پنجشنبه هفته گذشته مصادف با سیامین سالگرد درگذشت سید جواد بدیع زاده، از اساتید بزرگ تصنیف خوانی ایران بود.
بدیع زاده تحصیلاتش را در مدرسه آلیانس فرانسویها آغاز کرد و در درالفنون به پایان رساند.
وی به توصیه عبدالحسین خان شهبازی اولین صفحه خود به نام جلوه گل را در سال ۱۳۰۴ شمسی ضبط و منتشر کرد. او بعدها به رادیو پیوست و در کنار دیگر اساتید موسیقی، آثار با ارزشی خلق کرد و اسرانجام در دی ماه ۱۳۵۸ در ۷۸ سالگی درگذشت.
در این بخش یکی از اساتید بزرگ آواز میهمان برنامه ماست.
استاد صدیق تعریف، خواننده سرشناس موسیقی اصیل ایرانی که چند ساعتی بیشتر هم نیست که از یک سفر برای اجرای کنسرت در کردستان عراق بازگشته و با اینکه خسته از سفر هم بود اما دعوت من را پذیرفت.
آقای تعریف، ابتدا درباره پیشینه استاد سید جواد بدیع زاده برای شنوندگان ما بگویید؟
صدیق تعریف: شما میدانید که پدر بدیع زاده واعظ بود و ایشان از همان بچگی فنون وعظ را نزد پدر آموخت. او صدای بسیار خوشی هم داشت و به تدریج و یواش یواش طی یک پروسه زمانی ، شروع به تصنیف خواندن و آوازخوانی کرد. آثار ماندگاری هم از او به یادگار مانده است که معروف ترین آنها همان تصنیف معروف به «شد خزان» در دستگاه همایون و تصنیف «جلوه گل» است که ساخته عبدالحسین خان شهنازی، تار نواز بسیار متبحر و مسلط آن زمان بود که در عنفوان جوانی فوت کرد، شعر این تصنیف هم از آقای نورالله همایون بود.
اساسا به نظر من بدیع زاده مثل پلی بین نسل آوازه خوان و نسل بعد از خودش که نسل تصنیف خوان بودند عمل کرد.
[بشنوید: «شد خزان» در وبسایت اجتماعی یوتیوب]
نسل امروز موقعی که تصانیف موسیقی اصیل را از طریق صدای شما میشنود یک تفاوتهای اساسی در شیوه تحریر و ترانه خوانی و ملودیهایی که بر روی سازهای ایرانی اجرا میشد در این دو نوع کار میبیند. این تفاوتها چیست ؟
بدیع زاده بعد از آوازخوانان درجه یکی مثل طاهرزداه و اقبال و وزیری کارش را شروع کرد. او بیشتر تصنیف خوان بود. اگر چه آواز هم خوانده است اما بیشتر به عنوان یک تصنیف خوان شهرت دارد و چند تصنیف مشهور و ماندگار هم از وی به یادگار مانده که به آنها اشاره هم کردم.
شیوه بدیع زاده خیلی جدای از شیوه قدما نبود فقط مقداری تصنیف و آواز را راحتتر و مردمیتر کرده است . یعنی مردم پسندترش کرده است. البته باید به این نکته اشاره کنم که اساسا در موسیقی ایرانی، این موسیقی دستگاهی است که ارزش و اعتبار هنری بیشتری دارد.
این به معنای این نیست که تصنیف ارزش و اعتبار ندارد اما به اعتقاد من تصنیف شاید ۲۰ یا ۳۰ درصد کل موسیقی دستگاهی است. از زمانی که مقداری رسانهها وسعت پیدا کردند و دستگاههای الکترونیک وارد حوزه موسیقی ایرانی شد ، تصنیف خوانی هم مسلط به آواز خوانی در موسیقی ما شد.
یکی از بنیانگذاران این شیوه را میشود با قاطعیت سید جواد بدیع زاده دانست که تصانیف او مبتنی بر دستگاهها، گوشهها و مقامات موسیقی ایرانی بود.
نکته ای که در موسیقی آقای بدیع زاده و نسل همزمان با او دیده میشود این است که آنها از ترانههای رایج در کوچه و بازار بدون هیچ مشکلی میخواندند. «ماشین مشتی ممدلی» تصنیفی بود که بدیع زاده در آن زمان خواند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. چرا این شیوه و رویکرد به تصنیف خوانی در بین خوانندگان بعد از نسل بدیع زاده به این سو کنار گذاشته شد؟
شما اشاره به تصنیفهایی میکنید که در سنت پیش پرده خوانی تئاترهای قدیمیکه در خیابان لاله زار اجرا میشد و قبل از شروع تئاتر اجرا میشد. کسی میآمد و این تصانیف را که موضوع آن با مسائل روز همخوانی داشت میخواند. گاهی این تصانیف جنبه انتقادی به مسائل روزمره داشت ویا مربوط به مسائل اجتماعی و گاه سیاسی هم میشد.
در واقع نوع خواندی که بدیع زاده برای برخی از کارهایش انتخاب کرد نگاهی به سنت پیش پرده خوانی داشت. بدیع زاده از آن شیوه و سنت برای اجرای کارهایی از این قبیل استفاده کرد.
این شیوه شاید خیلی از نظر کسانی که در حوزه موسیقی کار جدی انجام میدهند با اقبال مواجه نشود. اما در آن زمان به عنوان کارهای جدید و ضروری خوانده میشد. البته علاقه خود بدیع زاده هم شاید بی تاثیر نبوده باشد که آن نوع کار را رایج کرده است.
البته عرض کنم که درکنار کارهایی از این قبیل، از ایشان چند تکه آواز هم به جای مانده و آوازهای خوبی هم خوانده است.
آقای تعریف شما در آلبوم آبگینه تصنیف «جلوه گل» از بدیع زاده را بازخوانی کرده اید. چرا این تصنیف را برای بازخوانی انتخاب کردید؟
یکی از ویژگیهای این تصنیف این است که بسیار خاطره انگیز است. البته من آن را عینا و لحن به لحن مثل اجرای خود ایشان بازخوانی نکرده ام. فی الواقع یک روایت دیگری از ملودیها داده ام.
اجرای من و حس و حالی که در خود کار جاری است با اجرای آقای بدیع زاده تفاوتهایی هم دارد. میدانید که این تصنیف در دستگاه همایون اجرا میشود و تصنیف بسیار معروف و جذابی است. ما در دستگاه همایون تقریبا تصنیف کم داریم. در دستگاه شور و دشتی و ابوعطا، تصنیف زیادی خوانده شده است، اما در دستگاه همایون تصانیف کمی وجود دارد به همین دلیل هم من خیلی گشتم و این تصنیف را انتخاب کردم و آن را به شکل جدیدی اجرا کردم.
بدیع زاده تحصیلاتش را در مدرسه آلیانس فرانسویها آغاز کرد و در درالفنون به پایان رساند.
وی به توصیه عبدالحسین خان شهبازی اولین صفحه خود به نام جلوه گل را در سال ۱۳۰۴ شمسی ضبط و منتشر کرد. او بعدها به رادیو پیوست و در کنار دیگر اساتید موسیقی، آثار با ارزشی خلق کرد و اسرانجام در دی ماه ۱۳۵۸ در ۷۸ سالگی درگذشت.
در این بخش یکی از اساتید بزرگ آواز میهمان برنامه ماست.
استاد صدیق تعریف، خواننده سرشناس موسیقی اصیل ایرانی که چند ساعتی بیشتر هم نیست که از یک سفر برای اجرای کنسرت در کردستان عراق بازگشته و با اینکه خسته از سفر هم بود اما دعوت من را پذیرفت.
آقای تعریف، ابتدا درباره پیشینه استاد سید جواد بدیع زاده برای شنوندگان ما بگویید؟
صدیق تعریف: شما میدانید که پدر بدیع زاده واعظ بود و ایشان از همان بچگی فنون وعظ را نزد پدر آموخت. او صدای بسیار خوشی هم داشت و به تدریج و یواش یواش طی یک پروسه زمانی ، شروع به تصنیف خواندن و آوازخوانی کرد. آثار ماندگاری هم از او به یادگار مانده است که معروف ترین آنها همان تصنیف معروف به «شد خزان» در دستگاه همایون و تصنیف «جلوه گل» است که ساخته عبدالحسین خان شهنازی، تار نواز بسیار متبحر و مسلط آن زمان بود که در عنفوان جوانی فوت کرد، شعر این تصنیف هم از آقای نورالله همایون بود.
اساسا به نظر من بدیع زاده مثل پلی بین نسل آوازه خوان و نسل بعد از خودش که نسل تصنیف خوان بودند عمل کرد.
[بشنوید: «شد خزان» در وبسایت اجتماعی یوتیوب]
نسل امروز موقعی که تصانیف موسیقی اصیل را از طریق صدای شما میشنود یک تفاوتهای اساسی در شیوه تحریر و ترانه خوانی و ملودیهایی که بر روی سازهای ایرانی اجرا میشد در این دو نوع کار میبیند. این تفاوتها چیست ؟
بدیع زاده بعد از آوازخوانان درجه یکی مثل طاهرزداه و اقبال و وزیری کارش را شروع کرد. او بیشتر تصنیف خوان بود. اگر چه آواز هم خوانده است اما بیشتر به عنوان یک تصنیف خوان شهرت دارد و چند تصنیف مشهور و ماندگار هم از وی به یادگار مانده که به آنها اشاره هم کردم.
شیوه بدیع زاده خیلی جدای از شیوه قدما نبود فقط مقداری تصنیف و آواز را راحتتر و مردمیتر کرده است . یعنی مردم پسندترش کرده است. البته باید به این نکته اشاره کنم که اساسا در موسیقی ایرانی، این موسیقی دستگاهی است که ارزش و اعتبار هنری بیشتری دارد.
این به معنای این نیست که تصنیف ارزش و اعتبار ندارد اما به اعتقاد من تصنیف شاید ۲۰ یا ۳۰ درصد کل موسیقی دستگاهی است. از زمانی که مقداری رسانهها وسعت پیدا کردند و دستگاههای الکترونیک وارد حوزه موسیقی ایرانی شد ، تصنیف خوانی هم مسلط به آواز خوانی در موسیقی ما شد.
یکی از بنیانگذاران این شیوه را میشود با قاطعیت سید جواد بدیع زاده دانست که تصانیف او مبتنی بر دستگاهها، گوشهها و مقامات موسیقی ایرانی بود.
نکته ای که در موسیقی آقای بدیع زاده و نسل همزمان با او دیده میشود این است که آنها از ترانههای رایج در کوچه و بازار بدون هیچ مشکلی میخواندند. «ماشین مشتی ممدلی» تصنیفی بود که بدیع زاده در آن زمان خواند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. چرا این شیوه و رویکرد به تصنیف خوانی در بین خوانندگان بعد از نسل بدیع زاده به این سو کنار گذاشته شد؟
شما اشاره به تصنیفهایی میکنید که در سنت پیش پرده خوانی تئاترهای قدیمیکه در خیابان لاله زار اجرا میشد و قبل از شروع تئاتر اجرا میشد. کسی میآمد و این تصانیف را که موضوع آن با مسائل روز همخوانی داشت میخواند. گاهی این تصانیف جنبه انتقادی به مسائل روزمره داشت ویا مربوط به مسائل اجتماعی و گاه سیاسی هم میشد.
در واقع نوع خواندی که بدیع زاده برای برخی از کارهایش انتخاب کرد نگاهی به سنت پیش پرده خوانی داشت. بدیع زاده از آن شیوه و سنت برای اجرای کارهایی از این قبیل استفاده کرد.
این شیوه شاید خیلی از نظر کسانی که در حوزه موسیقی کار جدی انجام میدهند با اقبال مواجه نشود. اما در آن زمان به عنوان کارهای جدید و ضروری خوانده میشد. البته علاقه خود بدیع زاده هم شاید بی تاثیر نبوده باشد که آن نوع کار را رایج کرده است.
البته عرض کنم که درکنار کارهایی از این قبیل، از ایشان چند تکه آواز هم به جای مانده و آوازهای خوبی هم خوانده است.
آقای تعریف شما در آلبوم آبگینه تصنیف «جلوه گل» از بدیع زاده را بازخوانی کرده اید. چرا این تصنیف را برای بازخوانی انتخاب کردید؟
یکی از ویژگیهای این تصنیف این است که بسیار خاطره انگیز است. البته من آن را عینا و لحن به لحن مثل اجرای خود ایشان بازخوانی نکرده ام. فی الواقع یک روایت دیگری از ملودیها داده ام.
اجرای من و حس و حالی که در خود کار جاری است با اجرای آقای بدیع زاده تفاوتهایی هم دارد. میدانید که این تصنیف در دستگاه همایون اجرا میشود و تصنیف بسیار معروف و جذابی است. ما در دستگاه همایون تقریبا تصنیف کم داریم. در دستگاه شور و دشتی و ابوعطا، تصنیف زیادی خوانده شده است، اما در دستگاه همایون تصانیف کمی وجود دارد به همین دلیل هم من خیلی گشتم و این تصنیف را انتخاب کردم و آن را به شکل جدیدی اجرا کردم.