خبرگزاریهای ايران گزارش دادند که گروهی از بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی شامگاه دوشنبه وارد تهران شدند، تا در روز سه شنبه مذاکراتی يک روزه را با مقامهای سازمان انرژی اتمی ايران انجام دهند.
عليرغم پايان مهلت توافق هفت ماده ای ايران و آژانس در ۲۵ ارديبهشت، در روزهای گذشته مقام های ايرانی گفته بودند که آژانس همچنان درباره برخی از بندهای آن توافق سوالاتی دارد، که قرار است درباره آنها گفتگوکنند.
از موارد مطرح شده در توافق هفت مادهای ، بازديد از معدن ساغند و کارخانه تغلیظ اردکان و همچنين ارائه توضيحاتی درباره تاسيسات آب سنگين اراک بوده است.
برخی گزارشها در روزهای گذشته حاکی از آن بود، که موردی که آژانس از توضيح ايران راضی نشده، بخش مربوط به چاشنی های انفجاری است که ايران بايد اطلاعات و توضيحاتی را درباره آن به آژانس ارائه می داده است.
درباره اين بند از توافق ايران و آژانس، رادیو فردا گفتوگويی با بهروز بيات، کارشناس فيزيک هسته ای کرده است.
آقای بيات در اين گفتگو ابتدا درباره چاشنی های انفجاری و موارد استفاده آن می گويد:
اين چيزی که به عنوان چاشنیهای انفجاری از آنها صحبت میشود با حروف مخفف ای. بی. دبليو. يک تکنولوژی برای انجام انفجارهايی است که به لحاظ زمانی کاملا کنترل شده هستند.
مثلا انفجارهايی که در فاصله زمانی بسيار نزديک به هم صورت میگيرند و هم زمانی آنها در پارهای از موارد مهم است. يعنی همزمانی آنها بسيار اهميت داشته باشند، اين فاصله زمانی که از آن صحبت میکنيم، اختلاف در ابعاد ميکرو ثانيه است.
يک چنين تکنولوژیای هم میتواند برای انجام انفجارهستهای به کار برده شود و هم میتواند برای انفجارهای نظامی متعارف و هم میتواند برای موارد ساختمانی يا معدن و امثال آن به کار برده شود.
اين موضوع از موارد مورد اختلاف غرب با ايران است، چون غرب ترديد دارد که ممکن است ايران در پارچين اين تکنولوژی را برای مقاصدی که به ايران نسبت میدهند، يعنی مقاصد هستهای به کار برده باشد.
آيا زمان آن مشخص است؟ آژانس اعلام کرده که اين احتمالا آزمايش يا کار بر روی چاشنیهای انفجاری در چه زمانی انجام شده است؟
بيشتر گمان میکنند که اين آزمايشها يا اين انفجارهای آزمايشی، قبل از سال ۲۰۰۳ انجام شده باشند. اما به اين تاريخ اکتفا نمیکنند و آژانس میگويد شايد که بعد از اين تاريخ روی اين آزمايشها کار شده باشد.
در هر حال، موضوع حاد الان نيست.
آقای بيات! تحليلگرهايی که در هفتههای گذشته، درباره موضوع هستهای ايران يا گفتوگوهای بين ايران و آژانس و بين ايران و گروه پنج به علاوه يک، نوشتهاند. خيلی بر موضوع مرور اقدامات گذشته ايران تاکيد میکنند.
از جمله اين اقدامات، همين موضوع چاشنیهای انفجاری است، اما اين تحليلگران، به دو گروه تقسيم میشوند، يک گروه میگويند که بايد همه جزييات را پرسيد و برای تمام آنها جواب گرفت و گروه ديگر میگويند که شايد دستيابی به همه اطلاعات نبايد در نظر باشد و آژانس بايد درباره اين پرسشها، اولويت بندی کند. نظر شما در اين ارتباط چيست؟
من هم فکر میکنم که نظر دوم درست است، يعنی بايد اولويت بندی کنند. چون اتفاقاتی که افتاده است و الان ديگه صورت نمیگيرد به گذشته مربوط میشود و اهميت بزرگی ندارد.
البته بايد توجه کرد که آژانس يا گروه پنج به علاوه يک يا کشورهای غربی، علاقه دارند که دقيقا از چند و چونی برنامه هستهای ايران با خبر باشند، چه آنچه که الان میگذرد و چه آنچه که سالها پيش گذشته است.
دليل آنها هم اين است که هرگونه توافق نظر با ايران، يا هرگونه اجازهای که از طرف گروه پنج به علاوه يک، درباره موضوعاتی مانند غنی سازی يا ابعاد غنی سازی به ايران بدهند، بايد از طرف گروه پنج به علاوه يک قابل پذيرش باشد.
تمام اينها تاحدودی بستگی پيدا میکند به اينکه ايران، چه کار کرده است؟ آيا تاکنون کارهايی در جهت نظامی کردن برنامهاش انجام داده است؟ تجاربی در اين حوزه دارد که بعدها بتواند به سرعت از اين تجارب، در شرايط معينی استفاده کرده و به سمت نظامی شدن برنامه هسته ایاش پيش برود؟ در واقع يک احتياط بسيار بالايی است.
منتها من فکر میکنم که شدت و ضعف مطرح کردن چنين موضوعاتی بستگی دارد به اينکه حاکميت يا دولت جمهوری اسلامی، در سطح سياسی، تا چه حد، آمادگی توافق سياسی با غرب داشته باشد يا اينکه مثلا تا چه حد، آمادگی همکاری سازنده در منطقه خاورميانه داشته باشد.