سال ۱۳۹۵ در مجموع سال موفقی برای سینمای ایران بود. روند افزایش فروش فیلمها و حضور تماشاگران در سالنها که از سال ۹۴ آغاز شده در سال ۹۵ نیز ادامه پیدا کرد و فیلم «فروشنده» هم با دریافت جوایز معتبر، توانست سینما را به عنوان پدیدهای جریان ساز و بحث برانگیز، به سطوح اصلی جامعه ببرد.
این سال البته دور از حاشیه نبود و تغییر مدیریت سینمایی از حجتالله ایوبی به محمدمهدی حیدریان از اتفاقات غیرمنتظرهای بود که در روزهای پایانی این سال روی داد. همزمان جمع قابل توجهی از سینماگران شناخته شده اغلب به شکل غیرمنتظرهای درگذشتند به گونهای که عدهای سال ۹۵ را سال مرگ نامیدند.
تغییر غیرمنتظره مدیریت سینمایی
در فاصله کمتر از دو هفته مانده به پایان سال، تغییر رئیس سازمان سینمایی ایران برای بسیاری غیرمنتظره بود.
برکناری حجتالله ایوبی در فاصله کوتاهی پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر و در حالی که از مدت فعالیت دولت اول حسن روحانی، ماههای کمی باقی مانده بود، نشان از اختلاف نظر جدی رضا صالحی امیری با معاون مسول در امور سینماییاش داشت.
تغییر حجتالله ایوبی آن هم پس از برگزاری جشنوارهای پرحاشیه و نیز بحث تندش در برنامه تلویزونی «هفت» با بهروز افخمی، عملا تائیدکننده نظرات و دگاههای منتقدان آقای ایوبی بود.
ادامه روند استقبال تماشاگران از فیلمهای ایرانی
فروش فیلمهای ایرانی در سال ۱۳۹۵ از ۱۵۰ میلیارد تومان فراتر رفت که بالاترین میزان درآمدی برای سینمای ایران محسوب میشود. در این سال همچنین رکورد فروش تاریخ سینمای ایران با استقبال قابل توجه از فیلم «فروشنده» شکسته شد. این فیلم در مجموع نزدیک به ۱۶ میلیارد تومان فروش کرد.
۵ فیلم دیگر (من سالوادور نیستم، ۵۰ کیلو آلبالو، سلام بمبئی، ابدو یک روز و بارکد) هم فروشی بالاتر از ۱۰ میلیارد تومان در سال ۹۵ داشتند. ابوالحسن داودی، نویسنده و کارگردان که پیشتر مسئولیت ریاست شورای صنفی نمایش را هم برعهده داشت، درباره دلایل استقبال تماشگران از فیلمها در سال ۹۵ میگوید: «من فکر میکنم این در تداوم اتفاقی بود که در یکی دو سال گذشته افتاد. یعنی انگار مردم آشتی دوبارهای با سینما کردند و سینمایی را که به اثر سیاستهای غلط کاملا داشت میرفت که از پرونده تفریحات مردم پاک شود دوباره به خصوص دسته جمعی تر به آن توجه کردند.
طبعا این اتفاق همراه با شرایطی بود که خود به خود فضای امیدوارانهتری به وجود آورده بود. امسال هم که ادامه پیدا کرد بیشتر ناشی از نوعی تغییر فضای نمایشی بود. این هم بخشی مربوط به پردیسهای جدیدی بود که با فاصله بیشتری از هم داشتند افتتاح میشدند و بخشی یک جور تغییر نگاه مردم بود و اقبال از فیلمها و رفتن به طرف فیلمها. فرهنگ سینما رفتن اصولا یک مقدار تغییر کرد.»
اسکاری فراتر از مرزهای سینما
به جز روند افزایش استقبال از فیلمها، کسب جایزه اسکار که با فیلم «فروشنده» بدست آمد، دیگر اتفاق مهم سال ۹۵ سینمای ایران بود. فروشنده در کنار کسب دو جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم کن، با اسکاری که در بخش بهترین فیلم خارجی زبان گرفت، ایران را وارد جمع کشورهایی کرد که دو اسکار گرفتهاند.
جدا از مباحث و نظرات زیادی که درباره این جایزه و دلایل اهدایش مطرح شد، راهیابی دوباره سینما به اصلیترین موضوعات سیاسی و اجتماعی ایران و حتی کشورهای دیگر، به گفته ابوالحسن داودی نشان دهنده ظرفیتهای سینمای ایران بود: «تصویری که اسکار دوم به وجود آورد فقط تصویر سینمای ایران نبود. تصویر یک هویت ایرانی بود که خیلیها را همراه خودش کرد و همچنین شرایطی را بوجود آورد که مسئولان دیپلماسی کشور دهها و صدها میلیارد دلار هم حتی هزینه میکردند نمیتوانستند این تصویر را در عامه مردم جهان و به خصوص خود آمریکاییها بوجود بیاورند.
سینمای ایران همیشه این ظرفیت را داشته. منتها در سالهایی برخوردهای سیاسی متفاوت و نوع تصویری که جناحهای مختلفی که روی کار بودند یا قدرت آشکار و پنهان را داشتند برایش به وجود آوردند براساس آن محدودیتها یا بر اساس آن آزادیها توانسته موقعیتهای خودش را تثبیت کند یا اینکه در انزوا فرو برود. مطمئنم که هنوز خیلی از ابعاد سینمای ایران مثل کوههای یخی در آب آشکار نشده. شاید در سایه یک دیپلماسی فرهنگی درست این بخش عظیم میتواند آشکار شود و مثل همان اتفاقی که راجع به اسکار افتاد، به عنوان رکن اصلی چیزی که ما سالها به اسم سفیر فرهنگی ایران گفتیم، بیاید و تصویر فرهنگی هویت ایرانی و هویتی که مبنای آن بر چهره یک ملت چند هزارساله است را به جهان نشان بدهد.»
دستورهای قضایی علیه فیلمها
سینمای ایران در سال ۹۵ دور از حاشیه نبود. یکی از مهمترین آنها، صدور دستورهای قضایی متعدد در توقف نمایش چند فیلم مختلف بود. فیلمهایی که تبلیغاتشان از شبکه ماهوارهای فارسی زبان جم پخش شده بودند و دادستانی با صدور دستوراتی خواستار توقف نمایش آنها شد. «آآدت نمیکنیم» و «مشکل گیتی» از جمله فیلمهایی بودند که اکرانشان برای چند روز متوقف شد. دادستانی همچنین دستوراتی در توقف فعالیتهای چند دفتر پخش و تولید فیلم صادر کرد. هرچند تمام این دستورات با مذاکرات وزارت ارشاد معلق شدند اما باعث ورود هرچه بیشتر قوه قضائیه به مسائل داخلی سینما شدند.
ابوالحسن داودی درباره این اتفاق حاشیهای سال ۹۵ میگوید: «این احساس شک یا احساس عدم اطمینانی که نسبت به سینما در نگاه خیلی از مسئولان نظام وجود دارد، باعث میشود که سینما هیچوقت نتواند به آن ظرفیتی که دارد، برسد. اینکه بتواند در اندازه محدودههای قانونی خودش فضای بازتری به دست بیاورد. در شرایطی که ما فیلمهایی داریم که در خود ایران کاملا بر اساس محدوده قانون اساسی و همچنین قوانین متعدد تولید میشوند، اگر این امکان را پیدا کنند که بدون اینکه حتی یک فریم اضافه شود بخواهند فقط امکان ارتباطی را با مردم برقرار کنند، خب طبعا از این جنس استفاده بر اساس منطق باید نظام جمهوری اسلامی حمایت کند.
این چیزی که اتفاق میافتد در واقع برخورد با سینما نیست. عملا مشکل مسئولانی که با این قضیه برخورد میکنند برخورد با خود آن رسانهها است. ولی وقتی رسانه وجود دارد و عملا نشان داده شده در طول این سالها که امکان برخوردی هم با این رسانه وجود ندارد، عقل سلیم حکم میکند که اگر اینها میآیند و این فیلمها را حمایت میکنند و راه ارتباط نزدیکتر با تماشاگر را برقرار میکنند، به یک شکلی از این استقبال شود و یا حداقل اگر استقبال نمیشود خیلی مانعی برایش به وجود نیاورند.»
حاشیههای «۵۰ کیلو آلبالو»
متوقف شدن نمایش فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» به دنبال افزایش انتقادهایی از مضمون و نوع پرداخت آن به مفاهیم اخلاقی، از دیگر حاشیههای سال ۹۵ بود. این فیلم که به عنوان یکی از آثار اکران نورزی فروش موفقی در هفتههای ابتدایی سال داشت، به تدریج با انتقادهایی از سوی جریانها و رسانههای نزدیک به اصولگرایان مواجه شد که آن را نشانهای از آنچه بیبند و باری فرهنگی میخواندند، روبرو شد.
شدت گرفتن این انتقادها باعث توقف نمایش این فیلم با دستور علی جنتی، وزیر وقت ارشاد شد. در سال ۹۵ همچنین سیاست حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در تحریم نمایش برخی فیلمها در سینماهای در اختیارش ادامه پیدا کرد.
سرنوشت نامعلوم «کاناپه» و چند فیلم دیگر
سال ۹۵ هیچ کدام از فیلمهای دارای پروانه نمایش از سالهای قبل مانند «خانه دختر»، «عصبانی نیستم» و «رستاخیز» اکران نشدند و فیلم آخر عبدالرضا کاهانی با نام «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» نیز به دلایل نظارتی پروانه نمایش نگرفت و توقیف شد. چند فیلم دیگر هم با نمایش داده نشدن در جشنواره فیلم فجر عملا به جمع این فیلمها پیوستند. از جمله آنها «کاناپه» ساخته جدید کیانوش عیاری بود که به دلیل استفاده از کلاه گیس برای بازیگران زن سرنوشت مبهمی دارد. وضعیت فیلمهایی چون «هجوم» و «لرد» نیز نامشخص است.
موجی به نام فرهادی
از نظر کیفی نام چند فیلم بیشتر در سال ۹۵ شنیده شد. به جز فروشنده که شاخصترین فیلم سال بود، «ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی، «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان و «اژدها وارد میشود» به کارگردانی مانی حقیقی با استقبال بیشتر منتقدان مواجه شدند.
پیرامون مضمون و پرداخت فیلمها در سال ۹۵ بیش از هرچیز درباره موج فیلمهای متاثر از ساختههای اصغر فرهادی صحبت شد. منتقدان، فیلمهای مختلفی را به عنوان آثاری متاثر از جریان سینمای فرهادی شناسایی کردند و گروهی حتی نسبت به فراگیرتر شدن این جریان هشدار دادند.
هومن داودی، نویسنده و منتقد سینمایی درباره این جریان چنین تحلیلی دارد: «این جریان اوجش را چند سال پیش گذراند و الان از آن حالت تقلید خارج شده و آن تاثیری که در بلند مدت حادث میشود اتفاق افتاده. در واقع از خودآگاه رفته به طرف ناخودآگاه سینماگران ما. همانطور که پارسال دیدیم فیلم ابد و یک روز یک مثال موردی خوب در مورد تاثیر فرهادی بر ناخودآگاه فیلمسازان بود. یعنی آنهایی که این نگاه به فیلمسازی و آن روش فیلمسازی آقای فرهادی بر آنها تاثیر گذاشته و آنها را بیآنکه بخواهند به یک سمتی سوق میدهد. حتی خود آقای فرهادی هم در فیلم آخرش در فیلم فروشنده از آن مدل فیلمسازی خودش فاصله گرفته و انگار عبور کرده از آن مدل فیلمسازی خودش و وارد حیطههای تازهای شده هم در مضمون وهم در ساختمان تصویری فیلمش و در میزانسن و در همه چیز.»
انبوه سینماگران درگذشته
سال ۹۵ از نظر تعداد سینماگران شناخته شده درگذشته، سال غمباری بود. عباس کیارستمی، فیلمساز نامآور در تیرماه این سال در پاریس درگذشت. درباره دلایل مرگ او پرونده پزشکی تشکیل شد که در مواردی رای به قصور پزشک معالج داد. خانواده آقای کیارستمی همچنان پیگیر این پرونده هستند. داود رشیدی، بازیگر شناخته شده، علی معلم، جعفر والی، حسن جوهرچی، فرج الله سلحشور، دنیا فنی زاده و محمد زرین دست از دیگر سینماگران درگذشته در سال ۹۵ بودند.