا واضح بود، اما در مورد این که از کجا و از سوی چه کسانی برنامه‌ریزی شده بود، گمانه‌زنی‌های متفاوتی وجود داشت، که در روزهای بعد که خود القاعده مسئولیت این اتفاق را پذیرفت، زوایای پنهان این اتفاق واضح شد.

  • به اعتقاد شما فاجعه یازدهم سپتامبر چه تاثیری بر جامعه آمریکا گذاشت؟ آیا باعث شد که افکار عمومی برخورد شدیدتری با مسلمانان داشته باشد؟

این اتفاق تاثیر بسیار شگرفی بر جامعه آمریکا گذاشت. این وسیع‌ترین حمله در خاک آمریکا و در تاریخ این کشور محسوب می‌شد و بیشتر از سه هزار نفر در این جریان کشته شدند.

این که القاعده به عنوان یک گروه افراطی، طراح این اقدام تروریستی بود، متاسفانه باعث شد که فضای آمریکا در قبال مسلمانان بسیار رادیکال‌تر شود. البته باید بگویم که تا امروز هم فضای آمریکا در قیاس با اروپا در قبال مسلمانان بسیار قابل تحمل‌تر است.

آن واکنش و تقابلی که در قبال مسلمانان در اروپا به وجود آمده است، خیلی شدید‌تر از آمریکاست، ولی کلا در این میان دو گروه بعد از روزهای اولیه پس از یازدهم سپتامبر بسیار آسیب دیدند: یکی کسانی که شبه‌قاره هند مثل پاکستانی‌ها و هندی‌ها یا هر کسی که شباهتی به آن‌ها داشت، که محل کارشان مورد حمله قرار گرفت، در ماه‌های بعد از واقعه حتی بسیاری از این افراد از محل کارشان اخراج شدند، و دیگر کسانی که فقط به خاطر مسلمان بودن‌شان مورد سوء ظن و شک و تردید قرار گرفتند.

امروز این فضا در آمریکا بسیار ملایم‌تر شده است، ولی هنوز هم می‌بینیم که برخی از سیاستمداران آمریکایی به خاطر مقاصد سیاسی خودشان سعی می‌کنند که این مسائل را پرحرارت نگاه دارند و کلا اسلام و مسلمانان و هر کسی را که از منطقه خاورمیانه است مورد شک و تردید قرار دهند.

  • یازده سپتامبر- وقتی به آن واقعه نگاه می‌کنید- چه تاثیری روی خود شما داشت؟

تاثیر آن به طور شخصی بسیار شگرف بود.‌‌ همان طور که گفتم خود من در آن محل بودم، اعضای خانواده‌ام در مخاطره بودند و من در آنجا بسیار نگران سلامتی‌شان بودم.

من در‌‌ همان دقایق اولیه و بعد از آن وقتی حضور القاعده واضح شد، مطمئن شدم که سیاست‌های آمریکا در قبال خاورمیانه بسیار تغییر خواهد کرد و مسئله خشونت بالا خواهد گرفت.

همان طور هم که دیدیم تنها چند ماه بعد از آن بود که حمله به افغانستان برای دستگیری اسامه بن لادن و علیه حکومت طالبان شکل گرفت.

در حقیقت در دی‌ماه‌‌ همان سال بود که من همکاری‌ام را در زمینه افغانستان با سازمان‌های غیردولتی شروع کردم، چرا که بر این باور بودم که نباید بگذاریم این خشونتی که در یازدهم سپتامبر رخ داد، موجب انتقام‌جویی و بازتولید خشونت شود.

من به افغانستان سفر کردم و سعی کردم در مورد اتفاقاتی که در آنجا می‌افتاد و جنگی که شروع شده بود، تلاش کنم تا به وضعیت مردم افغانستان هم رسیدگی شود و خشونتی که در آن جنگ اعمال شد یک‌جانبه نباشد.

بعد از این ماجرا بود که کارهای آکادمیک و دانشگاهی‌ام را در زمینه فیزیک کنار گذاشتم. به طور تمام وقت به عنوان کسی که هم در جامعه آمریکا بزرگ شده بودم و هم با خاورمیانه آشنایی داشتم، تلاش کردم که در اتفاقاتی که مابین این دو منطقه رخ می‌دهد تاثیرگذار باشم.

  • نیویورک یکی از شهرهای آمریکاست که دارای یک جامعه ایرانی گسترده و پرجمعیت است. آیا پس از این اتفاقات، جمعیت ایرانی این منطقه به طور واضح واکنش خاصی انجام داد؟

جمعیت ایرانی ساکن نیویورک پراکنده‌تر از جمعیت ایرانی ساکن ایالت‌های دیگر آمریکا مانند کالیفرنیاست. ولی کلا به یاد دارم که ایرانیان چه در داخل کشور و چه در خارج کشور با قربانیان اتفاق یازدهم سپتامبر همدردی زیادی داشتند.

حتما می‌دانید که در تهران در‌‌ همان شب وقوع حادثه، تعداد زیادی به عنوان همدردی و همدلی با قربانیان، تجمع کردند.

ایرانیان ساکن آمریکا هم این جنایت تروریستی را محکوم کردند و تلاش کردند تا مطمئن باشند که ایرانیان، خودشان قربانی این وضعیت نخواهند بود.

اما آن چه که من خیلی از‌‌ همان شب اول نگران آن بودم، احتمال انتقام‌جویی مردم عادی از کسانی مانند پاکستانی‌ها و افغان‌ها در نیویورک بود. چون محله‌هایی در آمریکا وجود دارد که این ملیت‌ها در آنجا کسب و کار دارند و ساکن آنجا هستند. ما بسیار نگران بودیم که مبادا خانه‌ها و مغازه‌های این اشخاص مورد حمله قرار بگیرد. خوشبختانه کلیه اتفاقات نشان داد که خود مردم نیویورک در این زمینه آگاهی دارند و هیچ اعمال خشونتی رخ نداد.

ولی در ایالت‌های دیگر آمریکا بودند کسانی که مورد حمله قرار گرفتند و حتی به قتل رسیدند، بدون این که در این حادثه هیچ نقش یا ارتباطی با عاملان یازدهم سپتامبر داشته باشند.

  • پس ما می‌توانیم بگوییم که هادی قائمی تدریس فیزیک در دانشگاه‌های نیویورک را پس از حادثه یازدهم سپتامبر کنار گذاشت و مبدل به مدافع حقوق بشر شد؟

این برداشت تا حد زیادی درست است. فعالیت‌های من بعد از یازدهم سپتامبر برای این بود که تلاش کنم مخاصمه‌ای را که واضح بود که بین کشورهای غربی، به‌خصوص آمریکا و منطقه خاورمیانه، به‌خصوص افغانستان و پاکستان به وجود خواهد آمد، تعدیل کنم و یک تاثیرگذاری مثبت در این زمینه داشته باشم.
XS
SM
MD
LG