خبرگزاری دولتی « ایرنا» روز یکشنبه خبری را در مورد استفتاء از آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در مورد چهارشنبه سوری منتشر کرد که گفته است این روز «...هيچ مبناى شرعى ندارد.»
آیت الله خامنه ای همچنین چهارشنبه سوری را « مستلزم ضرر و فساد زيادى» دانسته که به گفته او، « مناسب است از آنها اجتناب شود.»
فتوای رهبر جمهوری اسلامی چند روز پس از انتشار مصاحبه میر حسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت ایران، اعلام شده است که در مورد مراسم چهارشنبه سوری گفته بود که این مراسم، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است.
محمد جواد اکبرین، روزنامه نگار و پژوهشگر مسایل دینی در پاریس، درباره فتوای آیت الله خامنه ای در خصوص چهارشنبه سوری به رادیو فردا می گوید: من اطلاع ندارم که ایشان در گذشته به چنین استفتایی پاسخ داده باشد یانه؟ در این باره اظهار نظری کرده باشد یا خیر؟ اما با توجه به حساسیتی که روی چهارشنبه سوری در پیش رو وجود دارد به نظر می رسد که نخستین بار است که ایشان در چنین موقعیت حساسی به این سوال پاسخ داده است که اگر چه پوشش فقه دارد اما کاملا کارکرد سیاسی دارد.
با توجه به اینکه چهارشنبه سوری سنتی است که از ایران پیش از اسلام وجود داشته است و مردم این مراسم را اجرا می کرده اند، آیا روحانیون می توانند راجع به این موضوع اظهار نظر کنند که مبنای شرعی دارد یا خیر؟
اصلا دلیلی ندارد که بخواهیم در شرع به دنبال پاسخ این سوال بگردیم. مشکلی که پاره ای از روحانیون و فقهای سنتی دارند این است که گمان می کنند راجع به هر چیزی باید اظهار نظر کنند.
این اشکال به پاره ای از مقلدان هم وارد است که چرا برای نفس کشیدنشان هم استفتا می کنند؟ حالا بماند که این استفتا از این ماجرا خارج است ، اما من تصور نمی کنم اصلا کسی پرسیده باشد. فکر کنم سوال و جوابی است که برای موقعیت سیاسی کنونی تنظیم شده است.
اما به لحاظ فقهی واقعا نه آن مقلدی که این پرسش را به عنوان استفتا مطرح می کند کار دینی انجام می دهد –یعنی این که دین به او توصیه کرده باشد که چنین سوالی کند- نه فقهایی که به این سوال جواب می دهند کار درستی می کنند. به این معنا که می خواهند از جایگاه دین راجع به این موضوع نظر بدهند و بگویند که چنین کاری سزاوار است یا نیست.
اساسا چنین موضوعی هیچ ربطی به دین ندارد. چهارشنبه سوری در اسلام ریشه ندارد. اسلام هم در چهارشنبه سوری جایی ندارد. می توانند هیچ نسبتی هم نداشته باشند. مراسم چهارشنبه سوری یک سنت ایرانی است با اهداف خودش. نیت ها و اهدافی که باید در تاریخ جستجو شود. واینکه ما بخواهیم نسبتی با اسلام برایش تعریف کنیم و بگوییم که در اسلام چنین جایگاهی دارد یا نه؟ اساسا توقعی بیش از ظرفیت دین از دین ایجاد کردن است.
این امر نه تنها به دین هیچ خدمتی نمی کند بلکه دین را در ذهن مخاطب، بسیار فضول در همه زمینه ها جلوه می دهد. درحالی که این گونه نیست.
به این نکته اشاره کردید که بحثی که مطرح شده است در واقع سیاسی است. آیا اشاره شما به صحبت هایی است که اخیرا میرحسین موسوی مطرح کرده است که چهارشنبه سوری یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است؟
دقیقا. آقای میرحسین موسوی نه مدعی بوده که این سخن یک سخن دینی است و نه مدعی بوده است که می خواهد نسبتی با دین برای آن تعبیر کند. چیزی که آقای موسوی گفته است در پاسخ به سوال پرسشگری در مصاحبه ایشان است که پرسیده است پیشنهاد شما برای روز چهارشنبه سوری چیست؟
همین که این پرسشگر این سوال را مطرح می کند نشان می دهد که جنبش سبز در ادامه اعتراضاتشان بعد از انتخابات اخیر تا کنون، قصد دارند از این مناسبت ایرانی هم برای رساندن صدای اعتراضشان و صدای زندگی خواهی خودشان استفاده کنند.
اساسا جنبش سبز یک جنبش شهادت پرور نیست و بنا نبوده که باشد. جنبشی زندگی پرور است. اگر چه ما در این جنبش شهید هم دادیم. اما دوست داریم از همه نمادهای زندگی استفاده کنیم.
چهارشنبه سوری نمادی از نمادهای زندگی برای ایرانیان است. آنها می خواهند از این فرصت استفاده کنند. به همین خاطر هم آقای موسوی، ایرانی ترین تعبیر را برای چهارشنبه سوری به کار برده و گفته است که این روز یادمان نور علیه تاریکی است.
اما در مقابل این سخن که از قضا سخن تاثیرگذاری هم در میان هواداران جنبش سبز بوده است، این نمایش استفتاء ترتیب داده شده است. گویا این پرسش را هم از رهبری و هم از بقیه فقها مطرح کرده اند و ایشان هم از این فرصت استفاده کرده و با گفتن اینکه مراسم چهارشنبه سوری مبنای شرعی ندارد، گویا غیب گفته است. خوب! معلوم است که چهارشنبه سوری مبنای شرعی ندارد.
وی توصیه کرده است از این مراسم اجتناب شود. اما نکته جالب تراز این، سخن آقای خامنه ای نیست. سخن آقای خامنه ای حداقل لباسی از فقه بر تن دارد؛ به این معنا که گفته است مبنای شرعی ندارد و مستلزم ضرر و فساد زیادی است. او وارد مصداق شده است. البته مصداق ربطی به فقیه ندارد. چون فقیه فقط کلیات را می گوید نه مصادیق را.
منتها حالا ایشان اظهاراتی کرده وبرخی از فقها هم چنین کارهایی می کنند که خارج از لباس فقه نیست. اینکه گفته است از آن اجتناب شود، توصیه ای کرده است که باز هم گاهی فقها این کار را می کنند.
اما آن چیزی که عجیب است پیگیری سخن ایشان توسط مشاور احمدی نژاد در امور روحانیت، آقای سقای بیریا است که در آنجا یک حرف کاملا غیر فقهی زده و گفته است که چهارشنبه سوری خلاف شرع و دستورات دین اسلام است.
در این که اساسا چهارشنبه سوری هیچ نسبتی با اسلام ندارد بحثی نیست. اما اینکه خلاف اسلام و دستورات اسلام است، از آن اکاذیبی است که فقط به قامت روحانیون تازه به دوران رسیده دولت جدید برازنده است.
آیت الله خامنه ای همچنین چهارشنبه سوری را « مستلزم ضرر و فساد زيادى» دانسته که به گفته او، « مناسب است از آنها اجتناب شود.»
فتوای رهبر جمهوری اسلامی چند روز پس از انتشار مصاحبه میر حسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت ایران، اعلام شده است که در مورد مراسم چهارشنبه سوری گفته بود که این مراسم، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است.
محمد جواد اکبرین، روزنامه نگار و پژوهشگر مسایل دینی در پاریس، درباره فتوای آیت الله خامنه ای در خصوص چهارشنبه سوری به رادیو فردا می گوید: من اطلاع ندارم که ایشان در گذشته به چنین استفتایی پاسخ داده باشد یانه؟ در این باره اظهار نظری کرده باشد یا خیر؟ اما با توجه به حساسیتی که روی چهارشنبه سوری در پیش رو وجود دارد به نظر می رسد که نخستین بار است که ایشان در چنین موقعیت حساسی به این سوال پاسخ داده است که اگر چه پوشش فقه دارد اما کاملا کارکرد سیاسی دارد.
با توجه به اینکه چهارشنبه سوری سنتی است که از ایران پیش از اسلام وجود داشته است و مردم این مراسم را اجرا می کرده اند، آیا روحانیون می توانند راجع به این موضوع اظهار نظر کنند که مبنای شرعی دارد یا خیر؟
اصلا دلیلی ندارد که بخواهیم در شرع به دنبال پاسخ این سوال بگردیم. مشکلی که پاره ای از روحانیون و فقهای سنتی دارند این است که گمان می کنند راجع به هر چیزی باید اظهار نظر کنند.
این اشکال به پاره ای از مقلدان هم وارد است که چرا برای نفس کشیدنشان هم استفتا می کنند؟ حالا بماند که این استفتا از این ماجرا خارج است ، اما من تصور نمی کنم اصلا کسی پرسیده باشد. فکر کنم سوال و جوابی است که برای موقعیت سیاسی کنونی تنظیم شده است.
اما به لحاظ فقهی واقعا نه آن مقلدی که این پرسش را به عنوان استفتا مطرح می کند کار دینی انجام می دهد –یعنی این که دین به او توصیه کرده باشد که چنین سوالی کند- نه فقهایی که به این سوال جواب می دهند کار درستی می کنند. به این معنا که می خواهند از جایگاه دین راجع به این موضوع نظر بدهند و بگویند که چنین کاری سزاوار است یا نیست.
اساسا چنین موضوعی هیچ ربطی به دین ندارد. چهارشنبه سوری در اسلام ریشه ندارد. اسلام هم در چهارشنبه سوری جایی ندارد. می توانند هیچ نسبتی هم نداشته باشند. مراسم چهارشنبه سوری یک سنت ایرانی است با اهداف خودش. نیت ها و اهدافی که باید در تاریخ جستجو شود. واینکه ما بخواهیم نسبتی با اسلام برایش تعریف کنیم و بگوییم که در اسلام چنین جایگاهی دارد یا نه؟ اساسا توقعی بیش از ظرفیت دین از دین ایجاد کردن است.
این امر نه تنها به دین هیچ خدمتی نمی کند بلکه دین را در ذهن مخاطب، بسیار فضول در همه زمینه ها جلوه می دهد. درحالی که این گونه نیست.
به این نکته اشاره کردید که بحثی که مطرح شده است در واقع سیاسی است. آیا اشاره شما به صحبت هایی است که اخیرا میرحسین موسوی مطرح کرده است که چهارشنبه سوری یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است؟
دقیقا. آقای میرحسین موسوی نه مدعی بوده که این سخن یک سخن دینی است و نه مدعی بوده است که می خواهد نسبتی با دین برای آن تعبیر کند. چیزی که آقای موسوی گفته است در پاسخ به سوال پرسشگری در مصاحبه ایشان است که پرسیده است پیشنهاد شما برای روز چهارشنبه سوری چیست؟
همین که این پرسشگر این سوال را مطرح می کند نشان می دهد که جنبش سبز در ادامه اعتراضاتشان بعد از انتخابات اخیر تا کنون، قصد دارند از این مناسبت ایرانی هم برای رساندن صدای اعتراضشان و صدای زندگی خواهی خودشان استفاده کنند.
اساسا جنبش سبز یک جنبش شهادت پرور نیست و بنا نبوده که باشد. جنبشی زندگی پرور است. اگر چه ما در این جنبش شهید هم دادیم. اما دوست داریم از همه نمادهای زندگی استفاده کنیم.
چهارشنبه سوری نمادی از نمادهای زندگی برای ایرانیان است. آنها می خواهند از این فرصت استفاده کنند. به همین خاطر هم آقای موسوی، ایرانی ترین تعبیر را برای چهارشنبه سوری به کار برده و گفته است که این روز یادمان نور علیه تاریکی است.
اما در مقابل این سخن که از قضا سخن تاثیرگذاری هم در میان هواداران جنبش سبز بوده است، این نمایش استفتاء ترتیب داده شده است. گویا این پرسش را هم از رهبری و هم از بقیه فقها مطرح کرده اند و ایشان هم از این فرصت استفاده کرده و با گفتن اینکه مراسم چهارشنبه سوری مبنای شرعی ندارد، گویا غیب گفته است. خوب! معلوم است که چهارشنبه سوری مبنای شرعی ندارد.
وی توصیه کرده است از این مراسم اجتناب شود. اما نکته جالب تراز این، سخن آقای خامنه ای نیست. سخن آقای خامنه ای حداقل لباسی از فقه بر تن دارد؛ به این معنا که گفته است مبنای شرعی ندارد و مستلزم ضرر و فساد زیادی است. او وارد مصداق شده است. البته مصداق ربطی به فقیه ندارد. چون فقیه فقط کلیات را می گوید نه مصادیق را.
منتها حالا ایشان اظهاراتی کرده وبرخی از فقها هم چنین کارهایی می کنند که خارج از لباس فقه نیست. اینکه گفته است از آن اجتناب شود، توصیه ای کرده است که باز هم گاهی فقها این کار را می کنند.
اما آن چیزی که عجیب است پیگیری سخن ایشان توسط مشاور احمدی نژاد در امور روحانیت، آقای سقای بیریا است که در آنجا یک حرف کاملا غیر فقهی زده و گفته است که چهارشنبه سوری خلاف شرع و دستورات دین اسلام است.
در این که اساسا چهارشنبه سوری هیچ نسبتی با اسلام ندارد بحثی نیست. اما اینکه خلاف اسلام و دستورات اسلام است، از آن اکاذیبی است که فقط به قامت روحانیون تازه به دوران رسیده دولت جدید برازنده است.