بنیانگذار سبک کونگفو توآ، نامزد ریاست جمهوری، سرگرد ارتش، رهبر نجات بخش خلق ایران، فرمانده کمیته، رییس بیمارستان، فرمانده تیپ نوهد، نویسنده،دکترای فلسفه، چوپان، دکترای فیزیک، دان ۷ کاراته و دان ۴ تکواندو، لیسانس روانشناسی، حضرت صاحبالامر، پروفسور فیزیولوژی و...
همه اینها مربوط به یک نفر است؛ کسی که این عناوین و القاب را یا کسب کرده یا طرفدارانش به او نسبت میدهند: ابراهیم میرزایی که اگر زنده باشد الان ۷۶ سال دارد.
کماندوی نیروی مخصوص در دهه چهل خورشیدی. هزار چهرهای خبرساز که چراغ اقبالش در دهه ۶۰ به سردی گرایید اما خاموش نشد.
در سالهای اخیر، نام میرزایی به عنوان رهبر یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی با نام سازمان «علم حق و عدالت» مطرح شده که دعوی ظهور ابراهیم میرزایی برای نجات بشریت را تبلیغ میکند.
او در دوران حکومت پهلوی، دهها دوره آموزشی را از آمریکا تا اسراییل، اروپا و شرق آسیا گذراند و یک سلاح کمری هم از شاه پاداش گرفت.
آقای میرزایی پیش از انقلاب در تهران معبد ساخت تا سبک رزمی ابداعیاش را آموزش دهد.
به گفته وی این ورزش ۷۳ هزار تکنیک دارد. آغاز شهرت چشمگیرش در کشور، سال ۱۳۵۳ بود و انتشار گزارشی در مجله پرتیراژ دنیای ورزش با تیتر «اینجا معبد کونگ فو ایران است».
نویسنده از این سبک رزمی به عنوان دنیایی جدید برای جوانانی یاد میکند که فرصت اعمال هرگونه حرکت قهرمانانه از آنان سلب شده.
آقای میرزایی پیش از انقلاب در تهران معبد ساخت تا سبک رزمی ابداعیاش را آموزش دهد. به گفته وی این ورزش ۷۳ هزار تکنیک دارد. آغاز شهرت چشمگیرش در کشور، سال ۱۳۵۳ بود و انتشار گزارشی در مجله پرتیراژ دنیای ورزش با تیتر «اینجا معبد کونگ فو ایران است».
میرزایی در متن گزارش به عنوان فردی معرفی شد که «در چندین کشور اروپایی تحصیل کرده و چندین مدرک عالیه گرفته، متواضع است و سخنان حکیمانه میگوید.»
پیش از انقلاب «دانشکده انشای تن و روان» را تاسیس کرد که در همان رژیم پیشین تعطیل شد. سایت فدراسیون کونگ فو جمهوری اسلامی هم تایید میکند: «سال ۱۳۵۶ شاهپور غلامرضا دانشکده انشای تن و روان و باشگاههایش را تعطیل کرد.»
فدراسیون کونگ فو مینویسد برخی فرماندهان فعلی سپاه پاسداران، همان شاگردان باشگاههای تعطیل شده هستند.
به نوشته برخی از رسانه های اول انقلاب، فردای پیروزی انقلاب اسلامی به اتفاق برخی شاگردانش ضمن تصرف پادگان باغشاه، مسلح شده و به سازمان مرکزی تاج حمله میکند.
علی جباری از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران در این باره به خبرآنلاین گفته: «میرزایی با دار و دستهاش ریختند باشگاه. جامهایی که در موزه داشتیم را بردند. با تفنگ روی دیوار نشسته و نمیگذاشتند کسی نزدیک شود.»
بازیکنان نزد شاه حسینی، رییس ورزش در دولت موقت، میروند و خواستار ملاقات با نخست وزیر میشوند. اما زور دولت به کمیتهها نمیرسد. حسین فکری معاون سازمان میگوید: «میرزایی دستور از کمیته دارد و ما نمیتوانیم روی حرف کمیته حرف بزنیم.»
بازیکنان میگویند: «ما قرارداد داریم و اینجا خانه ماست. اما میرزایی گفته همگی باید شهریه بدهیم تا کارت عضویت بگیریم، وگرنه از ورودمان به باشگاه جلوگیری خواهد کرد!»
روزنامه آیندگان ضمن تایید اعتراض بازیکنان مینویسد: «سرگرد میرزایی سالها از بروس لی زدگی نوجوانان سود برد. اینجا و آنجا دکه باز کرد و حالا با گردن کلفتی و تکیه به کمیته انقلاب، باشگاه تاج را محل تعلیم تیراندازی و پرورش چریک کرده.»
به نوشته آیندگان، سرانجام با تغییر نام باشگاه تاج به استقلال، میرزایی ناگزیر میشود آنجا را که اموالش غارت شده و خسارات فراوانی خورده است، تحویل دهد تا پس از مدتی کوتاه، برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند!
بیست و سوم دی ۵۷ روزنامه کیهان در صفحه اولش نوشت: «یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری امروز به اتهام همکاری با رژیم منحط پهلوی و ساواک زندانی خواهد شد.»
همین روزنامه فردا در صفحه اولش با انتشار عکس میرزایی، خبر از دستگیری او داد. در توضیح خبر به نقل از دادگاه انقلاب، مجروح شدن میرزایی در جریان دستگیری تایید شده.
شش روز بعد جمعی از هواداران میرزایی به نشانه اعتراض در محوطه روزنامه کیهان به اجرای حرکات رزمی پرداختند!
کیهان ضمن درج اظهاراتشان، بیانیه میرزایی را هم منتشر کرد: «آقای خویینی،[سید موسوی خوینی ها،سرپرست وقت صدا وسیما] ملت ایران به رئیس جمهور عروسکی و کاغذی و یا از پیش تعیین شده احتیاج ندارد. بگذارید همه حق زیستن و اندیشیدن داشته باشند.»
کیهان ضمن درج اظهاراتشان، بیانیه میرزایی را هم منتشر کرد: «آقای خویینی، ملت ایران به رئیس جمهور عروسکی و کاغذی و یا از پیش تعیین شده احتیاج ندارد. بگذارید همه حق زیستن و اندیشیدن داشته باشند.»
به نوشته سایت عصر نو،او تا پنج ماه بعد از اولین انتخابات در زندان بود و بدون بازجویی آزاد شد. پس از وقایع خرداد۶۰ ورزش کونگفو در ایران ممنوع شد اما او مخفیانه تعلیم میداد. سال ۶۳ مجدداً دستگیرش کردند و شش ماه زندانی بود. پس از آزادی به گرگان میرود و دو سال چوپانی میکند؛ زیرا چوپانی را از مشاغل انبیا دانسته و حضرت موسی را مثال میزد.
سال ۶۶ بیمارستان «انرژی و روانپزشکی درد و درمان بیماریهای نادرمان» در ملارد را تاسیس میکند که به سرعت تعطیلش میکنند.
سایت تابناک نوشته «میرزایی پس از آن از راه کوهستان به ترکیه رفته، مدتی در آلمان بوده و ظاهراً درگذشته.»
اما فیلمهای نسبتاً جدیدی در یوتیوب با صدای میرزایی منتشر شده. او با حوصلهای شگفتانگیز، در تمام برنامههای شبکههای لس آنجلسی روی خط آمده، ساعتها صحبت کرده و تمام این فیلمها را هم در یوتیوب گذاشته.
از برنامه ضیا آتابای گرفته تا شهرام همایون، علیرضا نوریزاده و حتی کامران اتابکی که پیش از انتخابات ۸۸ سوژه شبکههای اجتماعی بود. جالب اینکه اتابکی برخلاف رویهاش صدای میرزایی را قطع نکرده و دقایقی طولانی به او فرصت سخنرانی میدهد.
میرزایی تا همین اواخر و انتخابات ۱۳۹۲ ریاست جمهوری نیز سعی میکرد صدایش را به ایران برساند. با این ادعا که در دانشکده مریلند دو دکترا در فلسفه و فیزیک گرفته و در «فیزیولوژی انرژی انسان در ابعاد روان» هم پروفسور شده.
یکی از شبکههای خبرساز در آن روزها، کانال رنگارنگ بود که فردی به نام داور اجرای برنامههایش را به عهده داشت. مشخصه اصلی داور، بهکارگیری عبارات رکیک بود. میرزایی در این برنامه هم روی خط میآید و درباره «منجی خلق ایران، ابراهیم میرزایی» صحبت میکند.
صفحه فیسبوک، کانال تلگرام و اکانت یوتیوب منتسب به او همچنان فعالند اما بدون رونق. پیروانش در تلگرام کمتر از ۲۳۰ نفر هستند.
او اتهام ثروتاندوزی را رد کرده و در فایل صوتی ۹ ساعتهای که در یوتوب قرار دارد، میگوید: «شما یادتان است هیچ پولی نداشتم. [تإیید حضار]... حتی پول ماشین کاماروی من را هرمز ثابتی داد و ۴۳۰ هزار تومان به او بدهکارم. همان مهندس ثابتی که خیلی پاک است و بدنش هرگز روی یک زن باز نشده.»
رشته کونگ فو توآ که بنیانگذارش میرزایی است، مدارجی دارد که عبارت است از راهدان، راهبان، جهانبان و راهبر. البته عنوان راهبر فقط به خود میرزایی اختصاص یافته.
به نوشته برخی سایت ها، آخرین دعوی میرزایی، ظهور است و عنوان حضرت صاحبالامر. خودش یا پیروانش در کانال تلگرام «آوای امر» مدعی شدهاند شش تن از اعضایشان که نامشان هم آمده، فروردین ٩٣ با حمله مأموران وزارت اطلاعات در شهریار، پس از ضرب و شتم بازداشت شدهاند.