خانواده محمدرضا حدادی، نوجوانی که به اتهام ارتکاب قتل در ۱۵ سالگی دستگیر شده بود، خبر داده اند که احضاریه ای مبنی بر اجرای حکم اعدام فرزندانشان در روز چهارشنبه، شانزدهم تیرماه دریافت کرده اند.
این نوجوان در تحقیقات اولیه به قتل با تسمه پروانه اعتراف کرد اما پس از آن اعلام کرد که «فریب همدستانش را خورده و قتل را به این دلیل که فکر می کرده سن زیر ۱۸ سالش مانع از قصاص او خواهد شد، پذیرفته است.»
همزمان محمد رحمت، پسر مقتول ۵۷ ساله در گفت و گو با رادیو فردا گفته است حاضر نیست از خون پدرش بگذرد چرا که به اعتقاد او محمدرضا حدادی در هنگام وقوع قتل بیش از ۱۸ سال داشته است.
برادر محمدرضا حدادی در گفت و گو با رادیو فردا می گوید: برادر من مرتکب قتل نشده و او را فريب داده اند. من ده ها بار به دادگاه تهران رفتم و گفتم يک جلسه دادگاه برای او ترتيب دهند و من ثابت می کنم که بی گناه است. در صورتی که نتوانستم اين مسئله را ثابت کنم پدرم قول داده طناب دار را خودش بر گردن برادرم بيندازد.
برادر من بی گناه است، او کوچک بوده و اغفالش کرده اند. به او گفته اند به تو پول می دهيم تو قتل را گردن بگير چون زير ۱۸ سال هستی. آنها با هماهنگی مأمور آگاهی يک روزنامه به برادرم نشان می دهند، که نوشته بوده قاضی نبايد برای کسانی که زير ۱۸ سال هستند حکم قصاص در نظر گيرد.
سن برادر من قانونی نبوده و سه روز کمتر از ۱۵ سال سن داشته است.
آقای حدادی! گويا در جريان يک سرقت اين قتل اتفاق افتاده است. آيا برادر شما عضوی از گروه بوده است؟
يکی از دوستان برادرم به او گفته حالا که بيکاری، ما ماشين داريم بيا برويم دوری بزنيم و به اين بهانه راننده ماشين را می برند که البته قصد کشتن او را نداشتند. کسانی که اين نقشه را کشيدند در آن زمان ۲۳ ساله و ۱۹ ساله بوده اند.
يک بچه ۱۵ ساله که اصلا انگيزه ای برای قتل نداشته است. برادرم نه سواد درست و حسابی دارد نه سابقه ای، در حالی که ساير متهمين سن قانونی داشتند و اين کار را انجام می دهند و به برادرم می گويند قتل را گردن بگير ما پول می دهيم آزادت می کنيم. برادرم هم اطلاع نداشته بعد ازاين که سنش قانونی شود قصاصش می کنند.
دراين مدت برای نجات برادرتان چه اقداماتی انجام داده ايد و آيا در پی جلب رضايت خانواده مقتول بوده ايد؟
چند بار رفتيم جلوی منزل مقتول، اما متاسفانه گفتند نياييد در خانه ما را بزنيد.
گويا برگه ای به دست پدر و مادرتان رسيده که قرار است حکم اعدام محمدرضا را اجرا کنند. اين خبر صحت دارد؟
بله گفته اند روز چهارشنبه اعدامش می کنند و خانواده سه شنبه بروند ملاقات او.
آقای حدادی! برای اين پرونده چند جلسه دادگاه برگزار شده است؟
فقط يک جلسه دادگاه بدوی بوده و بعد از آن ديگر هيچ دادگاهی برايش برگزار نشده است.
يعنی حکم اعدام فقط با يک جلسه دادگاه بدوی صادر شده است؟
حکم اوليه ای که صادر شد فرستادند تهران و آنجا تاييديه آن را گرفتند. آن زمان شعبه تجديد نظر نبود فقط شعبه ۴۲ ديوان عالی کشور بود که حکم بدوی را تاييد کرد.
اکنون خانواده شما در چه وضعيتی به سر می برند؟
همه سرگردان هستند. اقوام و آشنايان همه آمده اند و می گويند اين بچه بی گناه است چرا بايد قصاص شود. کسانی که قاتل هستند آزاد باشند ولی برادرم قصاص شود؟ من خودم نمی توانم درست صحبت کنم و حال خوشی نداريم.
شما سه شنبه می رويد تهران تا محمدرضا را ملاقات کنيد؟
بله، می رويم ملاقاتش تا ببينيم چه کاری می توانيم انجام دهيم. به خدا او بی گناه است.
این نوجوان در تحقیقات اولیه به قتل با تسمه پروانه اعتراف کرد اما پس از آن اعلام کرد که «فریب همدستانش را خورده و قتل را به این دلیل که فکر می کرده سن زیر ۱۸ سالش مانع از قصاص او خواهد شد، پذیرفته است.»
همزمان محمد رحمت، پسر مقتول ۵۷ ساله در گفت و گو با رادیو فردا گفته است حاضر نیست از خون پدرش بگذرد چرا که به اعتقاد او محمدرضا حدادی در هنگام وقوع قتل بیش از ۱۸ سال داشته است.
برادر محمدرضا حدادی در گفت و گو با رادیو فردا می گوید: برادر من مرتکب قتل نشده و او را فريب داده اند. من ده ها بار به دادگاه تهران رفتم و گفتم يک جلسه دادگاه برای او ترتيب دهند و من ثابت می کنم که بی گناه است. در صورتی که نتوانستم اين مسئله را ثابت کنم پدرم قول داده طناب دار را خودش بر گردن برادرم بيندازد.
برادر من بی گناه است، او کوچک بوده و اغفالش کرده اند. به او گفته اند به تو پول می دهيم تو قتل را گردن بگير چون زير ۱۸ سال هستی. آنها با هماهنگی مأمور آگاهی يک روزنامه به برادرم نشان می دهند، که نوشته بوده قاضی نبايد برای کسانی که زير ۱۸ سال هستند حکم قصاص در نظر گيرد.
سن برادر من قانونی نبوده و سه روز کمتر از ۱۵ سال سن داشته است.
آقای حدادی! گويا در جريان يک سرقت اين قتل اتفاق افتاده است. آيا برادر شما عضوی از گروه بوده است؟
يکی از دوستان برادرم به او گفته حالا که بيکاری، ما ماشين داريم بيا برويم دوری بزنيم و به اين بهانه راننده ماشين را می برند که البته قصد کشتن او را نداشتند. کسانی که اين نقشه را کشيدند در آن زمان ۲۳ ساله و ۱۹ ساله بوده اند.
يک بچه ۱۵ ساله که اصلا انگيزه ای برای قتل نداشته است. برادرم نه سواد درست و حسابی دارد نه سابقه ای، در حالی که ساير متهمين سن قانونی داشتند و اين کار را انجام می دهند و به برادرم می گويند قتل را گردن بگير ما پول می دهيم آزادت می کنيم. برادرم هم اطلاع نداشته بعد ازاين که سنش قانونی شود قصاصش می کنند.
دراين مدت برای نجات برادرتان چه اقداماتی انجام داده ايد و آيا در پی جلب رضايت خانواده مقتول بوده ايد؟
چند بار رفتيم جلوی منزل مقتول، اما متاسفانه گفتند نياييد در خانه ما را بزنيد.
گويا برگه ای به دست پدر و مادرتان رسيده که قرار است حکم اعدام محمدرضا را اجرا کنند. اين خبر صحت دارد؟
بله گفته اند روز چهارشنبه اعدامش می کنند و خانواده سه شنبه بروند ملاقات او.
آقای حدادی! برای اين پرونده چند جلسه دادگاه برگزار شده است؟
فقط يک جلسه دادگاه بدوی بوده و بعد از آن ديگر هيچ دادگاهی برايش برگزار نشده است.
يعنی حکم اعدام فقط با يک جلسه دادگاه بدوی صادر شده است؟
حکم اوليه ای که صادر شد فرستادند تهران و آنجا تاييديه آن را گرفتند. آن زمان شعبه تجديد نظر نبود فقط شعبه ۴۲ ديوان عالی کشور بود که حکم بدوی را تاييد کرد.
اکنون خانواده شما در چه وضعيتی به سر می برند؟
همه سرگردان هستند. اقوام و آشنايان همه آمده اند و می گويند اين بچه بی گناه است چرا بايد قصاص شود. کسانی که قاتل هستند آزاد باشند ولی برادرم قصاص شود؟ من خودم نمی توانم درست صحبت کنم و حال خوشی نداريم.
شما سه شنبه می رويد تهران تا محمدرضا را ملاقات کنيد؟
بله، می رويم ملاقاتش تا ببينيم چه کاری می توانيم انجام دهيم. به خدا او بی گناه است.