سنتی دیرپا است که در اسفند ماه همه کمر همت میبندند تا خانهها را از گرد و غبار و آلودگی پاک کنند. خانهتکانی، هرچند بیشتر باری است بر دوش زنان، اما مردان هم از آن بیامان نمیمانند و همین همراهی است که گاهی، شیرین میشود و به یاد ماندنی. آنجا که پشت تخت کودک دو ساله خانه، پستانکی پنهان شده را مییابند و به یاد تاریکی شبی میافتند که تمام مدت کودک گریه میکرد و آنها کورمال کورمال، در جستجوی پستانکی بودند که انگار زندگیشان به آن وصل شده بود.
آنجا که نامه ای مهربانانه را پشت کتابخانه پیدا میکنند، آنجا که دفتری پرخاطره را از زیر انبوه گرد و خاک روی کمد باز میجویند.
اما همه این خانه تکانیها شادمانه نیست، گاهی هم گرد غم مینشیند بر عکس عزیز از دست رفتهای و گاهی خاطرات تلخ زیر باد مکنده جارو برقی ورق میخورند.
نوروز زمانی نیز برای بازنگری در کارنامه اعمال سال گذشته است، آنجا که پیروز شدهاند و آنجا که شکست خوردهاند، از پس همه این پیروزیها و شکستها است که راه برای آنچه در سال آینده میخواهند هموار میشود.
در آخرین «صدای دیگر» سال ۱۳۸۷، نیز زنان ایرانی از کامیابیها و ناکامیهای خود میگویند.
سیمین بهبهانی شاعر پر شور ایرانی و عضو کمپین یک میلیون امضا، در یک نگاه، چهار فصل سال را برایمان باز میخواند: «سال پرسودی بود برای خانمها. اواخر بهار درگیری مأموران خیابانی بودند که درباره لباسشان ایراد میگرفتند. تابستان هم درگیر جمعآوری امضاهای کمپین بودند، که به خاطر همان هم مقداری گرفتار زندان شدند. بعد لایحهای در پائیز در مجلس عنوان شد که به مردها امکان میداد در صورت تمکن مالی چند زن اختیار کنند و هیچ اجازهای از همسر اول نگیرند. این برای خانمها گران بود چون توانسته بودند از سالها پیش حق خودشان را بگیرند. خوشبختانه با خانمها جمع شدیم جلوی مجلس و توانستیم جلوی این لایحه را بگیریم. امسال هم کمپین یک میلیون امضا موفق شد جایزه سیمون دوبوار را دریافت کند. این جایزه به کمپین تعلق گرفت.»
اما شادمانی دریافت جایزه سیمون دوبوار دیری نپایید. منصوره شجاعی فعال کمپین یک میلیون امضا میگوید: «تردیدی نیست که تشویقهای جهانی موجب بالندگی یک جنبش می شود. اما برعکس دیگر کشورهای جهان، در داخل ایران نه تنها قدردانی نشد از این حرکت، بلکه بر فشارها و کنترل ها و دستگیری ها و اجرای احکام افزوده شد.»
پروین اردلان فعال جنبش زنان نیز می گوید: «یاد گرفتیم که به کارمان ادامه دهیم و فعالیتمان را متوقف نکنیم. اما اینها دلیل بر این نیست که ما وضعیت خوبی داریم. درواقع مقاومت ما است که پیروز شده نه دستاوردهایی که برایش جنگیده ایم، ولی این حرکت ادامه دارد.»
منصوره شجاعی می گوید: هرچه فشار بیشتر شده، زنان ما، فعالان و کوشندگان جنبش زنان آموخته اند که چگونه سخن بگویند. این مهم است که سخن گفتن زیر تیغ را بیاموزید. اینکه بگویید این حق ماست و بر ضد تبعیض هستیم. ما برابریخواه هستیم. قوانین بین زن و مرد نباید تفکیک بگذارد. این را به هزار زبان میشود گفت. زبانی که جنبش زنان برگزیده، زبان قانونمند، زبان حقوقی و زبان برابریخواه وزبان مدنیت است، ضمن اینکه سخن گفتن زیر تیغ را آموخته است.»
نسیم سرابندی دبیر کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت نیز، با اشاره به وضعیت دختران دانشجو، به رادیو فردا میگوید «زنان دانشجو بیش از گذشته در فعالیتهای دانشجویی مشارکت میکنند و سهم موثری در پیشبرد جنبش دانشجویی ایفا میکنند.»
زنان ایرانی توانستند امسال پس از چهار سال در نشست سازمانهای غیردولتی سازمان ملل متحد شرکت کنند.
الهه امانی فعال حقوق زنان در کالیفرنیا میگوید: «دستاورد این حضور بسیار پربار بود. جلساتی که نمایندگان ایران در آن سخنرانی میکردند بسیار مورد استقبال قرار گرفت و پرسش و پاسخ فعالی در آن جریان داشت. فرصت خوبی بود که از زبان زن ایرانی این دستاوردها و چالشها در میان گذاشته شود.»
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل، از منظر دیگری به این جنبش نگاه میکند و به رادیو فردا میگوید: «موفقیت جنبش زنان در متحد کردن زنان و تمرکز افکار عمومی روی خواستهای برحق زنان است. اینکه ما بتوانیم ظرف یک یا دو سال تمام قوانین تعیضآمیز را اصلاح کنیم، چندان عملی به نظر نمیآید اما دستاورد بزرگ ما اتحاد زنان و توجه و تمرکز افکار عمومی به خواستهای زنان است. مهمترین مسئله این است که جنبش برابریخواهانه ایران مسالمتآمیز است و تحت هیچ شرایطی فعالان حاضر نیستند دست به خشونت بزنند. کتک میخورند و نگاه می کنند. حداکثر آنکه به دادگستری جمهوری اسلامی می روند و دادخواهی میکنند. زنان آموختهاند که خواستهای مدنی و برحق خود را در جامعه چگونه بیان کنند.»
نیره توحیدی، رئیس بخش مطالعات زنان در دانشگاه ایالتی نورتریج کالیفرنیا در لس آنجلس، درباره همسوییهایی که به رغم تفاوت نظرها میان تلاشهای فعالان زن به وجود آمده میگوید: «بهخصوص یک سال گذشته، گروههای مختلف زنان با وجود تفاوت هایشان توانسته اند برای نمونه سر اعتراض به لایحه خانواده با همدیگر همکاری کنند. این ائتلاف علیه قانون زنستیز، خود نشان مهمی از توفیق اولیه جنبش زنان است که هم مدافعان لایحه را وادار به عقب نشینی کرد و هم به همبستگی این زنان کمک کرد. مجموعه فعالیتهای زنان در جهت موفقیت بوده است گرچه هنوز به صورت مشخص نتوانستهاند اصلاحاتی در قوانین بوجود بیاورند اما جلوی عقب رفتن را گرفتهاند. خود این تجربیات دارد به جنبش زنان شکل و پختگی می دهد؛ هم از لحاظ نظری هم از نظر عملی و شبکه سازی.»
در حالیکه پروین اردلان میگوید از نفوذ انفعال در جنبش زنان میهراسد، سیمین بهبهانی میافزاید: «ما چیز زیادی نمیخواهیم. ما می خواهیم که حقوق انسانی خودمان را داشته باشیم. زنها بتوانند درس بخوانند، در دانشگاه ها شرکت کنند، در ورزش شرکت کنند و یک زن طبیب بتواند مرد مریض را هم ببیند. ما میخواهیم زن به چشم یک موجود شکست پذیر تلقی نشود. ما میخواهیم زن مانند مرد همان کاری را که مرد میکند، انجام دهد.»
آنجا که نامه ای مهربانانه را پشت کتابخانه پیدا میکنند، آنجا که دفتری پرخاطره را از زیر انبوه گرد و خاک روی کمد باز میجویند.
اما همه این خانه تکانیها شادمانه نیست، گاهی هم گرد غم مینشیند بر عکس عزیز از دست رفتهای و گاهی خاطرات تلخ زیر باد مکنده جارو برقی ورق میخورند.
نوروز زمانی نیز برای بازنگری در کارنامه اعمال سال گذشته است، آنجا که پیروز شدهاند و آنجا که شکست خوردهاند، از پس همه این پیروزیها و شکستها است که راه برای آنچه در سال آینده میخواهند هموار میشود.
در آخرین «صدای دیگر» سال ۱۳۸۷، نیز زنان ایرانی از کامیابیها و ناکامیهای خود میگویند.
سیمین بهبهانی شاعر پر شور ایرانی و عضو کمپین یک میلیون امضا، در یک نگاه، چهار فصل سال را برایمان باز میخواند: «سال پرسودی بود برای خانمها. اواخر بهار درگیری مأموران خیابانی بودند که درباره لباسشان ایراد میگرفتند. تابستان هم درگیر جمعآوری امضاهای کمپین بودند، که به خاطر همان هم مقداری گرفتار زندان شدند. بعد لایحهای در پائیز در مجلس عنوان شد که به مردها امکان میداد در صورت تمکن مالی چند زن اختیار کنند و هیچ اجازهای از همسر اول نگیرند. این برای خانمها گران بود چون توانسته بودند از سالها پیش حق خودشان را بگیرند. خوشبختانه با خانمها جمع شدیم جلوی مجلس و توانستیم جلوی این لایحه را بگیریم. امسال هم کمپین یک میلیون امضا موفق شد جایزه سیمون دوبوار را دریافت کند. این جایزه به کمپین تعلق گرفت.»
اما شادمانی دریافت جایزه سیمون دوبوار دیری نپایید. منصوره شجاعی فعال کمپین یک میلیون امضا میگوید: «تردیدی نیست که تشویقهای جهانی موجب بالندگی یک جنبش می شود. اما برعکس دیگر کشورهای جهان، در داخل ایران نه تنها قدردانی نشد از این حرکت، بلکه بر فشارها و کنترل ها و دستگیری ها و اجرای احکام افزوده شد.»
پروین اردلان فعال جنبش زنان نیز می گوید: «یاد گرفتیم که به کارمان ادامه دهیم و فعالیتمان را متوقف نکنیم. اما اینها دلیل بر این نیست که ما وضعیت خوبی داریم. درواقع مقاومت ما است که پیروز شده نه دستاوردهایی که برایش جنگیده ایم، ولی این حرکت ادامه دارد.»
منصوره شجاعی می گوید: هرچه فشار بیشتر شده، زنان ما، فعالان و کوشندگان جنبش زنان آموخته اند که چگونه سخن بگویند. این مهم است که سخن گفتن زیر تیغ را بیاموزید. اینکه بگویید این حق ماست و بر ضد تبعیض هستیم. ما برابریخواه هستیم. قوانین بین زن و مرد نباید تفکیک بگذارد. این را به هزار زبان میشود گفت. زبانی که جنبش زنان برگزیده، زبان قانونمند، زبان حقوقی و زبان برابریخواه وزبان مدنیت است، ضمن اینکه سخن گفتن زیر تیغ را آموخته است.»
نسیم سرابندی دبیر کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت نیز، با اشاره به وضعیت دختران دانشجو، به رادیو فردا میگوید «زنان دانشجو بیش از گذشته در فعالیتهای دانشجویی مشارکت میکنند و سهم موثری در پیشبرد جنبش دانشجویی ایفا میکنند.»
زنان ایرانی توانستند امسال پس از چهار سال در نشست سازمانهای غیردولتی سازمان ملل متحد شرکت کنند.
الهه امانی فعال حقوق زنان در کالیفرنیا میگوید: «دستاورد این حضور بسیار پربار بود. جلساتی که نمایندگان ایران در آن سخنرانی میکردند بسیار مورد استقبال قرار گرفت و پرسش و پاسخ فعالی در آن جریان داشت. فرصت خوبی بود که از زبان زن ایرانی این دستاوردها و چالشها در میان گذاشته شود.»
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل، از منظر دیگری به این جنبش نگاه میکند و به رادیو فردا میگوید: «موفقیت جنبش زنان در متحد کردن زنان و تمرکز افکار عمومی روی خواستهای برحق زنان است. اینکه ما بتوانیم ظرف یک یا دو سال تمام قوانین تعیضآمیز را اصلاح کنیم، چندان عملی به نظر نمیآید اما دستاورد بزرگ ما اتحاد زنان و توجه و تمرکز افکار عمومی به خواستهای زنان است. مهمترین مسئله این است که جنبش برابریخواهانه ایران مسالمتآمیز است و تحت هیچ شرایطی فعالان حاضر نیستند دست به خشونت بزنند. کتک میخورند و نگاه می کنند. حداکثر آنکه به دادگستری جمهوری اسلامی می روند و دادخواهی میکنند. زنان آموختهاند که خواستهای مدنی و برحق خود را در جامعه چگونه بیان کنند.»
نیره توحیدی، رئیس بخش مطالعات زنان در دانشگاه ایالتی نورتریج کالیفرنیا در لس آنجلس، درباره همسوییهایی که به رغم تفاوت نظرها میان تلاشهای فعالان زن به وجود آمده میگوید: «بهخصوص یک سال گذشته، گروههای مختلف زنان با وجود تفاوت هایشان توانسته اند برای نمونه سر اعتراض به لایحه خانواده با همدیگر همکاری کنند. این ائتلاف علیه قانون زنستیز، خود نشان مهمی از توفیق اولیه جنبش زنان است که هم مدافعان لایحه را وادار به عقب نشینی کرد و هم به همبستگی این زنان کمک کرد. مجموعه فعالیتهای زنان در جهت موفقیت بوده است گرچه هنوز به صورت مشخص نتوانستهاند اصلاحاتی در قوانین بوجود بیاورند اما جلوی عقب رفتن را گرفتهاند. خود این تجربیات دارد به جنبش زنان شکل و پختگی می دهد؛ هم از لحاظ نظری هم از نظر عملی و شبکه سازی.»
در حالیکه پروین اردلان میگوید از نفوذ انفعال در جنبش زنان میهراسد، سیمین بهبهانی میافزاید: «ما چیز زیادی نمیخواهیم. ما می خواهیم که حقوق انسانی خودمان را داشته باشیم. زنها بتوانند درس بخوانند، در دانشگاه ها شرکت کنند، در ورزش شرکت کنند و یک زن طبیب بتواند مرد مریض را هم ببیند. ما میخواهیم زن به چشم یک موجود شکست پذیر تلقی نشود. ما میخواهیم زن مانند مرد همان کاری را که مرد میکند، انجام دهد.»