نفت و سیاست دهههای متوالی است که با یکدیگر گره خوردهاند. از ایران تا ایالات متحده نه تنها سیاستمداران که شهروندان غیر سیاسی نیز همواره با دقت و از نزدیک این بازی دوگانه را دنبال میکنند.
معمولاً به نظر میرسد که کشورهای در حال توسعه، آنها که نفتخیزند، قربانی و کشورهای پیشرفته، سیاستمداران آنها و شرکتهای چند ملیتی بازیگران اصلیاند.
آنچه در هفتههای گذشته و با نشت نفت در خلیج مکزیک رخ داده، بار دیگر «نفت» را به موضوع داغ سیاسی تبدیل کرده است، این بار دور از کشورهای در حال توسعه؛ در قلب آمریکا.
و آنچه فراتر از همه اینهاست: فاجعه زیستمحیطی که معمولاً در بازی سیاست و تجارت زودتر از بقیه به فراموشی سپرده میشود.
انفجار در یکی از چاههای نفت در خلیج مکزیک در روز ۳۱ فروردین ماه، دهها کیلومتر از سواحل این خلیج را آلوده کرده و پای عالیترین مقامهای سیاسی آمریکا و یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان را به رودرویی کمسابقهای کشانده است.
انفجار چاه شرکت بریتیش پترولیوم (بی پی)، به بزرگترین فاجعه زیستمحیطی تاریخ ایالات متحده و یکی از بدترینها در تاریخ جهان انجامیده است.
مهار لکه نفتی طبیعتاً بر دوش شرکت بی پی افتاد، اما اندکی نگذشت که کاخ سفید با انتقاد شدید از این شرکت اعلام کرد در صورتی که این شرکت به وظایف خود عمل نکند، کار عملیات مهار، از آن گرفته خواهد شد.
بی پی نتوانسته و یا نخواسته است با تمام قوا با بزرگترین فاجعه زیستمحیطی آمریکا مقابله کند. در نتیجه باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده، نهم اردیبهشتماه، اعلام کرد که دولتش از تمامی منابع در اختیار خود -از جمله نیروی نظامی- برای مهار نشت نفت در خلیج مکزیک استفاده خواهد کرد.
اما انتقادها ادامه پیدا کرد. اوباما بار دیگر در میانه خرداد ماه شدیدا به شرکت نفتی تاخت و پس از انتقاد شدید از عملکرد شرکت بریتیش پترولیوم در پیام رادیویی خود گفت که این شرکت «باید خسارت ماهیگیران محلی، صاحبان مشاغل و کسانی را که از این فاجعه آسیب دیدهاند را نیز بپردازد.»
یک روز پس از آن مقامهای بی پی از «پیشرفت محسوس» در مهار لکه نفتی خبر دادند.
اما این «پیشرفت محسوس» نگرانیها را رفع نکرد.
۲۵ خرداد ماه، باراک اوباما در پیام دیگری گفت: شرکت بی پی بايد تاوان «بیفکری» را خود در نشت نفت بدهد. فاجعه زیستمحیطی در عین حال دلیلی دیگر شد تا اوباما بر ضرورت استفاده از سوختهای غیر فسیلی تاکید کند. اما این موضوع، بحثی برای آینده است. در زمان فعلی، کاخ سفید احتمالا بیش از هر چیز نگران نارضایتیهاست. نتایج تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از نیمی از شهروندان آمریکایی از تلاشهای رئیس جمهور خود برای حل این مشکل و جبران خسارتها ناراضیاند. شبیه آنچه در زمان ریاست جمهوری جرج بوش و پس از فاجعه طوفان کاترینا رخ داد.
با گذشت سه ماه از نشست نفت در خلیج هنوز حتی معلوم نیست دقیقاً چه مقدار نفت (بین ۲ تا بیش از ۱۰ میلیون لیتر) به خلیج ریخته شده است. بی پی در روزهای نخست تنها از وارد شدن روزانه چهار هزار لیتر نفت به خلیج سخن گفت، اندکی بعد از ۲۰ هزار لیتر و این روزها از دست کم ۱۰۰ هزار لیتر میگوید. همینک برآوردها نشان میدهد که ۱۱۶ میلیون گالون نفت وارد آب دریا شده است.
رئیس جمهوری ایالات متحده روز ۲۳ خرداد از شرکت نفتی خواست تا صندوقی را برای مبارزه با لکه نفتی، پاکسازی محیط آلوده و پرداخت خسارت به آسیبدیگان باز کند؛ صندوقی که باید ۲۰ میلیارد دلار به آن واریز شود. در سال گذشته میلادی کل در آمد نفتی ایران برابر با ۵۵ میلیارد دلار یعنی تنها ۲.۵ برابر رقمی بود که همینک عالیرتبهترین مقام سیاسی آمریکا از بی پی خواسته است در صندوق بازسازی خود قرار دهد. در چنین شرایطی سیاست و تجارت و نفت بار دیگر به یکدیگر گره میخورند. گرهای که در کشورهای در حال توسعه ممکن است به سقوط حکومتی بیانجامد.
اوباما و دموکراتها در کنگره آمریکا از بی پی خواستهاند صندوق بازسازی را با رقم یاد شده هر چه زودتر به راه بیاندازد. شرکت نفتی تا همینک ۱.۶ میلیارد دلار برای پاکسازی خرج کرده است و نیز قول داده تا رقمی بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار دیگر را نیز برای این کار خرج کند. اما این رقم مجموعا با آنچه کاخ سفید خواسته است تفاوتی فراوان دارد. سیاستمداران دموکرات آمریکا میگویند در سال ۱۹۸۹ و پس از فاجعه نفتکش «اکسون والدز» در سواحل آلاسکا -که بسیار کوچکتر از فاجعه اخیر بود- هفت میلیارد دلار صرف پاکسازی و پرداخت غرامت شد.
البته رقبای سیاسی نیز بیکار ننشستهاند. جمهوریخواهان به انتقاد از اوباما پرداختهاند که «دیرتر از آنچه باید به رسیدگی این موضوع پرداخت».
از سوی دیگر شرکتهای نفتی داخلی آمریکا نیز وارد جریان شدهاند. «شوروُن» رقیب نفتی «بریتیش پترولیوم» همزمان با خواسته دولت برای پرداخت ۲۰ میلیارد دلار، اعلام کرده است که اساسا میشد با پیشبینیهای لازم جلوی این فاجعه را گرفت. کم نیستند تحلیلگرانی که معتقدند به زودی شرکتهای دیگر نفتی نیز به جمع منتقدین بی پی میپیوندند، شرکتهای نفتی آمریکایی که شرکت بریتانیایی رقیب آنهاست.
کار برای بریتیش پترولیوم سختتر و روزنههای امید برای حضور بیشتر شرکتهای آمریکایی در کسب درآمد گشودهتر میشود. در سومین هفته خرداد ماه ارزش سهام بی پی در بازار بورس نیویورک و لندن تا ۱۰ درصد و در مجموع از آغاز نشت نفت تا امروز (تقریبا سه ماه) تا ۵۰ درصد کاهش داشته است. تحلیلگران احتمال ورشکستگی بی پی را بسیار ناچیز میدانند. پیشبینیها از سود ۳۴ میلیارد دلاری این شرکت در سال ۲۰۱۰ خبر میدهند. در نتیجه برای نجات، حتی اگر لازم باشد چندین میلارد دلار، رقمی قابل پرداخت است.
و در این صحنه، سیاستمداران و شرکتهای نفتی، هر چند نه به طور مستقیم در برابر یا در کنار یکدیگر قرار میگیرند. هدف آنها هم در ظاهر یکی است: کمک به محیط زیست و جلوگیری از رخ دادن فاجعهای مشابه.
معمولاً به نظر میرسد که کشورهای در حال توسعه، آنها که نفتخیزند، قربانی و کشورهای پیشرفته، سیاستمداران آنها و شرکتهای چند ملیتی بازیگران اصلیاند.
آنچه در هفتههای گذشته و با نشت نفت در خلیج مکزیک رخ داده، بار دیگر «نفت» را به موضوع داغ سیاسی تبدیل کرده است، این بار دور از کشورهای در حال توسعه؛ در قلب آمریکا.
و آنچه فراتر از همه اینهاست: فاجعه زیستمحیطی که معمولاً در بازی سیاست و تجارت زودتر از بقیه به فراموشی سپرده میشود.
انفجار در یکی از چاههای نفت در خلیج مکزیک در روز ۳۱ فروردین ماه، دهها کیلومتر از سواحل این خلیج را آلوده کرده و پای عالیترین مقامهای سیاسی آمریکا و یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان را به رودرویی کمسابقهای کشانده است.
انفجار چاه شرکت بریتیش پترولیوم (بی پی)، به بزرگترین فاجعه زیستمحیطی تاریخ ایالات متحده و یکی از بدترینها در تاریخ جهان انجامیده است.
مهار لکه نفتی طبیعتاً بر دوش شرکت بی پی افتاد، اما اندکی نگذشت که کاخ سفید با انتقاد شدید از این شرکت اعلام کرد در صورتی که این شرکت به وظایف خود عمل نکند، کار عملیات مهار، از آن گرفته خواهد شد.
بی پی نتوانسته و یا نخواسته است با تمام قوا با بزرگترین فاجعه زیستمحیطی آمریکا مقابله کند. در نتیجه باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده، نهم اردیبهشتماه، اعلام کرد که دولتش از تمامی منابع در اختیار خود -از جمله نیروی نظامی- برای مهار نشت نفت در خلیج مکزیک استفاده خواهد کرد.
اما انتقادها ادامه پیدا کرد. اوباما بار دیگر در میانه خرداد ماه شدیدا به شرکت نفتی تاخت و پس از انتقاد شدید از عملکرد شرکت بریتیش پترولیوم در پیام رادیویی خود گفت که این شرکت «باید خسارت ماهیگیران محلی، صاحبان مشاغل و کسانی را که از این فاجعه آسیب دیدهاند را نیز بپردازد.»
یک روز پس از آن مقامهای بی پی از «پیشرفت محسوس» در مهار لکه نفتی خبر دادند.
اما این «پیشرفت محسوس» نگرانیها را رفع نکرد.
۲۵ خرداد ماه، باراک اوباما در پیام دیگری گفت: شرکت بی پی بايد تاوان «بیفکری» را خود در نشت نفت بدهد. فاجعه زیستمحیطی در عین حال دلیلی دیگر شد تا اوباما بر ضرورت استفاده از سوختهای غیر فسیلی تاکید کند. اما این موضوع، بحثی برای آینده است. در زمان فعلی، کاخ سفید احتمالا بیش از هر چیز نگران نارضایتیهاست. نتایج تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از نیمی از شهروندان آمریکایی از تلاشهای رئیس جمهور خود برای حل این مشکل و جبران خسارتها ناراضیاند. شبیه آنچه در زمان ریاست جمهوری جرج بوش و پس از فاجعه طوفان کاترینا رخ داد.
با گذشت سه ماه از نشست نفت در خلیج هنوز حتی معلوم نیست دقیقاً چه مقدار نفت (بین ۲ تا بیش از ۱۰ میلیون لیتر) به خلیج ریخته شده است. بی پی در روزهای نخست تنها از وارد شدن روزانه چهار هزار لیتر نفت به خلیج سخن گفت، اندکی بعد از ۲۰ هزار لیتر و این روزها از دست کم ۱۰۰ هزار لیتر میگوید. همینک برآوردها نشان میدهد که ۱۱۶ میلیون گالون نفت وارد آب دریا شده است.
رئیس جمهوری ایالات متحده روز ۲۳ خرداد از شرکت نفتی خواست تا صندوقی را برای مبارزه با لکه نفتی، پاکسازی محیط آلوده و پرداخت خسارت به آسیبدیگان باز کند؛ صندوقی که باید ۲۰ میلیارد دلار به آن واریز شود. در سال گذشته میلادی کل در آمد نفتی ایران برابر با ۵۵ میلیارد دلار یعنی تنها ۲.۵ برابر رقمی بود که همینک عالیرتبهترین مقام سیاسی آمریکا از بی پی خواسته است در صندوق بازسازی خود قرار دهد. در چنین شرایطی سیاست و تجارت و نفت بار دیگر به یکدیگر گره میخورند. گرهای که در کشورهای در حال توسعه ممکن است به سقوط حکومتی بیانجامد.
اوباما و دموکراتها در کنگره آمریکا از بی پی خواستهاند صندوق بازسازی را با رقم یاد شده هر چه زودتر به راه بیاندازد. شرکت نفتی تا همینک ۱.۶ میلیارد دلار برای پاکسازی خرج کرده است و نیز قول داده تا رقمی بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار دیگر را نیز برای این کار خرج کند. اما این رقم مجموعا با آنچه کاخ سفید خواسته است تفاوتی فراوان دارد. سیاستمداران دموکرات آمریکا میگویند در سال ۱۹۸۹ و پس از فاجعه نفتکش «اکسون والدز» در سواحل آلاسکا -که بسیار کوچکتر از فاجعه اخیر بود- هفت میلیارد دلار صرف پاکسازی و پرداخت غرامت شد.
البته رقبای سیاسی نیز بیکار ننشستهاند. جمهوریخواهان به انتقاد از اوباما پرداختهاند که «دیرتر از آنچه باید به رسیدگی این موضوع پرداخت».
از سوی دیگر شرکتهای نفتی داخلی آمریکا نیز وارد جریان شدهاند. «شوروُن» رقیب نفتی «بریتیش پترولیوم» همزمان با خواسته دولت برای پرداخت ۲۰ میلیارد دلار، اعلام کرده است که اساسا میشد با پیشبینیهای لازم جلوی این فاجعه را گرفت. کم نیستند تحلیلگرانی که معتقدند به زودی شرکتهای دیگر نفتی نیز به جمع منتقدین بی پی میپیوندند، شرکتهای نفتی آمریکایی که شرکت بریتانیایی رقیب آنهاست.
کار برای بریتیش پترولیوم سختتر و روزنههای امید برای حضور بیشتر شرکتهای آمریکایی در کسب درآمد گشودهتر میشود. در سومین هفته خرداد ماه ارزش سهام بی پی در بازار بورس نیویورک و لندن تا ۱۰ درصد و در مجموع از آغاز نشت نفت تا امروز (تقریبا سه ماه) تا ۵۰ درصد کاهش داشته است. تحلیلگران احتمال ورشکستگی بی پی را بسیار ناچیز میدانند. پیشبینیها از سود ۳۴ میلیارد دلاری این شرکت در سال ۲۰۱۰ خبر میدهند. در نتیجه برای نجات، حتی اگر لازم باشد چندین میلارد دلار، رقمی قابل پرداخت است.
و در این صحنه، سیاستمداران و شرکتهای نفتی، هر چند نه به طور مستقیم در برابر یا در کنار یکدیگر قرار میگیرند. هدف آنها هم در ظاهر یکی است: کمک به محیط زیست و جلوگیری از رخ دادن فاجعهای مشابه.