شماری از ناظران غربی میگویند که با توجه به سیاست تهاجمی دولت محمود احمدی نژاد در مورد مسائل بینالمللی و نیز سیاست هستهای، پیروزی هر کدام از رقبای او میتواند سیاست خارجی ایران را دگرگون کند و راه را برای حل مسئله هستهای این کشور هموار کند.
در این رابطه، گفتوگویی کردهایم با جورج ژوفه ، استاد مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد در بریتانیا و نخست از او میپرسیم با توجه تعدد مراکز قدرت و تصمیم گیری در ایران، نتیجه انتخابات پیش رو چه تاثیری بر سیاست هستهای ایران و گفتوگو با آمریکا خواهد داشت؟
جورج ژوفه: در ابتدا اين نکته را بايد در نظر داشته باشيم که انتخابات ممکن است در عمل تاثير چندانی بر مسائل بين ايران و غرب نداشته باشد.
بيشتر ايرانيان به ويژه آنان که در مسند قدرت هستند، تاکيد دارند که ايران بايد چرخه سوخت هستهای خود را داشته باشد و حاضر نيستند اين اصل کنار گذاشته شود.
جدای از اين کسی که رئوس اصلی سياست خارجی کشور را تعيين میکند، آيت الله خامنهای رهبر ايران است نه رئيس جمهوری. آيت الله خامنه ای هم بارها گفته است داشتن چرخه سوخت هستهای حق ايران است.
با در نظر گرفتن اين نکات ممکن است ما شاهد تغييرات چندانی در اين رابطه نباشيم، اما آن چه ممکن است شاهد باشيم تمايل بيشتر ايران در جهت پيدا کردن راه تازه ای برای گفتوگو با غرب و رسيدن به نوعی مصالحه با حفظ چرخه سوخت هستهای است و اين بسيار مهم است. البته اين را هم بگويم که به هيچ وجه معلوم نيست که احمدی نژاد بازنده اين انتخابات باشد.
اما رقبای احمدی نژاد آن طور که خودشان گفتهاند به دنبال سياست تهاجمی نيستند و مايل هستند با اطمينان دادن به غرب درباره ماهيت صلحآميز برنامه هستهای ايران، اين مسئله را به نحوی حل کنند. بنابراين فکر نمیکنيد پيروزی يکی از رقبای احمدی نژاد جو مساعدتری را برای پيش بردن سياست خارجی ايران و حل مسئله هستهای ايجاد کند؟
اگر احمدی نژاد انتخابات را ببازد جو حاکم بر گفتوگوها تغيير خواهد کرد و بیشک اين مسئله بسيار مهم خواهد بود. زيرا بسياری از دولتمردان ايران گفتهاند که راههای گوناگونی برای حل مسئله هستهای وجود دارد، به شرطی که حق ايران برای داشتن چرخه سوخت هستهای محفوظ بماند. اين مسئله راههای گوناگونی را پيش روی طرفهای مذاکره میگذارد تا به حل مسئله هستهای بپردازند.
اين راهها در دوران رياست جمهوری احمدی نژاد وجود نداشت و علت آن هم دغدغه دايمی ذهن او بود، برای حفظ پايگاه مردمیاش و اين که ايران بايد با غرب مبارزه کند.
به باور من اين دغدغههای ذهنی و مسائلی که در رابطه با اسراييل وجود دارد، کنار گذاشته خواهد شد. موضع ايران درباره موجوديت اسراييل عوض نخواهد شد ولی با توجه به برخی اظهارات، اين موضع به احتمال قوی تغيير خواهد کرد.
تمام موضوعاتی که مطرح کردم مهم است، اما آن چه بايد بر آن تاکيد کنم اين است که نبايد زياد از حد خوشبين باشيم چون گشوده شدن فصل تازهای در روابط ايران و آمريکا محتمل به نظر نمیرسد و در هر صورت به آمريکا بستگی دارد که قدمهای اوليه را برای گفتوگو و برقراری روابط بردارد.
در این رابطه، گفتوگویی کردهایم با جورج ژوفه ، استاد مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد در بریتانیا و نخست از او میپرسیم با توجه تعدد مراکز قدرت و تصمیم گیری در ایران، نتیجه انتخابات پیش رو چه تاثیری بر سیاست هستهای ایران و گفتوگو با آمریکا خواهد داشت؟
جورج ژوفه: در ابتدا اين نکته را بايد در نظر داشته باشيم که انتخابات ممکن است در عمل تاثير چندانی بر مسائل بين ايران و غرب نداشته باشد.
بيشتر ايرانيان به ويژه آنان که در مسند قدرت هستند، تاکيد دارند که ايران بايد چرخه سوخت هستهای خود را داشته باشد و حاضر نيستند اين اصل کنار گذاشته شود.
جدای از اين کسی که رئوس اصلی سياست خارجی کشور را تعيين میکند، آيت الله خامنهای رهبر ايران است نه رئيس جمهوری. آيت الله خامنه ای هم بارها گفته است داشتن چرخه سوخت هستهای حق ايران است.
با در نظر گرفتن اين نکات ممکن است ما شاهد تغييرات چندانی در اين رابطه نباشيم، اما آن چه ممکن است شاهد باشيم تمايل بيشتر ايران در جهت پيدا کردن راه تازه ای برای گفتوگو با غرب و رسيدن به نوعی مصالحه با حفظ چرخه سوخت هستهای است و اين بسيار مهم است. البته اين را هم بگويم که به هيچ وجه معلوم نيست که احمدی نژاد بازنده اين انتخابات باشد.
اما رقبای احمدی نژاد آن طور که خودشان گفتهاند به دنبال سياست تهاجمی نيستند و مايل هستند با اطمينان دادن به غرب درباره ماهيت صلحآميز برنامه هستهای ايران، اين مسئله را به نحوی حل کنند. بنابراين فکر نمیکنيد پيروزی يکی از رقبای احمدی نژاد جو مساعدتری را برای پيش بردن سياست خارجی ايران و حل مسئله هستهای ايجاد کند؟
اگر احمدی نژاد انتخابات را ببازد جو حاکم بر گفتوگوها تغيير خواهد کرد و بیشک اين مسئله بسيار مهم خواهد بود. زيرا بسياری از دولتمردان ايران گفتهاند که راههای گوناگونی برای حل مسئله هستهای وجود دارد، به شرطی که حق ايران برای داشتن چرخه سوخت هستهای محفوظ بماند. اين مسئله راههای گوناگونی را پيش روی طرفهای مذاکره میگذارد تا به حل مسئله هستهای بپردازند.
اين راهها در دوران رياست جمهوری احمدی نژاد وجود نداشت و علت آن هم دغدغه دايمی ذهن او بود، برای حفظ پايگاه مردمیاش و اين که ايران بايد با غرب مبارزه کند.
به باور من اين دغدغههای ذهنی و مسائلی که در رابطه با اسراييل وجود دارد، کنار گذاشته خواهد شد. موضع ايران درباره موجوديت اسراييل عوض نخواهد شد ولی با توجه به برخی اظهارات، اين موضع به احتمال قوی تغيير خواهد کرد.
تمام موضوعاتی که مطرح کردم مهم است، اما آن چه بايد بر آن تاکيد کنم اين است که نبايد زياد از حد خوشبين باشيم چون گشوده شدن فصل تازهای در روابط ايران و آمريکا محتمل به نظر نمیرسد و در هر صورت به آمريکا بستگی دارد که قدمهای اوليه را برای گفتوگو و برقراری روابط بردارد.