در کمتر از چهار ماه از بازگشایی رسمی سفارتخانههای ایران و بریتانیا در پایتختهای دو کشور در شهریور سال جاری، علایم بازتولید تنش در روابط تهران- لندن دوباره نمایان شده است.
علامت این بازتولید تنش را می توان در دوبار احضار نماینده بریتانیا در تهران به وزارتخارجه ایران و یک بار احضار سفیر ایران در لندن به وزارتخارجه بریتانیا یافت همچنان که این تنش را به وضوح می توان در بیانات اخیر آیت الله خامنهای یافت که طی سخنان تندی در اشاره به مواضع اخیر نخست وزیر بریتانیا گفت: «در روزهای اخیر انگلیسیها در نهایت بیشرمی، ایران مظلوم و عزیز را تهدید منطقه نامیدهاند اما همه میدانند که برخلاف این اتهامات، این انگلیسیها هستند که همیشه منشأ و منبع تهدید و فساد و خطر و نکبت بودهاند.»
این مواضع رهبر جمهوری اسلامی ده روز پس آن اعلام میشود که ترزا می نخست وزیر بریتانیا طی سخنانی تند در نشست مشترک با سران شواری همکاری خلیج فارس در منامه در ۱۷ آذر گفت که: «می خواهم به شما اطمینان بدهم که من از خطری که ایران متوجه خاورمیانه و منطقه می کند کاملا آگاهم. بریتانیا کاملا به همکاری استراتژیک با کشورهای خلیج [فارس] برای برخورد با تهدید ایران متعهد است... ما باید باهمکاری شما اقدامات تهاجمی ایران در عراق، یمن و سوریه و کشورهای خلیج فارس را دفع کنیم.» او تا آنجا پیش رفت که در مصاحبهای پیش از سفرش به منامه گفت:«امنیت کشورهای خلیج [فارس] امنیت ماست.»
نخست وزیر بریتانیا همچنین در اشاراتی روشن به جمهوری اسلامی تصریح کرد که همکاری بریتانیا با شورای همکاری خلیج فارس در حد واگذاری کمک نظامی نخواهد بود و باید به همکاری برای جلوگیری از افراطی گری و تروریسم نیز منتهی شود.
نماینده بریتانیا در تهران یک بار در پی این اظهارات در ۲۰ آذر و یک بار در تاریخ ۲۷ آذر به وزارت خارجه ایران فرا خوانده شد. مورد اخیر در پی آن بود که بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا سفیر ایران را در ۲۵ آذر برای اعلام مخالفت لندن با اوضاع نگران کننده حلب احضار کرده بود.
به این ترتیب مشاهده می شود که طی ده روز از اعلام مواضع نخست وزیر بریتانیا در ۱۷ آذر واکنشها ولفاظیهای تند چه در سطح وزارتخانههای دو کشور و چه در سطح مقامات ارشد دو کشور علیه یکدیگر بالا گرفته است.
اگر دقت شود لفاظیهای تهران و لندن علیه یکدیگر از آنجا ناشی می شود که دو کشوردر دوسوی تحولات خاورمیانه قرار گرفته اند و نقطه اشتراکی در این تحولات با یکدیگر ندارند. لندن تهران را به اخلال در یمن و عراق و سوریه متهم می کند و تهران (بنا به گفته آیت الله خامنه ای) به پیشینه دو سده "فساد و خطر و نکبت" بریتانیا در منطقه اشاره دارد. از جمله در پی حوادث ۸۸ آیت الله خامنهای انگلیس را «خبیثترین» دشمن ایران توصیف کرده بود که جای «شیطان بزرگ» را گرفته است.
بازتولید تنش در روابط ایران و بریتانیا
واکنش تند آیت الله خامنهای به اظهارات گزنده ترزا می یادآور رویدادی است که در کوران رویارویی ایران و غرب در پرونده هستهای در سال ۹۰، لندن تحریم بانک مرکزی ایران را به اتحادیه اروپا پیشنهاد داد. در پی این اقدام، مجلس شورای اسلامی در جلسه مورخ ۶ آذر ۹۰ طرحی را از تصویب گذراند که به موجب آن دولت محمود احمدی نژاد، موظف گردید رابطه با لندن را از سطح سفیر به کاردار کاهش دهد.
چنین طرحی در حالی از تصویب گذشت که فضای مجلس به شدت علیه لندن پر تنش شده بود. چنین شد که تنها دو روز بعد یعنی در ۸ آذر۹۰ ساختمان سفارت بریتانیا در تهران مورد یورش قرار گرفت و در نتیجه قطع رابطه تهران- لندن کلید خورد تا آنکه پس از پنج سال دوباره در شهریور امسال روابط دیپلماتیک کامل تهران- لندن در دولت حسن روحانی از سر گرفته شد.
اینک در کمتر از چهار ماه از بازگشایی سفارتهای دو کشور و برقرای مناسبات دیپلماتیک، تنش لفظی میان تهران و لندن دوباره بالا گرفته در حالی که این بار موضوع تنش، مساله پرونده هستهای ایران نیست. آنچه این بار لندن را بر آن داشته تا زبان به انتقاد از تهران بگشاید همان است که ترزا می را به سوی شورای همکاری خلیج فارس سوق داده و در نشست مشترک با سران این شورا از همکاری مشترک لندن و شورای همکاری برای مقابله "با اقدامات تهاجمی ایران" در منطقه سخن گفته است.
به این ترتیب، به نظر می رسد که پرندهای جدید در تاریخ مناسبات پر تنش تهران- لندن پس از انقلاب اسلامی دوباره کلید خورده در حالی که این تنش ناشی از مساله پرونده هستهای نیست. موضوع این تنش مقابله لندن و متحدانش با آن چیزی است که آن را اراده تهران برای اعمال "هژمونی منطقه ای" می داند.
واکنش تند رهبر جمهوری اسلامی دقیقا مبتنی بر همین درک است که انعقاد برجام "آغاز بازی" بود نه پایان بازی. ازاین رو، گمان قوی دارد که لندن و متحدانش پس از آسودگی خاطر از پرونده هستهای ایران، به دنبال گشودن پروندههای جدید برای اعمال فشار بر تهران هستند. او پیشتر گفته بود که: «این خطا است اگر خیال کنیم که دعواى آمریکا با ما سرِ قضیه هستهاى است؛ نه، قضیه هستهاى بهانه است… اگر یک روزى هم مسئله هستهاى حل شد – فرض کنید جمهورى اسلامى عقبنشینى کرد؛ همانکه آنها میخواهند – خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه دیگر را به تدریج پیش میکشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیماى بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستى بدید؟ چرا رژیم صهیونیستى را به رسمیّت نمىشناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه… حمایت میکنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟»
با این توصیف، باید منظر ماند و دید که به دنبال این تنش دوباره در روابط تهران و لندن آیا شدت تنشها به سویی خواهد رفت که لندن (پس از روی کار آمدن ترامپ) به دنبال اعمال تحریمهای جدید علیه تهران برود؟ و آیا کاهش رابطه یا قطع رابطه دوباره میان تهران- لندن رقم خواهد خورد؟ یا دو کشور به سوی نوعی کنترل بحران و نه افزایش آن گام بر خواهند داشت؟
--------------------------------------------------------------
یادداشتها، آرا و دیدگاههای نویسندگان خود را بیان میکنند. آرا و دیدگاه نویسندگان، لزوما بازتاب نظری از سوی رادیو فردا نیست.