جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه گذشته اعلام کرد که اولین سوخت هستهای محصول ایران را به رآکتور تحقیقاتی تهران تزریق کرده است. همزمان ایران بهرهبرداری از سانتریفیوژهای جدید در مرکز هستهای نطنز را آغاز کرد.
رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی در مصاحبهای با فرانک بارنابی، کارشناس فیزیک در «مرکز پژوهشی آکسفورد»، از وی پرسید که این تحولات در پیشرفت برنامههای هستهای ایران چه نقشی دارند.
فرانک بارنابی: نکته اول این است که ایران خودکفا شده و به منابع خارجی نیازی نخواهد داشت. ایران میگوید این میلههای سوخت هستهای برای رآکتور تحقیقاتی و تولید ایزوتوپ جهت مصارف پزشکی است. اما نکته در این است که غلظت اورانیوم در این نوع سوخت هستهای حدود ۲۰ درصد است. بنابراین به نسبت اورانیوم با غلظت ۳ درصد که معمولا برای رآکتورهای تولید انرژی به کار برده میشود، پیشرفت مهمی است.
ایران هنوز به یک چنین مرحلهای نرسیده است، ولی ثابت کرده که میتواند در زمینه حل موانع موجود در زمینه غنیسازی اورانیوم گامهای موثری بردارد. به نظر من هنوز هم فرصت کافی برای مذاکره با ایران وجود دارد و آنها در آیندهای بسیار نزدیک قادر به تولید سلاح هستهای نیستند. به اعتقاد من آنها هنوز هم با ذخیره کردن حجم کافی مواد هستهای جهت تولید بمب اتمی یک، دو و حتی سه سال فاصله دارند. برای هر بمب هستهای به ۲۰ کیلوگرم اورانیوم نیاز هست که حجم بسیار زیادی است.
تولید بمب هستهای به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد نیاز دارد. بنابراین حتی با تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد هنوز تا رسیدن به یک چنین مرحلهای راه طولانی وجود دارد. اما انرژی لازم برای تبدیل کردن اورانیوم ۲۰ درصدی به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد بسیار کمتر از انرژی لازم برای مرحله اول، یعنی تبدیل اورانیوم خام به اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد است. بنابراین از زاویه انرژی مورد نیاز، اگر کسی اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد داشته باشد تقریبا به مرحله تولید اورانیوم با غلظت تسلیحاتی نزدیک شده است. بنابراین مراحل بعدی غنیسازی دشواری کمتری خواهد داشت و میتوان گفت که این یک پیشرفت بسیار مهم در مسیر تولید اورانیوم با غلظت تسلیحاتی است.
ما میدانیم که ایران در مرکز هستهای نطنز مشغول غنیسازی اورانیوم بوده است. ولی آنها باید اورانیوم با غلظت سه درصدی را که به شکل گاز است به اورانیوم جامد و مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران تبدیل کنند. از نظر شیمیایی باید آن را به دی اکسید اورانیوم تبدیل کرده و به صورت میلههای استوانهای شکل درآورند.
همزمان نسل جدیدی از سانتریفیوژها را تکمیل کردهاند. نکته اصلی مادهای است که با آن این سانتریفیوژها را ساختهاند. قاعدتا نباید فولاد باشد. به احتمال زیاد فیبرهای کربنی است که امکان میدهد دیگ سانتریفیوژها با سرعت بسیار بیشتری بچرخند و کارایی آنها در غنیسازی اورانیوم بیشتر شود. این نیز پیشرفت مهمی است، ولی تعجبآور نیست چون از مدتها پیش همه انتظارش را داشتند.
ایران هنوز هم با رسیدن به مرحله تولید حجم کافی از اورانیوم مورد نیاز برای تولید سلاح هستهای سالها فاصله دارد. اما نقش سانتریفیوژهای جدید این است که روند غنیسازی اورانیوم را کارآمدتر و بهتر خواهد کرد. بنابراین درست است که استفاده از این سانتریفیوژها ممکن است حجم تولید اورانیوم غنیشده ایران را در واحد زمانی افزایش دهد. اما ارزیابی من، یعنی فاصله یک تا سه سال تا زمان رسیده به مرحله تولید سلاح هستهای، با در نظر گرفتن نقش همین سانتریفیوژهای جدید است. گفتن این که ایران قادر خواهد بود طی یک سال بمب هستهای تولید کند فقط هراسافکنی است.
رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی در مصاحبهای با فرانک بارنابی، کارشناس فیزیک در «مرکز پژوهشی آکسفورد»، از وی پرسید که این تحولات در پیشرفت برنامههای هستهای ایران چه نقشی دارند.
- تولید میلههای سوخت هستهای در داخل ایران برای رآکتور تحقیقاتی تهران چه اهمیتی دارد؟
فرانک بارنابی: نکته اول این است که ایران خودکفا شده و به منابع خارجی نیازی نخواهد داشت. ایران میگوید این میلههای سوخت هستهای برای رآکتور تحقیقاتی و تولید ایزوتوپ جهت مصارف پزشکی است. اما نکته در این است که غلظت اورانیوم در این نوع سوخت هستهای حدود ۲۰ درصد است. بنابراین به نسبت اورانیوم با غلظت ۳ درصد که معمولا برای رآکتورهای تولید انرژی به کار برده میشود، پیشرفت مهمی است.
- یک چنین تحولی، در صورتی که ایران تصمیم به تولید بمب هستهای بگیرد، تا چه حد آن کشور را به این هدف نزدیکتر میکند؟
ایران هنوز به یک چنین مرحلهای نرسیده است، ولی ثابت کرده که میتواند در زمینه حل موانع موجود در زمینه غنیسازی اورانیوم گامهای موثری بردارد. به نظر من هنوز هم فرصت کافی برای مذاکره با ایران وجود دارد و آنها در آیندهای بسیار نزدیک قادر به تولید سلاح هستهای نیستند. به اعتقاد من آنها هنوز هم با ذخیره کردن حجم کافی مواد هستهای جهت تولید بمب اتمی یک، دو و حتی سه سال فاصله دارند. برای هر بمب هستهای به ۲۰ کیلوگرم اورانیوم نیاز هست که حجم بسیار زیادی است.
- موانع فنی دیگر بر سر راه ایران جهت تولید حجم کافی از اورانیوم غلیظ شده برای ساخت بمب اتمی کداماند؟
تولید بمب هستهای به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد نیاز دارد. بنابراین حتی با تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد هنوز تا رسیدن به یک چنین مرحلهای راه طولانی وجود دارد. اما انرژی لازم برای تبدیل کردن اورانیوم ۲۰ درصدی به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد بسیار کمتر از انرژی لازم برای مرحله اول، یعنی تبدیل اورانیوم خام به اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد است. بنابراین از زاویه انرژی مورد نیاز، اگر کسی اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد داشته باشد تقریبا به مرحله تولید اورانیوم با غلظت تسلیحاتی نزدیک شده است. بنابراین مراحل بعدی غنیسازی دشواری کمتری خواهد داشت و میتوان گفت که این یک پیشرفت بسیار مهم در مسیر تولید اورانیوم با غلظت تسلیحاتی است.
- ایران اورانیوم مورد نیاز برای تولید این میلههای سوخت هستهای را از کجا تامین میکند؟ آیا با تولید و کاراندازی مدل جدیدی از سانتریفیوژها که اخیرا در مرکز نطنز مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند ارتباط دارد؟
ما میدانیم که ایران در مرکز هستهای نطنز مشغول غنیسازی اورانیوم بوده است. ولی آنها باید اورانیوم با غلظت سه درصدی را که به شکل گاز است به اورانیوم جامد و مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران تبدیل کنند. از نظر شیمیایی باید آن را به دی اکسید اورانیوم تبدیل کرده و به صورت میلههای استوانهای شکل درآورند.
همزمان نسل جدیدی از سانتریفیوژها را تکمیل کردهاند. نکته اصلی مادهای است که با آن این سانتریفیوژها را ساختهاند. قاعدتا نباید فولاد باشد. به احتمال زیاد فیبرهای کربنی است که امکان میدهد دیگ سانتریفیوژها با سرعت بسیار بیشتری بچرخند و کارایی آنها در غنیسازی اورانیوم بیشتر شود. این نیز پیشرفت مهمی است، ولی تعجبآور نیست چون از مدتها پیش همه انتظارش را داشتند.
- آیا استفاده از این سانتریفیوژهای جدید به ایران امکان خواهد داد که اورانیوم با غلظت تسلیحاتی را سریعتر از ارزیابی شما، یک تا سه سال، تولید کند؟
ایران هنوز هم با رسیدن به مرحله تولید حجم کافی از اورانیوم مورد نیاز برای تولید سلاح هستهای سالها فاصله دارد. اما نقش سانتریفیوژهای جدید این است که روند غنیسازی اورانیوم را کارآمدتر و بهتر خواهد کرد. بنابراین درست است که استفاده از این سانتریفیوژها ممکن است حجم تولید اورانیوم غنیشده ایران را در واحد زمانی افزایش دهد. اما ارزیابی من، یعنی فاصله یک تا سه سال تا زمان رسیده به مرحله تولید سلاح هستهای، با در نظر گرفتن نقش همین سانتریفیوژهای جدید است. گفتن این که ایران قادر خواهد بود طی یک سال بمب هستهای تولید کند فقط هراسافکنی است.