راهیابی کره شمالی به دور نهایی بازیهای جام جهانی پس از سالیان سال توجهات را از کیم جونگ ایل، سیاستهایش و بمبهای اتم نشانه رفته به هر سو، به سمت دیگری جلب کرد. هر چند این نیز کوتاه بود. این کشور تنها رها شده، در زمین فوتبال جور دیگری گلباران شد، نه آن طور که در میادین بزرگ، مردم خریده شده به اندک پولی از ترس جان خود عکس پیشوا کیم را گلباران میکنند. این مدت کوتاه هم به سر آمد و دوباره بمب اتم و بیانیههای تند و تیز دفتر سیاسی حزب همیشه حاکم، برای له کردن یکی و جنگیدن با دیگری جای همه چیز را گرفت.
جون، روزنامهنگار اهل کره جنوبی به رادیو فردا میگوید: هیچ کس مردم کره شمالی را به یاد نخواهد آورد. نمیتوان مردمی را به یاد آورد که کسی آنها را ندیده است و نمیشناسد. حتی ما در فاصله نه چندان دور هم آنها را گاهی از یاد میبریم.
این روزنامهنگار میانسال که کولهبار سفر را بسته و چندی است از کشوری به کشور دیگری میرود میگوید: زمانی میخواستم نویسنده بشوم. تخیلم برای این چیزها خوب کار میکند. یکی دو تا چیز کوچک هم نوشتم اما وقتی در همین کشورهای اطراف، از یکی به دیگری رفتم، دیدم مردم، خودشان قصههایی دارند که از خیالات و رویاهای من خیلی بهتر و جذابتر است. اما چند نفر قصه یک شهروند کره شمالی را شنیدهاند که از زندگی واقعی خود بگوید؟
فرصتی که جام جهانی ایجاد کرد تا «خلق کره» را جور دیگری ببینیم، کوتاه بود و آن هم در میان انواع شایعات و خبرها و بازیهای تبلیغاتی و طعنههای مفسران ورزشی گم شد و دوباره کسی درنگی نکرد تا از مردم کره شمالی بگوید نه از «خلق» صاحب بمب اتم.
پرتغال هفت گل به دروازه این سرزمین دور دست زد، ساحل عاج سه گل و برزیل دو گل. با این همه به جز ساحل عاج این تنها کره شمالی است که به برزیل گل زده است؛ همین. مابقی را نخواهیم دید اگر هم بشنویم که بازیکنان تیم پس از بازگشت با چه روبهرو خواهند شد، به سختی میتوانیم واقعیت را از شایعه جدا کنیم. امپراتور تنهای «خلق کره»، آن قدر کارهای عجیب و غریب کرده است که هر چه در غرب بگویند، باورش آسان است.
اما از اینها گذشته، تازهترین خبرهای رسمی یکی تصمیم پیونگ یانگ برای گسترش زرادخانه اتمی خود است و دیگری تشکیل جلسه برای یافتن جانشین کیم جونگ ایل. خبرهای مهم قبلی هم یا موضوع غرق شدن کشتی کره جنوبی که در آن همسایه شمالی مقصر شناخته شد پیوند خورده است.
باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده از کشورهای جهان خواسته است تا در کنار کره جنوبی قرار گیرند و به این وسیله «پیامی روشن» برای پیونگ یانگ ارسال کنند. اوباما در جمع سران کشورهای جی ۲۰ گفت نباید از رفتار کره شمالی ترسید.
به هر حال هر کسی با وجود تمام نگرانیها از وضعیت پیچیده شرق آسیا کمتر دلمشغولی این را دارد که رهبران کره شمالی به یک جنگ اتمی روی بیاورند. کشور فوقالعاده فقیر کره شمالی که سالهاست با انواع تحریمها روبهروست، در نهایت ممکن است به همسایه جنوبی خود حمله کند. البته هر دو کشور درست پس از شصت سال از آغاز جنگ دو کره در در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰، هنوز در وضعیت آتشبس قرار دارند و قرارداد صلحی هم بینشان بسته نشده است.
با این همه وضعیت زندگی مردم این کشور کمتر از هر چیز دیگر توجهات را به خود جلب کرده است. شاید بیش از هر چیز به این خاطر که کره شمالی یک خطر اتمی محسوب میشود. نتیجه انواع تحریمها نیز نه تنها به تغییر رفتار رژیم سیاسی در پیونگ یانگ نیانجامیده، بلکه سران این کشور در نهایت تصمیم گرفتند به کل سرزمین خود را از دنیای بیرونی جدا کنند.
تولید داخلی مواد غذایی در این کشور، آن طور که گزارش سازمان اقتصاد روستایی کره مستقر در سئول اعلام کرده است، بیش از یک میلیون تن کمتر از مصرف آن است و در نهایت مردم آن برای زیستن محتاج کمکهای خارجی هستند که عمدتا از طریق همسایهاش جمهوری خلق چین برطرف میشود. ایالات متحده نیز در سالهایی از سده بیستم بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن مواد غذایی برای کمک به این کشور فرستاد که از جمله در برابر آن کره شمالی متعهد شد دست از گسترش برنامه اتمی خود بکشد. این موضوع البته چندان به درزا نکشید.
در کنار اینها وضعیت عمومی حقوق بشر نیز بر نگرانی مدافعان آن افزوده است. به ویژه که اخبار و گزارشها در این مورد تقریباً هرگز از مرزهای آن نمیگذرند.
کره شمالی دارای اردوگاههای کار اجباری است که مقصد نهایی معترضان سیاسی است. در گزارشی از کمیته بررسی وضعیت حقوق بشر در آمریکا آمده است که نزدیک به یک درصد جمعیت کره شمالی در این اردوگاهها نگهداری میشوند. بر اساس قاعده پاسخگویی جمعی، اعضای خانواه کسی که در این کشور مقصر شناخته شوند نیز ممکن است سر از این اردوگاهها درآورند. گزراشهای گردآوری شده در ایالات متحده نشان میدهند که چنین افرادی باید غذای خود را تامین کنند، حق ازدواج ندارند و از دنیان بیرون به طور کلی دور نگه داشته میشوند.
تعداد دقیق اعدام شدگان در این کشور نیز روشن نیست. برخی حتی از اعدام شدن نزدیک به ۱۵ درصد کل جمعیت فعلی طی سالهای حکومت خانواده کیم میگویند. دلیل اعدامها هر چیزی میتواند باشد. سازمان عفو بینالملل در گزارشی در سال ۲۰۰۸ روایت عجیب اعدام شدن رئیس یک کارخانه را چنین تعریف میکند: رئیس کارخانهای در شهرستانی در پیونگان به دلیل ۱۳ بار تماس تلفنی با خارج از کشور به اعدام محکوم شد و در ورزشگاهی در برابر ۱۵۰ هزار تماشاچی اعدام شد.
البته هر کسی که اندکی را در کشورهای شبیه کره شمالی گذرانده باشد به راحتی حدس میزند این جمعیت انبوه چگونه گرداوری شدهاند.
آسوشیتد پرس نیز در سال ۲۰۰۶ گزارشی به نقل از دکتری از کره شمالی منتشر کرد که در آن کشور کودکانی که دچار ناتوانیهای ذهنی هستند بالافاصله کشته میشوند و جسد آنها هم سوزانده میشود.
دزدیدن شهروندان خارجی در مرزهای آبی و خاکی این کشور با ژاپن و کره جنوبی نیز رخدادی است که بارها در مورد آن گزارشهایی منتشر شده است.
ثابت کردن درستی یا نادرستی برخی از گزارشها به دلیل قطع کامل ارتباط جمهوری خلق کره و جهان پیرامونش بسیار مشکل است با این همه نگاهی به آنچه در مهمترین همپیمان آن کشور یعنی چین رخ داده و گاه عیناً از کره شنیده شده است، بسیاری از آنها را باورپذیر میکند.
ولی میتوان تصور کرد که هیچ یک از این گزارشها به اندازه یک بازی در جام جهانی بیننده نداشته است. اگر هم فرصتی بود تا بتوان نیمنگاهی به مردمی تنها رها شده در سرزمینی دوردست انداخت باز هم همان جام جهانی بود که این فرصت هم از دست رفت. احتمالاً خاطره کوچکی که میماند همان هفت گلی است که از پرتغال خورد، تا همین هم خود بهانهای شود برای خندیدن. باید امیدوار بود که بازیکنان و مربیان کره شمالی باقی زندگی را در آرامش بگذرانند و سرنوشت غمانگیزی در انتظارشان نباشد.
جون، روزنامهنگار اهل کره جنوبی به رادیو فردا میگوید: هیچ کس مردم کره شمالی را به یاد نخواهد آورد. نمیتوان مردمی را به یاد آورد که کسی آنها را ندیده است و نمیشناسد. حتی ما در فاصله نه چندان دور هم آنها را گاهی از یاد میبریم.
این روزنامهنگار میانسال که کولهبار سفر را بسته و چندی است از کشوری به کشور دیگری میرود میگوید: زمانی میخواستم نویسنده بشوم. تخیلم برای این چیزها خوب کار میکند. یکی دو تا چیز کوچک هم نوشتم اما وقتی در همین کشورهای اطراف، از یکی به دیگری رفتم، دیدم مردم، خودشان قصههایی دارند که از خیالات و رویاهای من خیلی بهتر و جذابتر است. اما چند نفر قصه یک شهروند کره شمالی را شنیدهاند که از زندگی واقعی خود بگوید؟
فرصتی که جام جهانی ایجاد کرد تا «خلق کره» را جور دیگری ببینیم، کوتاه بود و آن هم در میان انواع شایعات و خبرها و بازیهای تبلیغاتی و طعنههای مفسران ورزشی گم شد و دوباره کسی درنگی نکرد تا از مردم کره شمالی بگوید نه از «خلق» صاحب بمب اتم.
پرتغال هفت گل به دروازه این سرزمین دور دست زد، ساحل عاج سه گل و برزیل دو گل. با این همه به جز ساحل عاج این تنها کره شمالی است که به برزیل گل زده است؛ همین. مابقی را نخواهیم دید اگر هم بشنویم که بازیکنان تیم پس از بازگشت با چه روبهرو خواهند شد، به سختی میتوانیم واقعیت را از شایعه جدا کنیم. امپراتور تنهای «خلق کره»، آن قدر کارهای عجیب و غریب کرده است که هر چه در غرب بگویند، باورش آسان است.
اما از اینها گذشته، تازهترین خبرهای رسمی یکی تصمیم پیونگ یانگ برای گسترش زرادخانه اتمی خود است و دیگری تشکیل جلسه برای یافتن جانشین کیم جونگ ایل. خبرهای مهم قبلی هم یا موضوع غرق شدن کشتی کره جنوبی که در آن همسایه شمالی مقصر شناخته شد پیوند خورده است.
باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده از کشورهای جهان خواسته است تا در کنار کره جنوبی قرار گیرند و به این وسیله «پیامی روشن» برای پیونگ یانگ ارسال کنند. اوباما در جمع سران کشورهای جی ۲۰ گفت نباید از رفتار کره شمالی ترسید.
به هر حال هر کسی با وجود تمام نگرانیها از وضعیت پیچیده شرق آسیا کمتر دلمشغولی این را دارد که رهبران کره شمالی به یک جنگ اتمی روی بیاورند. کشور فوقالعاده فقیر کره شمالی که سالهاست با انواع تحریمها روبهروست، در نهایت ممکن است به همسایه جنوبی خود حمله کند. البته هر دو کشور درست پس از شصت سال از آغاز جنگ دو کره در در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰، هنوز در وضعیت آتشبس قرار دارند و قرارداد صلحی هم بینشان بسته نشده است.
- همهجا سرباز، همه چیز زیر نگاه سربازان؛ این تصویری است که در کنار عکس کیم جونگ ایل در انواع و اقسام مراسم بیش از هر تصویر دیگری برای خارجیهای منتشر میشود.
با این همه وضعیت زندگی مردم این کشور کمتر از هر چیز دیگر توجهات را به خود جلب کرده است. شاید بیش از هر چیز به این خاطر که کره شمالی یک خطر اتمی محسوب میشود. نتیجه انواع تحریمها نیز نه تنها به تغییر رفتار رژیم سیاسی در پیونگ یانگ نیانجامیده، بلکه سران این کشور در نهایت تصمیم گرفتند به کل سرزمین خود را از دنیای بیرونی جدا کنند.
تولید داخلی مواد غذایی در این کشور، آن طور که گزارش سازمان اقتصاد روستایی کره مستقر در سئول اعلام کرده است، بیش از یک میلیون تن کمتر از مصرف آن است و در نهایت مردم آن برای زیستن محتاج کمکهای خارجی هستند که عمدتا از طریق همسایهاش جمهوری خلق چین برطرف میشود. ایالات متحده نیز در سالهایی از سده بیستم بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن مواد غذایی برای کمک به این کشور فرستاد که از جمله در برابر آن کره شمالی متعهد شد دست از گسترش برنامه اتمی خود بکشد. این موضوع البته چندان به درزا نکشید.
در کنار اینها وضعیت عمومی حقوق بشر نیز بر نگرانی مدافعان آن افزوده است. به ویژه که اخبار و گزارشها در این مورد تقریباً هرگز از مرزهای آن نمیگذرند.
کره شمالی دارای اردوگاههای کار اجباری است که مقصد نهایی معترضان سیاسی است. در گزارشی از کمیته بررسی وضعیت حقوق بشر در آمریکا آمده است که نزدیک به یک درصد جمعیت کره شمالی در این اردوگاهها نگهداری میشوند. بر اساس قاعده پاسخگویی جمعی، اعضای خانواه کسی که در این کشور مقصر شناخته شوند نیز ممکن است سر از این اردوگاهها درآورند. گزراشهای گردآوری شده در ایالات متحده نشان میدهند که چنین افرادی باید غذای خود را تامین کنند، حق ازدواج ندارند و از دنیان بیرون به طور کلی دور نگه داشته میشوند.
تعداد دقیق اعدام شدگان در این کشور نیز روشن نیست. برخی حتی از اعدام شدن نزدیک به ۱۵ درصد کل جمعیت فعلی طی سالهای حکومت خانواده کیم میگویند. دلیل اعدامها هر چیزی میتواند باشد. سازمان عفو بینالملل در گزارشی در سال ۲۰۰۸ روایت عجیب اعدام شدن رئیس یک کارخانه را چنین تعریف میکند: رئیس کارخانهای در شهرستانی در پیونگان به دلیل ۱۳ بار تماس تلفنی با خارج از کشور به اعدام محکوم شد و در ورزشگاهی در برابر ۱۵۰ هزار تماشاچی اعدام شد.
البته هر کسی که اندکی را در کشورهای شبیه کره شمالی گذرانده باشد به راحتی حدس میزند این جمعیت انبوه چگونه گرداوری شدهاند.
آسوشیتد پرس نیز در سال ۲۰۰۶ گزارشی به نقل از دکتری از کره شمالی منتشر کرد که در آن کشور کودکانی که دچار ناتوانیهای ذهنی هستند بالافاصله کشته میشوند و جسد آنها هم سوزانده میشود.
دزدیدن شهروندان خارجی در مرزهای آبی و خاکی این کشور با ژاپن و کره جنوبی نیز رخدادی است که بارها در مورد آن گزارشهایی منتشر شده است.
ثابت کردن درستی یا نادرستی برخی از گزارشها به دلیل قطع کامل ارتباط جمهوری خلق کره و جهان پیرامونش بسیار مشکل است با این همه نگاهی به آنچه در مهمترین همپیمان آن کشور یعنی چین رخ داده و گاه عیناً از کره شنیده شده است، بسیاری از آنها را باورپذیر میکند.
ولی میتوان تصور کرد که هیچ یک از این گزارشها به اندازه یک بازی در جام جهانی بیننده نداشته است. اگر هم فرصتی بود تا بتوان نیمنگاهی به مردمی تنها رها شده در سرزمینی دوردست انداخت باز هم همان جام جهانی بود که این فرصت هم از دست رفت. احتمالاً خاطره کوچکی که میماند همان هفت گلی است که از پرتغال خورد، تا همین هم خود بهانهای شود برای خندیدن. باید امیدوار بود که بازیکنان و مربیان کره شمالی باقی زندگی را در آرامش بگذرانند و سرنوشت غمانگیزی در انتظارشان نباشد.