آنطور که رسانهها در ایران نوشته اند ۴۳۹۰ نفر در ۱۱ استان مختلف ایران در آذرماه گذشته به سئوالات پرسشگرانی پاسخ دادند که از آنها پرسیدند چه حجابی را ترجیح میدهند.
به نظر میرسد پرسشگران ترجیح دادند این سئوال را بیشتر با مردان مطرح کنند. ۵۱ درصد از پاسخ دهندگان مرد هستند و ۴۹ درصد زن. کمترین سن ۱۸ و بیشترین آن ۸۰ سال بوده و ۶۰ درصد از پاسخ دهندگان دارای تحصیلات دیپلم و پایینتر از آن بودند.
در گفت و گو با حسین قاضیان جامعهشناس ساکن آمریکا از کم و کیف این نظرسنجی پریدهایم.
آقای قاضیان، آیا اساساً نظرسنجی با مختصاتی که منتشر شده، شاخصههای یک نظرسنجی علمی را دارد؟
در حقیقت اطلاعات کاملی در این تحقیق ارائه نشده است ولی با توجه به نوع نمونهگیری و اطلاعاتی که در این زمینه هست، مشخصات نمونهای که ارائه شده و همینطور موسسه انجام دهنده این نظرسنجی- که از موسسات نسبتاً معتبر است- به نظر میرسد که این نظرسنجی با تحقیقات علمی فاصله زیادی ندارد.
آقای قاضیان، در تمام سالهای بعد از انقلاب اسلامی پوشش زنان یکی از مسائل مورد مناقشه میان زنان و مسئولان جمهوری اسلامی بودهاست. آیا در همه این سالها نظرسنجیهای مشابه با این نظرسنجی در ایران انجام شده؟ آیا تفاوت یا شباهت معناداری بین آنها وجوددارد؟
این اولین بار است که من با نظرسنجی به این صورت، در این سطح، به صورت مستقیم درباره حجاب روبهرو میشوم. بقیه کارهایی که شده کارهایی خرد در سطوح خیلی اندک و نمونههای کوچک است. ولی این مورد، یک نمونه کشوری است. تعداد نمونه زیاد است و سئوالات مشخصی در ارتباط با نوع پوشش انجام شده است. بنابراین از این بابت شاید بشود گفت که نمونه کم نظیر است. ما در آیپُز کار دیگری در مورد حجاب اجباری و اختیاری در ایران کرده بودیم که در آن تاحدی شباهتهایی با این تحقیق میبینیم. در آنجا ۴۲ درصد مردم، یعنی بیشتر مردم، خواهان رعایت حجاب به صورت «اختیاری» بودند. در حالی که فقط ۳۸ درصد معتقد بودند که چون حجاب، یک اجبار دینی است باید آن را پذیرفت.
در آن نظرسنجی هم مشخص شد که وقتی میزان توسعه انسانی یک منطقه بالاتر است تمایل به اختیاری بودن حجاب بیشتر است و همینطورسطح سواد بالاتر هماهنگ است با تمایل بیشتر به اختیاری بودن حجاب.
علاوه بر این هرچقدر سن بالاتر میرود، تمایل بیشتری به رعایت حجاب اجباری پیدا میشود. درست مثل همین رابطهای که در این مظرسنجی دیده میشود.
آنطور که در گزارشهای منتشر شده درباره این نظرسنجی آمده، تصاویر گرافیکی به پرسششوندگان نشان داده شده که در آن زنان با ۹ پوشش مختلف از چادر و مقنعه و چادر و روسری گرفته تا مانتو کوتاه با ساپورت و مانتوی بیدگمه با ساپورت تصویر شدند. اما در مجموع تنها ۴۶ درصد از پرسششوندگان، به پوشش چادر تمایل نشان دادند. آقای قاضیان، یک سئوال تکراری را بپرسم: چرا ۳۷ سال بعد از انقلاب اسلامی و علیرغم همه تبلیغات و تهدیدات، جمهوری اسلامی نتوانسته چادر را به عنوان حجاب برتر به همه مردم بقبولاند؟
توجه داشته باشید که تحقیقات را به شیوههای متفاوت میشود خواند. خود کسانی که این تحقیق را منتشر کرده اند در جهاد دانشگاهی یعنی در ایسپا، به شیوه دیگری منتشر کردند. تاکید آنها بر کسانی است که تمایل به پوشش دارند در نتیجه آنها از رقم ۴۵ درصد برای کسانی که از پوشش چادر استفاده میکنند و از رقم ۴۶ درصد کسانی که تمایل به پوشش چادر دارند، استفاده کردند. در حالی که میشود این را معکوس هم خواند. یعنی میشود گفت درست است که ۴۶ درصد تمایل به پوشش چادر دارند ولی معنیاش این است که ۵۴ درصد هم تمایلی به استفاده از پوشش چادر ندارند.
ولی این که چرا تا به حال موفق نشده، به نظر من خیلی روشن است. گرایش به حجاب، اینطور نیست که با فرمان و امر و کتک زدن و گشت ارشاد قابل تعبیه باشد و بشود این ارزشها را به گونهای که افراد از آن تبعیت کنند، درونی کرد . بسیاری از افراد پوشش چادر را اختیار میکنند نه به خواست حکومت، بلکه به دلیل نوع زندگی، سنتی که در آن زندگی کردند وتوابعی که مجازات عدم رعایت آن سنت برایشان دارد.
همانطور که شما هم اشاره کردید یکی از شاخصههای مورد توجه تحصیلات است. بر اساس نتایج منتشر شده در این نظرسنجی ۴۳ درصد از افرادی کهتحصیلات دیپلم و پایینتر دارند، ۴۰ درصد مردان دارای تحصیلات آکادمیک و تنها ۲۸ درصد از زنان با تحصیلات آکادمیک به پوشش چادر تمایل نشان دادهاند. آیا شواهد اجتماعی هم این رابطه بین تحصیلات و انتخاب نوع پوشش را تایید میکند؟
نه تنها شواهد اجتماعی که همه ما ممکن است به شهود عینی دیده باشیم بلکه تحقیقات دیگر هم این موضوع را تایید میکند. در واقع سه عنصر هستند که معمولاً روی ارزشهای سنتی تاثیر میگذارند و آنها را تغییر میدهند. اگر گرایش به پوشش چادر را تمایل به این ارزش سنتی بدانیم آن سه عامل در اینجا نقش دارند. معمولاً با افزایش شهرنشینی و افزایش سطح سواد افراد، میزان تمایل به این ارزشهای سنتی از جمله در اینجا تمایل به پوشش چادر کاهش پیدا میکند و با افزایش سن این تمایل افزایش پیدا میکند. یعنی افراد جوانتر معمولاً کمتر تمایل به پوشش حجاب دارند و همینطور کسانی که در مناطق شهریتر زندگی میکنند یا کسانی که سطح سواد بالاتری دارند. این سه عامل در تحقیقات دیگر هم تا اندازه زیادی تایید شده.
البته ارتباط سطح سواد و نوع پوشش به محتوای آموزشی فرد در دانشگاه ارتباطی ندارد. مثلاً کسی که وارد دانشگاه میشود و شیمی میخواند، در علم شیمی چیزی در مورد حجاب گفته نمیشود که روی ارزشهایش اثر بگذارد. ولی وارد شدن در دانشگاه، جدا شدن از خانواده، بیرون آمدن از حلقه حفاظتی و کنترلی خانواده، باعث میشود که فضای آزادتر و مجال بیشتری برای انتخاب برای فرد به وجود بیاید و این مجال بیشتر ممکن است او را درباره ارزشهای گذشتهاش به تردید بیاندازد و همین باعث میشود که عملاً موجی در جامعه راه بیافتد با پیشرفت آموزش و همینطور گسترش شهرنشینی که نمیتواند موج دولتی تقاضای حجاب برتر در برابر آن مقاومت کند.
یکی از نکات قابل توجه در نظرسنجی منتشر شده این است که در مجموع ۴۹ درصد مردان و ۴۳ درصد زنان پوشش چادر را ترجیح میدهند. چرا مردان که خودشان با محدودیتهای پوشش بسیار کمتر از زنان در ایران مواجه هستند برای زنان چادر را ترجیح میدهند؟
بله به نظر من این نکته ظریفی است. نه تنها مردان بیشتر از زنان بلکه افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد به حجاب چادر نظردارند. اگر این ماجرا را بشکافیم، در واقع با مسئله بنیادیِ ناموس و تملک بدن زن در فرهنگ و جامعه پدرسالار روبرو میشویم. چون در فرهنگ و جامعه پدرسالار، هرچقدر هم ضعیف شده باشد، بدن زن بخشی از مایملک مرد است. این مرد میتواند برادر، پدرویا شوهر باشد. ولی در هر حال زن، بخشی از مایملک او است. به همین دلیل هم وقتی فرد متاهل میشود، دیگر تعلق را نسبت به خودش احساس می کند و مایل نیست که تملکش در معرض آسیب دیگران یا دسترس دیگران قرار بگیرد و تصور میکند حجاب چیزی است کهاز مایملک او حفاظت میکند. مثل حصاری که دور زمین خودتان میکشید تا آن را از تعرض در امان بدارید.
شما در زندگی روزمره هم میبینید که مردان جوان زیادی هستند که ممکن است با دختران متعددارتباط داشته باشند. ولی موقعی که پای ازدواج به میان میرسد دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده و دختر به اصطلاح نجیب هستند. یعنی آنجا که قرار است کسی به «تملک» ما درآید، لازم است حصاری برای محافظت از او بهوجود آید و در جامعه ایران، یکی از نمادهای این تملک، انتخاب حجاب چادر است.
آنطور که رسانهها نوشتهاند قرار است جزییات بیشتری درباره این تحقیق در آینده منتشر شود. باانتشار جزییات بیشتر ما بازهم به آن خواهیم پرداخت. سئوال من اما همچنان پابرجاست: نظر شما در مورد پوشش رایج در ایران چیست و به نظر شما زنان ایرانی بهتر است چه نوع پوششی را انتخاب کنند؟