لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۵۳

جلالی زاده: مردم یک سرباز را مسئول خشونت‌ها نمی‌دانند


ادامه اعتراض‌ها، ادامه راه‌پیمایی‌ها و بازگشت خشونت، سرکوبی و کشتار معترضان به خیابان‌های ایران؛ روز عاشورا در شهرهای ایران نه تنها آرام سپری نشد بلکه چهره عریان خشونت در آن بیش از هفته‌های اخیر نمایان شد. اعتراض‌های ایران که در مناسبت‌های مختلف ادامه می‌یابد و با مناسبت‌های مختلف حتی شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد، آیا این بار هم وارد مرحله تازه‌ای شده است؟

آیا رخدادهای روز عاشورا، روند مخالفت‌ها و رفتار معترضان و نیروهای امنیتی را تغییر خواهد داد؟

در خیابان‌ها شهرهای ایران چه گذشت و از این پس چه احتمالاتی فرا روی جنبش اعتراضی در ایران است؟

این پرسش‌ها و بیشتر از آن را با تحلیلگران و فعالان مدنی و سیاسی مختلف مطرح کرده‌ایم. پرسش‌ها و پاسخ‌ها را در اختیار کاربران رادیو فردا قرار می‌دهیم، ضمن آنکه از شما هم دعوت می‌کنیم تا با نوشتن نظرات خود بر هر مصاحبه و گزارشی در این بحث شرکت کنید.



رادیو فردا: همان‌طورکه در جریان هستید در روز عاشورا تعدادی از معترضان به دولت دهم در خیابان‌ها حاضر شدند و درگیری‌هایی بین این افراد و نیروهای دولتی رخ داد. شما به عنوان یک نماینده سابق مجلس این درگیری‌ها و کشمکش‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید.

جلال جلالی زاده، نماینده مجلس ششم ایران: من اگر در این کشور کاره‌ای بودم و مسئولیتی داشتم به هیچ وجه نمی‌گذاشتم که مسائل تظاهرات و راه پیمایی‌ها به اینجا منتهی شود که به ضرر ملت و خانواده‌های ایرانی تمام شود و وجهه بدی از ایران و از این نظام در جهان ترسیم شود.

معمولا در میان اهل تشیع سال‌ها است که روز عاشورا به عنوان یک روز مقدس و نماد مبارزه با ظلم و ستم و راه پیمایی و سینه زنی و شعارهایی است که داده می‌شود. امسال خود دولت و حاکمیت متاسفانه با کارهای ناشیانه‌ای که انجام دادند موجب شدند که مردم تحریک شوند. به نظر من این راه پیمایی که صورت می‌گیرد، با توجه به اینکه مردم دنبال خشونت نیستند و دنبال تشدید فضا نیستند، به نظر من می‌توانست هیچ اتفاقی نیافتد. شما نگاه کنید در ترکیه چندین سال است کردها در همه شهرهای ترکیه تظاهرات می‌کنند و هر روز می‌ریزند خیابان‌ها راه پیمایی می‌کنند، هیچ مسئله ای هم اتفاق نمی‌افتد.

به نظر من باید دامنه مدارا و تساهل و تسامح را در جامعه خودمان در وضعیت امروزی چنان گسترش دهیم که این فضا، فضای خشن و تند و حادی نشود که خدای نخواسته روز به روز شاهد فاصله و شکاف بیشتر در بین حاکمیت و ملت شویم. به نظر من همچنان‌که بارها گفته شده و رهبران جنبش سبز و رهبران اصلاحات در ایران به دنبال فضای خشونت نیستند، باید در مقابل، دولت و مسئولان عکس العمل مثبت و خوبی را در برابر مردم نشان دهند.

چگونه می‌شود کسانی را که در گزارش‌ها آمده دست به خشونت دولتی علیه معترضان زده اند، مجاب کرد که دست از خشونت ورزی بردارند؟ به نظر شما چه راهکاری را می‌شود پیش برد؟

همیشه در همه جا و همه مسائل مختلف مسئولان رده بالا در کشورها هستند. مردم یک سرباز یا یا بسیجی و نیروی انتظامی را مسئول نمی‌دانند. کسانی که مسئولیت دارند و کسانی که کارگذار هستند و کسانی که سیاست مدارند، باید اقدام کنند و به دنبال حل مسائل باشند.

خیلی از بزرگان نظام و خیلی از معتمدین پیشنهاد کردند که شورای حکمیت ایجاد شود و خواسته‌ها و مسائل طرفین مطرح شود، گفته شود که وضع به مقابله طرفین کشیده نشود. مطمئنا در هیچ جامعه‌ای تنش و چالش آثار و پی‌آمدهای مثبت ندارد. به نظر من با مذاکرات و گفت‌وگو و نشست‌ها و گوش دادن به رهبران اصلاحات و جنبش سبز، می‌شود مسائل را مطرح کرد. با رادیکال شدن فضا نمی‌توانیم مسائل جامعه را حل کنیم.

برخی عنوان می‌کنند که این خشونت‌ها فضا را به طرف رادیکالیزه شدن می‌برد. بنابراین فکر می‌کنید که برای خروج از این رادیکالیزه شدن تا چه اندازه در شرایط فعلی امروز –آن طور که شاهدان عینی نقل می‌کردند فضای روز عاشورا به شدت رادیکال بود- چگونه امکان دارد گفت‌وگوهایی را که شما عنوان کردید، صورت گیرد؟

من یک سئوال دارم. چگونه است که طرفداران دولت بدون هیچ مجوزی در خیابانها می‌ریزند و راه پیمایی و تظاهرات می‌کنند، کسی نمی‌تواند جلوگیری کند و کسی یکی از آنها را دستگیر نمی‌کند و با آنها مقابله نمی‌کند، اما اگر طرفداران جنبش سبز بخواهند خواست‌های خود را مطرح کنند، آنها را به عنوان اغتشاشگر و ضد انقلاب معرفی می‌کنند؟

به نظر من باید فضا را برای همه گروه‌ها، فضای مسالمت آمیزی تبدیل کرد تا مردم احساس کنند که هیچگونه تبعیضی در بین گروه‌های مختلف نیست. دولت باید نسبت به مخالفان بسیار سعی کند و تلاش کند که مسائل را با تفاهم و مدارا حل کند. وگرنه در هیچ جای دنیا، تجربه نشان داده است، با برخوردهای شدید فیزیکی و خشونت هیچ مشکلی حل نمی‌شود.

فکر می‌کنید که نقش آقایان موسوی، کروبی و خاتمی در این زمینه چه می‌تواند باشد، آنها چه کار می‌توانند انجام دهند که از این خشونت‌های دولتی کاسته شود؟

به نظر من رهبران اصولگرا و حاکمیت باید به سخنان توجه کنند، به حرف‌ها و خواست‌ها گوش بدهند و سعی کنند که با برخورد آرام، با منطق و روش‌های درست حرف‌های اینها را بشنوند. کسانی که دو دوره رئیس جمهور بودند، دو دوره نخست وزیر بودند، دو دوره رئیس مجلس این کشور بودند، از خیلی‌های دیگر برای این نظام دلسوزتر هستند و نمی‌شود با چهار تا شعار مرگ بر منافق کسانی که سالها برای این نظام هزینه داده اند، آنها را یک شبه از صحنه خارج کرد و تلاش کرد که فقط حکومت یک صدایی یا یک طرفه و تنها یک جناح بر کشور حاکم باشد.
XS
SM
MD
LG