با بروز تحولات داغ سياسی- نظامی در حدود مرزهای سوريه و حمله مجدد نيروهای حکومت اسلامی (داعش) به کوبانی و قتل عده زيادی از مردم عادی و حتی کودکان بيگناه، خبرهای چند روز اخير خبرگزاريهای رسمی در سطح جهان بوده است.
متعاقب همين اخبار توفق دوباره نيروهای مسلح کرد سوری موسوم به YPG بر شهر کوبانی و دور ساختن نيروهای تروريستی، منجر به ايجاد کنشهای آنی آنکارا شده است.
رئيس ستاد کل نيروهای مسلح ترکيه بر اساس دريافت اطلاعات از تحرکات نيروهای حکومت اسلامی (داعش) در سوريه و همچنين حرکات آنان در نزديکی مرزهای خود آماده است با ايجاد کريدور امنيتی در طول مرزهای خود با سوريه دست به اقدام نظامی بزند و پس از حمله به سوريه اراضی اين کشور را به عمق ۳۳ کيلومتر و به طول ۱۱۰ کيلومتر تحت کنترل داشته باشد. بر همين راستا جلساتی پيوسته از روز يکشنبه ۲۸ ژوئن در آنکارا با حضور رؤسای عاليرتبه لشکری و کشوری در حال تحقق است.
احمد داوود اوغلو، نخست وزير ترکيه در جلسه روز يکشنبه به رئيس ستاد نيروهای مسلح ترکيه دستور کتبی داده است که با در نظر گرفتن تمامی جوانب احتياط و محاسبات لازم، پلان حمله به خاک سوريه را در نظر داشته باشد. ناگفته پيداست که ترکيه به هيچ وجه تمايلی به تشکيل خط ممتد نوار شمالی سوريه با حضور کردها ندارد و تمامی توجه خود را بعد از فتح تل ابيض از سوی نيروهای کرد سوری به اين منطقه معطوف کرده و در حمله احتمالی نظامی خود نيز بيشتر به منطقه جرابلس که بين مناطق کوبانی و عفرين قرار دارد، توجه می کند.
زيرا چنانچه اين منطقه به طور کلی به دست نيروهای کرد سوری بيفتد، مسير طولانی کريدور کردها محقق شده و اين حقيقت آنکارا را آزار می دهد. به طوری که رجب طيب اردوغان اخيراً به صراحت اعلام داشته بود که :
ما تحمل تشکيل دولتی جديد در مرزهای جنوبی خود را نداشته و اجازه به چنين خواسته ای را نخواهيم داد. اين کار به هر هزينه ای تمام شود، مهم نبوده و به مجادله خود در اين راه ادامه خواهيم داد.اردوغان
همچنين اگر همين منطقه به دست نيروهای حکومت اسلامی (داعش) بيفتد، باز خيل عظيمی از پناهجويان سوری از مناطق حلب و ادلب راهی مرزهای ترکيه شده و اين حادثه نيز به نوبه خود تهديدی برای ترکيه محسوب می شود. در واقع ترکيه اکنون در شمال سوريه دو نگرانی را احساس کرده و بر روی هر دو احتمال تمهيدات امنيتی و نظامی خود را اعمال می نمايد.
آنچه که در گير و دار حمله نظامی ذهن مسئولين صدر نشين آنکارا را مشغول داشته است اينکه، تحليل و تفاسير انجام گرفته از سوی رسانه ها شايد منجر به تأثيرات منفی پروپاگاندايی بر عليه دولت ترکيه و اقدامات نظامی آن بشود و از طرفی نيروهای نظامی ترکيه نيز در اين کار دست به اعتراضات و يا امتناع از اقدام بزنند. مخصوصاً در شرايطی که هنوز دولت قانونی جديد بعد از انتخابات شکل نگرفته است.
از سوی ديگر واکنشهای بين المللی و بلاخص منطقه ای منجر به بحرانهای جديد ديپلماتيک بين آنکارا و ساير کشورهای درگير در اين قضيه شود. از اين رو نجدت اوزل، رئيس ستاد نيروهای مسلح ترکيه که تنها يک ماه به بازنشستگی خود فاصله دارد، موضوع حمله نظامی را همراه با زمينه سازيهای سياسی- اجتماعی و همچنين هماهنگيهای بين المللی مخصوضاً رايزنی آنکارا با کشورهای ايران، روسيه و آمريکا و حتی در صورت نياز و امکان با دولت دمشق مناسب می داند.
آنچه که در اين ماجرا بايد به آن توجه داشت اينکه، دولت ترکيه به هر بهايی مايل است با اقدام نظامی خود مايل است نواری امنيتی را تحت کنترل خود داشته باشد. چرا که در صورت حفظ اين نوار امنيتی خواهد توانست ضمن حاکميت بر منطقه استراتژيک جرابلس که برای ترکيه حائز اهميت می باشد از طرفی مانع حاکميت و تسلط نيروهای کرد سوری و يا داعش شود. مهمتر از اين ترکيه قادر خواهد بود مسير حمايتی خود به نيروهای نظامی سوريه آزاد و النصره را هموارتر ساخته و پيوسته پشتيبانی نمايد.
باز با حمله به سوريه و جلوگيری از آمد و شد نيروهای داعش، به نوعی پاسخگوی ادعاهای مسئولين حزب دمکراتيک خلقها خواهد بود. به طوری که در چند روز اخير ابراهيم آيهان از حزب دمکراتيک خلقها ادعا کرده بود که: "نيروهای داعش از سمت ترکيه نفوذ کرده و از سه منطقه توانسته بودند کوبانی را تحت حملات خود در آورند. اگر ترکيه به راستی با داعش هماهنگ نيست، چگونه نيروهای این گروه از سمت مرزهای ترکيه توانسته اند به کوبانی حمله کنند؟"
شايان ذکر است که تحليل گران سياسی ترکيه بر اين عقيده اند که دولت و ستاد نيروهای مسلح ترکيه از شکل گيری کريدوری در شمال سوريه و منتهی به دريای مديترانه احساس ناامنی می نمايند. زيرا آنکارا به اين امر واقف است که پ کاکا و نيروهای کرد سوريه دارای همين هدف استراتژيک هستند. همچنين مقامات ترکيه در اين راستا بارها از سياست دو پهلويی آمريکا گلايه کرده و اعتقاد دارند که نيروهای آمريکايی ضمن اجرای عمليات نظامی بر عليه داعش از طريق حملات هوايی زمينه را برای عمليات زمينی برای کردهای سوری فراهم آورده و کردها توانسته اند با تسلط بر مناطق کرد نشين به هدف غايی خود برسند.
با اين تفاسير به نظر ميرسد که مقامات ترکيه بر اين باورند که حملات صرف هوايی از سوی آمريکا و سپردن عمليات زمينی به کردها عمدی بوده و آمريکا می خواهد توان نظامی- سياسی خود را مانند شمال عراق در سوريه به ثبوت برساند و نسبت به تشکيل دولتی در شمال سوريه اقدام نمايد. اگر چنين امری تحقق يابد، يقيناً ترکيه از اين متأثر خواهد شد.
از طرفی ترکيه از سال ۲۰۰۳ که عراق تحت اشغال نيروهای آمريکايی قرار گرفت و بعد از چندی منطقه خودمختار کردستان عراق شکل يافت؛ آنکارا از تحقق کريدور شمالی از عراق تا دريای مديترانه احساس خطرکرد.
بعد از بروز بهار عربی و آغاز تنش های سياسی داخلی در سوريه، دولت آنکارا بر اين باور بود که با حمايت مالی کشورهای عربستان و قطر و حمايت نظامی و اطلاعاتی خود خواهد توانست حکومت بشار اسد را به سرعت خاتمه دهد. بدين وسيله ابتکار عمل در سوريه و نيل به اهداف خود ميسر خواهد شد. اما با روند تحولات ناخواسته موجود از ديدگاه ترکيه، اين امر نه تنها برايش فرصتی نشده است که خطری جدی برای به خطر افتادن تماميت ارضی ترکيه نيز محسوب می گردد.
-------------------------------------------------------------------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نوینسدگان آنهاست.
دکتر قدير گلکاريان، کارشناس روابط بين الملل و خاورميانه و عضو هيئت علمی دانشگاه آمريکايی گيرنه - قبرس