رمان پابرهنهها اثر زاهاريا استانکو، با ترجمه درخشان احمد شاملو، ۱۰سال پس از انتشار آخرین چاپ آن در حالی تجدید چاپ شد که یکی از درون مایه های اصلی رمان: شور و شوق قیام مردمی که از ستم حکومت ها و کشیشان به جان آمده اند و تلخی و اندوه سرکوب شورش مردم، با فضای هفته های اخیر به تصادف همخوان است.
پابرهنه ها نخستین بار در دهه چهل و به دورانی ترجمه و منتشر شد که احمد شاملو زبان فخیم غنی ترین دوران نثر کلاسیک فارسی را در شعر حماسی خود درونی، زنده ، معاصر و احیا کرده و در کنار خلاقیت شعری دو تجربه متفاوت را در زبان نثر داستانی دنبال می کرد.
زبان ادبیات داستانی و نمایشی ایران تا دهه چهل، به رغم خلاقیت های صادق هدایت و صادق چوبک، در عرصه دراماتیزه کرده زبان مردم عادی، روستائیان بی چیز و حاشیه نشینان تهی دست شهری، فقیر و هنوز در آغاز راه بود.
شاملو با ترجمه پابرهنه ها و چند اثر داستانی دیگر در دهه چهل افق های تازه ای را در کشف امکانات غنی اما کشف ناشده زبان مردم عادی خلق کرد و این تجربه راهگشا را در نثر فارسی در دهه های بعدی با ترجمه رمان دن آرام میخائیل شولوخف به اوج رساند.
شاملو در همان دهه چهل با نخستین ترجمه حماسه گیل گمش و بخش هائی از عهد عتیق کوشید تا چشم اندازهای تازه ای را در بازآفرینی و معاصر کردن زبان کلاسیک و فخیم فارسی در ادبیات داستانی کشف و خلق کند.
تجربه دو گانه نثری شاملو در کشف امکانات کشف ناشده زبان کوچه و زبان کلاسیک و خلق امکانات نو در هر دو عرصه در زبان ادبیات داستانی در دهه چهل، بدان روزگار نیازی جدی بود و در دهه چهل و پنجاه نمایشنامه نویس برجسته ای چون اسماعیل خلج زبان حاشیه نشینان شهری را در ادبیات نمایشی دراماتیزه و بهرام بیضائی زبان کلاسیک و آرکائیک فارسی را در نمایشنامه های درخشان خود خلاقانه دراماتیزه و معاصر کرد.
ترجمه فارسی رمان پا برهنه ها،چون ترجمه شاملو از رمان دن آرام، گذشته از ارزش های وجودی و خلاقانه متن های اصلی، به دلیل تجربه شاملو در زبان، شاخص هایی برجسته از تحول تاریخی زبان فارسی در دوران معاصر به شمار می روند.
رمان پابرهنه ها رمانی است خوش ساخت، پرکشش و جذاب، با شخصیت ها و فضاهای زنده و رنگارنگ و با ساختاری منسجم که بر پیرنگی پیجیده و پرحادثه بنا شده و رها از تعقیدهای تصنعی و بازی های فرمالیستی، با تمهیدهائی متناسب با روایت زمان را می شکند و در گسستگی صوری، وحدتی ماهوی را بازسازی و خلق می کند.
پابرهنه ها بر بستر امید های پرشور و ناامیدی های تلخ، سرخوشی های کوچک و حسرت های بزرگ و شورش ها و شکست های روستائیان فقیر حاشیه دانوب در سال های پیش از جنگ جهانی اول، در گرماگرم جنگهای ۱۹۱۲تا ۱۹۱۳و به دوران سیاه اشغال رومانی و حکومت فاشیست های آلمانی و رومانیائی بر این کشور در سال های۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷شکل گرفته است.
رمان از منظر و زبان کودکی علیل و حساس روایت می شود که با گسترش پیرنگ داستان با حفظ هویت فردی خود تاریخ نانوشته بی چیزان و فقیران را در شورش و پذیرش و در قیام و شکست تصویر می کند.
طنز تلخ رمان، که با درون مایه و پیرنگ آن همساز است، در زبان، حادثه، کردار شخصیت های رمان و نگاه راوی جاری می شود و احمد شاملو در یافتن و در خلق معادل فارسی برای آن به درخشانی از عهده برآمده است.
زاهاریا استانکو در ۱۹۰۲در خانواده ای فقیر در روستائی در جنوب رومانی چشم به جهان گشود و کودکی و نوجوانی خود را با رنج فقر و زخم ستم سرکرد. در ۳۱ سالگی تحصیلات خود را در دانشکده ادبیات و فلسفه بخارست به پایان برد و از ۱۹۳۲ به بعد روزنامه نویسی پیشه کرد.
نوشته های او در سال های بین دو جنگ جهانی در دو مجموعه گُرده ورزاها و نمک خوش گردآوری و منتشر شدند.
استانکو با انتشار کتاب«شعرهای آسان» در سال ۱۹۲۷ در رومانی به شهرت رسید و جایزه جامعه نویسندگان را دریافت کرد
در سال های بین دو جنگ جهانی سردبیری یکی دو نشریه چپ و ضد فاشیستی را بر عهده و با گروه های ضد فاشیست همکاری داشت و این همه به بازداشت او انجامید و استانکو سال های جنگ دوم جهانی را در اردوگاه «تیرگو-جیو» زندانی بود.
پس از آزادی از زندان سردبیری چند نشریه سیاسی و ادبی و مدیریت تالار تالار ملی بخارست را بر عهده گرفت. در ۱۹۴۹به ریاست اتحادیه نویسندگان رومانی برگزیده شد و این کرسی را تا مرگ خود در سال ۱۹۷۴حفظ کرد.
استانکو از ۱۹۳۰تا ۱۹۴۴مجموعه شعرهای سفیدیها، زنگوله زرین ، درخت سرخ، علف جادویی و روزگار دودها را منتشر کرد و با انتشار رمان پابرهنه در سال ۱۹۴۷، که دو سال پس از انتشار به ۳۰ زبان ترجمه شد، به شهرت جهانی رسید. آثار بعدی او چون در بازی با مرگ، جنگل مولا، سگها، ریشهها تلخ است، اودیسه کولیها و اوروما دختر تاتار نیز در اغلب زبان ها و کشورهای جهان با اقبال گسترده رو به رو شدند.
پابرهنه ها نخستین بار در دهه چهل و به دورانی ترجمه و منتشر شد که احمد شاملو زبان فخیم غنی ترین دوران نثر کلاسیک فارسی را در شعر حماسی خود درونی، زنده ، معاصر و احیا کرده و در کنار خلاقیت شعری دو تجربه متفاوت را در زبان نثر داستانی دنبال می کرد.
زبان ادبیات داستانی و نمایشی ایران تا دهه چهل، به رغم خلاقیت های صادق هدایت و صادق چوبک، در عرصه دراماتیزه کرده زبان مردم عادی، روستائیان بی چیز و حاشیه نشینان تهی دست شهری، فقیر و هنوز در آغاز راه بود.
شاملو با ترجمه پابرهنه ها و چند اثر داستانی دیگر در دهه چهل افق های تازه ای را در کشف امکانات غنی اما کشف ناشده زبان مردم عادی خلق کرد و این تجربه راهگشا را در نثر فارسی در دهه های بعدی با ترجمه رمان دن آرام میخائیل شولوخف به اوج رساند.
شاملو در همان دهه چهل با نخستین ترجمه حماسه گیل گمش و بخش هائی از عهد عتیق کوشید تا چشم اندازهای تازه ای را در بازآفرینی و معاصر کردن زبان کلاسیک و فخیم فارسی در ادبیات داستانی کشف و خلق کند.
تجربه دو گانه نثری شاملو در کشف امکانات کشف ناشده زبان کوچه و زبان کلاسیک و خلق امکانات نو در هر دو عرصه در زبان ادبیات داستانی در دهه چهل، بدان روزگار نیازی جدی بود و در دهه چهل و پنجاه نمایشنامه نویس برجسته ای چون اسماعیل خلج زبان حاشیه نشینان شهری را در ادبیات نمایشی دراماتیزه و بهرام بیضائی زبان کلاسیک و آرکائیک فارسی را در نمایشنامه های درخشان خود خلاقانه دراماتیزه و معاصر کرد.
ترجمه فارسی رمان پا برهنه ها،چون ترجمه شاملو از رمان دن آرام، گذشته از ارزش های وجودی و خلاقانه متن های اصلی، به دلیل تجربه شاملو در زبان، شاخص هایی برجسته از تحول تاریخی زبان فارسی در دوران معاصر به شمار می روند.
رمان پابرهنه ها رمانی است خوش ساخت، پرکشش و جذاب، با شخصیت ها و فضاهای زنده و رنگارنگ و با ساختاری منسجم که بر پیرنگی پیجیده و پرحادثه بنا شده و رها از تعقیدهای تصنعی و بازی های فرمالیستی، با تمهیدهائی متناسب با روایت زمان را می شکند و در گسستگی صوری، وحدتی ماهوی را بازسازی و خلق می کند.
پابرهنه ها بر بستر امید های پرشور و ناامیدی های تلخ، سرخوشی های کوچک و حسرت های بزرگ و شورش ها و شکست های روستائیان فقیر حاشیه دانوب در سال های پیش از جنگ جهانی اول، در گرماگرم جنگهای ۱۹۱۲تا ۱۹۱۳و به دوران سیاه اشغال رومانی و حکومت فاشیست های آلمانی و رومانیائی بر این کشور در سال های۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷شکل گرفته است.
رمان از منظر و زبان کودکی علیل و حساس روایت می شود که با گسترش پیرنگ داستان با حفظ هویت فردی خود تاریخ نانوشته بی چیزان و فقیران را در شورش و پذیرش و در قیام و شکست تصویر می کند.
طنز تلخ رمان، که با درون مایه و پیرنگ آن همساز است، در زبان، حادثه، کردار شخصیت های رمان و نگاه راوی جاری می شود و احمد شاملو در یافتن و در خلق معادل فارسی برای آن به درخشانی از عهده برآمده است.
زاهاریا استانکو در ۱۹۰۲در خانواده ای فقیر در روستائی در جنوب رومانی چشم به جهان گشود و کودکی و نوجوانی خود را با رنج فقر و زخم ستم سرکرد. در ۳۱ سالگی تحصیلات خود را در دانشکده ادبیات و فلسفه بخارست به پایان برد و از ۱۹۳۲ به بعد روزنامه نویسی پیشه کرد.
نوشته های او در سال های بین دو جنگ جهانی در دو مجموعه گُرده ورزاها و نمک خوش گردآوری و منتشر شدند.
استانکو با انتشار کتاب«شعرهای آسان» در سال ۱۹۲۷ در رومانی به شهرت رسید و جایزه جامعه نویسندگان را دریافت کرد
در سال های بین دو جنگ جهانی سردبیری یکی دو نشریه چپ و ضد فاشیستی را بر عهده و با گروه های ضد فاشیست همکاری داشت و این همه به بازداشت او انجامید و استانکو سال های جنگ دوم جهانی را در اردوگاه «تیرگو-جیو» زندانی بود.
پس از آزادی از زندان سردبیری چند نشریه سیاسی و ادبی و مدیریت تالار تالار ملی بخارست را بر عهده گرفت. در ۱۹۴۹به ریاست اتحادیه نویسندگان رومانی برگزیده شد و این کرسی را تا مرگ خود در سال ۱۹۷۴حفظ کرد.
استانکو از ۱۹۳۰تا ۱۹۴۴مجموعه شعرهای سفیدیها، زنگوله زرین ، درخت سرخ، علف جادویی و روزگار دودها را منتشر کرد و با انتشار رمان پابرهنه در سال ۱۹۴۷، که دو سال پس از انتشار به ۳۰ زبان ترجمه شد، به شهرت جهانی رسید. آثار بعدی او چون در بازی با مرگ، جنگل مولا، سگها، ریشهها تلخ است، اودیسه کولیها و اوروما دختر تاتار نیز در اغلب زبان ها و کشورهای جهان با اقبال گسترده رو به رو شدند.