فارین پالیسی:
- مجله دوماهانه آمریکایی.
- ساموئل هانتینگتون، متفکر و محقق علوم سیاسی در سال ۱۹۷۰ میلادی پایهگذار آن بود.
- در حال حاضر سردبیر آن، مویسس نئیم و سردبیر اجرایی آن سوزان گلاسر است.
- در سال ۲۰۰۳، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ برنده جایزه ملی نشریات آمریکایی شد.
- «واشیگتن پست کمپانی»، ناشر این مجله است.
- در این مجله عمدتا مقالاتی در زمینه سیاست جهانی، اقتصاد و اندیشه منتشر میشود.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دوره تعامل آمریکا با ایران به پایان رسیده و سخنان هیلاری کلینتون مقدمهای است برای اعمال تحریمهای تازه علیه ایران که تحریم صادرات بنزین به این کشور در صدر این تحریمهای احتمالی قرار دارد.
در همین رابطه، نشریه «فارین پالیسی»، مینویسد:
زمان برای متقاعد کردن ایران که برنامه غنیسازیاش را متوقف کند، به سر آمده است و آمریکا این را میداند. آمریکا از تلاش برای تعامل با ایران که به نتیجه نرسیده، نومید شده است و این نومیدی را درسخنان اخیر هیلاری میتوان حس کرد که گفت: برای واداشتن ایران به ارائه اطلاعات در مورد برنامه هستهایش، اعمال تحریمهای تازه ضروری است.
اما چه نوعی تحریمهایی؟ چه تحریمهائی که ضمن واداشتن دولت ایران به همکاری، مردم ایران را در تنگنای بیشتری قرار ندهد و یا موضع کسانی را که براین مردم حکومت میکنند، تقویت نکند؟
یکی از گزینههای پیش روی آمریکا، تحریم بنزین صادراتی و فرآوردههای نقتی به ایران است. اما این تحریم بدون اینکه موضع رهبران ایران را تضعیف کند، به مردم این کشور صدمه خواهد زد و بدتر اینکه این نوع تحریم، موقعیت سپاه پاسداران و شرکتهای وابسته با آن را در زمینه اقتصادی تقویت خواهد کرد.
سپاه پاسداران یکی از مهمترین ارگانهای سیاسی و اقتصادی ایران است و در اتخاذ سیاستهای امنیت ملی کشورنقش کلیدی دارد . سپاه با استفاده از نفوذ قابل توجه سیاسی اش بسیاری از رقبای خود را در حیطه اقتصادی به حاشیه رانده است. بنا براین تحریم صادرات بنزین به ایران نه تنها فشار بر مصرف کنندگان، در واقع مردم عادی، را بالا میبرد که به شرکتهای بخش خصوصی که در رقابتی نابرابر با سپاه، سعی دارند گلیم خود رااز آب بکشند، صدمه خواهد زد. سپاه که نفوذ آن بر دولت گسترده است، قادر خواهد بود با دور زدن تحریمهای آتی به مخازن ذخیره سوخت و بنزین دولتی دسترسی پیدا کند در حالیکه رقبای او چنین ظرفیتی ندارند.
دولت ایران در سه دهه گذشته با تحریمها دست و پنجه نرم کرده و از جهاتی نتوانسته است اقتصاد کشور را گسترش دهد، ولی بیشتر نابسامانیها و کمبودهای اقتصادی در کشور ناشی از سوء مدیریت، فساد و ناکارآیی دولت است . هزینه این نابسامانیها را مردم عادی پرداختهاند نه دولت، زیرا دولت به درآمد نفتی دسترسی دارد و در واقع بیشتر درآمد آن از همین منبع است.
سپاه، آیت آلله خامنه ای و احمدی نژاد ظاهرا بر این باورند که بازدارندگی هستهای ارزش آن را دارد که کشور هزینههای ناشی از نابسامانیهای اقتصادی را تحمل کند و دراین راستا، انزوای سیاسی ایران نه تنها رهبران ایران را تضعیف نکرده که موقعیت آنها را تقویت کرده است - رهبرانی که که باهمهی توان سعی دارند مانع از به اصطلاح 'تهاجم فرهنگی غرب' شوند و بیم آن دارند که عدم ایستادگی آنها در مقابل نفوذ غرب به یک «انقلاب مخملی» بیانجامد.
سپاه در زمینه اقتصادی از امتیازات انحصاری بر خوردار است، از جمله در بخش انرژی، حمل و نقل، ساختمان سازی و مخابرات. سپاه که در اقتصاد غیرمجاز و بازار سیاه دست دارد، از اعمال تحریم صادرات بنزین علیه ایران و کمبود ناشی از آن فایده زیادی خواهد برد، گو اینکه برخی از شرکتهای قانونی آن ممکن است هزینههایی را متحمل شوند.
بنا براین بهترین تحریم آن است که نقاط ضعف سپاه را هدف گیرد؛ یعنی دسترسی این ارگان به بازارهای مالی دنیا. بانک ملی که ارتباط نزدیکی با سپاه دارد، به سبب تحریمهای اعمال شده و به خاطر عدم دسترسی لازم به سیستمهای مالی آمریکا و موسسات بینالمللی صدمه دیده است ولی اگر این کار همه جانبه باشد و شرکای تجاری آمریکا هم در این کار همگام شوند، بانکهای وابسته و یا نزدیک به سپاه دچار مشکلات جدی خواهند شد.
همه این تحریمها اثرات محدودی بر دولت ایران داشتهاند. در این میانه، آمریکا باید به مردم ایران توجه کند که میتواننند مهمترین یار و یاور آمریکا باشند -بسیاری ازهمین مردم اکنون جان خود را به خطر میاندازند که آینده بهتری را برای ایران پیریزی کنند و رژیم را وادار نمایند که به تغییراتی تن دهد. بنابراین دولت آمریکا و کنگره قبل از تصویب تحریم صادرات بنزین به ایران باید مردم ایران را در مرکز توجه خود قرار دهد و کاری انجام ندهد که به جای فایده، ضرر داشته باشد.