هما ناطق، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران،روز جمعه، در ۸۱ سالگی در پاریس درگذشت.
هما ناطق در سال ۱۳۱۳ در ارومیهزاده شد و پس از تحصیلات دانشگاهی در فرانسه، به ایران بازگشت و از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۹ به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت.
از خانم ناطق پژوهشها و ترجمههایی درباره دوران قاجار به چاپ رسیده و مجموعه مقالاتی تاریخی با عنوان «از ماست که بر ماست» نیز به قلم او منتشر شده است.
ماشاءالله آجودانی، نویسنده و تاریخدان مقیم انگلستان با رادیو فردا در مورد خانم ناطق می گوید:
«خانم ناطق و فریدون آدمیت دو مورخ برجستهای بودند که در دوران حکومت پهلوی نقش مهمی در بازنگری انتقادی به تاریخ ایران به خصوص تاریخ دوره قاجار و مشروطه داشتند. این دو نفر سعی میکردند با دیدگاههای جدید و منابع تاریخنگاری جدید تاریخ ایران را به شیوه انتقادی بنویسند که مثلاً با روش سنتی تاریخنگاران ما متفاوت باشد و متفاوت هم بود.»
اگر بخواهیم به طور خاص به شیوه کار خانم ناطق اشاره کنیم شما به چه زمینههایی میتوانید بپردازید؟
اسناد مهمترین بخش کارشان بود، پیدا کردن اسناد. اما این شیوه تاریخنگاری مشکلات اساسی هم داشت و متاسفانه بخشی از بدفهمیهایی که در تاریخ معاصر ایجاد شد مستقیماً به همین کارنامه عمل فریدون آدمیت و خانم ناطق برمیگردد.
اگر دو دوره زندگی خانم ناطق را تقسیم کنیم، در دوره ای که در ایران بود بیشتر تحت تاثیر فریدون آدمیت بود و با اینکه کلاسهای دانشگاهش پررونقترین کلاسهای دانشگاه تهران بود، چون دکتر آدمیت آن زمان در دانشگاه تدریس نمیکرد، مستقیماً روی جریانهای دانشجویی و تازه تاریخنگاری در ایران نقش داشت.
اما دوره دوم کار خانم ناطق در خارج از ایران است. و این به اعتقاد من خیلی مهم است به جهت اینکه خانم ناطق بعد از انقلاب ایران به نقد همه جانبهای به گذشته فکری خودش پرداخت و این هم از شهامتهای اخلاقی او بود که صریح و روشن آمد گفت ما اشتباه کردیم.
خانم ناطق بعد از انقلاب ایران به نقد همه جانبهای به گذشته فکری خودش پرداخت و این هم از شهامتهای اخلاقی او بود که صریح و روشن آمد گفت ما اشتباه کردیم.ماشالله آجودانی
ولی کارهای خارج از کشورش به اعتقاد من اگر از کارهای ضعیفی مثل نامههای تبعید مربوط به میرزا آقاخان کرمانی که زیرنظرشان درآمد بگذریم کتاب کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران یکی از منابع متعبر برای شناختن کمکهای میسیونهای فرنگی در ایران در بخش آموزش و پرورش و پیشبرد فرهنگ در ایران است که این بخش ناشناخته تاریخ ما به همت خانم ناطق درهمین سالها در خارج از ایران تدوین شد. در واقع کارهای داخل ایرانشان کم و بیش تحت تاثیر فریدون آدمیت بود و با همان شیوههای تاریخنگاری.
همانطور که میدانید خانم ناطق سال ۱۳۴۸ به تهران برگشتند و در دانشکده تاریخ دانشگاه تهران تا سال ۱۳۵۹ به تدریس تاریخ اشتغال داشتند. ولی به دنبال انقلاب فرهنگی ایران را ترک کردند و در فرانسه در آموزشکده مطالعات ایرانشناسی دانشگاه سوربن به عنوان استاد تمام وقت مشغول کار شدند. اگر ممکن است در این زمینه توضیح بیشتری بدهید.
خانم ناطق به جریان روشنفکری و چپ ایران تعلق داشت به لحاظ نظری. مثلاً من خودم دیده بودم در تظاهرات مختلف در دوره انقلاب در جریانهای چپ شرکت داشت و گذشته خاصی هم که در کنفدراسیون داشت در حقیقت اینها جزو روشنفکران چپ ایران بودند و منتقد، منتقد حکومت پهلوی. با اینکه در دانشگاه تهران درس میداد ولی زمینه کارش و بررسیهایش این بود که منتقد حکومت پهلوی بود.
از دیدگاه چپ. حالا در نظر بگیرید که انقلاب اسلامی شود و یک دنیای وحشتباری از ارتجاع بر مملکت حاکم شود. این فضایی که مسلماً خانم ناطق نمیتوانست در آن فضا نفس بکشد. یعنی شما اگر با کارهای خانم ناطق آشنا باشید و خوانده باشید میبینید که این ذهنیت نمیتواند حکومت جمهوری اسلامی را بخواهد در آنجا کار کند. برای من طبیعیترین کار بود وقتی شنیدم خانم ناطق از ایران رفت. امر بسیار بسیار طبیعی و جاافتاده بود. هیچ جای شک و هیچ جای تعجب نبود.