در گزارش پیش رو رادیوفردا نگاهی دارد به رویکرد جامعه بینالملل به انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران، این که پوشش خبری تبلیغات چگونه بوده است، تا چه حد این انتخابات برای سایر کشورها اهمیت دارد و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، این انتخابات تازه در ایران چگونه ارزیابی میشود.
جستوجویی در میان مطبوعات و رسانههای بزرگ دنیا نشان میدهد که موضوع ایران، همچنان با مسائلی چون پرونده اتمی، احتمال حمله نظامی و اسرائیل گره خورده است و تا روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی در روز پنجشنبه، ۱۱ اسفندماه، تنها چند رسانه مقالههای مفصلی درباره این انتخابات منتشر کردند.
در میان سیاستمداران خارجی نیز تا روز منتهی به انتخابات اظهار نظر چندانی شنیده نشد. اما غیر از این اظهار نظرها و گزارش خبرگزاریهای بزرگی چون رویترز و خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس، در طول هفتهٔ گذشته برخی تحلیلگران نیز به موضوع انتخابات ایران پرداختند.
شبکه فرانسه ۲۴ در مقالهای به نقل از تییری کوویل، تحلیلگر سیاسی در پاریس، نوشت که اگرچه حکومت ایران از میزان بالای مشارکت مردم سخن میگوید، اما یک اعتراض همراه با سکوت را شاهد خواهیم بود که مشروعیت انتخابات را زیر سوال خواهد برد.
اما این تحلیلگر فرانسوی اضافه کرده است که نمیتوان انتظار اعتراضاتی همانند آن چه در سال ۸۸ دیدیم را داشته باشیم.
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال هم به موضوع مشارکت مردم ایران در انتخابات اشاره کرده و مینویسد که احتمالا میزان مشارکت در مقایسه با دورههای قبل پایینتر خواهد بود.
شبکه الجزیره نیز در تحلیلی درباره انتخابات ایران، این انتخابات پارلمانی را در ارتباط مستقیم با انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران دانسته و میگوید که انتخابات ۱۲ اسفند مشخص میکند که کدام جبهه از محافظهکاران ایران میتواند برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد.
اما این انتخابات چه اهمیتی برای جامعه بینالملل و خصوصا آن قسمت از این جامعه که آن را غرب میخوانیم دارد، غربی که در ماههای گذشته بهشدت بر فشار تحریمها بر ایران افزوده و هر روز اظهارنظرهایی از آنها درباره برنامه اتمی ایران میشنویم.
اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بیرمنگام انگلیس، در این باره به رادیوفردا میگوید:
«من فکر میکنم، اهمیت این انتخابات برای مردم داخل ایران و ناظران بیرون از ایران متفاوت است. برای مردم در ایران، در زمانی که مشکلات شدید اقتصادی به وجود آمده و درگیریهای سیاسی وجود دارد، نه فقط میان جنبش سبز یا اصلاحطلبان با محافظهکاران، بلکه در همه جای سیستم، این انتخابات خبر از آن چیزی میدهد که در ایران رخ خواهد داد.»
آقای لوکاس در ادامه میگوید: «اما ناظران بینالمللی از یک جهت دیگر نیز برای این انتخابات اهمیت قائلند. آنها این موضوع را با رابطه ایران با غرب، آمریکا و کشورهای اروپایی، اسرائیل و از سوی دیگر چین و روسیه مینگرند، و این معمولا به تحریف شدن داستان میانجامد و به سوی این میرود که سوال میکنند آیا جنگ خواهد شد؟ از همین رو به نظر من ناظران ایران را از داخل یک منشور مینگرند و به جای این که این کشور را صاف و درست بنگرند، همیشه عکس یا بازتاب آن را میبینند.»
اگرچه برخی تحلیلگران هم بر این باورند که سیاستمداران غربی احتمالا اظهارنظرهایی هم در این باره خواهند کرد.
والتر پوش، تحلیلگر مسائل ایران در مؤسسه امور بینالمللی و امنیتی در برلین، در این باره به رادیوفردا میگوید: «به نظر من سیاستمداران درباره این انتخابات اظهار نظر خواهند کرد و برخی خواهند گفت که اوضاع بهتر شده و اما بیشتر آنها به مشکلات دموراسی در ایران اشاره خواهند کرد. اما مهمتر از اینها منتظر این خواهند بود که ببینند آیا تندرویها در مجلس بیشتر خواهد بود یا نه و به این نکات دقت بسیار خواهند کرد.»
اما این که چرا رسانهها و تحلیلگران در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران آن چنان که پیشبینی میشد به این موضوع نپرداختند سوالی است که اسکات لوکاس آن را با نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از یک سو و پیچیدگی نظام سیاسی ایران مرتبط میداند: «سال ۸۸ در ایران اصلاحطلبان یا جنبش سبز حضور اعجابانگیزی داشتند، و ورود رایدهندگان تازه به عرصه انتخابات، به شدت در این سالها سرکوب شده با تهدید و بازداشت و مهمتر از همه تقلب انتخاباتی که به ریاست جمهوری محمود احمدینژاد انجامید. این یکی از دلایل عدم تمرکز تحلیلگران بر موضوع این انتخابات است. دلیل دوم نظام پیچیده سیاسی ایران است. شما در ایران غیر از رهبر و رئیس جمهوری و پارلمان، مثلا یک شورای نگهبان دارید که بسیار تاثیرگذار است. و در عین حال مثل آمریکا یا بریتانیا احزاب مشخصی وجود ندارند. شما یک جناح محافظهکار دارید با دهها جبهه و شاخه مختلف. و نتیجه انتخابات هم با پیچیدگیهایی اعلام میشود. وضعیت مثل نگاه کردن به داخل کلایدوسکوپ یا زیبابین است. شما میتوانید زیبابین را بچرخانید، اما در نهایت هیچ تصویر کاملی نمیبینید که دقیقا چه کسی برنده و چه کسی بازنده شده است. رهبر یا احمدینژاد و این کار را برای تحلیلگران خارجی سخت میکند.»
در انتخابات ۱۲ اسفند، این اصولگرایان یا جناح راست عرصه سیاسی ایران است که درون خود به رقابت میپردازد. در سالهای اخیر، بسیاری از اصلاحطلبان فعال در عرصه سیاست به زندان افتادند و بسیاری از این عرصه حذف شدند.
والتر پوش در برلین اما معتقد است اگرچه تلاشی برای حذف این افراد صورت گرفت، اما جناح راست نیز آن چنان متحد نیست. او در این باره میگوید: «به نظر من مهمترین موضوع در این انتخابات تفرقه در جناح راست است. تفرقهای که اقدامات آنها را در مقابله با جنبش سبز باطل خواهد کرد، چرا که حقیقتا آنها راههایی داشتند که با تطهیر عرصه سیاسی جمهوری اسلامی، از جریانهای چپگرا، چپ اسلامی و اصلاحطلب، یک اتحاد حزباللهی به وجود بیاورند که این چنین نشد.»
اما این یکدست نبودن جناح محافظهکار در ایران، که از آن با نام اصولگرا نیز یاد میشود را بسیاری از تحلیلگران جنگ قدرتی بین محمود احمدینژاد و آیتالله علی خامنهای میدانند. جنگ قدرتی که با نامیدن برخی اطرافیان محمود احمدینژاد با عنوان «جریان انحرافی» رنگ جدیتری به خود گرفت.
اما اسکات لوکاس، تحلیلگر امور بینالملل در بریتانیا، طرح این جنگ قدرت در این انتخابات را اشتباه میداند: «هر یک از کسانی که در انتخابات نامزد شدهاند، به منافع و قدرت شخصی خودشان هم فکر میکنند. شما میدانید که در ایران میتوانید در فهرستهای انتخاباتی مختلفی حضور داشته باشید. هستند اشخاص مهمی که هم در لیستهای مخالف احمدینژاد و هم در لیستهای موافق احمدینژاد هستند. در نتیجه این بخشی از آن چیزی است که من رقص سیاسی میخوانم. و جنگ قدرتی بین رهبر و رئیس جمهوری نیست. و به نظر من این مشارکت مردم است که در این انتخابات مهم است، چرا که اگر مشارکت حداقل ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد نباشد، حکومت ایران با مشکل فراوانی روبهرو خواهد بود و بسیار فراتر از جنگ آنها، مشروعیت نظام زیر سوال خواهد رفت.»
به هر حال این انتخابات اگرچه در هفتههای منتهی به آن بیشتر در سایه مسائلی چون تهدید نظامی و برنامه هستهای قرار گرفت، اما آن طور که محسن نایبی، معاون استاندار و فرماندار تهران، اعلام کرده، ۳۵۰ خبرنگار خارجی وابسته به ۱۷۴ رسانه بینالمللی اخبار این انتخابات را پوشش میدهند و روند این رایگیری و نتایج آن را به مخاطبان خود مخابره خواهند کرد.
جستوجویی در میان مطبوعات و رسانههای بزرگ دنیا نشان میدهد که موضوع ایران، همچنان با مسائلی چون پرونده اتمی، احتمال حمله نظامی و اسرائیل گره خورده است و تا روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی در روز پنجشنبه، ۱۱ اسفندماه، تنها چند رسانه مقالههای مفصلی درباره این انتخابات منتشر کردند.
در میان سیاستمداران خارجی نیز تا روز منتهی به انتخابات اظهار نظر چندانی شنیده نشد. اما غیر از این اظهار نظرها و گزارش خبرگزاریهای بزرگی چون رویترز و خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس، در طول هفتهٔ گذشته برخی تحلیلگران نیز به موضوع انتخابات ایران پرداختند.
شبکه فرانسه ۲۴ در مقالهای به نقل از تییری کوویل، تحلیلگر سیاسی در پاریس، نوشت که اگرچه حکومت ایران از میزان بالای مشارکت مردم سخن میگوید، اما یک اعتراض همراه با سکوت را شاهد خواهیم بود که مشروعیت انتخابات را زیر سوال خواهد برد.
اما این تحلیلگر فرانسوی اضافه کرده است که نمیتوان انتظار اعتراضاتی همانند آن چه در سال ۸۸ دیدیم را داشته باشیم.
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال هم به موضوع مشارکت مردم ایران در انتخابات اشاره کرده و مینویسد که احتمالا میزان مشارکت در مقایسه با دورههای قبل پایینتر خواهد بود.
شبکه الجزیره نیز در تحلیلی درباره انتخابات ایران، این انتخابات پارلمانی را در ارتباط مستقیم با انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران دانسته و میگوید که انتخابات ۱۲ اسفند مشخص میکند که کدام جبهه از محافظهکاران ایران میتواند برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد.
اما این انتخابات چه اهمیتی برای جامعه بینالملل و خصوصا آن قسمت از این جامعه که آن را غرب میخوانیم دارد، غربی که در ماههای گذشته بهشدت بر فشار تحریمها بر ایران افزوده و هر روز اظهارنظرهایی از آنها درباره برنامه اتمی ایران میشنویم.
اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بیرمنگام انگلیس، در این باره به رادیوفردا میگوید:
«من فکر میکنم، اهمیت این انتخابات برای مردم داخل ایران و ناظران بیرون از ایران متفاوت است. برای مردم در ایران، در زمانی که مشکلات شدید اقتصادی به وجود آمده و درگیریهای سیاسی وجود دارد، نه فقط میان جنبش سبز یا اصلاحطلبان با محافظهکاران، بلکه در همه جای سیستم، این انتخابات خبر از آن چیزی میدهد که در ایران رخ خواهد داد.»
آقای لوکاس در ادامه میگوید: «اما ناظران بینالمللی از یک جهت دیگر نیز برای این انتخابات اهمیت قائلند. آنها این موضوع را با رابطه ایران با غرب، آمریکا و کشورهای اروپایی، اسرائیل و از سوی دیگر چین و روسیه مینگرند، و این معمولا به تحریف شدن داستان میانجامد و به سوی این میرود که سوال میکنند آیا جنگ خواهد شد؟ از همین رو به نظر من ناظران ایران را از داخل یک منشور مینگرند و به جای این که این کشور را صاف و درست بنگرند، همیشه عکس یا بازتاب آن را میبینند.»
اگرچه برخی تحلیلگران هم بر این باورند که سیاستمداران غربی احتمالا اظهارنظرهایی هم در این باره خواهند کرد.
والتر پوش، تحلیلگر مسائل ایران در مؤسسه امور بینالمللی و امنیتی در برلین، در این باره به رادیوفردا میگوید: «به نظر من سیاستمداران درباره این انتخابات اظهار نظر خواهند کرد و برخی خواهند گفت که اوضاع بهتر شده و اما بیشتر آنها به مشکلات دموراسی در ایران اشاره خواهند کرد. اما مهمتر از اینها منتظر این خواهند بود که ببینند آیا تندرویها در مجلس بیشتر خواهد بود یا نه و به این نکات دقت بسیار خواهند کرد.»
اما این که چرا رسانهها و تحلیلگران در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران آن چنان که پیشبینی میشد به این موضوع نپرداختند سوالی است که اسکات لوکاس آن را با نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از یک سو و پیچیدگی نظام سیاسی ایران مرتبط میداند: «سال ۸۸ در ایران اصلاحطلبان یا جنبش سبز حضور اعجابانگیزی داشتند، و ورود رایدهندگان تازه به عرصه انتخابات، به شدت در این سالها سرکوب شده با تهدید و بازداشت و مهمتر از همه تقلب انتخاباتی که به ریاست جمهوری محمود احمدینژاد انجامید. این یکی از دلایل عدم تمرکز تحلیلگران بر موضوع این انتخابات است. دلیل دوم نظام پیچیده سیاسی ایران است. شما در ایران غیر از رهبر و رئیس جمهوری و پارلمان، مثلا یک شورای نگهبان دارید که بسیار تاثیرگذار است. و در عین حال مثل آمریکا یا بریتانیا احزاب مشخصی وجود ندارند. شما یک جناح محافظهکار دارید با دهها جبهه و شاخه مختلف. و نتیجه انتخابات هم با پیچیدگیهایی اعلام میشود. وضعیت مثل نگاه کردن به داخل کلایدوسکوپ یا زیبابین است. شما میتوانید زیبابین را بچرخانید، اما در نهایت هیچ تصویر کاملی نمیبینید که دقیقا چه کسی برنده و چه کسی بازنده شده است. رهبر یا احمدینژاد و این کار را برای تحلیلگران خارجی سخت میکند.»
در انتخابات ۱۲ اسفند، این اصولگرایان یا جناح راست عرصه سیاسی ایران است که درون خود به رقابت میپردازد. در سالهای اخیر، بسیاری از اصلاحطلبان فعال در عرصه سیاست به زندان افتادند و بسیاری از این عرصه حذف شدند.
والتر پوش در برلین اما معتقد است اگرچه تلاشی برای حذف این افراد صورت گرفت، اما جناح راست نیز آن چنان متحد نیست. او در این باره میگوید: «به نظر من مهمترین موضوع در این انتخابات تفرقه در جناح راست است. تفرقهای که اقدامات آنها را در مقابله با جنبش سبز باطل خواهد کرد، چرا که حقیقتا آنها راههایی داشتند که با تطهیر عرصه سیاسی جمهوری اسلامی، از جریانهای چپگرا، چپ اسلامی و اصلاحطلب، یک اتحاد حزباللهی به وجود بیاورند که این چنین نشد.»
اما این یکدست نبودن جناح محافظهکار در ایران، که از آن با نام اصولگرا نیز یاد میشود را بسیاری از تحلیلگران جنگ قدرتی بین محمود احمدینژاد و آیتالله علی خامنهای میدانند. جنگ قدرتی که با نامیدن برخی اطرافیان محمود احمدینژاد با عنوان «جریان انحرافی» رنگ جدیتری به خود گرفت.
اما اسکات لوکاس، تحلیلگر امور بینالملل در بریتانیا، طرح این جنگ قدرت در این انتخابات را اشتباه میداند: «هر یک از کسانی که در انتخابات نامزد شدهاند، به منافع و قدرت شخصی خودشان هم فکر میکنند. شما میدانید که در ایران میتوانید در فهرستهای انتخاباتی مختلفی حضور داشته باشید. هستند اشخاص مهمی که هم در لیستهای مخالف احمدینژاد و هم در لیستهای موافق احمدینژاد هستند. در نتیجه این بخشی از آن چیزی است که من رقص سیاسی میخوانم. و جنگ قدرتی بین رهبر و رئیس جمهوری نیست. و به نظر من این مشارکت مردم است که در این انتخابات مهم است، چرا که اگر مشارکت حداقل ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد نباشد، حکومت ایران با مشکل فراوانی روبهرو خواهد بود و بسیار فراتر از جنگ آنها، مشروعیت نظام زیر سوال خواهد رفت.»
به هر حال این انتخابات اگرچه در هفتههای منتهی به آن بیشتر در سایه مسائلی چون تهدید نظامی و برنامه هستهای قرار گرفت، اما آن طور که محسن نایبی، معاون استاندار و فرماندار تهران، اعلام کرده، ۳۵۰ خبرنگار خارجی وابسته به ۱۷۴ رسانه بینالمللی اخبار این انتخابات را پوشش میدهند و روند این رایگیری و نتایج آن را به مخاطبان خود مخابره خواهند کرد.