زنده ياد اصغر بهاری در سال ۱۲۸۴ خورشيدی، در يک خانواده اهل هنر در تهران به دنيا آمد و پس از ۹۰ سال زندگی آرام و درويشانه، در ۲۰ خردادماه سال ۱۳۷۴ از دنيا رفت.
وی در خردسالی به ساز کمانچه دل بست و نزد پدربزرگ خود، ميرزا علی خان بهاری، به فراگيری کمانچه پرداخت و سپس در مکتب سه دايی خود که در يک قرن پيش جزو هنرمندان نامی ايران به حساب میآمدند دست به تکميل تجربيات خود درکمانچه نوازی زد.
زنده ياد اصغر بهاری پنج سال پيش از مرگ در حالی که ۸۵ سال داشت، برای ديدار با دوستداران موسيقی اصيل ايرانی به آلمان آمد و پس از اجرای چند کنسرت در کشور آلمان، چند برنامه هم در هلند و انگلستان برپا کرد.
در همين سفر استاد بهاری به خارج بود که استاد بهاری در گفتوگويی از چگونگی گرايش خود به ساز کمانچه اين طور ياد کرد: « من در سن ۱۰ سالگی خدمت پدر مادرم، علی خان بهاری که استاد موسيقی بود، تعليم گرفتم و در سن ۱۵ سالگی ساز کمانچه را در حدی که بتوانم در ارکستر کار کنم، فرا گرفته بودم. تا سن ۲۲ يا ۲۳ سالگی در ارکسترها کمانچه میزدم و در جشنهای دولتی شرکت میکردم و سپس ويلون هم دست گرفتم. کمانچه سالهای سال بود که نواخته نمیشد و من دوباره نوازندگی کمانچه را در راديو آغاز کردم و اين ساز جلوه خاصی پيدا کرد. »
زنده ياد اصغر بهاری بيش از ۵۰ سال در هنرستان موسيقی ملی، مرکز حفظ و اشاعه موسيقی، دانشکده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و مکتب صبا به تدريس ساز کمانچه سرگرم بود، ولی با اين حال در ادامه همين گفتوگو در پاسخ به این پرسش که از چه زمانی احساس کرده است که ديگر به استادی نيازی ندارد، پاسخ داد: «من هميشه به استاد احتياج داشتم، حالا هم احتياج دارم. ولی با اساتيدی که در آن زمان هر يک به نوبه خود درجه اول بودند، در ارکسترها و جشنهای دولتی همکاری میکردم. تا زمانی که راديو تلويزيون بود، من هم سر کار اين قسمت موسيقی محکم بودم و زمانی که کار کم شد، کار من هم مانند سايرين کم شد.»
زنده ياد اصغر بهاری در طول زندگی هنری خود به ساختن تصنيف و ترانه رغبتی نشان نداد، اما در آفرينش قطعاتِ سازی از جمله «پيش درآمد» و «رنگ» کارهای ارزندهای از خود بر جای گذاشته است به طوری که همين قطعات موزون آهنگين اينک نيز در مراکز آموزش موسيقی در ايران تدريس میشود.
خود او در اين زمينه میگويد: « من کارم تصنيفسازی نبوده، چون اينها زودگذر است. من پايه موسيقی شامل پيش درآمدها و قطعات ماندگار را در موسيقی کار کردم و برای هر دستگاهی يکی دو پيش درآمد ساختم.»
وی در خردسالی به ساز کمانچه دل بست و نزد پدربزرگ خود، ميرزا علی خان بهاری، به فراگيری کمانچه پرداخت و سپس در مکتب سه دايی خود که در يک قرن پيش جزو هنرمندان نامی ايران به حساب میآمدند دست به تکميل تجربيات خود درکمانچه نوازی زد.
زنده ياد اصغر بهاری پنج سال پيش از مرگ در حالی که ۸۵ سال داشت، برای ديدار با دوستداران موسيقی اصيل ايرانی به آلمان آمد و پس از اجرای چند کنسرت در کشور آلمان، چند برنامه هم در هلند و انگلستان برپا کرد.
در همين سفر استاد بهاری به خارج بود که استاد بهاری در گفتوگويی از چگونگی گرايش خود به ساز کمانچه اين طور ياد کرد: « من در سن ۱۰ سالگی خدمت پدر مادرم، علی خان بهاری که استاد موسيقی بود، تعليم گرفتم و در سن ۱۵ سالگی ساز کمانچه را در حدی که بتوانم در ارکستر کار کنم، فرا گرفته بودم. تا سن ۲۲ يا ۲۳ سالگی در ارکسترها کمانچه میزدم و در جشنهای دولتی شرکت میکردم و سپس ويلون هم دست گرفتم. کمانچه سالهای سال بود که نواخته نمیشد و من دوباره نوازندگی کمانچه را در راديو آغاز کردم و اين ساز جلوه خاصی پيدا کرد. »
زنده ياد اصغر بهاری بيش از ۵۰ سال در هنرستان موسيقی ملی، مرکز حفظ و اشاعه موسيقی، دانشکده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و مکتب صبا به تدريس ساز کمانچه سرگرم بود، ولی با اين حال در ادامه همين گفتوگو در پاسخ به این پرسش که از چه زمانی احساس کرده است که ديگر به استادی نيازی ندارد، پاسخ داد: «من هميشه به استاد احتياج داشتم، حالا هم احتياج دارم. ولی با اساتيدی که در آن زمان هر يک به نوبه خود درجه اول بودند، در ارکسترها و جشنهای دولتی همکاری میکردم. تا زمانی که راديو تلويزيون بود، من هم سر کار اين قسمت موسيقی محکم بودم و زمانی که کار کم شد، کار من هم مانند سايرين کم شد.»
زنده ياد اصغر بهاری در طول زندگی هنری خود به ساختن تصنيف و ترانه رغبتی نشان نداد، اما در آفرينش قطعاتِ سازی از جمله «پيش درآمد» و «رنگ» کارهای ارزندهای از خود بر جای گذاشته است به طوری که همين قطعات موزون آهنگين اينک نيز در مراکز آموزش موسيقی در ايران تدريس میشود.
خود او در اين زمينه میگويد: « من کارم تصنيفسازی نبوده، چون اينها زودگذر است. من پايه موسيقی شامل پيش درآمدها و قطعات ماندگار را در موسيقی کار کردم و برای هر دستگاهی يکی دو پيش درآمد ساختم.»