موافقت ترکیه با نصب تاسیسات الکترونیکی ردگیری موشکی ناتو در خاک خود، همزمان با اخراج سفیر اسرائیل از آنکارا و همچنین تعلیق پیمان قدیمی همکاریهای نظامی با تلآویو، بخشی از طرح گسترده اردوغان برای پر کردن جای اسرائیل در معادلات امنیتی منطقه و تبدیل شدن به قدرت بزرگ خاورمیانه است.
طی دهه هفتاد، این نقش را ایران با حضور نظامی قدرتمند خود در حوزه خلیج فارس تا آبهای اقیانوس هند اختیار کرده بود و اسرائیل نیز در سرزمینهای نزدیک به منطقه مدیترانه و فاصله این دریا تا مرزهای جنوبی شبهجزیره عربستان، عهدهدار مسئولیت مشابهی بود.
در غیاب ایران و در حالی که ترکیه به دلیل ادامه عقبماندگی اقتصادی و همچنین نداشتن قابلیت مالی نوسازی نیروهای مسلح خود طی چهار دهه منتهی به سال ۲۰۰۰، از ایفای نقش تعیینکننده در هدایت تحولات امنیتی و سیاسی منطقه بازمانده بود، اسرائیل در منطقه عملا در قالب قدرتی زیادهطلب و بیرقیب ظاهر شد.
اصرار اسرائیل بر ادامه اشغال اراضی فلسطینیان، حفظ ارتفاعات جولان و بخشهایی از سرزمینهای به دست آمده طی سه جنگ علیه مصر، سوریه و اردن، نه تنها ادامه بیثباتی امنیتی در منطقه را اجتنابناپذیر ساخت، که به شدت جایگاه آمریکا را نیز به دلیل حمایت (ناگزیر) از اسرائیل، نزد کشورهای اسلامی خاورمیانه خدشهدار ساخت.
بعد از ۱۱ سپتامبر
رویداد ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ زنگ تازهای بود برای بیداری آمریکا و پرداختن به تدوین طرحی نو که در نتیجه اجرای آن، با رشد بسترهای تروریسم اسلامی در خاورمیانه مقابله شده و در عین حال چهره سیاسی آمریکا در جهان بهبود یابد.
استقرار دموکراسی به جای رژیمهای اقتدارگرای منطقه، هدف اصلی طرح موسوم به «ایجاد خاورمیانه بزرگ» بود که در زمان ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش مورد توجه قرار گرفت.
اجرای این طرح به دلیل طولانی شدن جنگ در عراق و همچنین بیسرانجام ماندن جنگ پرهزینه دیگری در افغانستان، در قالب ابتدایی آن، مسکوت ماند.
بهار عربی
شروع «بهار عربی» در ابتدای سال جاری، و در پایان دهمین سال رویداد ۱۱ سپتامبر، فرصت دیگری فراهم ساخت که با استفاده از آن، و صرف هزینههایی بسیار کمتر از مبادرت به جنگ، استقرار تدریجی دموکراسی در سرزمینهای مسلمانان امکانپذیر شود.
پرداختن به طرح «استقرار گام به گام دموکراسی» در کشورهای مسلمان و حمایت از هدفهای آن، نیازمند حضور یک قدرت قابل تکیه محلی در منطقه برای تضمین مهار وضعیت، در شرایط انتقال قدرت از حاکمیتهای اقتدارگرا به نظامهای انتخابی بود.
دولت اسلامگرای اردوغان که طی یک دهه موفق به عبور دادن ترکیه از شرایط فقر و قرار دادن آن کشور در جمع ۲۰ قدرت بزرگ اقتصادی جهان شده بود، این نقش را بر عهده گرفت.
موقعیت ترکیه
ترکیه، با جامه اسلامی، داشتن دولتی دموکراتیکتر از نظامهای اقتدارگرای منطقه، رشد اقتصادی مناسب و نیروهای نظامی در حال نوسازی نه تنها الگوی آرمانی آمریکا و غرب برای تغییر چهره سیاسی خاورمیانه بود، که به عنوان عضو کامل ناتو قادر بود ملاحظات امنیتی آمریکا را نیز، در شرایط کاهش میزان تکیه بر اسرائیل، پاسخگو باشد.
این نقش از دو سال پیش با حمایت کامل دولت اوباما از آن، و مشارکت دادن ترکیه در مذاکرات صلح خاورمیانه، دعوت از میانجیگری اردوغان در مذاکرات اتمی با تهران، و همچنین ایفای نقشی متعادلتر از گذشته در قبال مناقشات ارمنستان و آذربایجان، بیش از پیش تقویت شد.
در عین حال ظرفیت رویارویی سیاسی با اسرائیل نیز تنها در اختیار ترکیه قرار داشت. استفاده موثر از این اهرم میتوانست از یک سو به افزایش حمایت افکار عمومی در کشورهای مسلمان خاورمیانه از نقش ترکیه منجر شده و از سوی دیگر با نفوذ و قدرت دو قطب افراطی منطقه یعنی ایران و اسرائیل به مقابله برخیزد.
هزینهها و سودها
بیشک برای ایفای مسئولیتهای ناشی از داشتن این نقش تعیینکننده و معتبر، ترکیه ملزم یا مجبور به پرداختن هزینههایی نیز بود. در قبال اسرائیل، پرداختن پارهای از این هزینهها به قطع همکاریهای نظامی درازمدت آنکارا و تلآویو منجر شد.
سرمایهگذاری حساب شده دولت ترکیه با پاداشی قابل در چند وجه متنوع به سود رسید. منجمله، میزان محبوبیت ترکیه در منطقه به شدت افزایش یافت.
افزایش میزان حمایت افکار عمومی کشورهای خاورمیانه از ترکیه، همزمان با کاهش شدید محبوبیت ایران نزد کشورهای عربی منطقه، بعد از شکل گرفتن «بهار عربی»، نشان داد که اجرای طرح نو و مقابله موثر با افراطگرایی نوع اسرائیل در جناح راست و جمهوری اسلامی در جناح چپ افراطی، به دست ترکیه، تاکنون با موفقیت چشمگیر روبهرو بوده است.
در صورت بروز یک درگیری احتمالی بین این دو جناح افراطی، میباید انتظار داشت دولتهای تند رو حاکم در تهران و تلآویو بیش از پیش تضعیف شده و زمینه برای تعدیل و یا تغییر روش آنها فراهمتر از پیش شود.
اسرائیل طی هفته گذشته برای اولین بار شاهد تظاهرات چند صد هزار نفری اعتراضی مردم بود. در ایران نیز مهار اعتراضها تنها با زور اسلحه امکانپذیر شده است.
دولت ترکیه بدون نگرانی از تغیرات داخلی، توجه کامل خود را به پیشبرد بخشهای دیگر «بازی بزرگ» معطوف داشته است. قبول فوری نصب تجهیزات الکترونیکی شبکه دفاع ضد موشکی در ترکیه، از سوی دولت اردوغان، بیاعتنا به نارضایتی ایران، همزمان با اخراج سفیر اسرائیل از آنکارا و اعلام قطع همکاریهای نظامی با آن کشور نشانه اعتماد به نفس آنکارا و اطمینان به داشتن قابلیتهای لازم برای ایفای این نقش است.
طی دهه هفتاد، این نقش را ایران با حضور نظامی قدرتمند خود در حوزه خلیج فارس تا آبهای اقیانوس هند اختیار کرده بود و اسرائیل نیز در سرزمینهای نزدیک به منطقه مدیترانه و فاصله این دریا تا مرزهای جنوبی شبهجزیره عربستان، عهدهدار مسئولیت مشابهی بود.
در غیاب ایران و در حالی که ترکیه به دلیل ادامه عقبماندگی اقتصادی و همچنین نداشتن قابلیت مالی نوسازی نیروهای مسلح خود طی چهار دهه منتهی به سال ۲۰۰۰، از ایفای نقش تعیینکننده در هدایت تحولات امنیتی و سیاسی منطقه بازمانده بود، اسرائیل در منطقه عملا در قالب قدرتی زیادهطلب و بیرقیب ظاهر شد.
اصرار اسرائیل بر ادامه اشغال اراضی فلسطینیان، حفظ ارتفاعات جولان و بخشهایی از سرزمینهای به دست آمده طی سه جنگ علیه مصر، سوریه و اردن، نه تنها ادامه بیثباتی امنیتی در منطقه را اجتنابناپذیر ساخت، که به شدت جایگاه آمریکا را نیز به دلیل حمایت (ناگزیر) از اسرائیل، نزد کشورهای اسلامی خاورمیانه خدشهدار ساخت.
بعد از ۱۱ سپتامبر
رویداد ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ زنگ تازهای بود برای بیداری آمریکا و پرداختن به تدوین طرحی نو که در نتیجه اجرای آن، با رشد بسترهای تروریسم اسلامی در خاورمیانه مقابله شده و در عین حال چهره سیاسی آمریکا در جهان بهبود یابد.
استقرار دموکراسی به جای رژیمهای اقتدارگرای منطقه، هدف اصلی طرح موسوم به «ایجاد خاورمیانه بزرگ» بود که در زمان ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش مورد توجه قرار گرفت.
اجرای این طرح به دلیل طولانی شدن جنگ در عراق و همچنین بیسرانجام ماندن جنگ پرهزینه دیگری در افغانستان، در قالب ابتدایی آن، مسکوت ماند.
بهار عربی
شروع «بهار عربی» در ابتدای سال جاری، و در پایان دهمین سال رویداد ۱۱ سپتامبر، فرصت دیگری فراهم ساخت که با استفاده از آن، و صرف هزینههایی بسیار کمتر از مبادرت به جنگ، استقرار تدریجی دموکراسی در سرزمینهای مسلمانان امکانپذیر شود.
پرداختن به طرح «استقرار گام به گام دموکراسی» در کشورهای مسلمان و حمایت از هدفهای آن، نیازمند حضور یک قدرت قابل تکیه محلی در منطقه برای تضمین مهار وضعیت، در شرایط انتقال قدرت از حاکمیتهای اقتدارگرا به نظامهای انتخابی بود.
دولت اسلامگرای اردوغان که طی یک دهه موفق به عبور دادن ترکیه از شرایط فقر و قرار دادن آن کشور در جمع ۲۰ قدرت بزرگ اقتصادی جهان شده بود، این نقش را بر عهده گرفت.
موقعیت ترکیه
ترکیه، با جامه اسلامی، داشتن دولتی دموکراتیکتر از نظامهای اقتدارگرای منطقه، رشد اقتصادی مناسب و نیروهای نظامی در حال نوسازی نه تنها الگوی آرمانی آمریکا و غرب برای تغییر چهره سیاسی خاورمیانه بود، که به عنوان عضو کامل ناتو قادر بود ملاحظات امنیتی آمریکا را نیز، در شرایط کاهش میزان تکیه بر اسرائیل، پاسخگو باشد.
این نقش از دو سال پیش با حمایت کامل دولت اوباما از آن، و مشارکت دادن ترکیه در مذاکرات صلح خاورمیانه، دعوت از میانجیگری اردوغان در مذاکرات اتمی با تهران، و همچنین ایفای نقشی متعادلتر از گذشته در قبال مناقشات ارمنستان و آذربایجان، بیش از پیش تقویت شد.
در عین حال ظرفیت رویارویی سیاسی با اسرائیل نیز تنها در اختیار ترکیه قرار داشت. استفاده موثر از این اهرم میتوانست از یک سو به افزایش حمایت افکار عمومی در کشورهای مسلمان خاورمیانه از نقش ترکیه منجر شده و از سوی دیگر با نفوذ و قدرت دو قطب افراطی منطقه یعنی ایران و اسرائیل به مقابله برخیزد.
هزینهها و سودها
بیشک برای ایفای مسئولیتهای ناشی از داشتن این نقش تعیینکننده و معتبر، ترکیه ملزم یا مجبور به پرداختن هزینههایی نیز بود. در قبال اسرائیل، پرداختن پارهای از این هزینهها به قطع همکاریهای نظامی درازمدت آنکارا و تلآویو منجر شد.
سرمایهگذاری حساب شده دولت ترکیه با پاداشی قابل در چند وجه متنوع به سود رسید. منجمله، میزان محبوبیت ترکیه در منطقه به شدت افزایش یافت.
افزایش میزان حمایت افکار عمومی کشورهای خاورمیانه از ترکیه، همزمان با کاهش شدید محبوبیت ایران نزد کشورهای عربی منطقه، بعد از شکل گرفتن «بهار عربی»، نشان داد که اجرای طرح نو و مقابله موثر با افراطگرایی نوع اسرائیل در جناح راست و جمهوری اسلامی در جناح چپ افراطی، به دست ترکیه، تاکنون با موفقیت چشمگیر روبهرو بوده است.
در صورت بروز یک درگیری احتمالی بین این دو جناح افراطی، میباید انتظار داشت دولتهای تند رو حاکم در تهران و تلآویو بیش از پیش تضعیف شده و زمینه برای تعدیل و یا تغییر روش آنها فراهمتر از پیش شود.
اسرائیل طی هفته گذشته برای اولین بار شاهد تظاهرات چند صد هزار نفری اعتراضی مردم بود. در ایران نیز مهار اعتراضها تنها با زور اسلحه امکانپذیر شده است.
دولت ترکیه بدون نگرانی از تغیرات داخلی، توجه کامل خود را به پیشبرد بخشهای دیگر «بازی بزرگ» معطوف داشته است. قبول فوری نصب تجهیزات الکترونیکی شبکه دفاع ضد موشکی در ترکیه، از سوی دولت اردوغان، بیاعتنا به نارضایتی ایران، همزمان با اخراج سفیر اسرائیل از آنکارا و اعلام قطع همکاریهای نظامی با آن کشور نشانه اعتماد به نفس آنکارا و اطمینان به داشتن قابلیتهای لازم برای ایفای این نقش است.