۳۵ سال پیش در یکشنبهای پاییزی در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ گروهی از دانشجویان انقلابی که خود را دانشجویان پیرو خط امام مینامیدند، از دیوار سفارت آمریکا در تهران بالا رفتند و دهها کارمند این سفارت را بهگروگان گرفتند. واقعهای که به گفته خود این دانشجویان قرار نبود بیش از دو یا سه روز طول بکشد اما همانطور که زمان گروگانگیری بیشتر از آنچه خود دانشجویان پیشبینی کرده بودند، طول کشید، تاثیرهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن بر ایران حتی تا همین امروز هم باقی مانده است.
بحران گروگانگیری که چند ماه بعد از انقلاب اسلامی رخ داد، نقطه پایانی بر روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا بود.
به گزارش سرویس رادیو و تلویزیونهای عمومی آمریکا، پیبیاس، بحران گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران از زمان جنگ جهانی دوم تا آن زمان، تنها واقعهای بود که در رسانهها و مطبوعات جهان بیشترین توجه را از آن خود کرده بود.
در سی و پنجمین سال حادثه گروگانگیری سفارت آمریکا، رادیو فردا به بررسی علل و ریشههای این واقعه، آنچه در ۴۴۴ روز گروگانگیری گذشت و تاثیرات بینالمللی و داخلی آن بر ایران و منطقه پرداخته است.
در قسمت پیش به عملیات طبس اشاره کردیم. در این قسمت به تشکیل مجلس شورای اسلامی، ترکیب آن و جنگ ایران و عراق میپردازیم.
انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۵۸ برگزار شد و مجلس شورای اسلامی ۷ خرداد ۱۳۵۹ شروع به کار کرد. اکبر هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس اول را برعهده داشت.
ترکیب مجلس عمدتا از ائتلاف جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی که به ائتلاف بزرگ مشهور بود، نهضت آزادی که تحت عنوان گروه همنام در انتخابات شرکت کرده بود، دفتر همکاری مردم با رییسجمهوری، حزب جاما یا جنبش انقلاب مردم مسلمان ایران و جنبش مسلمانان مبارز تشکیل میشد.
حسن یوسفیاشکوری، نماینده سابق مجلس:«مجلس محل تقابل و مواجهه دو نیرو شده بود. یک سو طرفداران آیتالله خمینی یا حزب جمهوری اسلامی و سوی دیگر طرفدران آقای بنیصدر رییسجمهوری وقت بودند. تعدادی از افراد منفرد هم بودند که اکثرا به نوعی در طرف آقای بنیصدر بودند اما هیچکدام حزبی نبودند و فراکسیونهای محدود و کوچکی بودند .»
حسن یوسفیاشکوری، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی به رادیو فردا میگوید در دوره اول نمایندگان عمدتا یا طرفدار آیتالله خمینی و یا بنیصدر بودند. او درباره ترکیب مجلس اول میگوید:« فضای مجلس کم و بیش بازتابدهنده فضای عمومی ایران بود. چون در آن زمان هنوز شورای نگهبان و نظارت استصوابی وجود نداشت، در دوره اول مجلس افراد مختلفی حضور داشتند. مجلس محل تقابل و مواجهه دو نیرو شده بود. یک سو طرفداران آیتالله خمینی یا حزب جمهوری اسلامی و سوی دیگر طرفدران آقای بنیصدر رییسجمهوری وقت بودند. تعدادی از افراد منفرد هم بودند که اکثرا به نوعی در طرف آقای بنیصدر بودند اما هیچکدام حزبی نبودند و فراکسیونهای محدود و کوچکی بودند . ازجمله خود من که تا جریانات سی خرداد و عزل بنیصدر طرفدار بنیصدر بودم. با اینکه در آغاز نماینده طیف خط امام بودم اما بعد به تشخیص خودم جزو طرفداران بنیصدر شدم. تا سی خرداد که البته بعد داستان عوض شد و فضای مجلس عوض شد.»
آقای اشکوری میگوید بعد از عزل بنیصدر فضای ایران عوض شد و میافزاید:« سرکوبها شروع شد و فضای کشور خشن شد. در مجلس هم همینطور بود. بعد فضا یکدست شد و به نفع خط امامیها شد. طرفداران بنیصدر هم بعد از سی خرداد یا به مجلس نیامدند یا ما هم که در جلسات شرکت میکردیم، منزویتر شده بودیم. نهضت آزادی و دیگر احزاب منزویتر شدند و خط امام قدرت بیشتری پیدا کرد. همانگونه که در مجلس فضای عمومی را به نفع خود کردند، در فضای عمومی جامعه هم کموبیش همینطور بود.»
اختلاف رییسجمهوری و مجلس
پس از آن بود که اختلاف ابوالحسن بنیصدر با مجلس شدت گرفت. مجلس به کاندیداهای آقای بنیصدر برای نخستوزیری رای نمیداد و سرانجام هیاتی سهنفره، محمدعلی رجایی را برای نخستوزیری انتخاب کرد.
حسن یوسفیاشکوری، نماینده دوره اول مجلس:« بنیصدر نامهای به آیتالله خمینی نوشت و از او خواست اجازه دهد فرزندش احمد نخستوزیر شود. آیتالله خمینی نپذیرفت. به احتمال زیاد آقای بنیصدر میخواست با این کار حزب جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دهد . اگر احمد خمینی کاندیدا میشد مجلس نمیتوانست به او رای ندهد. او فرزند آیتالله خمینی بود و همهکاره بیت پدرش و شاید مملکت بود.»
حسن یوسفی اشکوری، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی درباره انتخاب به سمت نخستوزیری میگوید: «آقای بنیصدر میخواست احمد سلامتیان را بهعنوان نخستوزیر مورد نظرش به مجلس معرفی کند اما وقتی دید او رای نمیآورد، نامهای به آیتالله خمینی نوشت و از او خواست اجازه دهد فرزندش احمد نخستوزیر شود. آیتالله خمینی نپذیرفت. به احتمال زیاد آقای بنیصدر میخواست با این کار حزب جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دهد . اگر احمد خمینی کاندیدا میشد مجلس نمیتوانست به او رای ندهد. او فرزند آیتالله خمینی بود و همهکاره بیت پدرش و شاید مملکت بود. و البته دلیل اینکه احمد خمینی را معرفی کرده بود این بود که او در آن زمان با حزب جمهوری اسلامی میانه خوبی نداشت و بیشتر گرایش به بنیصدر داشت. بعد از آن قرار شد آقای میرسلیم را معرفی کند که عضو حزب جمهوری اسلامی بود اما جناح تندرو مجلس گفتند او لیبرال شده و به او رای نمیدهیم. در نهایت آقای بنیصدر پیشنهاد داد هیاتی مامور تعیین نخستوزیر شود. مجلس این را تصویب کرد. درنهایت این هیات محمدعلی رجایی را بعنوان نخستوزیر انتخاب کرد.»
پس از اعلام نخستوزیری محمدعلی رجایی، اختلافهای او و ابوالحسن بنیصدر، رییسجمهوری وقت شدت گرفت. اولین اختلاف بر سر انتخاب وزرای کابینه بود.
آزادی یکی از گروگانها
همزمان با شکلگیری مجلس شورای اسلامی و کابینه ایران، ۲۰ تیرماه ۱۳۵۹ ریچارد کویین، یکی از گروگانها بخاطر بیماری توسط ایران آزاد شد. بهاین ترتیب تعداد گروگانها به ۵۲ نفر رسید.
۵ مرداد ۱۳۵۹ محمدرضا شاه پهلوی بر اثر بیماری سرطان در ۶۱ سالگی در مصر درگذشت. دو روز بعد پیکر او در مسجد رفاعی قاهره دفن شد.
حمله عراق به ایران
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد. پیش از آغاز جنگ روابط دو کشور بهشدت تیره و تار شده بود. نشانههای تنش نظامی بین ایران و عراق بدنبال وقوع انقلاب سال ۵۷ آشکار شد. در ۱۳ فروردین ۱۳۵۸ عراق برای نخستین بار به حریم هوایی ایران تجاوز کرد. ۵ روز بعد نیروهای عراقی به یک پست مرزی ایران در قصر شیرین حمله کردند. در اردیبهشت همان سال عراق به شهر مهران حمله هوایی کرد. در نخستین پیشروی ارتش عراق به خاک ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، حدود سی هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال نیروهای عراقی درآمد.
منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در سازمان ملل:«آیتالله خمینی هم با آمریکا ضدیت داشت و هم با صدام حسین. نفرت و ضدیت او با صدام حسین شخصی بود که از دوران اقامت او در عراق مانده بود و از اول هم که قدرت را بدست گرفت، با کمکی که به شیعیان ضد صدام میکرد، این امید را داشت که انقلاب ایران را به عراق گسترش دهد.»
منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در سازمان ملل درباره اختلافهای آیتالله خمینی با صدام حسین، رییسجمهوری وقت عراق میگوید: «آیتالله خمینی هم با آمریکا ضدیت داشت و هم با صدام حسین. نفرت و ضدیت او با صدام حسین شخصی بود که از دوران اقامت او در عراق مانده بود و از اول هم که قدرت را بدست گرفت، با کمکی که به شیعیان ضد صدام میکرد، این امید را داشت که انقلاب ایران را به عراق گسترش دهد. صدام حسین بهدلیل مقبولیت انقلاب ایران در کشورهای عربی علاقهمند بود با ایران روابط عادی داشته باشد. او بارها از طریق سفارتخانه عراق در تهران و وزارتخارجه ایران خواسته بود به ایران سفر کند. عراق اولین کشوری بود که جمهوری اسلامی را بهرسمیت شناخت. اگرچه صدام مستبدی بود که از انقلاب ایران نگران بود اما این مساله باعث شده بود که او بخواهد با ایران همکاری کند. اما خمینی این مساله را رد میکرد و تبلیغات وسیع ضد عراق و صدام حسین از طریق رادیو و تلویزیون ایران پخش میشد.»
منصور فرهنگ در ادامه میافزاید:« گروگانگیری بدلیل تحریمهای اقتصادی و نظامی وضع ارتش ایران را بهکلی مختل کرده بود. ارتش از هم پاشیده بود و توانایی برای دستیابی به اسلحه وجود نداشت. ارتش ضعیف و تحریمهای اقتصادی و نظامی باعث شد صدام فکر کند ایران ضعیف است و حمله به ایران بهراحتی پیش میرود. »
با طولانی شدن گروگانگیری، فرسایشی شدن آن و مرگ شاه، بیشتر مقامهای ایرانی خواستار آزاد شدن گروگانها شدند. بویژه اینکه جنگ بین ایران و عراق هم اتفاق افتاده بود و این موضوع بر مشکلات داخلی ایران افزوده بود.
۲۱ شهریور ۱۳۵۹ آیتالله خمینی شرایط جدیدی برای آزادی گروگانها اعلام کرد. او گفت اگر آمریکا ۴ شرط او را بپذیرد، ایران گروگانها را آزاد میکند و تنها در صورتیکه این شروط برآورده نمیشد، گروگانها محاکمه میشدند.
برگرداندن ثروت شاه به ایران، ترک کلیه دعاوی آمریکا علیه ایران، قول عدم دخالت سیاسی و نظامی و آزاد کردن داراییهای ایران ۴ شرط آیتالله خمینی بودند. او حل مساله گروگانها را به مجلس سپرد.
مجلس شورای اسلامی در مهرماه ۱۳۵۹ کمیسیون ویژه ۷ نفرهای را تعیین کرد تا به وضعیت گروگانها رسیدگی کند. بر اساس رای اکثریت مجلس، نمایندگان از هرگونه مذاکره مستقیم با طرف آمریکایی منع شده بودند اما امکان مذاکره غیرمستقیم وجود داشت. تصمیم نهایی این کمسیون ویژه بعد از تصویب مجلس لازمالاجرا میشد.
کمیسیون ویژه مجلس اوایل آبانماه پیشنهاداتش را در جلسه علنی مجلس مطرح کرد. جنگ ایران و عراق و بمباران دزفول توسط عراقیها موجب شد بحث درباره طرح کمیسیون ویژه مجلس به تعویق بیفتد. اواسط آبانماه و ۴۸ ساعت پیش از انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا پیشنهاد کمیسیون ویژه پشت درهای بسته در مجلس مطرح شد. مجلس به اتفاق آرا به چهار شرط آیتالله خمینی رای داد.
(در بخش بعدی درباره مخالفان و موافقان آزادی گروگانها، میانجیگران و پیمان الجزایر میگوییم. برنامه چهارصد و چهل و چهار روز هر روز ساعت ده و نیمشب، ده و نیم صبح، دو و نیم بعدازظهر و پنج و نیم عصر بهوقت تهران از رادیو فردا پخش میشود.)