به گزارش خبرگزاری های داخلی، محمود احمدی نژاد، روز یکشنبه، اساسنامه اساسنامه تازه دانشگاه آزاد را برای اجرا، ابلاغ کرد.
برپایه تغییرات انجام گرفته در این اسنامه، اصلاح و اجرایی شدن تغییرات را رئیس جمهوری اسلامی، به عنوان رئیس شورای انقلاب فرهنگی، می بایست ابلاغ کند.
خبرگزاری فارس، نزدیک به مواضع دولت محمود احمدی نژاد، در گزارشی، ابراز امیدواری کرد تا با ابلاغ شدن اساسنامه تازه، هر چه زودتر، رئیس جدید دانشگاه آزاد نیز مشخص شود.
با سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی آموزش و پرورش در پاریس، گفت و گویی کرده ایم و از او پرسیده ایم اجرایی شدن اساسنامه تازه دانشگاه آزاد، با ابلاغ رییس جمهوری اسلامی، چه سمت و سویی را برای آینده این دانشگاه ترسیم می کند؟
سعید پیوندی: ابلاغ این اساسنامه به دانشگاه آزاد، پایان دوره ای است که کشمکش و درگیری بین دولت و دانشگاه آزاد است. ابلاغ نشان می دهد که بالاخره بر سر یک متنی به توافق رسیده شده و این متن هم باید اجرا شود. این همزمان به این معناست که برای اولین بار دانشگاه آزاد تحت نظر شورایعالی انقلاب فرهنگی و دولت کار خواهد کرد. به هر حال گام مهمی در حیات دانشگاه آزاد به شمار می رود.
آقای پیوندی، دانشگاه آزاد پیش از این زیر نظر شورای انقلاب فرهنگی عمل نمی کرد؟
دانشگاه آزاد پس از انقلاب فرهنگی ۵۹ و ۶۱ شکل گرفته است. از سال ۱۳۶۲ عملاً دانشجو گرفته است. از آن زمان هم همیشه یک تشکیلات مستقل بوده که نه به کسی جواب پس می داده است، نه اینکه برنامه ها و رشته هایش را کسی تصویب می کرده یعنی کاملاً یک تشکیلات مستقل و قائم به ذات بوده است .همین هم همواره در نظام آموزشی ایران مورد اعتراض بود. برای آنکه وزارت علوم این تمایل را همیشه داشته که دخالت بیشتری در کار دانشگاه آزاد بکند. اما از آنجا که در دانشگاه آزاد کسان قدرتمندی مثل آقای هاشمی رفسنجانی بودند، همیشه مانع از این شدند که چنین دخالتی صورت بگیرد. در دوره آقای احمدی نژاد به خصوص به دلیل اینکه دانشگاه آزاد مثل پشت جبهه آقای رفسنجانی و طرفداران آقای رفسنجانی شمرده می شد، فشار سیاسی به دانشگاه آزاد زیادتر شد و این منجر به این شد که دانشگاه آزاد بالاخره بپذیرد که به نوعی زیر نظر دولت و شورای انقلاب فرهنگی باشد، بدون اینکه حتی در این اساسنامه ای که الان تصویب شده، این وابستگی خیلی شدید باشد، مثل دانشگاه های دولتی.
آیا این به این معناست که آقای هاشمی رفسنجانی نفوذش کاهش پیدا می کند در دانشگاه آزاد، یا نیروهای نزدیک به آقای هاشمی رفسنجانی در این توافق نوعی پس روی داشتند؟
من فکر می کنم باید در دو بُعد دید. در بعد علمی و در بعد آموزشی، دانشگاه آزاد کماکان بر اساس آن چیزی هم که تصویب شده، مثل سابق کار خواهد کرد و چیز زیادی تغییر نخواهد کرد. برای اینکه این جنبه اصلاً مورد توجه آنهایی که فشار می آوردند برای اینکه دانشگاه آزاد برود زیر نظر وزارت علوم نبوده در این دوره به خصوص آقای احمدی نژاد. اما آن چیزی که تغییر کرده، راس تشکیلات دانشگاه آزاد و از جمله رئیس دانشگاه آزاد دیگر مسئله مربوط به دانشگاه آزاد نخواهد بود و شورای انقلاب فرهنگی باید آن را تصویب کند. از این جهت باید گفت که آن تبادل نیرو که در شورای انقلاب فرهنگی وجود دارد یا در دولت وجود دارد، تعیین کننده خواهد بود برای اینکه این هیات امناء و تشکیلات دانشگاه آزاد را تا حدودی تحت تاثیر قرار دهد. چون بالاخره آنها، حتی رئیس دانشگاه هم را آنها باید تصویب کنند. درست است که دانشگاه آزاد پیشنهاد می کند ولی بالاخره باید با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد. یک نوعی می شود گفت دست اندازی در حوزه ای است که قبلاً به کلی از دست وزارت علوم و نهادهای دولتی خارج بوده و برای اولین بار این به وجود می آید.
یکی از تفاوت های اساسنامه جدید با اساسنامه پیشین این است که ریاست دانشگاه آزاد زمان دار شده و برای یک دوره چهارساله انتخاب می شود. آیا این جابجایی یا اینکه یک مدیر تنها برای چهار سال در یک دانشگاه مثل دانشگاه آزاد بخواهد مدیریت کند، مشکلی در زمینه علمی به وجود نمی آورد؟
وجود یک مدیریت ثابت با دوره ای بودن مدیریت، ضرورتاً تناقضی با هم ندارند. در خیلی از دانشگاه های بزرگ دنیا هم روسای دانشگاه ها هم گاهی تا بیست سال یک نفر می ماند ولی هر چهار سال یک بار این مقام تجدید می شود و از طریق کارنامه ای که رئیس دانشگاه دارد، بررسی می شود و ماندنشان را دوباره تایید می کنند. آن چیزی که در کل باید گفت این است که اساساً اینکه مدیریت دانشگاه دوره ای شود، به نظر من مثبت است. اما این که این مدیریت دانشگاه چه کسانی تصمیم گیرنده هستند، در این مورد است که بحث وجود دارد. در این مورد خاص، اساسنامه پیشنهادش این است که با پیشنهاد دانشگاه و تصویب شورای انقلاب فرهنگی باشد؛ یعنی به نوعی باید دانشگاه نظر موافق شورای انقلاب فرهنگی را جذب کند و این یک چیز منفی به نظر من برای استقلال یک دانشگاه است.
برپایه تغییرات انجام گرفته در این اسنامه، اصلاح و اجرایی شدن تغییرات را رئیس جمهوری اسلامی، به عنوان رئیس شورای انقلاب فرهنگی، می بایست ابلاغ کند.
خبرگزاری فارس، نزدیک به مواضع دولت محمود احمدی نژاد، در گزارشی، ابراز امیدواری کرد تا با ابلاغ شدن اساسنامه تازه، هر چه زودتر، رئیس جدید دانشگاه آزاد نیز مشخص شود.
با سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی آموزش و پرورش در پاریس، گفت و گویی کرده ایم و از او پرسیده ایم اجرایی شدن اساسنامه تازه دانشگاه آزاد، با ابلاغ رییس جمهوری اسلامی، چه سمت و سویی را برای آینده این دانشگاه ترسیم می کند؟
سعید پیوندی: ابلاغ این اساسنامه به دانشگاه آزاد، پایان دوره ای است که کشمکش و درگیری بین دولت و دانشگاه آزاد است. ابلاغ نشان می دهد که بالاخره بر سر یک متنی به توافق رسیده شده و این متن هم باید اجرا شود. این همزمان به این معناست که برای اولین بار دانشگاه آزاد تحت نظر شورایعالی انقلاب فرهنگی و دولت کار خواهد کرد. به هر حال گام مهمی در حیات دانشگاه آزاد به شمار می رود.
آقای پیوندی، دانشگاه آزاد پیش از این زیر نظر شورای انقلاب فرهنگی عمل نمی کرد؟
دانشگاه آزاد پس از انقلاب فرهنگی ۵۹ و ۶۱ شکل گرفته است. از سال ۱۳۶۲ عملاً دانشجو گرفته است. از آن زمان هم همیشه یک تشکیلات مستقل بوده که نه به کسی جواب پس می داده است، نه اینکه برنامه ها و رشته هایش را کسی تصویب می کرده یعنی کاملاً یک تشکیلات مستقل و قائم به ذات بوده است .همین هم همواره در نظام آموزشی ایران مورد اعتراض بود. برای آنکه وزارت علوم این تمایل را همیشه داشته که دخالت بیشتری در کار دانشگاه آزاد بکند. اما از آنجا که در دانشگاه آزاد کسان قدرتمندی مثل آقای هاشمی رفسنجانی بودند، همیشه مانع از این شدند که چنین دخالتی صورت بگیرد. در دوره آقای احمدی نژاد به خصوص به دلیل اینکه دانشگاه آزاد مثل پشت جبهه آقای رفسنجانی و طرفداران آقای رفسنجانی شمرده می شد، فشار سیاسی به دانشگاه آزاد زیادتر شد و این منجر به این شد که دانشگاه آزاد بالاخره بپذیرد که به نوعی زیر نظر دولت و شورای انقلاب فرهنگی باشد، بدون اینکه حتی در این اساسنامه ای که الان تصویب شده، این وابستگی خیلی شدید باشد، مثل دانشگاه های دولتی.
آیا این به این معناست که آقای هاشمی رفسنجانی نفوذش کاهش پیدا می کند در دانشگاه آزاد، یا نیروهای نزدیک به آقای هاشمی رفسنجانی در این توافق نوعی پس روی داشتند؟
من فکر می کنم باید در دو بُعد دید. در بعد علمی و در بعد آموزشی، دانشگاه آزاد کماکان بر اساس آن چیزی هم که تصویب شده، مثل سابق کار خواهد کرد و چیز زیادی تغییر نخواهد کرد. برای اینکه این جنبه اصلاً مورد توجه آنهایی که فشار می آوردند برای اینکه دانشگاه آزاد برود زیر نظر وزارت علوم نبوده در این دوره به خصوص آقای احمدی نژاد. اما آن چیزی که تغییر کرده، راس تشکیلات دانشگاه آزاد و از جمله رئیس دانشگاه آزاد دیگر مسئله مربوط به دانشگاه آزاد نخواهد بود و شورای انقلاب فرهنگی باید آن را تصویب کند. از این جهت باید گفت که آن تبادل نیرو که در شورای انقلاب فرهنگی وجود دارد یا در دولت وجود دارد، تعیین کننده خواهد بود برای اینکه این هیات امناء و تشکیلات دانشگاه آزاد را تا حدودی تحت تاثیر قرار دهد. چون بالاخره آنها، حتی رئیس دانشگاه هم را آنها باید تصویب کنند. درست است که دانشگاه آزاد پیشنهاد می کند ولی بالاخره باید با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد. یک نوعی می شود گفت دست اندازی در حوزه ای است که قبلاً به کلی از دست وزارت علوم و نهادهای دولتی خارج بوده و برای اولین بار این به وجود می آید.
یکی از تفاوت های اساسنامه جدید با اساسنامه پیشین این است که ریاست دانشگاه آزاد زمان دار شده و برای یک دوره چهارساله انتخاب می شود. آیا این جابجایی یا اینکه یک مدیر تنها برای چهار سال در یک دانشگاه مثل دانشگاه آزاد بخواهد مدیریت کند، مشکلی در زمینه علمی به وجود نمی آورد؟
وجود یک مدیریت ثابت با دوره ای بودن مدیریت، ضرورتاً تناقضی با هم ندارند. در خیلی از دانشگاه های بزرگ دنیا هم روسای دانشگاه ها هم گاهی تا بیست سال یک نفر می ماند ولی هر چهار سال یک بار این مقام تجدید می شود و از طریق کارنامه ای که رئیس دانشگاه دارد، بررسی می شود و ماندنشان را دوباره تایید می کنند. آن چیزی که در کل باید گفت این است که اساساً اینکه مدیریت دانشگاه دوره ای شود، به نظر من مثبت است. اما این که این مدیریت دانشگاه چه کسانی تصمیم گیرنده هستند، در این مورد است که بحث وجود دارد. در این مورد خاص، اساسنامه پیشنهادش این است که با پیشنهاد دانشگاه و تصویب شورای انقلاب فرهنگی باشد؛ یعنی به نوعی باید دانشگاه نظر موافق شورای انقلاب فرهنگی را جذب کند و این یک چیز منفی به نظر من برای استقلال یک دانشگاه است.