تاکید آیتالله علی خامنهای بر این نکته که در صورت تحقق تهدیدهای نظامی خارجی، دامنه نبرد از حدود جغرافیایی ایران فراتر خواهد رفت، نشانه اشتراک نظر مسئولان جمهوری اسلامی پیرامون جدی بودن خطر رویارویی نظامی در آینده نزدیک و همچنین نگرانی آنها از عواقب احتمالی چنین برخوردی است.
پیش از وی، علی شادمانی، رئیس اداره عملیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از آماده ساختن سه طرح نظامی تلافیجویانه در قبال هجوم احتمالی خارجی خبر داده بود.
محمود احمدینژاد نیز در روز دوشنبه، چهار مردادماه، و در گفتوگویی با پرس تیوی، تلویزیون برونمرزی انگلیسیزبان جمهوری اسلامی، گفته بود: «من اطلاع میدهم، آنها تصمیم گرفتهاند تا سه ماه آینده علیه حداقل دو کشور منطقه عملیات (نظامی) انجام دهند.»
واکنشهای رسمی به احتمال آغاز برخورد نظامی در منطقه و نتایج احتمالی آن از زمانی افزایش یافت که روسیه در اقدامی غیرمنتظره تاریخ دقیق راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر را اعلام کرد. جان بولتون، سفیر جنجالی سابق آمریکا در سازمان ملل، به همین مناسبت در مقالهای به اسرائیل هشدار داد که برای بمباران رآکتور بوشهر تنها ۸ روز فرصت دارد.
پیش از اعلام تاریخ دقیق راهاندازی رآکتور بوشهر و آغاز شمارش معکوس برای بارگذاری آن، دریاسالار مایک مالن، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، روز یکشنبه اول ماه اوت جاری در برنامه «ملاقات با مطبوعات» در شبکه تلویزیونی انبیسی تصریح کرد: «طرح حمله نظامی به ایران برای پیشگیری از دسترسی آن کشور به بمب اتمی آماده است و روی میز هم باقی خواهد ماند.»
بیاطلاعی یا اطلاع کامل؟
پیش از طرح اظهارات مایک مالن، محمود احمدینژاد در بخشهای دیگری از گفتوگوی طولانی چهار مرداد خود با پرس تیوی گفته بود: «ما اطلاعات دقیقی داریم که آمریکاییها نقشهای را برای جنگ روانی علیه ایران طراحی کردهاند و سناریویی نوشتهاند که جنگ تبلیغاتی سنگینی علیه ایران راه اندازند و صحبتهای رئیس جمهور روسیه (در مورد امکان دسترسی ایران به بمب اتمی) در واقع آگهی پخش آن نمایش است.»
اگر چه محمود احمدینژاد با وجود اظهار «اطلاع دقیق» از حمله آمریکا به دو کشور خاورمیانه و همچنین نقشه آغاز جنگ تبلیغاتی سنگین آمریکا علیه ایران (با مشارکت روسیه) موضوع احتمال حمله نظامی مستقیم علیه ایران را مطرح نساخت، واکنشهای دیگر مسئولین نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، منجمله اظهارات دو روز گذشته علی شادمانی و آیتالله علی خامنهای نشان داد که جمهوری اسلامی دستکم مصمم است که احتمال وجود طرحی واقعی برای حمله نظامی به ایران را جدی جلوه دهد.
برای توجیه چنین تلاشی میتوان حداقل دو دلیل محتمل را مطرح ساخت:
۱- قرار داشتن جمهوری اسلامی در مسیر توافقهای روسیه و آمریکا برای راهاندازی رآکتور بوشهر و فراهم آمدن زمینه توافقهای اتمی مهمتر طی مذاکرات ماه سپتامبر با گروه وین.
۲- بیاطلاعی جمهوری اسلامی از توافقهای مستقیم و پنهانی آمریکا و روسیه پیرامون برنامههای اتمی ایران و در نتیجه نگرانی جدی رهبران آن پیرامون هزینههای احتمالی راهاندازی غیرمنتظره رآکتور بوشهر.
اهمیت راهاندازی
بیتردید حساسیتهای ناشی از راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر را، با توجه به موقعیت کنونی ایران در جامعه جهانی، قطعنامههای تحریمی شورای امنیت و همچنین مسائل امنیت منطقه، میباید به مراتب فراتر از راهاندازی ساده یک کارخانه برق مورد ارزیابی قرار داد.
دلایلی که طی ده ساله گذشته مانع از تکمیل و راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر شد میتوانست در صورت به توافق نرسیدن طرفهای ذینفع منجمله آمریکا، روسیه و اسرائیل پیرامون این موضوع، همچنان مانع از راهاندازی آن بخصوص در شرایط کنونی بشود.
در صورتی که روسیه بدون جلب رضایت آمریکا و اسرائیل تصمیم به تکمیل و راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر میگرفت، به اسرائیل عملا فرصت میداد که با توسل به بهانه حفظ امنیت ملی و دفاع از موجودیت خود رآکتور بوشهر را مانند اقدامات مشابه آن کشور در عراق و سوریه، مورد حمله نظامی قرار دهد.
در صورت حمله نظامی اسرائیل، ضمن انهدام رآکتور بوشهر، امنیت جانی نزدیک به دو هزار تن کارکنان روسی آن نیز به خطر میافتاد. دولت روسیه تحت هیچ شرایطی نه قادر و نه مایل به رویارویی با چنین فاجعهای است. از این جهت پیش از تکمیل و اعلام تاریخ راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر، روسیه دستکم امنیت جانی اتباع خود را که در محل حاضر و شاغلاند تامین کرده است.
بیتردید توافق بر سر راهاندازی رآکتور بوشهر نه تحقق یک هدف، که فراهم آوردن وسیلهای است برای دست یافتن به هدفهای دیگر. هدف اصلی خنثی ساختن خطر تبدیل ایران به یک نیروی نظامی اتمی است. تنها به این شرط است که میتوان تصور کرد دولت اسرائیل راهاندازی رآکتور بوشهر را بتواند تحمل کند. از این لحاظ دست یافتن به یک توافق «چندجانبه» پیرامون رآکتور بوشهر گمانهای است که از کنار آن آسان نمیتوان گذشت.
بیاطمینانی
فارغ از قرار داشتن یا قرار نداشتن ایران در مسیر توافقهای چندجانبه روسیه، آمریکا، اسرائیل، آن چه مشهود است نگرانی مقامات جمهوری اسلامی در قبال آینده این تحولات است.
عملی شدن تهدیدهای اخیر آقای شادمانی و آقای خامنهای، منجمله مسدود ساختن تنگه هرمز، حمله به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان، و حمله به اسرائیل به معنی درگیری نظامی تمامعیار در منطقه و در نتیجه تغییر وضعیت سریع و کامل نظام جمهوری اسلامی در شکل کنونی آن است.
ایران بدون تردید در صورت استفاده از امکانات موشکی خود قادر به اجرای هر سه طرح نظامی مورد اشاره آقای شادمانی خواهد بود. ولی در مقابل، حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران و جنگ با اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز غیرقابل اجتناب خواهد شد.
واقعیت تلخ این است که ایران ضمن برخورداری از قدرت تهاجمی و تخریبی محدود موشکی فاقد قدرت دفاعی کافی در مقابل هجوم خارجی است. در مقابل، نیروهای رقیب ایران ضمن داشتن برتری خردکننده قدرت آتش، از ظرفیتهای دفاعی قابل ملاحظهای نیز برخوردارند. ایران در صورت وقوع جنگ، ضمن وارد آوردن آسیبهایی به طرفهای مقابل، عملا در مقابل قدرت آتش آنها بیدفاع خواهد بود.
جنگ سرد
اگرچه انتظار میرود که تا پیش از آغاز به کار رآکتور اتمی بوشهر تهدیدهای جنگی در منطقه همچنان ادامه یابد، میتوان انتظار داشت که تهدیدهای نظامی اخیر با هدف آماده ساختن افکار عمومی و فراهم ساختن زمینه توافقهای بیشتر اتمی در ماه سپتامبر صورت گرفته و هرگز از محدوده تبلیغاتی مورد اشاره آقای احمدینژاد خارج نشوند.
در چنین صورتی گمانه حضور مستقیم یا غیرمستقیم جمهوری اسلامی در توافقهای چندجانبه اتمی تا حدود زیادی تقویت خواهد شد. اگر چه نگرانیهای جمهوری اسلامی با این استدلال که ممکن است تنها در مسیر بخشی از توافقها قرار گرفته و احتمالا دستآویز طرحهای پیچیدهتری شده باشد، همچنان تا مدتی ادامه خواهد یافت.
تهدیدهای اخیر مقامات جمهوری اسلامی معادل تهدید به حمله انتحاری است و حمله انتحاری آخرین گزینهای است که جمهوری اسلامی ممکن است تحت هر شرایطی استفاده از آن را مورد بررسی قرار دهد. از این لحاظ بیش از توجه به بار نظامی چنین تهدیدهایی میباید فعلا بار تبلیغاتی آنها را جدی گرفت و دستکم تا روز ۲۱ ماه اوت، یک شنبه، همچنان به انتظار و گمانهزنی بسنده کرد.
--------------------------------------------------------------------------------
نظر نویسنده الزاما نظر رادیوفردا نیست.
پیش از وی، علی شادمانی، رئیس اداره عملیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از آماده ساختن سه طرح نظامی تلافیجویانه در قبال هجوم احتمالی خارجی خبر داده بود.
محمود احمدینژاد نیز در روز دوشنبه، چهار مردادماه، و در گفتوگویی با پرس تیوی، تلویزیون برونمرزی انگلیسیزبان جمهوری اسلامی، گفته بود: «من اطلاع میدهم، آنها تصمیم گرفتهاند تا سه ماه آینده علیه حداقل دو کشور منطقه عملیات (نظامی) انجام دهند.»
واکنشهای رسمی به احتمال آغاز برخورد نظامی در منطقه و نتایج احتمالی آن از زمانی افزایش یافت که روسیه در اقدامی غیرمنتظره تاریخ دقیق راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر را اعلام کرد. جان بولتون، سفیر جنجالی سابق آمریکا در سازمان ملل، به همین مناسبت در مقالهای به اسرائیل هشدار داد که برای بمباران رآکتور بوشهر تنها ۸ روز فرصت دارد.
بیشتر بخوانید:
بیاطلاعی یا اطلاع کامل؟
پیش از طرح اظهارات مایک مالن، محمود احمدینژاد در بخشهای دیگری از گفتوگوی طولانی چهار مرداد خود با پرس تیوی گفته بود: «ما اطلاعات دقیقی داریم که آمریکاییها نقشهای را برای جنگ روانی علیه ایران طراحی کردهاند و سناریویی نوشتهاند که جنگ تبلیغاتی سنگینی علیه ایران راه اندازند و صحبتهای رئیس جمهور روسیه (در مورد امکان دسترسی ایران به بمب اتمی) در واقع آگهی پخش آن نمایش است.»
اگر چه محمود احمدینژاد با وجود اظهار «اطلاع دقیق» از حمله آمریکا به دو کشور خاورمیانه و همچنین نقشه آغاز جنگ تبلیغاتی سنگین آمریکا علیه ایران (با مشارکت روسیه) موضوع احتمال حمله نظامی مستقیم علیه ایران را مطرح نساخت، واکنشهای دیگر مسئولین نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، منجمله اظهارات دو روز گذشته علی شادمانی و آیتالله علی خامنهای نشان داد که جمهوری اسلامی دستکم مصمم است که احتمال وجود طرحی واقعی برای حمله نظامی به ایران را جدی جلوه دهد.
برای توجیه چنین تلاشی میتوان حداقل دو دلیل محتمل را مطرح ساخت:
۱- قرار داشتن جمهوری اسلامی در مسیر توافقهای روسیه و آمریکا برای راهاندازی رآکتور بوشهر و فراهم آمدن زمینه توافقهای اتمی مهمتر طی مذاکرات ماه سپتامبر با گروه وین.
۲- بیاطلاعی جمهوری اسلامی از توافقهای مستقیم و پنهانی آمریکا و روسیه پیرامون برنامههای اتمی ایران و در نتیجه نگرانی جدی رهبران آن پیرامون هزینههای احتمالی راهاندازی غیرمنتظره رآکتور بوشهر.
اهمیت راهاندازی
بیتردید حساسیتهای ناشی از راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر را، با توجه به موقعیت کنونی ایران در جامعه جهانی، قطعنامههای تحریمی شورای امنیت و همچنین مسائل امنیت منطقه، میباید به مراتب فراتر از راهاندازی ساده یک کارخانه برق مورد ارزیابی قرار داد.
دلایلی که طی ده ساله گذشته مانع از تکمیل و راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر شد میتوانست در صورت به توافق نرسیدن طرفهای ذینفع منجمله آمریکا، روسیه و اسرائیل پیرامون این موضوع، همچنان مانع از راهاندازی آن بخصوص در شرایط کنونی بشود.
در صورتی که روسیه بدون جلب رضایت آمریکا و اسرائیل تصمیم به تکمیل و راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر میگرفت، به اسرائیل عملا فرصت میداد که با توسل به بهانه حفظ امنیت ملی و دفاع از موجودیت خود رآکتور بوشهر را مانند اقدامات مشابه آن کشور در عراق و سوریه، مورد حمله نظامی قرار دهد.
در صورت حمله نظامی اسرائیل، ضمن انهدام رآکتور بوشهر، امنیت جانی نزدیک به دو هزار تن کارکنان روسی آن نیز به خطر میافتاد. دولت روسیه تحت هیچ شرایطی نه قادر و نه مایل به رویارویی با چنین فاجعهای است. از این جهت پیش از تکمیل و اعلام تاریخ راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر، روسیه دستکم امنیت جانی اتباع خود را که در محل حاضر و شاغلاند تامین کرده است.
بیتردید توافق بر سر راهاندازی رآکتور بوشهر نه تحقق یک هدف، که فراهم آوردن وسیلهای است برای دست یافتن به هدفهای دیگر. هدف اصلی خنثی ساختن خطر تبدیل ایران به یک نیروی نظامی اتمی است. تنها به این شرط است که میتوان تصور کرد دولت اسرائیل راهاندازی رآکتور بوشهر را بتواند تحمل کند. از این لحاظ دست یافتن به یک توافق «چندجانبه» پیرامون رآکتور بوشهر گمانهای است که از کنار آن آسان نمیتوان گذشت.
بیاطمینانی
فارغ از قرار داشتن یا قرار نداشتن ایران در مسیر توافقهای چندجانبه روسیه، آمریکا، اسرائیل، آن چه مشهود است نگرانی مقامات جمهوری اسلامی در قبال آینده این تحولات است.
عملی شدن تهدیدهای اخیر آقای شادمانی و آقای خامنهای، منجمله مسدود ساختن تنگه هرمز، حمله به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان، و حمله به اسرائیل به معنی درگیری نظامی تمامعیار در منطقه و در نتیجه تغییر وضعیت سریع و کامل نظام جمهوری اسلامی در شکل کنونی آن است.
ایران بدون تردید در صورت استفاده از امکانات موشکی خود قادر به اجرای هر سه طرح نظامی مورد اشاره آقای شادمانی خواهد بود. ولی در مقابل، حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران و جنگ با اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز غیرقابل اجتناب خواهد شد.
واقعیت تلخ این است که ایران ضمن برخورداری از قدرت تهاجمی و تخریبی محدود موشکی فاقد قدرت دفاعی کافی در مقابل هجوم خارجی است. در مقابل، نیروهای رقیب ایران ضمن داشتن برتری خردکننده قدرت آتش، از ظرفیتهای دفاعی قابل ملاحظهای نیز برخوردارند. ایران در صورت وقوع جنگ، ضمن وارد آوردن آسیبهایی به طرفهای مقابل، عملا در مقابل قدرت آتش آنها بیدفاع خواهد بود.
جنگ سرد
اگرچه انتظار میرود که تا پیش از آغاز به کار رآکتور اتمی بوشهر تهدیدهای جنگی در منطقه همچنان ادامه یابد، میتوان انتظار داشت که تهدیدهای نظامی اخیر با هدف آماده ساختن افکار عمومی و فراهم ساختن زمینه توافقهای بیشتر اتمی در ماه سپتامبر صورت گرفته و هرگز از محدوده تبلیغاتی مورد اشاره آقای احمدینژاد خارج نشوند.
در چنین صورتی گمانه حضور مستقیم یا غیرمستقیم جمهوری اسلامی در توافقهای چندجانبه اتمی تا حدود زیادی تقویت خواهد شد. اگر چه نگرانیهای جمهوری اسلامی با این استدلال که ممکن است تنها در مسیر بخشی از توافقها قرار گرفته و احتمالا دستآویز طرحهای پیچیدهتری شده باشد، همچنان تا مدتی ادامه خواهد یافت.
تهدیدهای اخیر مقامات جمهوری اسلامی معادل تهدید به حمله انتحاری است و حمله انتحاری آخرین گزینهای است که جمهوری اسلامی ممکن است تحت هر شرایطی استفاده از آن را مورد بررسی قرار دهد. از این لحاظ بیش از توجه به بار نظامی چنین تهدیدهایی میباید فعلا بار تبلیغاتی آنها را جدی گرفت و دستکم تا روز ۲۱ ماه اوت، یک شنبه، همچنان به انتظار و گمانهزنی بسنده کرد.
--------------------------------------------------------------------------------
نظر نویسنده الزاما نظر رادیوفردا نیست.