بعد از گذشته دو هفته از آغاز عمليات «آزادسازی تکريت» هنوز نتايج روشن درباره سرنوشت آن ارائه نشده است.
در حاليکه خبرگزاری های شيعه عراق و به دنبال آن مراکز خبری جمهوری اسلامی در ايران پيروزی های شبه نظاميان شيعه موسوم به «حشد شعبی» را جشن گرفته اند، اما بيانيه ارتش عراق خبر از متوقف شدن نبرد و انتظار برای رسيدن امدادهای جديد داده است.
در طول نزديک به دو هفته نبرد که از دوم ماه مارس شروع شد، شبه نظاميان شيعه و به خصوص «عصائب اهل حق» نقش محوری در اين عمليات داشته و نيروهای «خط شکن» بودند، اين در حالی است که ارتش عراق در نبردهای زمينی خطوط مقدم جبهه شرکت نداشت.هادی عامری مرد شماره يک ايران در عراق فرمانده «حشد شعبی»يا شبه نظاميان بسيجی را به عهده دارد.
اين فرد نزديک به ۲۵ سال از عمر خود را در ايران گذرانده و از اشخاص مورد وثوق قاسم سليمانی است.سابقه فرماندهی «سپاه بدر» را برای مدت طولانی در اختيار داشت و در دولت نوری مالکی وزير حمل و نقل بود.
با وجود اينکه حيدر عبادی نخست وزير عراق حمله به تکريت را در راستای مبارزه با تروريسم و آزادسازی بخشی از ملت عراق ناميده که در اسارت نيروهای داعش افتادند، اما هادی عامری اين عمليات را «انتقام سپايکر» لقب داده که نيروهای تحت امر وی بايد از «تکفيری ها» بگيرند.سپايکر يک پايگاه نيروی هوائی در نزديکی تکريت است که داعش در زمان تصرف آن ۱۷۰۰ سرباز عراقی که بيشتر آنها شيعه و از مناطق جنوب عراق بودند را اعدام کرد.
شبه نظاميان شيعه و در رأس آن «عصائب اهل حق» اهالی منطقه «آلبوعجيل» تکريت را متهم می کنند که در جنايت سپايکر دست داشتند.در روزهای اخير نام اين منطقه بر سر زبان بيشتر شبکه های تلويزيونی جهان عرب افتاد، زيرا برخی اخبار منتشر شده در سايت ها و شبکه های اجتماعی از جنايتی ديگر در منطقه آلبوعجيل حکايت کردند که عصائب اهل حق را متهم می کنند اين منطقه را بطور کامل با تمام ساکنين و مزارع آن سوزاندند.
احمد طيب مفتی الازهر به رويداد آلبوعجيل واکنش نشان داد و بيانيه ای شديد الحنی را در محکوميت آنچه تحت عنوان «جنايت» در استان صلاح الدين عراق ناميد، صادر کرد.حيدر عبادی در واکنش به اين بيانيه بطور ضمنی قبول کرد که جنايت هائی در تکريت اتفاق افتاده اما آنها را به نفوذی ها و گروه های «خودسر» نسبت داد.يکی از مراجع شيعه در نجف به نام بشير نجفی از مفتی الازهر خواست برای اطمينان، يک گروه تحقيق به منطقه اعزام کند،اما افراد نزديک به احمد طيب گفته اند که فرستادن گروه تحقيق به عراق در اين روزها يعنی ورود به بايگانی پرونده های «ماست مالی شده» است.
با تحول جنگ تکريت به يک روياروئی مذهبی در منطقه آن هم در عالی ترين سطح آن ميان رهبران دينی جهان اسلام، به نظر می رسد ايالات متحده امريکا تمايلی به ايستادن در کنار هيچ يک از گروه های درگير و متهم شدن به جانبداری از يکی از طرفين نزاع جاری را ندارد. آمريکا در حال حاضر هم از سوی شيعيان و هم از سوی جهان اهل سنت متهم شده است که از خصم آنها در اين نزاع جانبداری کرده است.
رسانه های شيعه در روزهای گذشته نيروهای ائتلاف را متهم کردند که در ۲۴ دسامبر گذشته نيروهای عراقی در منطقه «بيجی» را بمباران کرده و ۲۲ نفر از آنها را کشته است. از آن سو نيروهای سنی امريکا را متهم می کنند که همراه با شبه نظاميان شيعه به جنگ سنی ها آمده است.
ولی امريکا در اين نبرد تلاش کرده است داعش را بعنوان دشمن مشترک همه قلمداد کند و همکاری همه را در اين راستا خواسته است.اما زمانی که شبه نظاميان شيعه دست به اقداماتی مشابه آنچه که داعش انجام می دهد، می زنند،کوشش امريکا با دشواری مواجه می شود و اهداف آن در گرد و غبار ستيز مذهبی گم می شود.
امريکا تمايلی ندارد که جنگ آن عليه داعش در منطقه تبديل به روياروئی مذهبی ميان سنی ها و شيعيان گردد. اما هم تندروهای شيعی و هم افراط گرايان سنی جنگ مذهبی را دامن می زنند و از آن بعنوان «مکانيسم ضد امريکائی» استفاده می کنند.
عصائب سنی
برای روياروئی با تبليغاتی که بر عليه شبه نظاميان شيعه صورت می گيرد، هم قاسم سليمانی و هم هادی عامری در ماه های گذشته تلاش کردند تشکلی از نيروهای عشايری اهل سنت مشابه آنچه تحت عنوان «عصائب اهل حق» شيعی معروف شده، بوجود بياورند.
بخشی از عشيره آل جبور که در بيشتر مناطق سنی عراق سکنی دارد با اين طرح همکاری کردند و گروهی متشکل از ۲۵۰ نفر به رهبری فردی به نام «خالد جباره» در منطقه «عَلم» تکريت را بعنوان «عصائب عَلم» بوجود آوردند.جنگجويان عشيره آل جبور در ميان نيروهای دولتی و داعش تقسيم شده اند و بخشی از نيروهای دولتی اين عشيره همپيمان قاسم سليمانی و هادی عامری شدند.منطقه عَلم در شمال تکريت واقع است و همراهی آن با نيروهای تحت فرماندهی هادی عامری نقش مهمی در پيشروی اين نيروها به سوی تکريت و محاصره آن داشته است.
اين نيروها نخستين نيروهای سنی هستند که به صفوف عصائب اهل حق پيوستند.اختلافات آنها با داعش و عدم همکاری آنان با «دولت اسلامی» به اعدام تعداد زيادی از جوانان منطقه به دست داعش منجر شد.از اينرو اکنون اين عشائر برای انتقام گرفتن قيام کرده اند و از آن سو رهبران داعش ريختن خون آنها را مانند شبه نظاميان شيعه مباح کرده اند.
اما در ميان اين و آن ، عَلم تنها مکانی است که نشانی از فرقه گرائی مذهبی در آن ديده نمی شود و شبه نظاميان شيعه و سنی در کنار يکديگر بر عليه داعش می جنگند.اين موضوع اميدواری های زيادی برانگيخته که چنين همکاری مشترک به مناطق ديگر کشيده شود.به ويژه که منطقه عَلم در مقايسه با ساير مناطق ديگر تکريت، کمتر آثار تخريبی جنگ در آن ديده می شود.
چالش های جنگ تکريت
منطقه تکريت اگرچه به راحتی به دست داعش سقوط کرد اما برای بازپس گيری آن چالش های بزرگی در برابر دولت عراق و متحدين آن قرار دارد:
۱-مشکل حفاظت از مناطق آزاد شده: اکنون پرسش اساسی اين است که بعد از آزادسازی تکريت چه نيروئی حفاظت آن را به عهده خواهد گرفت؟در گذشته ارتش عراق با تمام تجهيزات و آموزش هائی که ديده بود ثابت کرد که توان پايداری در برابر تروريست های داعش را ندارد و براساس اين تجربه، رهبری فعلی دولت عراق مايل نيست اين وظيفه را در اختيار آن بگذارد.
در طول حمله به تکريت هم شاهد بوديم که نيروی ارتش نقش مکمل و حمايتی به عهده گرفته بود و در رأس حملات قرار نداشت.اما واگذاری مناطق آزاد شده به دست شبه نظاميان شيعه مانند عصائب اهل حق، يک ستيز دائمی را در منطقه دامن خواهد زد و احتمال جنگ شيعی-سنی را افزايش خواهد داد.از اينرو يافتن شريک بومی در منطقه برای اداره شهرها و مناطق آزاد شده بسيار حائز اهميت شده است.اما اين شريک با دو مشکل اساسی مواجه است.
نخست برخی از گروه های تندرو شيعه که هيچ شريک سنی در اين مناطق را برنمی تابند و همه سنی ها را تروريست و همکار داعش يا حزب بعث می دانند و دوم رهبران برخی از احزاب سنی که هنوز به دولت شيعه عراق اعتمادی ندارند و مايلند به جای دولت حيدر عبادی با امريکا و کشورهائی اروپائی برای اداره مناطق خود به تفاهم برسند.رهيافت آينده در ميان اين ديدگاه های متناقض هنوز روشن نيست و به همين دليل نمی توان براحتی درباره آينده اين مناطق سخن گفت.
۲-ائتلاف های منطقه ای: از هم اکنون جنگ تکريت به پيدايش ائتلاف های منطقه ای برای متوقف کردن پيشروی جمهوری اسلامی در کشورهای عربی منتهی شده است.ايران به طور آشکارا درگيری نيروهای خود را در جنگ تکريت علنی کرده است و قاسم سليمانی ديگر حضور خود را در عراق مخفی نمی کند.
نيروهائی که در حال حاضر در نوک حمله به تکريت قرار دارند چه حشد شعبی و چه نيروهائی امنيتی به ايران نزديک هستند و از اينرو اين فرضيه را تقويت کرده که همه آنها توسط قاسم سليمانی رهبری می شوند.
در هفته های گذشته ملک سلمان پادشاه عربستان در فاصله کمی با رهبران هشت کشور منطقه ای ديدار داشت و بعد از مباحثات طولانی سخن از يک «بلوک بندی سنی» در برابر توسعه طلبی های جمهوری اسلامی به ميان رفت.کشوری خارج از دائره عربی مانند پاکستان آمادگی خود را برای ورود به اين ائتلاف جديد اعلام کرد و ترکيه حاضر شده است در نبرد آزادسازی موصل در آينده ای نه چندان دور شرکت کند.
ورود ايران به جنگ تکريت حتی می تواند اقدامات بعدی کشورهای منطقه ای را تسريع کند و رهبران ايران سخت در اشتباه خواهند بود اگر محاسبات خود در ورود به عراق را همانند دخالت در کشور فقيری مثل يمن برآورد کنند.
کافی است فردی با روحيه توسعه طلبی خامنه ای پيدا شود تا جنگی ديگر مانند سال ۱۹۸۰ در منطقه شعله ور شود.
.................................................................................................
نظر نویسنده الزاما بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.