انتشار سر فصلهای اعتبارات نظامی ایران، مندرج در بودجه پیشنهادی دولت برای سال آینده، حاکی از انتظار کاهش باز هم بیشتر قدرت دفاعی ایران در منطقه و همزمان، افزایش نا متناسب هزینههای پرسنلی و اداری بهمنظور راضی نگاهداشتن کادرهای نظامی و امنیتی است.
بودجه نیروهای مسلح ایران برای سال آینده در حدود ۱۸.۰۰۰ میلیارد تومان ( معادل ۱۸ میلیارد دلار ) در نظر گرفته شده است. از این رقم ۲۳۰۰ میلیارد تومان برای ارتش در نظر گرفته شده و برابر این مقدار نیز برای نیروهای انتظامی منظور شده است.
تعداد پرسنل ثابت نیروهای انتظامی تقریبا برابر ارتش و نشان دهنده تقسیم اعتبارات بر مبنای تعداد کادرهای و پرداخت حقوق و دستمزد بجای خرید ادوات دفاعی و نظامی است.
در مقایسه با ارتش، سپاه پاسداران با دریافت ۵۳۰۰ میلیارد تومان بیش از دو برابر ارتش اعتبار در اختیار دارد حال آنکه شماره کادرهای ثابت سپاه از ارتش کمتر است. اعتبارات سپاه پاسداران نیز مانند ارتش عمدتا صرف پرداخت حقوق و مزایا میشود و نه بالا بردن ظرفیتهای واقعی نظامی آنها. میزان پرداخت حقوق و مزایا در ارتش و سپاه نا متوازن و نسبت این برخورداری تقریبا دو به یک به نفع سپاه پاسداران است.
اعتبارات واقعی نظامی ایران در سبد وزارت دفاع قرار گرفته و این نحوه تخصیص بودجه مشابه تخصیص اعتباری است که در بودجه نظامی آمریکا بعنوان اعتبارات خاص پنتاگون ( وزارت دفاع امریکا ) صورت میگیرد.
اعتبار مالی وزارت دفاع ایران برای سال آینده ۶۷۰۰ میلیارد تومان ( معادل ۶.۷ میلیارد دلار ) در نظر گرفته شده است. این رقم در حدود دو در صد تولید نا خالص ملی ایران است. برای سال آینده تولید نا خالص ملی ایران در حدود ۳۲۳ میلیارد دلار پیش بینی میشود که این مقدار اندکی از سال گذشته کمتر خواهد بود.
از این لحاظ اعتبارات واقعی دفاعی کشور با تخصیص ۲ در صد از کل تولید نا خالص ملی، ایران را در ردیف ۸۰ دنیا قرار میدهد. در مقایسه با یک کشور همسایه، ترکیه با تخصیص ۵.۵ در صد از تولید ناخالص ملی خود به هزینههای نظامی، در ردیف ۱۷ دنیا قرار دارد. ضمن آنکه با در نظر گرفتن تولید ملی بالاتر ترکیه که در حدود ۵۵۰ میلیارد دلار پیش بینی میشود، مجموع اعتبارات نظامی ترکیه در حدود ۴ برابر ایران خواهد شد.
از نظر سرانه اعتبارات نظامی، ایران با هزینه کردن ۶۷ دلار در سال برای هر نفر، در ردیف ۶۲ دنیا قرار دارد حال آنکه کشور همسایه دیگر، یعنی عربستان سعودی، با هزینه کردن ۱۳۰۰ دلار در سال برای هر نفر در ردیف چهار کشور اول دنیا است.
از لحاظ سرانه هزینههای دفاعی تقریبا تمام کشورهای منطقه خلیج فارس در ردیف ده کشور اول دنیا قرار دارند. کشور دیگری نیز که ایران از راه پیگیری برنامههای اتمی و همچنین حمایت از مخالفانش در لبنان و فلسطین در مقابل خود قرار داده ، یعنی اسرائیل، به نسبت هریک از شهروندان در حدود ۱۶۰۰ دلار هزینه دفاعی در نظر گرفته است. از این لحاظ اسرائیل در مقام اول دنیا قرار دارد.
آمریکا، که دولت ایران در کنار اسرائیل بیش از هر کشور دیگری خود را در مقابل آن قرار داده، در سال جاری به تنهایی در حدود ۵۰ در صد از کل اعتبارات نظامی جهان را هزینه خواهد کرد. اعتبارات نظامی یک ساله آمریکا در حدود ۸۸۰ میلیارد دلار پیش بینی شده است.
نیمی از این اعتبارات، یعنی در حدود ۴۴۰ میلیارد دلار صرف خرید ادوات جنگی و هزینه عملیات نظامی ارتش آمریکا میشود. حال آنکه روشن نیست چه مقدار از اعتبارات ۶.۷ میلیارد دلاری وزارت دفاع جمهوری اسلامی صرف خرید ابزارهای نظامی و چند در صد صرف پرداخت هزینههای حقوقی و اداری خواهد شد.
نکته دیگر قابل تامل در میزان و نحوه هزینه کردن اعتبارات نظامی ایران ، دسترسی کشورهای دیگر به سلاحها و ادوات پیشرفته است. حال آنکه ایران، بهجز تکیه بر توسعه ظرفیت موشکی سپاه، در موضوع بقیه عرصهها و قابلیتهای دفاعی در ردیف عقب ماندهترین کشورهای جهان قرار دارد.
کشور روسیه با هزینه کردن ۸۰ میلیارد دلار (حدود ۵ در صد از اعتبارات کل نظامی جهان ) نوسازی نیروهای مسلح خود را هدف قرار داده است. منجمله طی طرح مشترکی با هند، دو کشور یاد شده در تدارک تولید و به کارگیری جتهای جنگنده نسل پنجم هستند که طراحی آن را از دهه نود کمپانی سوخو عهده دار شده و قرار است تا سال ۲۰۱۵ عملیاتی شود.
امریکا جنگنده نسل پنجم خود را که راپتور اف-۲۲ مینامد هم اکنون در اختیار گرفته و اروپا نیز بعد از ۲۰ سال تحقیق و آزمایش، هواپیمای جنگنده یورو را که از همین قبیله است از ۵ سال پیش به کار گرفته است.
در مقابل، ایران در طول شش سال گذشته تنها پنج فروند هواپیمای موسوم به آذرخش و صاعقه را ساخته که تفاوت نظامی آنها کمتر از تفاوت درمعنی نام آنها است. این هواپیماها که با سرهم کردن قطعات دو مدل هواپیمای سبک نظامی آمریکایی و روسی ( اف-۵ و میگ) ساخته شدهاند، عملا فاقد هر نوع قابلیت نظامی هستند و تنها در رژه و نمایش نظامی مورد استفاده قرار میگیرند. حتی در این مرحله نیز قابلیت آنها با سقوط یک فروند آذرخش طی رژه هوایی چند ماه پیش در تهران اینک مورد تردید جدی قرار گرفته است.
به دلیل سهل انگاری در ایجاد قابلیت واقعی دفاعی برای کشور، جمهوری اسلامی دکترین دفاعی خود را بر اساس توسل به جنگ نا متقارن قرار داده است. مفهوم این دکترین دفاعی، اعتراف به نابرابر بودن قدرت دفاعی کشور در مقابل همسایگان و خطرهای بالقوه خارجی و در نتیجه مبادرت به مقابله ایضا یی و پراکنده در مقابل مهاجم احتمالی است.
این نوع دکترین دفاعی، نه بر اساس ایجاد قدرت بازدارنده و ظرفیت دفاع پیشگیرانه ( چنانکه اسرائیل و حتی کشورهای همسایه ایران از آن بر خوردارند)، که عمدتا بر اساس دفاع پراکنده و وارد کردن ضربه از مخفیگاه شکل گرفته است.
بعنوان مثال چنانچه هواپیماهای اسرائیلی به دلیل عدم رویارویی با سیستم رادار هشدار دهنده و هواپیماهای جنگنده ره گیر و پوشش موشک ضد هوایی، بهراحتی در آسمان ایران ظاهر شدند، بعد از انجام عملیات بمباران و تخریب، و احتمالا در راه باز گشت به خانه، بتوان تعدادی از آنها را وسیله سلاحهای انفرادی بر شانه افراد بسیج و سپاه شکار کرد.
این شیوه از جنگ چریکی را جمهوری اسلامی در نیروی زمینی، هوایی و دریایی اتخاذ کرده و در کنار این دکترین، ظرفیت بازدارنده دیگر را در گرو کار کرد موشکهای خود قرار داده استاگرچه موشکهای یاد شده نیز در صورت مجهز نبودن به کلاهکهای غیر متعارفی ( سلاح شیمیایی و ... ) فاقد کارایی موثر و ظرفیت واقعی بازدارندهاند.
در نتیجه هزینه اجرای آنچه را که جمهوری اسلامی دکترین دفاع ملی میخواند مردم با قبول شکست و تحمل خسارات و خرابیهای میپردازند، ( چنانکه در جنگ ۸ ساله با عراق و ویرانی پنج استان جنوبی و غربی کشور پرداختند) و در عوض، جنگجویان چریکی دولت هم به مهاجمان لطمههایی خواهند زد. این شیوه را ۴۰ سال پیش ویتنام در مقابل ارتش آمریکا به کار گرفت و هرچند آمریکا از آن کشور خارج شد، اما حاصل آن ویرانی کامل هر دو بخش جدا شده ویتنام بود.
با این ترتیب، بودجه نظامی سال ۱۳۸۹ دولت دهم نه تنها تغییری در قابلیتهای واقعی دفاع ملی ایران ایجاد نمیکند که وضع موجود را از راه متورم تر کردن یک ارتش کهنه، غیر متحرک و فاقد آموزش و ابزار مدرن، دشوارتر از پیش خواهد ساخت.
در عمل قابلیتهای دفاعی مورد نظر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را میتوان اینگونه خلاصه کرد: افزایش نا متناسب رشد حجمی، بدون برخورداری از تحرک و آموزش و ابزار مدرن جنگی.
قابلیتهای ارتشی با این خصوصیات را، در جنگ سال ۱۹۶۸ مصر و اسرائیل در صحرای سینا، هزاران کلاه خود و پوتین پراکنده در صحنه نبرد به نحو دردناکی به نمایش گذاردند. نمونه دیگر بازمانده ارتش صدام بعد از مقابله سال ۱۹۹۰ با ارتش آمریکا در کویت بود.
بودجه نیروهای مسلح ایران برای سال آینده در حدود ۱۸.۰۰۰ میلیارد تومان ( معادل ۱۸ میلیارد دلار ) در نظر گرفته شده است. از این رقم ۲۳۰۰ میلیارد تومان برای ارتش در نظر گرفته شده و برابر این مقدار نیز برای نیروهای انتظامی منظور شده است.
تعداد پرسنل ثابت نیروهای انتظامی تقریبا برابر ارتش و نشان دهنده تقسیم اعتبارات بر مبنای تعداد کادرهای و پرداخت حقوق و دستمزد بجای خرید ادوات دفاعی و نظامی است.
در مقایسه با ارتش، سپاه پاسداران با دریافت ۵۳۰۰ میلیارد تومان بیش از دو برابر ارتش اعتبار در اختیار دارد حال آنکه شماره کادرهای ثابت سپاه از ارتش کمتر است. اعتبارات سپاه پاسداران نیز مانند ارتش عمدتا صرف پرداخت حقوق و مزایا میشود و نه بالا بردن ظرفیتهای واقعی نظامی آنها. میزان پرداخت حقوق و مزایا در ارتش و سپاه نا متوازن و نسبت این برخورداری تقریبا دو به یک به نفع سپاه پاسداران است.
اعتبارات واقعی نظامی ایران در سبد وزارت دفاع قرار گرفته و این نحوه تخصیص بودجه مشابه تخصیص اعتباری است که در بودجه نظامی آمریکا بعنوان اعتبارات خاص پنتاگون ( وزارت دفاع امریکا ) صورت میگیرد.
اعتبار مالی وزارت دفاع ایران برای سال آینده ۶۷۰۰ میلیارد تومان ( معادل ۶.۷ میلیارد دلار ) در نظر گرفته شده است. این رقم در حدود دو در صد تولید نا خالص ملی ایران است. برای سال آینده تولید نا خالص ملی ایران در حدود ۳۲۳ میلیارد دلار پیش بینی میشود که این مقدار اندکی از سال گذشته کمتر خواهد بود.
از این لحاظ اعتبارات واقعی دفاعی کشور با تخصیص ۲ در صد از کل تولید نا خالص ملی، ایران را در ردیف ۸۰ دنیا قرار میدهد. در مقایسه با یک کشور همسایه، ترکیه با تخصیص ۵.۵ در صد از تولید ناخالص ملی خود به هزینههای نظامی، در ردیف ۱۷ دنیا قرار دارد. ضمن آنکه با در نظر گرفتن تولید ملی بالاتر ترکیه که در حدود ۵۵۰ میلیارد دلار پیش بینی میشود، مجموع اعتبارات نظامی ترکیه در حدود ۴ برابر ایران خواهد شد.
از نظر سرانه اعتبارات نظامی، ایران با هزینه کردن ۶۷ دلار در سال برای هر نفر، در ردیف ۶۲ دنیا قرار دارد حال آنکه کشور همسایه دیگر، یعنی عربستان سعودی، با هزینه کردن ۱۳۰۰ دلار در سال برای هر نفر در ردیف چهار کشور اول دنیا است.
از لحاظ سرانه هزینههای دفاعی تقریبا تمام کشورهای منطقه خلیج فارس در ردیف ده کشور اول دنیا قرار دارند. کشور دیگری نیز که ایران از راه پیگیری برنامههای اتمی و همچنین حمایت از مخالفانش در لبنان و فلسطین در مقابل خود قرار داده ، یعنی اسرائیل، به نسبت هریک از شهروندان در حدود ۱۶۰۰ دلار هزینه دفاعی در نظر گرفته است. از این لحاظ اسرائیل در مقام اول دنیا قرار دارد.
آمریکا، که دولت ایران در کنار اسرائیل بیش از هر کشور دیگری خود را در مقابل آن قرار داده، در سال جاری به تنهایی در حدود ۵۰ در صد از کل اعتبارات نظامی جهان را هزینه خواهد کرد. اعتبارات نظامی یک ساله آمریکا در حدود ۸۸۰ میلیارد دلار پیش بینی شده است.
نیمی از این اعتبارات، یعنی در حدود ۴۴۰ میلیارد دلار صرف خرید ادوات جنگی و هزینه عملیات نظامی ارتش آمریکا میشود. حال آنکه روشن نیست چه مقدار از اعتبارات ۶.۷ میلیارد دلاری وزارت دفاع جمهوری اسلامی صرف خرید ابزارهای نظامی و چند در صد صرف پرداخت هزینههای حقوقی و اداری خواهد شد.
نکته دیگر قابل تامل در میزان و نحوه هزینه کردن اعتبارات نظامی ایران ، دسترسی کشورهای دیگر به سلاحها و ادوات پیشرفته است. حال آنکه ایران، بهجز تکیه بر توسعه ظرفیت موشکی سپاه، در موضوع بقیه عرصهها و قابلیتهای دفاعی در ردیف عقب ماندهترین کشورهای جهان قرار دارد.
کشور روسیه با هزینه کردن ۸۰ میلیارد دلار (حدود ۵ در صد از اعتبارات کل نظامی جهان ) نوسازی نیروهای مسلح خود را هدف قرار داده است. منجمله طی طرح مشترکی با هند، دو کشور یاد شده در تدارک تولید و به کارگیری جتهای جنگنده نسل پنجم هستند که طراحی آن را از دهه نود کمپانی سوخو عهده دار شده و قرار است تا سال ۲۰۱۵ عملیاتی شود.
امریکا جنگنده نسل پنجم خود را که راپتور اف-۲۲ مینامد هم اکنون در اختیار گرفته و اروپا نیز بعد از ۲۰ سال تحقیق و آزمایش، هواپیمای جنگنده یورو را که از همین قبیله است از ۵ سال پیش به کار گرفته است.
در مقابل، ایران در طول شش سال گذشته تنها پنج فروند هواپیمای موسوم به آذرخش و صاعقه را ساخته که تفاوت نظامی آنها کمتر از تفاوت درمعنی نام آنها است. این هواپیماها که با سرهم کردن قطعات دو مدل هواپیمای سبک نظامی آمریکایی و روسی ( اف-۵ و میگ) ساخته شدهاند، عملا فاقد هر نوع قابلیت نظامی هستند و تنها در رژه و نمایش نظامی مورد استفاده قرار میگیرند. حتی در این مرحله نیز قابلیت آنها با سقوط یک فروند آذرخش طی رژه هوایی چند ماه پیش در تهران اینک مورد تردید جدی قرار گرفته است.
به دلیل سهل انگاری در ایجاد قابلیت واقعی دفاعی برای کشور، جمهوری اسلامی دکترین دفاعی خود را بر اساس توسل به جنگ نا متقارن قرار داده است. مفهوم این دکترین دفاعی، اعتراف به نابرابر بودن قدرت دفاعی کشور در مقابل همسایگان و خطرهای بالقوه خارجی و در نتیجه مبادرت به مقابله ایضا یی و پراکنده در مقابل مهاجم احتمالی است.
این نوع دکترین دفاعی، نه بر اساس ایجاد قدرت بازدارنده و ظرفیت دفاع پیشگیرانه ( چنانکه اسرائیل و حتی کشورهای همسایه ایران از آن بر خوردارند)، که عمدتا بر اساس دفاع پراکنده و وارد کردن ضربه از مخفیگاه شکل گرفته است.
بعنوان مثال چنانچه هواپیماهای اسرائیلی به دلیل عدم رویارویی با سیستم رادار هشدار دهنده و هواپیماهای جنگنده ره گیر و پوشش موشک ضد هوایی، بهراحتی در آسمان ایران ظاهر شدند، بعد از انجام عملیات بمباران و تخریب، و احتمالا در راه باز گشت به خانه، بتوان تعدادی از آنها را وسیله سلاحهای انفرادی بر شانه افراد بسیج و سپاه شکار کرد.
این شیوه از جنگ چریکی را جمهوری اسلامی در نیروی زمینی، هوایی و دریایی اتخاذ کرده و در کنار این دکترین، ظرفیت بازدارنده دیگر را در گرو کار کرد موشکهای خود قرار داده استاگرچه موشکهای یاد شده نیز در صورت مجهز نبودن به کلاهکهای غیر متعارفی ( سلاح شیمیایی و ... ) فاقد کارایی موثر و ظرفیت واقعی بازدارندهاند.
در نتیجه هزینه اجرای آنچه را که جمهوری اسلامی دکترین دفاع ملی میخواند مردم با قبول شکست و تحمل خسارات و خرابیهای میپردازند، ( چنانکه در جنگ ۸ ساله با عراق و ویرانی پنج استان جنوبی و غربی کشور پرداختند) و در عوض، جنگجویان چریکی دولت هم به مهاجمان لطمههایی خواهند زد. این شیوه را ۴۰ سال پیش ویتنام در مقابل ارتش آمریکا به کار گرفت و هرچند آمریکا از آن کشور خارج شد، اما حاصل آن ویرانی کامل هر دو بخش جدا شده ویتنام بود.
با این ترتیب، بودجه نظامی سال ۱۳۸۹ دولت دهم نه تنها تغییری در قابلیتهای واقعی دفاع ملی ایران ایجاد نمیکند که وضع موجود را از راه متورم تر کردن یک ارتش کهنه، غیر متحرک و فاقد آموزش و ابزار مدرن، دشوارتر از پیش خواهد ساخت.
در عمل قابلیتهای دفاعی مورد نظر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را میتوان اینگونه خلاصه کرد: افزایش نا متناسب رشد حجمی، بدون برخورداری از تحرک و آموزش و ابزار مدرن جنگی.
قابلیتهای ارتشی با این خصوصیات را، در جنگ سال ۱۹۶۸ مصر و اسرائیل در صحرای سینا، هزاران کلاه خود و پوتین پراکنده در صحنه نبرد به نحو دردناکی به نمایش گذاردند. نمونه دیگر بازمانده ارتش صدام بعد از مقابله سال ۱۹۹۰ با ارتش آمریکا در کویت بود.