طرح تشدید تحریمهای آمریکا علیه روسیه (در کنار ایران و کره شمالی)، علاوه بر ابعاد سیاسی و ژئوپولیتیک آن، از دیدگاه اقتصادی نیز می تواند پیآمد هایی بسیار مهم داشته باشد.
این طرح که در فرآیند قانونگذاری آمریکا مراحل اصلی را با موفقیتی چشمگیر پشت سر گذاشته و به احتمال فراوان در آینده نزدیک به قانون بدل خواهد شد، بر بازارهای عظیم گاز در قلمرو وسیعی مرکب از آمریکا، اروپا، روسیه و حتی آسیا و خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت.
آنچه به این رویداد اهمیتی فوق العاده می بخشد، نقشی است که ایالات متحده آمریکا، به عنوان یک صادر کننده نوظهور گاز، در آن ایفا میکند و خطری است، که از این ناحیه، منافع فدراسیون روسیه را به چالش میکشد.
امنیت اروپا و گاز روسیه
هدف رسمی طرح کنگره ایالات متحده در مورد روسیه عمدتا تنبیه روسیه به دلیل دخالتهای نسبت داده شده به آن در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا است، و نیز انضمام شبه جزیره کریمه و کمک هایی است که در اختیار جدایی طلبان اوکراین قرار میدهد.
واشینگتن قرار است مسکو را مجازات کند، ولی این مجازات طبعا به شمار زیادی از شرکتها و بانکهای اروپایی نیز که در بازار روسیه منافع دارند، ضربه میزند. اگر طرح تشدید تحریم کنگره به قانون بدل شود، شرکتها و بانکهای مورد نظر مشمول جریمه هایی خواهند شد که از سوی دستگاه قضایی آمریکا بر آنها تحمیل خواهد شد، و یا دیگر امکان شرکت در مناقصههای آمریکایی را نخواهند داشت.
یکی از مهمترین و حساسترین عرصه هایی که می تواند زیر ضربه تحریمهای تازه واشینگتن علیه مسکو قرار بگیرد، همکاری شرکتهای اروپایی با روسیه در عرصه گاز است.
یکی از مهمترین و حساسترین عرصه هایی که می تواند زیر ضربه تحریمهای تازه واشینگتن علیه مسکو قرار بگیرد، همکاری شرکتهای اروپایی با روسیه در عرصه گاز است.
مصرف سالانه گاز اروپا در حال حاضر به حدود ۴۵۰ میلیارد متر مکعب میرسد که یکسوم آن از سوی روسیه تامین میشود. به بیان دیگر امنیت اروپا در عرصه انرژی تا اندازه زیادی در گرو صنعت گاز روسیه است. نکته بسیار مهم آنکه این وابستگی رو به اوجگیری است، از جمله به این دلیل که قرار است یک طرح نه و نیم میلیارد دلاری در آینده نزدیک صادرات سالانه گاز روسیه به اروپا را ۵۵ میلیارد متر مکعب دیگر بالا ببرد.
سخن بر سر طرح عظیم گازی است به نام «نورت استریم دو» که گاز روسیه را با نصب شاه لوله در دریای بالتیک به المان منتقل خواهد کرد. این طرح به دست «گازپروم» روسی با همکاری شرکتهای بلند آوازه اروپایی اروپایی پیاده خواهد شد، از «انجی» فرانسوی گرفته تا «شل» انگلیسی - هلندی، «اوام وی» اتریشی و دو گروه المانی...
طرح کنگره آمریکا در مورد تحریم روسیه، اگر به قانون بدل شود، کل پروژه «نورت استریم دو» و شرکتهای اروپایی شریک در انجام آنرا به خطر می اندازد. این چشم انداز، در کنار مشکلات دیگری که تصویب نهایی طرح کنگره برای سایر بخشهای صنعتی و مالی و بازرگانی اتحادیه اروپا به وجود میاورد، محافل اقتصادی این اتحادیه و نیز نهادهای رهبری کننده آنرا به شدت نگران کرده است.
مصرف سالانه گاز اروپا در حال حاضر به حدود ۴۵۰ میلیارد متر مکعب میرسد که یکسوم آن از سوی روسیه تامین میشود. به بیان دیگر امنیت اروپا در عرصه انرژی تا اندازه زیادی در گرو صنعت گاز روسیه است
کمیسیون بروکسل، که قدرت مجریه اتحادیه اروپا به شمار میرود، مساله «معامله به مثل» احتمالی با آمریکا را به میان کشیده، از جمله با طرح امکان محدود کردن حق دستیابی شرکتهای آمریکایی به بانکهای اروپایی، و یا تدارک یک سلسله ابزارهای حقوقی که مانع از تحمیل مجازات از سوی دستگاه قضایی آمریکا علیه شرکتهای اروپایی بشوند. حتی از امکان شکایت اروپا به ارگان حل اختلاف های «سازمان جهانی تجارت» علیه آمریکا سخن به میان آمده است.
اگر این سناریو تحقق بپذیرد، اتحادیه اروپا احتمالا آمریکا را متهم خواهد کرد که قوانین مصوب دستگاه قانونگذاری خود را بر دیگر کشورها تحمیل میکند و با اعطای خصلت «برون سرزمینی» به دستگاه حقوقی اش، عملا جلوی مبادله آزاد را میگیرد.
با این حال «معامله به مثل» اتحادیه اروپا با آمریکا کار آسانی نیست. در واقع اگر طرح مصوب کنگره آمریکا در زمینه تشدید تحریم علیه روسیه به قانون بدل شود و پروژه «نورت استریم دو» را با خطر روبرو کند، اروپا از دامنه مانور زیادی در برابر آمریکا برخوردار نخواهد بود، به این دلیل ساده که هرگونه اقدام متقابل بروکسل (مقر کمیسیون اروپا) علیه واشینگتن باید بر اساس تصمیم مشترک تمامی بیست و هشت عضو اتحادیه اروپا به اجرا گذاشته بشود و این کار آسانی نخواهد بود.
با این حال «معامله به مثل» اتحادیه اروپا با آمریکا کار آسانی نیست. در واقع اگر طرح مصوب کنگره آمریکا در زمینه تشدید تحریم علیه روسیه به قانون بدل شود و پروژه «نورت استریم دو» را با خطر روبرو کند، اروپا از دامنه مانور زیادی در برابر آمریکا برخوردار نخواهد بود، به این دلیل ساده که هرگونه اقدام متقابل بروکسل (مقر کمیسیون اروپا) علیه واشینگتن باید بر اساس تصمیم مشترک تمامی بیست و هشت عضو اتحادیه اروپا به اجرا گذاشته بشود و این کار آسانی نخواهد بود.
با اطمینان می توان گفت که بعضی از اعضای این اتحادیه، به ویژه در اروپای شرقی و مرکزی، با این گونه اقدامها علیه آمریکا همراهی نخواهند کرد، به ویژه زمانی که موضوع تنبیه روسیه در میان باشد. لهستان، لتونی، لیتوآنی و استونی اصولا با پروژه «نورت استریم دو» مخالفند، زیرا آنرا عامل تشدید وابستگی اروپا به گاز روسیه میدانند. انگلستان نیز (که هنوز رسما از اتحادیه اروپا خارج نشده) با هر گونه اقدام تنبیهی این اتحادیه علیه آمریکا طبعا مخالفت خواهد کرد.
صنعت گاز آمریکا در جستجوی بازار
ولی آنچه در متن طرح کنگره آمریکا در زمینه تشدید تحریم روسیه بیشتر جلب توجه میکند، تاکید بر این نکته است که پروژه «نورت استریم دو» به امنیت اروپا در عرصه انرژی آسیب میرساند، حال آنکه آمریکا می تواند بخشی از انرژی مورد نیاز اروپاییها را تامین کند. با تکیه بر همین متن، کورت ولکر، نماینده ویژه آمریکا در امور اوکراین، «نورت استریم دو» را یک «پروژه بسیار سیاسی» توصیف میکند که به روسیه اجازه میدهد به هدفهای خود در اروپا و اوکراین دست یابد. برای خنثی کردن این پروژه روسی، واشینگتن آشکارا به اتحادیه اروپا پیشنهاد میکند منابع تامین انرژی خود را متنوع کند، از جمله از طریق خرید گاز از آمریکا.
در واقع واشینگتن در گفتگو با اروپا به این استدلال متوسل میشود : «چرا می خواهید وابستگی خود را به گاز روسیه تشدید کنید؟ با استفاده از اوجگیری آمریکا در عرصه گاز، این بهترین فرصتی است که شما برای متنوع کردن منابع تامین انرژی خود به دست آورده اید. با استفاده از این فرصت، شما اروپاییها هم نفوذ روسیه را کاهش میدهید و هم روابط اقتصادی تان را با آمریکا، که متحد شما است، تقویت میکنید.»
چگونه آمریکا در موقعیتی قرار گرفته که می تواند به رقیب روسها در بازار گاز اروپا بدل شود؟ این رویداد شگفت آور به برکت دستیابی آمریکا به تکنولوژی گاز «غیر متعارف» (شیل) به دست آمده است. با استفاده از این تکنولوژی، ایالات متحده چند سالی است به عنوان تولید کننده اول گاز در جهان روسیه را پشت سر گذاشته، تا جایی که نه تنها به نیازهای بازار داخلی بسیار عظیم خود پاسخ میدهد، بلکه در جستجوی بازارهای خارجی است. فرآیند افزایش تولید گاز آمریکا طی سالهای آتی شتاب خواهد گرفت و نیاز این کشور به فتح بازارهای خارجی با همان سرعت بیشتر و بیشتر خواهد شد.
بخشی از گاز تولیدی مازاد بر نیاز داخلی آمریکا از طریق شاه لوله به کشورهای همسایه (کانادا و مکزیک) صادر خواهد شد. ولی آمریکا به هدفهای مهم تری چشم دوخته که مهمترین و جذابترین آنها بازار گاز اتحادیه اروپا است. دستیابی به این بازار (و بازارهای دیگری به خصوص در آسیا) طبعا با شاه لوله امکان پذیر نیست. تنها راه ممکن، صدور «گاز طبیعی مایع شده» از طریق کشتی هایی است که برای این محصول ساخته شده اند. با این تکنیک، گاز در دمای منهای ۱۶۱ درجه به مایع تبدیل شده و حجم آن به یک ششصدم کاهش می یابد.
انرژی در قرن بیست و یکم تحولات بسیار مهمی را از سر خواهد گذراند. کنترل انرژیهای پاک هم از لحاظ تکنولوژیک و هم از لحاظ اقتصادی اوج این تحولات است، ولی تا دستیابی به این هدف، استفاده از انرژیهای فسیل اجتناب ناپذیر است.
در حال حاضر هفده کشور در باشگاه صادر کنندگان «گاز طبیعی مایع شده» عضویت دارند که در میان آنها قطر، مالزی، اندونزی و استرالیا در ردههای اول تا چهارم قرار میگیرند. ولی این سلسله مراتب به سرعت در حال تغییر است. به پیش بینی آژانس بین المللی انرژی ، حدود پنج سال دیگر استرالیا نخستین صادر کننده «گاز طبیعی مایع شده» خواهد بود و آمریکا و قطر همتراز هم در رده دوم جای خواهند گرفت. با پیشروی تکنولوژی استخراج «گاز غیر متعارف» ( شیل)، احتمال این که آمریکا به سرعت در راس صادر کنندگان «گاز طبیعی مایع شده» قرار بگیرد، بسیار زیاد است. همزمان، یک ناوگان عظیم آمریکایی ویژه حمل گاز مایع، این محصول را به اروپا و دیگر بازارها منتقل خواهند کرد.
انرژی در قرن بیست و یکم تحولات بسیار مهمی را از سر خواهد گذراند. کنترل انرژیهای پاک هم از لحاظ تکنولوژیک و هم از لحاظ اقتصادی اوج این تحولات است، ولی تا دستیابی به این هدف، استفاده از انرژیهای فسیل اجتناب ناپذیر است. در این میان گاز، در مقایسه با زغال و نفت، کم تر به محیط زیست آسیب میرساند و، به همین سبب، مصرف آن طی سالهای اینده به گونهای چشمگیر افزایش خواهد یافت. همزمان، رقابت صادر کنندگان گاز بر سر فتح بازارهای این محصول الزاما شدت خواهد گرفت.
رقابت میان آمریکا و روسیه در این بازار رو به گسترش، که می توان آنرا «جنگ گاز» نامید، به احتمال فراوان یکی از میدانهای آتی نبرد میان دو ابر قدرت دنیای دو قطبی سابق را به وجود خواهد آورد.
-------------------------------------------------------------------------------
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.