ایلان برمن، معاون «شورای سیاست خارجی آمریکا»، از مراکز پژوهشی معتبر در واشینگتن، در مطلبی در روزنامه «وال استریت جورنال» مینویسد: «اگر جنبش سبز از پای درآمده بود، حکومت جمهوری اسلامی تا این حد نگران سرکوب و مهار آن نبود.»
این پژوهشگر آمریکایی در مقدمه مطلب خود میافزاید که از همان ابتدای شکلگیری اعتراضات سیاسی گسترده در ایران در پی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بسیاری از تحلیلگران غربی فاتحه آن را خواندند. در یک سال گذشته تعداد زیادی از کارشناسان امور ایران چنین استدلال کردهاند که اختلافات درونی جنبش مخالفان دولت در ایران باعث شکست این جنبش شده و بنابراین آمریکا راه دیگری ندارد جز گفتوگو و برقراری تماس با رژیم جمهوری اسلامی.
به نوشته ایلان برمن، برخی از رسانههای غربی در پوشش خود از روزهای تاسوعا و عاشورا در اواسط ماه دسامبر با اشاره به حضور کمرنگ نیروهای مخالف به این نتیجه رسیدهاند که جنبش نیرومند دموکراسیخواهی در ایران از رمق افتاده است. و برخی دیگر نیز چنین ادعا کردند که حداقل در زمینه بسیج گسترده مردم برای برگزاری تظاهرات، جنبش سبز اکنون کارایی و قدرت اقدام خود را از دست داده است.
ایلان برمن در ادامه مطلب خود در روزنامه «وال استریت جورنال» استدلالها و تحلیل خود را در مخالفت با این نتیجهگیریها ارائه داده و در ابتدا مینویسد که شکی نیست که حرکات و تظاهرات گستردهای که در تابستان ۲۰۰۹ ایران را فراگرفته بود به شکل چشمگیری فروکش کرده است. دموکراسیخواهان ایران از یک رهبری واحد و مداوم بیبهرهاند و فقدان یک دیدگاه یا استراتژی مشترک وحدت و یکپارچگی این جنبش را در درازمدت تضعیف کرده است.
در عمل بسیاری از فعالان جنبش دموکراسیخواهی ایران تحت تاثیر سرکوب بیرحمانه دستگاههای اطلاعاتی و نظامی رژیم و به خصوص بسیج، مجبور به ترک فعالیت و انفعال شدهاند.
با این همه اگر اقدامات سرکوبگرانه و نگرانیهای حکومت ایران را مبنا قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که سران حکومت ایران برخلاف سیاستگذاران و تحلیلگران غربی، به خوبی میدانند که انرژی نهفته و نبض این جنبش هنوز از بین نرفته است.
تحلیلگر وال استریت جورنال سپس به سخنان عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، اشاره میکند که چندی پیش از محاکمه «رهبران فتنه» خبر داد و گفت: «رهبران فتنه بدون شک محاکمه خواهند شد و اتهامات علیه آنها بسیار بیشتر از آن مواردی است که تصورش را میکنند.»
هدف از این تهدیدها ساکت کردن افرادی مثل میرحسین موسوی و مهدی کروبی است که هر دو جزء نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بوده و سپس به شخصیتهای اصلی در رهبری جنبش سبز بدل شدند.
سخنان دادستان تهران مقدمه یا زمینهچینی بود برای سخنرانی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، که در آن «سران فتنه» را به ضربه زدن به اسلام و امت اسلامی متهم کرد و افزود که این افراد با «توطئه خود عملا به دشمنان جمهوری اسلامی کمک کردهاند». این سخنان از نگاه بسیاری به عنوان نوعی فتوا یا حکم مذهبی برای اعمال فشار بیشتر به اصلاحطلبان تفسیر شد. به همین خاطر دستگاه قضایی ایران اکنون به شدت از سوی محافل تندرو تحت فشاراست تا رهبران اصلاحطلب را محاکمه کند.
بخشی از این اقدامات ممنوع کردن سفرهای خارجی افرادی مثل میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی است. اخیرا موسی قربانی، یکی از اعضای کمیسیون قضایی مجلس ایران، نیز در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که از نگاه حکومت این افراد همه محارب هستند و به همین خاطر حق خروج از کشور را ندارند.
ایلان برمن، از پژوهشگران «شورای سیاست خارجی آمریکا»، در ادامه مطلب خود خاطرنشان میکند که جناح محافظهکار و تندرو از هماکنون به فکر اعمال نظر در انتخابات دوره بعدی مجلس ایران است و به همین خاطر اصلاحطلبان را «خائن» و طرفدار سرنگونی حکومت اسلامی معرفی میکنند. آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان، از هماکنون اعلام کرده است که حتی کسانی که خواهان کوچکترین تغییر در نحوه اداره حکومت هستند حق شرکت در انتخابات سال آینده مجلس را نخواهند داشت.
این نمونههای برجسته از اقدامات حکومت برای محدود کردن اصلاحطلبان و مخالفان گویای یک حقیقت مهم است. اگر جنبش سبز حرکتی شکستخورده بود، جمهوری اسلامی تا این حد نگران کنترل و مهار بقایای آن نبود و اگر سیاستمداران اصلاحطلب ایران به آن حدی که معمولا تصور میشود ضعیف و درحاشیه بودند، مشارکت و حضور آنها در انتخابات یک چنین چالش و خطر بزرگی برای رژیم ایران محسوب نمیشد.
ایلان برمن در پایان مطلب خود مینویسد: «رهبران نظام جمهوری اسلامی برخلاف بسیاری از سیاستگذاران و تحلیلگران در غرب، این نکته را به خوبی میدانند که جنبش سبز ممکن است در موقعیت دشواری قرار گرفته باشد، اما نیاز واقعی و گسترده جامعه ایران به دموکراسی که جنبش سبز نمادی از آن بود نمرده است. جنبش دموکراسیخواهی ایران در حال تجدید قوا و آمادگی برای کارزارهای بعدی است.»
این پژوهشگر آمریکایی در مقدمه مطلب خود میافزاید که از همان ابتدای شکلگیری اعتراضات سیاسی گسترده در ایران در پی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بسیاری از تحلیلگران غربی فاتحه آن را خواندند. در یک سال گذشته تعداد زیادی از کارشناسان امور ایران چنین استدلال کردهاند که اختلافات درونی جنبش مخالفان دولت در ایران باعث شکست این جنبش شده و بنابراین آمریکا راه دیگری ندارد جز گفتوگو و برقراری تماس با رژیم جمهوری اسلامی.
به نوشته ایلان برمن، برخی از رسانههای غربی در پوشش خود از روزهای تاسوعا و عاشورا در اواسط ماه دسامبر با اشاره به حضور کمرنگ نیروهای مخالف به این نتیجه رسیدهاند که جنبش نیرومند دموکراسیخواهی در ایران از رمق افتاده است. و برخی دیگر نیز چنین ادعا کردند که حداقل در زمینه بسیج گسترده مردم برای برگزاری تظاهرات، جنبش سبز اکنون کارایی و قدرت اقدام خود را از دست داده است.
ایلان برمن در ادامه مطلب خود در روزنامه «وال استریت جورنال» استدلالها و تحلیل خود را در مخالفت با این نتیجهگیریها ارائه داده و در ابتدا مینویسد که شکی نیست که حرکات و تظاهرات گستردهای که در تابستان ۲۰۰۹ ایران را فراگرفته بود به شکل چشمگیری فروکش کرده است. دموکراسیخواهان ایران از یک رهبری واحد و مداوم بیبهرهاند و فقدان یک دیدگاه یا استراتژی مشترک وحدت و یکپارچگی این جنبش را در درازمدت تضعیف کرده است.
در عمل بسیاری از فعالان جنبش دموکراسیخواهی ایران تحت تاثیر سرکوب بیرحمانه دستگاههای اطلاعاتی و نظامی رژیم و به خصوص بسیج، مجبور به ترک فعالیت و انفعال شدهاند.
با این همه اگر اقدامات سرکوبگرانه و نگرانیهای حکومت ایران را مبنا قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که سران حکومت ایران برخلاف سیاستگذاران و تحلیلگران غربی، به خوبی میدانند که انرژی نهفته و نبض این جنبش هنوز از بین نرفته است.
تحلیلگر وال استریت جورنال سپس به سخنان عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، اشاره میکند که چندی پیش از محاکمه «رهبران فتنه» خبر داد و گفت: «رهبران فتنه بدون شک محاکمه خواهند شد و اتهامات علیه آنها بسیار بیشتر از آن مواردی است که تصورش را میکنند.»
هدف از این تهدیدها ساکت کردن افرادی مثل میرحسین موسوی و مهدی کروبی است که هر دو جزء نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بوده و سپس به شخصیتهای اصلی در رهبری جنبش سبز بدل شدند.
سخنان دادستان تهران مقدمه یا زمینهچینی بود برای سخنرانی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، که در آن «سران فتنه» را به ضربه زدن به اسلام و امت اسلامی متهم کرد و افزود که این افراد با «توطئه خود عملا به دشمنان جمهوری اسلامی کمک کردهاند». این سخنان از نگاه بسیاری به عنوان نوعی فتوا یا حکم مذهبی برای اعمال فشار بیشتر به اصلاحطلبان تفسیر شد. به همین خاطر دستگاه قضایی ایران اکنون به شدت از سوی محافل تندرو تحت فشاراست تا رهبران اصلاحطلب را محاکمه کند.
بخشی از این اقدامات ممنوع کردن سفرهای خارجی افرادی مثل میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی است. اخیرا موسی قربانی، یکی از اعضای کمیسیون قضایی مجلس ایران، نیز در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که از نگاه حکومت این افراد همه محارب هستند و به همین خاطر حق خروج از کشور را ندارند.
ایلان برمن، از پژوهشگران «شورای سیاست خارجی آمریکا»، در ادامه مطلب خود خاطرنشان میکند که جناح محافظهکار و تندرو از هماکنون به فکر اعمال نظر در انتخابات دوره بعدی مجلس ایران است و به همین خاطر اصلاحطلبان را «خائن» و طرفدار سرنگونی حکومت اسلامی معرفی میکنند. آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان، از هماکنون اعلام کرده است که حتی کسانی که خواهان کوچکترین تغییر در نحوه اداره حکومت هستند حق شرکت در انتخابات سال آینده مجلس را نخواهند داشت.
این نمونههای برجسته از اقدامات حکومت برای محدود کردن اصلاحطلبان و مخالفان گویای یک حقیقت مهم است. اگر جنبش سبز حرکتی شکستخورده بود، جمهوری اسلامی تا این حد نگران کنترل و مهار بقایای آن نبود و اگر سیاستمداران اصلاحطلب ایران به آن حدی که معمولا تصور میشود ضعیف و درحاشیه بودند، مشارکت و حضور آنها در انتخابات یک چنین چالش و خطر بزرگی برای رژیم ایران محسوب نمیشد.
ایلان برمن در پایان مطلب خود مینویسد: «رهبران نظام جمهوری اسلامی برخلاف بسیاری از سیاستگذاران و تحلیلگران در غرب، این نکته را به خوبی میدانند که جنبش سبز ممکن است در موقعیت دشواری قرار گرفته باشد، اما نیاز واقعی و گسترده جامعه ایران به دموکراسی که جنبش سبز نمادی از آن بود نمرده است. جنبش دموکراسیخواهی ایران در حال تجدید قوا و آمادگی برای کارزارهای بعدی است.»