داستان زندگی موسی صدر، روحانی سرشناس شیعه، که در سال ۱۹۷۸ به هنگام سفر به لیبی ناپدید شد همچون داستانی اسرارآمیز و جاسوسی پس از چندین دهه هنوز در پرده ابهام قرار دارد.
در همین حال در هفتههای اخیر بحران لیبی به مرحلهای رسیده است که از هم اکنون بسیاری از تحلیلگران آن را روزهای پایانی معمر قذافی تلقی میکنند. در این میان گروههایی که چشمانتظار سقوط قذافی هستند میگویند این رویداد ممکن است بالاخره سرنوشت موسی صدر را یک بار برای همیشه روشن کند.
در سی و چند سال اخیر بسیاری بر این باور بودهاند که موسی صدر به دستور معمر قذافی به قتل رسیده است. اما برخی دیگر امیدوارند که او هنوز زنده باشد و پس از رهایی از چنگال حکومت لیبی بتواند به عنوان یکی از رهبران اصلی شیعیان نقش خود را ایفا کند.
مهدی خلجی، از پژوهشگران مرکز مطالعاتی خاور نزدیک در شهر واشینگتن، در این باره میگوید: «موسی صدر واقعا به تعددگرایی سیاسی و دینی معتقد بود و برداشتی بسیار میانهرو و پیشرفته از اسلام را ترویج میکرد. برای مثال، در دیدگاههای وی به نسبت آن چه که در ایران حاکم شد حقوق بیشتری برای زنان محترم شمرده میشد.»
ادامه توجه به موسی صدر و سرنوشت وی
پس از سی و چند سال موسی صدر هنوز در مرکز توجه بسیاری از نهادها و گروههای شیعه قرار دارد. از ایران و لبنان گرفته تا نقاط دیگر جهان آثار او در مجامع مختلف به بحث گذاشته میشود و پوسترهای وی هنوز هم به عنوان نمادی از حضور مذهبی و سیاسی شیعیان تکثیر میشود.
چندی پیش شیخ حسن نصرالله، رهبر گروه حزبالله لبنان، اعلام کرد که از نظر گروه وی حکومت لیبی مسئول سرنوشت موسی صدر شناخته میشود. مجلس ایران اوایل ماه مارس کمیته جدیدی را مامور پیگیری سرنوشت وی کرد. و در عراق آیتالله العظمی علی سیستانی که معمولا از اظهار نظر در مسائل سیاسی اجتناب میکند از پیروان خود خواست که برای آزادی موسی صدر دعا کنند.
در این میان مرکز فرهنگی و پژوهشی موسی صدر بیش از هر نهاد دیگری در مورد سرنوشت این روحانی شیعه فعالیت میکند. دختر وی اخیرا در یک مصاحبه مطبوعاتی در لبنان گفت که اعتقاد دارد که پدرش هنوز زنده است.
مهدی خلجی میگوید: «تمام شواهد حاکی از آن است که او کشته شده است. اما خانواده، دوستان و پیروان وی نمیخواهند این موضوع را بپذیرند. آنها حق دارند چنین تصور کنند، چون او شخصیت بزرگی بود و تا زمانی که تمام شواهد و حدس و گمانها روشن نشده است آنها میخواهند امیدوار بمانند.»
انرژی و رهبری
موسی صدر در سال ۱۹۲۹ در شهر قم از یک خانواده لبنانی متولد شد. او در دوران تحصیل فقه اسلامی در شهر قم استعداد فوقالعادهای از خود نشان داد و علاوه بر این در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
موسی صدر پس از بازگشت به لبنان در دهه ۱۹۶۰ رهبری جامعه شیعیان در منطقه «طیره» لبنان، زادگاه خانوادگی خود، را به دست گرفت و به سرعت به عنوان رهبری منطقهای و ملی در سطح لبنان شناخته شد. تعداد زیادی از اعضای خانواده وی اکنون از رهبران و چهرههای شاخص جامعه شیعیان در سطح منطقه هستند. مقتدی صدر، رهبر تندرو شیعیان در عراق، از اقوام اوست و یکی دیگر از اعضای خانواده صدر همسر محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، است.
مفقود شدن موسی صدر باعث شد که مناسبات دولت لیبی با حکومتهای ایران و لبنان سالها دچار تنش شود. در هفتههای اخیر دولت لبنان یکی از مدافعان بسیار فعال دخالت جامعه بینالملل در لیبی بوده است. در ایران نیز تقریبا تمام جناحهای مختلف حکومت و پیرامون حکومت اسلامی به موسی صدر نگاه مثبتی دارند. حتی در شرایطی که مجلس ایران کمیتهای را برای تحقیق در مورد سرنوشت موسی صدر تشکیل داده است مخالفان اسلامگرای حکومت ایران میگویند اگر این روحانی زنده بود حتما به یک منتقد سرسخت جمهوری اسلامی بدل میشد.
رانده شدن به حاشیه
باورهای سیاسی و اجتماعی موسی صدر درست به همان اندازه مفقود شدن وی در لیبی پیچیده و اسرارآمیز هستند. با وجود آن که وی با اسرائیل مخالف بود، اعتقاد داشت که روشهای مبارزه سازمان آزادیبخش فلسطین غیرنظامیان لبنان را به مخاطره میاندازد.
او از پایهگذاران جنبش «امل» بود که در اساس قرار بود از روشهای مسالمتآمیز موقعیت شیعیان لبنان را تحکیم کند، ولی در نهایت به یکی از بازیگران مهم جنگ داخلی لبنان بدل شد. موسی صدر که گروهش به شدت به حاشیه رانده شده بودند در سال ۱۹۷۸ تصمیم گرفت با سرهنگ قذافی دیدار کند که در آن زمان از حامیان اصلی سازمان آزادیبخش فلسطین بود.
مناسبات آن دو هیچ گاه دوستانه نبود، ولی موسی صدر برای تضعیف رقبای خود در جنبش فلسطین تصمیم گرفت به طرابلس برود. وی همراه دو نفر از نزدیکان خود در روز ۳۱ ماه اوت سال ۱۹۷۸ وارد هتلی در شهر طرابلس شده و از آن زمان به بعد هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست.
یک دیپلمات سابق لیبی میگوید: «موسی صدر هیچ گاه خاک لیبی را ترک نکرده است. دولت لیبی در آن زمان سعی کرد با خارج نمودن فردی شبیه به موسی صدر از کشور چنین وانمود کند که او خاک لیبی را ترک کرده و به ایتالیا رفته است. ولی حقیقت این است که هنوز هم همان دو شایعه قدیمی وجود دارد که یکی میگوید موسی صدر هنوز زنده است و دیگری حاکی از آن است که آنها در همان زمان وی را به ضرب گلوله کشتهاند.»
در همین حال در هفتههای اخیر بحران لیبی به مرحلهای رسیده است که از هم اکنون بسیاری از تحلیلگران آن را روزهای پایانی معمر قذافی تلقی میکنند. در این میان گروههایی که چشمانتظار سقوط قذافی هستند میگویند این رویداد ممکن است بالاخره سرنوشت موسی صدر را یک بار برای همیشه روشن کند.
در سی و چند سال اخیر بسیاری بر این باور بودهاند که موسی صدر به دستور معمر قذافی به قتل رسیده است. اما برخی دیگر امیدوارند که او هنوز زنده باشد و پس از رهایی از چنگال حکومت لیبی بتواند به عنوان یکی از رهبران اصلی شیعیان نقش خود را ایفا کند.
مهدی خلجی، از پژوهشگران مرکز مطالعاتی خاور نزدیک در شهر واشینگتن، در این باره میگوید: «موسی صدر واقعا به تعددگرایی سیاسی و دینی معتقد بود و برداشتی بسیار میانهرو و پیشرفته از اسلام را ترویج میکرد. برای مثال، در دیدگاههای وی به نسبت آن چه که در ایران حاکم شد حقوق بیشتری برای زنان محترم شمرده میشد.»
ادامه توجه به موسی صدر و سرنوشت وی
پس از سی و چند سال موسی صدر هنوز در مرکز توجه بسیاری از نهادها و گروههای شیعه قرار دارد. از ایران و لبنان گرفته تا نقاط دیگر جهان آثار او در مجامع مختلف به بحث گذاشته میشود و پوسترهای وی هنوز هم به عنوان نمادی از حضور مذهبی و سیاسی شیعیان تکثیر میشود.
چندی پیش شیخ حسن نصرالله، رهبر گروه حزبالله لبنان، اعلام کرد که از نظر گروه وی حکومت لیبی مسئول سرنوشت موسی صدر شناخته میشود. مجلس ایران اوایل ماه مارس کمیته جدیدی را مامور پیگیری سرنوشت وی کرد. و در عراق آیتالله العظمی علی سیستانی که معمولا از اظهار نظر در مسائل سیاسی اجتناب میکند از پیروان خود خواست که برای آزادی موسی صدر دعا کنند.
در این میان مرکز فرهنگی و پژوهشی موسی صدر بیش از هر نهاد دیگری در مورد سرنوشت این روحانی شیعه فعالیت میکند. دختر وی اخیرا در یک مصاحبه مطبوعاتی در لبنان گفت که اعتقاد دارد که پدرش هنوز زنده است.
مهدی خلجی میگوید: «تمام شواهد حاکی از آن است که او کشته شده است. اما خانواده، دوستان و پیروان وی نمیخواهند این موضوع را بپذیرند. آنها حق دارند چنین تصور کنند، چون او شخصیت بزرگی بود و تا زمانی که تمام شواهد و حدس و گمانها روشن نشده است آنها میخواهند امیدوار بمانند.»
انرژی و رهبری
موسی صدر در سال ۱۹۲۹ در شهر قم از یک خانواده لبنانی متولد شد. او در دوران تحصیل فقه اسلامی در شهر قم استعداد فوقالعادهای از خود نشان داد و علاوه بر این در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
موسی صدر پس از بازگشت به لبنان در دهه ۱۹۶۰ رهبری جامعه شیعیان در منطقه «طیره» لبنان، زادگاه خانوادگی خود، را به دست گرفت و به سرعت به عنوان رهبری منطقهای و ملی در سطح لبنان شناخته شد. تعداد زیادی از اعضای خانواده وی اکنون از رهبران و چهرههای شاخص جامعه شیعیان در سطح منطقه هستند. مقتدی صدر، رهبر تندرو شیعیان در عراق، از اقوام اوست و یکی دیگر از اعضای خانواده صدر همسر محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، است.
مفقود شدن موسی صدر باعث شد که مناسبات دولت لیبی با حکومتهای ایران و لبنان سالها دچار تنش شود. در هفتههای اخیر دولت لبنان یکی از مدافعان بسیار فعال دخالت جامعه بینالملل در لیبی بوده است. در ایران نیز تقریبا تمام جناحهای مختلف حکومت و پیرامون حکومت اسلامی به موسی صدر نگاه مثبتی دارند. حتی در شرایطی که مجلس ایران کمیتهای را برای تحقیق در مورد سرنوشت موسی صدر تشکیل داده است مخالفان اسلامگرای حکومت ایران میگویند اگر این روحانی زنده بود حتما به یک منتقد سرسخت جمهوری اسلامی بدل میشد.
رانده شدن به حاشیه
باورهای سیاسی و اجتماعی موسی صدر درست به همان اندازه مفقود شدن وی در لیبی پیچیده و اسرارآمیز هستند. با وجود آن که وی با اسرائیل مخالف بود، اعتقاد داشت که روشهای مبارزه سازمان آزادیبخش فلسطین غیرنظامیان لبنان را به مخاطره میاندازد.
او از پایهگذاران جنبش «امل» بود که در اساس قرار بود از روشهای مسالمتآمیز موقعیت شیعیان لبنان را تحکیم کند، ولی در نهایت به یکی از بازیگران مهم جنگ داخلی لبنان بدل شد. موسی صدر که گروهش به شدت به حاشیه رانده شده بودند در سال ۱۹۷۸ تصمیم گرفت با سرهنگ قذافی دیدار کند که در آن زمان از حامیان اصلی سازمان آزادیبخش فلسطین بود.
مناسبات آن دو هیچ گاه دوستانه نبود، ولی موسی صدر برای تضعیف رقبای خود در جنبش فلسطین تصمیم گرفت به طرابلس برود. وی همراه دو نفر از نزدیکان خود در روز ۳۱ ماه اوت سال ۱۹۷۸ وارد هتلی در شهر طرابلس شده و از آن زمان به بعد هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست.
یک دیپلمات سابق لیبی میگوید: «موسی صدر هیچ گاه خاک لیبی را ترک نکرده است. دولت لیبی در آن زمان سعی کرد با خارج نمودن فردی شبیه به موسی صدر از کشور چنین وانمود کند که او خاک لیبی را ترک کرده و به ایتالیا رفته است. ولی حقیقت این است که هنوز هم همان دو شایعه قدیمی وجود دارد که یکی میگوید موسی صدر هنوز زنده است و دیگری حاکی از آن است که آنها در همان زمان وی را به ضرب گلوله کشتهاند.»