در پانزدهمین نشست مجمع بین المللی انرژی (یف)، که بیست و ششم تا بیست و هشتم سپتامبر (پنجم تا هفتم مهر ماه) در الجزیره برگزار میشود، هفتاد و دو کشور تولید کننده و مصرف کننده سوختهای فسیلی شرکت خواهند کرد.
ولی آنچه طی چند روز اینده پایتخت الجزایر را زیر ذره بین ناظران مسایل اقتصادی قرار میدهد نه این گردهمایی، بلکه نشستی است که در حاشیه آن برگزار خواهد شد. سخن بر سر یک نشست غیر رسمی است که قرار است هفتم مهر ماه کشورهای عضو «اوپک» و شماری از تولید کنندگان غیر عضو «اوپک» را در همان شهر گرد هم آورد.
تلاشهای ناکام
هدف نشست غیر رسمی تولید کنندگان نفت در الجزیره، در ادامه تلاشهای ناکامانهای که از حدود یک سال پیش تا امروز از سوی آنها جریان داشته، بالا بردن بهای نفت است. بهای این کالا که در نیمه سال ۲۰۱۴ مرز هر بشکه صد دلار را پشت سر گذاشته بود، طی چند روز گذشته بین ۴۵ تا ۵۰ دلار نوسان کرده است. اگر سقوط قیمت نفت را طی دو سال گذشته در نظر بگیریم، میانگین زیان کشورهای عضو «اوپک» به بالای ۷۰۰ میلیون دلار در روز میرسد.
|برای دریافت تازهترین خبرها به تلگــــرام رادیو فردا بپیوندید|
عربستان سعودی، در مقام بزرگترین کشور تولید کننده عضو «اوپک»، طی این دوره به طور متوسط ۲۲۵ میلیون دلار در روز ضرر کرده است. میانگین زیان ایران نیز، در همان مدت، به نزدیک به ۵۰ میلیون دلار در روز رسیده است.
تاکید بر این نکته نیز ضروری است که چین، مهمترین عامل رونق بازار مواد اولیه از جمله نفت طی دو دهه گذشته، یک تحول بزرگ ساختاری را از سر میگذراند که صنایعش را از حالت ابتدایی به پیچیدگی سوق میدهد.
برای کشورهای عضو «اوپک»، که برای تامین ارز مورد نیاز خود جز صادرات نفت منبع دیگری ندارند، تداوم وضعیت موجود یک مصیبت واقعی است. شماری از کشورهای نفتخیز غیر عضو «اوپک» نیز، به ویژه روسیه، در وضعیت اقتصادی شکنندهای به سر می برند. «اوپک» به دلایل گوناگون از جمله شکافهای درونی، توانایی تاثیر گذاری بر بازار جهانی نفت را به گونهای چشمگیر از دست داده و نیازمند همکاری تولید کنندگان غیر عضو این سازمان است.
آنچه از دو سال پیش به این سو بهای «طلای» سیاه را از بالای صد دلار به زیر پنجاه دلار برای هر بشکه کاهش داده، وجود نفت اضافه بر تقاضا در بازار است. نفت در بازار فراوان است از جمله به این دلیل که ایالات متحده آمریکا با تکیه بر جهش نفت «غیر متعارف» (شیل) به یکی از سه تولید کننده اول این کالا در جهان (در کنار روسیه و عربستان سعودی) بدل شده، ریاض و مسکو با حد اکثر ظرفیت خود تولید میکنند، عراق در حال تبدیل شدن به یک غول بزرگ نفتی است و ایران نیز تولید خود را کم و بیش به سطح دوران پیش از تحریم نزدیک کرده است. به علاوه اقتصاد جهانی در گیر کاهش نرخ رشد است و نیاز چندانی به نفت اضافی ندارد.
تاکید بر این نکته نیز ضروری است که چین، مهمترین عامل رونق بازار مواد اولیه از جمله نفت طی دو دهه گذشته، یک تحول بزرگ ساختاری را از سر میگذراند که صنایعش را از حالت ابتدایی به پیچیدگی سوق میدهد.
یکی از پیآمدهای این تحول افزایش بهره وری، رعایت هر چه بیشتر الزامات زیستمحیطی و پیشروی به سوی انرژیهای قابل تجدید است. به بیان دیگر عطش چین برای مصرف روز افزون سوخت فسیلی به ویژه نفت در حال فرو کش کردن است، رویدادی که طبعا تقاضای نفت را به میزان قابل ملاحظهای پایین میآورد.
با توجه به همه این تحولات، و برای مقابله با رکود بازار نفت، سازمان «اوپک» مجبور است تولیدش را که در حال حاضر پیرامون ۳۳ میلیون بشکه در روز نوسان میکند، پایین بیآورد و یا، دستکم، جلوی افزایش آنرا بگیرد. ولی عربستان سعودی، که سکان رهبری «اوپک» را در دست دارد، به خوبی میداند که بدون مشارکت تولید کنندگان غیر عضو این سازمان، و در درجه اول روسیه، نمی تواند به گونهای موثر بر عرضه نفت تاثیر بگذارد.
از حدود یک سال پیش تلاشهای مشترک مسکو و ریاض برای دسترسی به یک توافق بر سر مهار عرضه نفت آغاز شده است. گام نخست در این راه، از دیدگاه هر دو قدرت نفتی، «فریز» (ثابت نگاه داشتن) تولید است تا جلوی افزایش عرضه نفت همراه با خطر سقوط باز هم بیشتر بهای این کالا گرفته بشود.
از حدود یک سال پیش تلاشهای مشترک مسکو و ریاض برای دسترسی به یک توافق بر سر مهار عرضه نفت آغاز شده است. گام نخست در این راه، از دیدگاه هر دو قدرت نفتی، «فریز» (ثابت نگاه داشتن) تولید است تا جلوی افزایش عرضه نفت همراه با خطر سقوط باز هم بیشتر بهای این کالا گرفته بشود.
در ماه آوریل گذشته، نمایندگان شماری از کشورهای عضو و غیر عضو «اوپک» برای دستیابی به توافق بر سر «فریز» تولید در دوحه اجتماع کردند. این تلاش به دلیل اختلاف نظر میان ایران و عربستان سعودی به جایی نرسید. تهران از هر گونه ابتکاری از جمله «فریز» در راستای بالا بردن قیمت نفت پشتیبانی کرد، ولی این حق را برای خود به رسمیت شناخت که تا افزایش تولیدش به سطح پیش از آغاز تحریم ها، هیچ قید و بندی را نپذیرد و بتواند همچنان آن را بالا ببرد. ریاض موضعگیری تهران را بهانه کرد و حاضر نشد توافق بر سر «فریز» را بپذیرد.
آیا نشست غیر رسمی «اوپک» و «غیر اوپک» در الجزیره بیش از نشست ماه آوریل شانس موفقیت خواهد داشت؟ به گزارش شماری از رسانههای غربی، نمایندگان تهران و ریاض هفته گذشته به منظور فراهم آوردن زمینه توافق چندین بار در مقر سازمان «اوپک» در وین با هم ملاقات کرده اند. بر پایه گزارشهای تایید نشده، عربستان حاضر شده ایران «فریز» تولیدش را در سطح کنونی (سه میلیون و ششصد و پنجاه هزار بشکه در روز) بپذیرد، حال آنکه دیگر کشورهای تولید کننده تولیدشان را در پایینترین سطح نه ماه پیش «فریز» کنند. گویا ایران این پیشنهاد را نپذیرفته است.
سه سناریو
در این شرایط نشست نفتی هفتم مهر ماه «اوپک» و «غیر اوپک» چه فرجامی خواهد داشت؟ در پاسخ به این پرسش می توان سه سناریو را در نظر گرفت :
یک) سناریوی خوشبینانه: همه کشور ها، از جمله ایران، به منظور جلوگیری از رقابتهای بیثمر میان تولید کنندگان و باز گرداندن رونق نسبی به بازار جهانی نفت، بر سر «فریز» تولید این کالا در سطح کنونی و یا حتی پایین تر از آن به توافق خواهند رسید.
دو) سناریوی بینابین: بخش بسیار بزرگی از تولید کنندگان به ویژه عربستان سعودی و روسیه حاضر شوند تولیدشان را در سطح کنونی و یا پایینترین سطح در نه ماه گذشته «فریز» کنند، ولی همزمان به چند کشور به صورت استثنایی اجازه بدهند همچنان تولیدشان را تا سطح معینی بالا ببرند. سخن بر سر ایران است، که قصد دارد تولیدش را به بالای چهار میلیون بشکه در روز برساند. همچنین لیبی و نیجریه که به دلیل جنگ داخلی با کاهش شدید تولید روبرو شده اند، مجاز خواهند بود از «فریز» بر کنار بمانند تا زمانی که به سطح تولید پیشین خود باز گردند.
سه) سناریوی شکست: با توجه به اختلاف نظرهای موجود میان تولید کنندگان به ویژه ایران و عربستان سعودی، نشست الجزیره به سرنوشت نشست دوحه دچار خواهد شد و بهای نفت حتی اگر سقوط نکند، نخواهد توانست از محدوده هر بشکه پنجاه دلار بالا تر برود.
در حال حاضر سناریوی شکست با فاصله زیاد محتمل تر از دو سناریوی دیگر به نظر میرسد. از بین بیست و سه تحلیلگر مسایل نفتی که از سوی خبرگزاری اقتصادی «بلومبرگ» مورد مشورت قرار گرفته اند، تنها دو تحلیلگر حصول توافق را در نشست نفتی الجزیره امکان پذیر دانسته اند.
آشکارا پیدا است که حتی اگر شرکت کنندگان در نشست نفتی الجزیره به توافق دست یابند، اجرای ان بسیار دشوار خواهد بود و تازه تاثیر آن بر بازار جهانی نفت چندان مسلم به نظر نمی رسد. در ورای توافق هایی از این دست، می توان گفت که سه متغیر بسیار مهم بر اینده بازار جهانی نفت در کوتاه مدت و میان مدت سنگینی میکنند :
۱) تهران مصمم است تولید نفتش را طی سه چهار سال اینده تا پنج میلیون بشکه در روز بالا ببرد. اجرای این تصمیم امکان پذیر است، به شرط انکه مدل قرار دادهای تازه نفتی که وزارت نفت جمهوری اسلامی تهیه کرده به گونهای نهایی و برگشت ناپذیر در روابط ایران با شرکتهای بین المللی جا بیفتد و با فراهم آمدن دیگر شرایط لازم، سرمایه گذاریهای خارجی در میدانهای نفت ایران به گونهای چشمگیر افزایش یابد. اگر این دو شرط تامین شود، دلیلی ندارد که ایران به «فریز» تولید، آنهم در راستای هدفهای ریاض، تن بسپارد. در عوض بدون سرمایه گذاری و تکنولوژی خارجی، بعید به نظر میرسد ایران بتواند از مرز تولید چهار میلیون بشکه در روز پیش تر برود.
۲) عراق به رغم همه دشواریهای درونیاش به سرعت در صحنه نفتی اوج میگیرد و در حال حاضر با تولید چهار میلیون و سیصد هزار بشکه در روز به یکی از شش تولید کننده بزرگ نفت در جهان بدل شده است (بعد از عربستان، روسیه، آمریکا و همتراز چین و کانادا). حتی اگر عراقیها توافق مربوط به «فریز» را بپذیرند، به اجرای آن چندان پایبند نخواهند بود، زیرا در فاصلهای کوتاه خواهند توانست به پنج میلیون بشکه در روز برسند و حتی تولید شش تا هفت میلیون بشکه طی سه چهار سال اینده برای آنها غیر قابل دسترسی نیست. عربستان با «فریز» نخواهد توانست راه را بر عراق ببندد.
۳) متغیری که بیش از همه بر تحولات بازار جهانی نفت سنگینی میکند، تولید نفت « غیر متعارف» (شیل) در آمریکا است. شمار زیادی از تولید کنندگان این گونه نفت در امریکا، بعد از فروریزی بهای «طلای سیاه»، مجبور شدند فعالیت خود را متوقف کنند (با نفت بشکهای زیر ۴۵ دلار، تولید «شیل» با صرفه نیست). حال فرض کنیم که ریاض و مسکو، با ابتکارهای خود از جمله در نشست الجزیره، بتوانند بهای این کالا را بالا ببرند. اگر چنین شود، تولید نفت «شیل» در امریکا دوباره با صرفه خواهد شد و با افزایش عرضه آن، بار دیگر موجودی نفت در بازار بالا خواهد رفت. به بیان دیگر موفقیت نشست الجزیره، با ایجاد رونق دوباره در بازار جهانی نفت و فراهم آوردن زمینه افزایش تولید نفت «شیل»، می تواند به نتایجی مغایر با آنچه انتظار داشت برسد و ظرفیت نفت اضافی در بازار را بیشتر کند.
می بینیم که صادر کنندگان نفت با چالشهای تازهای روبرو شده اند.