فدراسیون روسیه یکی از نخستین کشورهایی بود که دیمیتری مدودف، رئیس جمهور آن، به انتخاب بحثانگیز محمود احمدینژاد واکنش نشان داد و به او تبریک گفت.
در حالی که کشورهای عضو گروه هشت تصمیم داشتند به اعتراضات ایران و سرکوب معترضان واکنش نشانی تند نشان دهند، باز هم این روسیه بود که در برابر این اعتراض ایستاد؛ سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت که مسکو بیانیهای که مربوط به نحوه برگزاری و اداره انتخابات باشد، را امضا نخواهد کرد. [بخوانید: بیانیه گروه هشت]
روابط ایران و روسیه هر چند طی سالهای اخیر گرم و خوب بوده است اما به نظر میرسد با انتخاب جنجالی محمود احمدینژاد به عنوان رئیس دولت دهم، وارد دوره جدیدی میشود.
علی گرانمایه، استاد روابط بینالملل در لندن در گفتوگو با رادیو فردا به تشریح این رابطه میپردازد.
رادیو فردا: آقای گرنمایه، رویکرد اخیر روسیه به موضوع انتخابات در ایران از چه زاویه قابل تأمل است؟
علی گرانمایه: در اين رابطه بايد به سه موضوع توجه کرد؛ اول اين که اين نوع انتخابات که نتيجه آن مورد اعتراض مردم ايران قرار گرفته، برای روسيه امری طبيعی است.
اگر شما توجه کرده باشيد، حاکميت سياسی روسيه با هدايت آقای پوتين که خودش نمیتوانست برای بار سوم انتخاب شود، آقای مدودف را کانديدا کردند که از پيش انتخاب شده بود و در انتخابات هم برنده شد.
مسئله دوم اهميت اقتصادی و سياسی ايران برای روسيه است. روسيه میخواهد همچنان بازار مايحتاج نظامی و غير نظامی ايران باشد و در ضمن ايران را به عنوان يک متحد در منطقه قفقاز و آسيای ميانه میبيند.
اگر به ياد داشته باشيد در ماه اوت سال گذشته وقتی ماجرای گرجستان اتفاق افتاد، فقط يک رئيس دولت در منطقه بود که از عمليات نظامی روسيه به نوعی جانبداری کرد و او هم آقای احمدینژاد، رئيس جمهور ايران بود. حتی کشورهای مشترکالمنافع روسيه که با روسيه پيمان امنيتی و نظامی دارند، اين اقدام روسيه را تأييد نکردند.
اکنون روسيه وام خود را پس میدهد به کسی که در آن شرايط استثنايی چنين ژستی در برابر حرکت نظامی روسيه و يورش به کشور مستقل گرجستان از خود نشان داد.
روسيه میداند اگر راه ايران به بازارهای غربی و ايران در مسير انتقال انرژی کشورهای حوزه خزر و اروپا قرار بگيرد، رقيب روسيه خواهد شد. بنابراين روسيه خواهان انزوای ايران است و در شرايط فعلی که به خاطر تقلب در انتخابات و يورش به مردم معترض، انزوای جهانی ايران روز به روز تشديد میشود، روسيه از آن نفع میبرد.
روسيه نه برای آقای احمدی نژاد دلش سوخته است و نه برای ايران، بلکه فقط به فکر منافع خود است.
به نظر شما نفع روسيه در اين است که ايران منزویتر شود؟
بله دقيقاً همين طور است. سالها است که تعدد منابع انرژی برای اروپا مطرح است و نمیخواهند از نظر نفت و گاز فقط وابسته به روسيه باشند، در نتيجه منطقه خزر را به عنوان يک آلترناتيو پيشبينی کردهاند و سعی میکنند منابع انرژی اين منطقه را به اروپا منتقل کنند.
ايران به طور طبيعی در مسير اين انتقال انرژی قرار میگيرد، اما به دليل تحريمها هيچ کشوری حاضر نيست ايران را وارد اين معاملات کند. چندين خط لوله وجود دارد که يا از روسيه عبور میکند و يا از گرجستان و ترکيه و سعی میکنند ايران در مسير خط انتقال نباشد، در حالی که اين حق طبيعی ايران است.
ايران به خاطر همين سياستهايی که اکنون نيز شاهد آن هستيم، مورد تحريمهای بينالمللی و مورد اعتراض مردم ايران و مردم دنيا است. روسيه هم از انزوای ايران استفاده کرده و بازارهای انحصاری خود را حفظ میکند و از طرفی ديگر ايران را بيش از پيش به خود وابسته و محتاج نگاه میدارد.
آقای گرانمايه! مسئله ديگری که همواره مورد مناقشه بوده، مسئله چچن است. به عنوان مثال ايران از کشته شدن عوامل حزب الله لبنان يا حماس ابراز ناراحتی کرده و آن را محکوم میکند، ولی در مورد چچن ساکت میماند. ارزيابی شما در اين باره چيست؟
وقتی روسيه در منطقه چچن کشتار میکرد، تصادفا ايران رئيس دورهای کشورهای عضو کنفرانس اسلامی بود. اما ايران نه تنها اعتراضی عليه اقدامات روسيه نکرد، بلکه تلاش کرد اعتراضات کشورهای اسلامی را به نحوی خنثی کند. ايران پيشنهاد کرد هیئتی بروند و از چچن بازديد کنند، اما روسيه آنها را به چچن راه نداد و آنها را به جمهوری اينگوش برد و تعدادی از اردوگاههای پناهندگان را نشان داد. هیئت بازديد کننده دست خالی برگشت ولی ابراز رضايت کرد و گفت که روسيه به پناهندگان اين منطقه توجه میکند.
اهميت روسيه برای ايران آن قدر زياد است که سعی میکند با روسيه درگير نشود. زيرا وقتی کشوری از طرف کشورهای غربی منزوی میشود و میبينيد در مجموعه قدرتهای بزرگ فقط روسيه مانده است که حساسيتی روی سياستهای داخلی ايران ندارد، سعی میکند آن کشور را راضی نگه دارد.
متأسفانه در۳۰ سال اخير ايران چوب اين انزوا را خورده و هميشه دست به دامن روسيه بوده است و روسيه هم از اين وضع استفاده میکند.
در حالی که کشورهای عضو گروه هشت تصمیم داشتند به اعتراضات ایران و سرکوب معترضان واکنش نشانی تند نشان دهند، باز هم این روسیه بود که در برابر این اعتراض ایستاد؛ سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت که مسکو بیانیهای که مربوط به نحوه برگزاری و اداره انتخابات باشد، را امضا نخواهد کرد. [بخوانید: بیانیه گروه هشت]
روابط ایران و روسیه هر چند طی سالهای اخیر گرم و خوب بوده است اما به نظر میرسد با انتخاب جنجالی محمود احمدینژاد به عنوان رئیس دولت دهم، وارد دوره جدیدی میشود.
علی گرانمایه، استاد روابط بینالملل در لندن در گفتوگو با رادیو فردا به تشریح این رابطه میپردازد.
رادیو فردا: آقای گرنمایه، رویکرد اخیر روسیه به موضوع انتخابات در ایران از چه زاویه قابل تأمل است؟
علی گرانمایه: در اين رابطه بايد به سه موضوع توجه کرد؛ اول اين که اين نوع انتخابات که نتيجه آن مورد اعتراض مردم ايران قرار گرفته، برای روسيه امری طبيعی است.
اگر شما توجه کرده باشيد، حاکميت سياسی روسيه با هدايت آقای پوتين که خودش نمیتوانست برای بار سوم انتخاب شود، آقای مدودف را کانديدا کردند که از پيش انتخاب شده بود و در انتخابات هم برنده شد.
در مورد روابط ایران و روسیه پس از انتخابات بخوانید:
اگر به ياد داشته باشيد در ماه اوت سال گذشته وقتی ماجرای گرجستان اتفاق افتاد، فقط يک رئيس دولت در منطقه بود که از عمليات نظامی روسيه به نوعی جانبداری کرد و او هم آقای احمدینژاد، رئيس جمهور ايران بود. حتی کشورهای مشترکالمنافع روسيه که با روسيه پيمان امنيتی و نظامی دارند، اين اقدام روسيه را تأييد نکردند.
اکنون روسيه وام خود را پس میدهد به کسی که در آن شرايط استثنايی چنين ژستی در برابر حرکت نظامی روسيه و يورش به کشور مستقل گرجستان از خود نشان داد.
روسيه میداند اگر راه ايران به بازارهای غربی و ايران در مسير انتقال انرژی کشورهای حوزه خزر و اروپا قرار بگيرد، رقيب روسيه خواهد شد. بنابراين روسيه خواهان انزوای ايران است و در شرايط فعلی که به خاطر تقلب در انتخابات و يورش به مردم معترض، انزوای جهانی ايران روز به روز تشديد میشود، روسيه از آن نفع میبرد.
روسيه نه برای آقای احمدی نژاد دلش سوخته است و نه برای ايران، بلکه فقط به فکر منافع خود است.
به نظر شما نفع روسيه در اين است که ايران منزویتر شود؟
بله دقيقاً همين طور است. سالها است که تعدد منابع انرژی برای اروپا مطرح است و نمیخواهند از نظر نفت و گاز فقط وابسته به روسيه باشند، در نتيجه منطقه خزر را به عنوان يک آلترناتيو پيشبينی کردهاند و سعی میکنند منابع انرژی اين منطقه را به اروپا منتقل کنند.
ايران به طور طبيعی در مسير اين انتقال انرژی قرار میگيرد، اما به دليل تحريمها هيچ کشوری حاضر نيست ايران را وارد اين معاملات کند. چندين خط لوله وجود دارد که يا از روسيه عبور میکند و يا از گرجستان و ترکيه و سعی میکنند ايران در مسير خط انتقال نباشد، در حالی که اين حق طبيعی ايران است.
ايران به خاطر همين سياستهايی که اکنون نيز شاهد آن هستيم، مورد تحريمهای بينالمللی و مورد اعتراض مردم ايران و مردم دنيا است. روسيه هم از انزوای ايران استفاده کرده و بازارهای انحصاری خود را حفظ میکند و از طرفی ديگر ايران را بيش از پيش به خود وابسته و محتاج نگاه میدارد.
آقای گرانمايه! مسئله ديگری که همواره مورد مناقشه بوده، مسئله چچن است. به عنوان مثال ايران از کشته شدن عوامل حزب الله لبنان يا حماس ابراز ناراحتی کرده و آن را محکوم میکند، ولی در مورد چچن ساکت میماند. ارزيابی شما در اين باره چيست؟
وقتی روسيه در منطقه چچن کشتار میکرد، تصادفا ايران رئيس دورهای کشورهای عضو کنفرانس اسلامی بود. اما ايران نه تنها اعتراضی عليه اقدامات روسيه نکرد، بلکه تلاش کرد اعتراضات کشورهای اسلامی را به نحوی خنثی کند. ايران پيشنهاد کرد هیئتی بروند و از چچن بازديد کنند، اما روسيه آنها را به چچن راه نداد و آنها را به جمهوری اينگوش برد و تعدادی از اردوگاههای پناهندگان را نشان داد. هیئت بازديد کننده دست خالی برگشت ولی ابراز رضايت کرد و گفت که روسيه به پناهندگان اين منطقه توجه میکند.
اهميت روسيه برای ايران آن قدر زياد است که سعی میکند با روسيه درگير نشود. زيرا وقتی کشوری از طرف کشورهای غربی منزوی میشود و میبينيد در مجموعه قدرتهای بزرگ فقط روسيه مانده است که حساسيتی روی سياستهای داخلی ايران ندارد، سعی میکند آن کشور را راضی نگه دارد.
متأسفانه در۳۰ سال اخير ايران چوب اين انزوا را خورده و هميشه دست به دامن روسيه بوده است و روسيه هم از اين وضع استفاده میکند.