محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، در سومین روز از اعتصاب غذای خشک محمد نوریزاد در پیامی رسمی از او خواست به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
محمد خاتمی در این پیام نوشت: «امیدوارم اصل این تصمیم سبب شود که مسئولان ذیربط با تجدید نظر در مورد او و بسیاری دیگر که گرفتارند، زمینه را برای اصلاح و بازگشت کشور به امنیت و ثبات و قانون فراهم کنند.»
محمد نوریزاد از سه روز پیش در اعتراض به «محاکمه سه دقیقهای خود» و آن چه توهین قاضی میخواند در اعتصاب غذای خشک است.
فاطمه ملکی، همسر محمد نوریزاد، در گفتوگو با رادیوفردا ابتدا از آخرین وضعیت همسرش میگوید:
ایشان از روز شنبه اعتصاب غذای خشک را شروع کردهاند. این آخرین خبر بوده است. ولی از آنجایی که ایشان قبلا هم، ماه قبل، که ملاقات داشتیم به ما گفته بود که میخواهد اعتصاب غذای خشک بکند و ما منعش کردیم و گفتیم همین روزهای که در زندان میگیری به همین شکل تلقی میشود. که البته ایشان گفتند که اگر دست به این کار بزنم این بار مصمم خواهم بود. چون دفعه قبل که ایشان اعتصاب غذای خشک کردند، دادستان از ما خواستند (با ایشان حرف بزنیم) و رفتیم ایشان را دیدیم و خواهش کردیم دست از اعتصاب غذایشان بکشند.
در آن زمان دادستان هم قولهایی داده بودند و ایشان اعتصاب غذایشان را شکستند، اما متاسفانه این قولها آن موقع عملی نشد.
اما این بار گفتند که مصمم هستند، با توجه به روحیهای که من از ایشان سراغ دارم فکر میکنم که الان دیگر باید حالشان نامساعد باشد.
ما متاسفانه دیروز از صبح رفتیم دم در زندان اوین و تا نزدیک پنج عصر که هوا تاریک شد در آن سرمای شدید آنجا ایستادیم. صبح فردی رفت داخل که برای ما خبری بیاورد، ساعت دو هم یکی از عوامل دفتر معاون دادستان آمد، گفت که میرود تا برایمان خبری بیاورد. دو ساعت باز ایستادیم ومتاسفانه هیچ خبری ندادند.
مسئولی دم در اوین نیست که پاسخگو باشد. چند نگهبانند و یکی دو نفر مسئولی که گاهی برگهای را میگیرند و برگهای را میآورند. اینها باید خبر را ببرند داخل و نهایتا خبری بیاورند.
خوشبختانه امروز دخترم آقای پیرعباس که قاضی اولیه پرونده همسرم بودند و حکم اولیه را صادر کرده بودند را دم در اوین دیده بودند. دخترم توانسته بود با ایشان برود تا دفترشان و در این مورد سوال کند که ایشان گفته بودند: «اصلا چنین ماجرایی نیست و چه کسی گفته که ایشان میخواهد اعتصاب غذا کند. من میروم و بررسی میکنم و به شما خبر میدهم.»
ایشان از ده صبح رفتند بررسی کنند و به ما خبری بدهند. دخترم میگفت دم در اوین منتظر میمانم تا وقتی که ایشان خواستند از اوین خارج شوند از پدرشان خبری بگیرند که متاسفانه ما ندیدیم که ایشان بیرون بیایند و تا پنج عصر که ما آنجا بودیم هیچ خبری توسط کسان دیگری، چون ما کمی دم در اوین سروصدا کردیم، به ما داده نشد و متاسفانه هیچ خبری نداریم.
بله دقیقا همین مورد بود. ایشان گفتند من میخواهم به این وضعیتی که کسانی واقعا مظلوم واقع شدهاند و به این بیاحترامیها دچار میشوند خاتمه بدهم. اگر شده جنازه من از روی دستشان رد شود باید کاری کنم که اینها به این وضعیت خاتمه بدهند.
اصلا من فکر نمیکنم ایشان تحت تاثیر این درخواست باشد. چون خودشان هم گفته بودند یا باید اینها برگردند و عذرخواهی کنند از مردمی که این گونه با آنها برخورد میکنند، و بیایند و ثابت کنند که من به ماموران وزارت اطلاعات تهمت زدهام و درباره آنها دروغ گفتهام.
باید این قضایایی که درباره عبدالله مومنی، حمزه کرمی و سایرین مطرح شده است که ما داریم دروغ میگوییم اینها را باید ثابت کنند.
من اصلا فکر نمیکنم پیام آقای خاتمی به گوش ایشان برسد. چون خواسته ما همین است. من فکر میکنم ایشان نباید روشهای دیگری را اعمال کنند. چون واقعا ایشان صدمه خواهند دید. الان روز چهارم اعتصاب غذای خشک ایشان خواهد بود و شاید به اغما بروند.
محمد خاتمی در این پیام نوشت: «امیدوارم اصل این تصمیم سبب شود که مسئولان ذیربط با تجدید نظر در مورد او و بسیاری دیگر که گرفتارند، زمینه را برای اصلاح و بازگشت کشور به امنیت و ثبات و قانون فراهم کنند.»
محمد نوریزاد از سه روز پیش در اعتراض به «محاکمه سه دقیقهای خود» و آن چه توهین قاضی میخواند در اعتصاب غذای خشک است.
فاطمه ملکی، همسر محمد نوریزاد، در گفتوگو با رادیوفردا ابتدا از آخرین وضعیت همسرش میگوید:
ایشان از روز شنبه اعتصاب غذای خشک را شروع کردهاند. این آخرین خبر بوده است. ولی از آنجایی که ایشان قبلا هم، ماه قبل، که ملاقات داشتیم به ما گفته بود که میخواهد اعتصاب غذای خشک بکند و ما منعش کردیم و گفتیم همین روزهای که در زندان میگیری به همین شکل تلقی میشود. که البته ایشان گفتند که اگر دست به این کار بزنم این بار مصمم خواهم بود. چون دفعه قبل که ایشان اعتصاب غذای خشک کردند، دادستان از ما خواستند (با ایشان حرف بزنیم) و رفتیم ایشان را دیدیم و خواهش کردیم دست از اعتصاب غذایشان بکشند.
در آن زمان دادستان هم قولهایی داده بودند و ایشان اعتصاب غذایشان را شکستند، اما متاسفانه این قولها آن موقع عملی نشد.
اما این بار گفتند که مصمم هستند، با توجه به روحیهای که من از ایشان سراغ دارم فکر میکنم که الان دیگر باید حالشان نامساعد باشد.
ما متاسفانه دیروز از صبح رفتیم دم در زندان اوین و تا نزدیک پنج عصر که هوا تاریک شد در آن سرمای شدید آنجا ایستادیم. صبح فردی رفت داخل که برای ما خبری بیاورد، ساعت دو هم یکی از عوامل دفتر معاون دادستان آمد، گفت که میرود تا برایمان خبری بیاورد. دو ساعت باز ایستادیم ومتاسفانه هیچ خبری ندادند.
- وقتی که شما درخواست میکنید با آقای نوریزاد ملاقات داشته باشید تا از حالشان باخبر شوید، مسئولان چه پاسخی به شما میدهند؟
مسئولی دم در اوین نیست که پاسخگو باشد. چند نگهبانند و یکی دو نفر مسئولی که گاهی برگهای را میگیرند و برگهای را میآورند. اینها باید خبر را ببرند داخل و نهایتا خبری بیاورند.
خوشبختانه امروز دخترم آقای پیرعباس که قاضی اولیه پرونده همسرم بودند و حکم اولیه را صادر کرده بودند را دم در اوین دیده بودند. دخترم توانسته بود با ایشان برود تا دفترشان و در این مورد سوال کند که ایشان گفته بودند: «اصلا چنین ماجرایی نیست و چه کسی گفته که ایشان میخواهد اعتصاب غذا کند. من میروم و بررسی میکنم و به شما خبر میدهم.»
ایشان از ده صبح رفتند بررسی کنند و به ما خبری بدهند. دخترم میگفت دم در اوین منتظر میمانم تا وقتی که ایشان خواستند از اوین خارج شوند از پدرشان خبری بگیرند که متاسفانه ما ندیدیم که ایشان بیرون بیایند و تا پنج عصر که ما آنجا بودیم هیچ خبری توسط کسان دیگری، چون ما کمی دم در اوین سروصدا کردیم، به ما داده نشد و متاسفانه هیچ خبری نداریم.
- در خبرها آمده است که بعد از این که قاضی دادگاه به آقای نوریزاد توهین کرده است، ایشان مصمم به اعتصاب غذای خشک شدهاند، آیا دلیل اعتصاب غذای خشکشان همین بوده است؟
بله دقیقا همین مورد بود. ایشان گفتند من میخواهم به این وضعیتی که کسانی واقعا مظلوم واقع شدهاند و به این بیاحترامیها دچار میشوند خاتمه بدهم. اگر شده جنازه من از روی دستشان رد شود باید کاری کنم که اینها به این وضعیت خاتمه بدهند.
- فکر میکنید حالا که آقای خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، در پیامی رسمی از آقای نوریزاد درخواست کردهاند که به اعتصاب غذای خشکشان خاتمه بدهند، واکنش آقای نوریزاد چه خواهد بود؟
اصلا من فکر نمیکنم ایشان تحت تاثیر این درخواست باشد. چون خودشان هم گفته بودند یا باید اینها برگردند و عذرخواهی کنند از مردمی که این گونه با آنها برخورد میکنند، و بیایند و ثابت کنند که من به ماموران وزارت اطلاعات تهمت زدهام و درباره آنها دروغ گفتهام.
باید این قضایایی که درباره عبدالله مومنی، حمزه کرمی و سایرین مطرح شده است که ما داریم دروغ میگوییم اینها را باید ثابت کنند.
من اصلا فکر نمیکنم پیام آقای خاتمی به گوش ایشان برسد. چون خواسته ما همین است. من فکر میکنم ایشان نباید روشهای دیگری را اعمال کنند. چون واقعا ایشان صدمه خواهند دید. الان روز چهارم اعتصاب غذای خشک ایشان خواهد بود و شاید به اغما بروند.