در سالهای اخیر هر گاه حرکات اعتراضی در ایران رخ داده است نام گروهی که از آنها با عنوان «لباسشخصیها» یاد میشود به میان آمده است. از حمله به خوابگاههای دانشجویان در دانشگاههای شیراز، علامه طباطبایی و تهران گرفته تا آخرین مورد آن یعنی اعتراضات به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سلامی ایران همه و همه به «لباسشخصیها» نسبت داده میشود.
ولی «لباس شخصیها» کیستند؟
رادیو فردا با یک «لباس شخصی» به نام رضا که میگوید ۲۱ سال دارد و از جنوب ایران به تهران رفته بوده تا با معترضانی که او «اغتشاشگر» مینامد مقابله کند، گفتوگویی داشته است:
رضا: من در مقابل کسانی بودم که به زعم شما تظاهر کننده و به زعم من اغتشاشگر بودند.
راديو فردا: کسی از شما پشتيبانی میکرد؟
من وظيفه خود میدانستم که آن چه در توان دارم برای نظم و امنيت کشور استفاده کنم. به نظر من اگر مشکلی و انتقادی وجود دارد، بايد از راه قانونی وارد عمل شد.
آيا در قانون داريم که کسی به صورت خودسر و با لباس شخصی به خيابان بيايد و با مردم برخورد کند؟ ما در قانون چيزی با عنوان لباس شخصی نداريم.
چه کسی گفته خودسر؟ اينها خودسر نبودند، ما مجوز داريم با کسانی که میخواهند اغتشاش به وجود آورند برخورد کنيم.
حتی در جايی که پليس وجود دارد؟
پليس هم در اين برخوردها شرکت داشت.
اما برای حضور پليس میتواند توجيهی وجود داشته باشد.
فقط همين را میتوانم بگويم که اقدام ما قانونی بوده، شايد از نظر ظاهری شما نمیدانيد ولی برای اقدام ما مجوز وجود داشته است. اينجا يک سری خط قرمزهايی وجود دارد که من نمیتوانم درباره آن حرف بزنم.
شما در برخورد با مردم تا چه حدی آزاد بوديد؟
سعی میکرديم کاری کنيم که حتیالامکان مردم به خانههايشان باز گردند.
مردم را کتک نمیزديد؟
من کسی را کتک نمیزدم و بيشتر سعی میکردم با فرياد زدن مردم را به عقب برانم.
شما اسلحه هم داشتيد؟
اين مسئله را نمیتوانم بگويم. فرض کنيد اسلحه داشتيم.
از اين اسلحه در چه مواردی استفاده کرديد؟
هيچ وقت سعی نکردم استفاده کنم.
خود مقامهای دولتی عنوان کردند که ۲۰ نفر در اين تظاهرات کشته شدند.
چه کسی اين را گفته است؟
آقای احمدی مقدم.
آقای احمدی مقدم گفت که اينها يک مشت آدم منافق بودند و اينها به ما ربطی نداشت. جاهايی بوده که وقتی اشخالص تند برخورد میکردند و شيشهها را میشکستند، سعی میکردند اينها را متفرق کنند، پس بايد چکار میکرديم؟
پس چطور اين فيلمها در يوتيوب منتشر شده؟
خيلی از کسانی که شيشهها را میشکستند، يک مشت اراذل و اوباش بودند.
شما میگوييد کسانی که لباس بسيج به تن داشتند اراذل و اوباش بودند؟
هر کسی میتواند وارد بسيج شود. هر آدمیدر خيابان میتواند وارد بسيج شود و هر کاری بکند و چهره بسيج را مخدوش کند.
بيشتر کسانی که مثل شما خودجوش و به خاطر حمايت از آقای احمدینژاد وارد ارگان لباس شخصی میشوند، بيشتر در مساجد سازماندهی میشوند؟
خيلی جاها میتواند باشد که مسجد هم يکی از آنها است. کسانی در مساجد هستند که حامی آقای احمدینژاد هستند.
شما جزو زير مجموعه کداميک از گروههای لباس شخصی هستيد؟
گفتم که نمیتوانم در اين مورد حرف بزنم.
در قبال مردمی که غيرنظامی بودند، به چه وسايلی مسلح بوديد؟
غيرنظامی بودند، ولی بیدفاع نبودند.
يعنی چی؟
يعنی از اسلحه سرد مثل چاقو استفاده میکردند و تعدادی از بچههای يگان ويژه را زخمی کردند. اين چه معنی میدهد؟ الان عکسها و تصاوير آن هم موجود است.
موقعی که ما به صحنه رفتيم فکر همه چيز را کرده بوديم که ممکن است کشته شويم يا بلايی سرمان بيايد. خيلی از مردم بی رحم بودند.
شما چگونه با آنها برخورد میکرديد؟
وقتی مردم با خشونت برخورد میکردند و يا توهين میکردند، انتظار داريد ما چکار میکرديم؟
لباس شخصی يعنی چی که اين روزها در ادبيات ايران خيلی استفاده میشود؟
لباس شخصی يعنی حافظ منافع ايران و کسانی که سعی میکنند برای مردم منافعی را به ارمغان بياورند.
پس اين صحنههايی که ما میبينيم و مثلا با باتوم سر معترضان را شکستهاند، چه کسانی باعث ايجاد اين صحنهها بودند؟
همان کسانی که سرشان شکسته، خودشان نظم و امنيت کشور را به هم میزنند و به سطل آشغال خيابان هم رحم نمیکنند. بايد با اينها چکار کرد؟
يعنی بايد با خشونت با آنها رفتار کرد؟
جواب خشونت را بايد با خشونت داد ديگر. من سعی میکردم بی احترامی نکنم ولی آنها توهين میکردند به رهبری که تمام عمرش را صرف اين کشور کرده و همان طور که درنماز جمعه فرمودند من آبروی خودم را گذاشتم و جمهوری اسلامی اهل خيانت نيست. اين را شما مطمئن باشيد.
ما در قانون چيزی به نام لباس شخصی داريم؟
ببينيد در قانون خيلی چيزها نيست، ولی ما در واقعيت با خيلی چيزها برخورد میکنيم که در قانون نيست.
يک خانمی با سنگ زده بود توی سر همکار من، خوب با اين خانوم بايد چگونه رفتار کرد؟ بايد گفت دست شما درد نکند که اين کار را کرديد؟ بايد با اين خانوم برخورد کرد.
تو از کدام شهر به تهران آمدی؟
من از يکی از شهرهای جنوبی آمدم.
وقتی آمدی تهران به جايی مراجعه کردی و گفتی به عنوان يک نيروی لباس شخصی فعاليت میکنی؟
نه ما از قبل عضو پايگاه بسيج بوديم.
در تهران جايی نداشتی؟
اقوام من درتهران زندگی میکنند.
آنها میدانستند تو فقط برای اين منظور به تهران آمدهای؟
نه نمیدانستند. من چند روزی تهران بودم و کارم را انجام دادم، ولی لزومی نداشت به آنها بگويم.
وقتی شما به عنوان نيروی لباس شخصی جمع شديد، کسانی که فرمانده بودند دقيقاً از شما چه میخواستند؟ آيا آموزش ديديد که چگونه بايد با مردم برخورد کنيد؟
بله اولين آموزش ما اين بود که در کمال آرامش با مردم صحبت کنيم و من چون خودم روانشناسی خواندهام، اين را بلد بودم و سعی میکردم با آرامش به مردم بگويم به خانههايشان بروند و اگر اعتراضی دارند با قانون پيش بروند.
آموزش نظامی نديديد؟
چرا تا حدودی آموزش دادند.
ظرف چند روز در پايگاه به شما آموزش نظامیدادند؟
من مدتهاست که در آن پايگاه هستم.
کسی با شما تماس گرفت و گفت ما نياز داريم که به تهران بيايی؟
بله يکی از دوستانم که دانشجو است تماس گرفت که رضا اتفاقات بدی در تهران رخ میدهد که به نفع ايران نيست، بيا با هم برويم برای ايران کاری انجام بدهيم.
فرمان مقام معظم رهبری اين بود که با کسانی که میخواهند رأی مردم را خراب کنند، برخورد کنيم.
اين وسايل مانند گاز فلفل، باتوم و اسلحه را چه کسی در اختيار شما قرار داد؟
من گاز فلفل و گاز اشکآور نداشتم.
بقيه وسايل را داشتی؟
من اسلحه کلت داشتم با يک باتوم.
اينها را پايگاه بسيج در اختيار شما میگذاشت؟
بله اما به ما گفتند به هيچ عنوان از اسلحه استفاده نکينم.
ولی بالاخره مواردی پيش آمد که اسلحه به کار آمد؟
در جاهايی که مردم سنگ يا آتش میانداختند، بعضی بچهها تير هوايی شليک میکردند.
ولی «لباس شخصیها» کیستند؟
رادیو فردا با یک «لباس شخصی» به نام رضا که میگوید ۲۱ سال دارد و از جنوب ایران به تهران رفته بوده تا با معترضانی که او «اغتشاشگر» مینامد مقابله کند، گفتوگویی داشته است:
رضا: من در مقابل کسانی بودم که به زعم شما تظاهر کننده و به زعم من اغتشاشگر بودند.
راديو فردا: کسی از شما پشتيبانی میکرد؟
من وظيفه خود میدانستم که آن چه در توان دارم برای نظم و امنيت کشور استفاده کنم. به نظر من اگر مشکلی و انتقادی وجود دارد، بايد از راه قانونی وارد عمل شد.
آيا در قانون داريم که کسی به صورت خودسر و با لباس شخصی به خيابان بيايد و با مردم برخورد کند؟ ما در قانون چيزی با عنوان لباس شخصی نداريم.
چه کسی گفته خودسر؟ اينها خودسر نبودند، ما مجوز داريم با کسانی که میخواهند اغتشاش به وجود آورند برخورد کنيم.
حتی در جايی که پليس وجود دارد؟
پليس هم در اين برخوردها شرکت داشت.
اما برای حضور پليس میتواند توجيهی وجود داشته باشد.
فقط همين را میتوانم بگويم که اقدام ما قانونی بوده، شايد از نظر ظاهری شما نمیدانيد ولی برای اقدام ما مجوز وجود داشته است. اينجا يک سری خط قرمزهايی وجود دارد که من نمیتوانم درباره آن حرف بزنم.
شما در برخورد با مردم تا چه حدی آزاد بوديد؟
سعی میکرديم کاری کنيم که حتیالامکان مردم به خانههايشان باز گردند.
مردم را کتک نمیزديد؟
من کسی را کتک نمیزدم و بيشتر سعی میکردم با فرياد زدن مردم را به عقب برانم.
شما اسلحه هم داشتيد؟
اين مسئله را نمیتوانم بگويم. فرض کنيد اسلحه داشتيم.
از اين اسلحه در چه مواردی استفاده کرديد؟
هيچ وقت سعی نکردم استفاده کنم.
خود مقامهای دولتی عنوان کردند که ۲۰ نفر در اين تظاهرات کشته شدند.
چه کسی اين را گفته است؟
آقای احمدی مقدم.
آقای احمدی مقدم گفت که اينها يک مشت آدم منافق بودند و اينها به ما ربطی نداشت. جاهايی بوده که وقتی اشخالص تند برخورد میکردند و شيشهها را میشکستند، سعی میکردند اينها را متفرق کنند، پس بايد چکار میکرديم؟
پس چطور اين فيلمها در يوتيوب منتشر شده؟
خيلی از کسانی که شيشهها را میشکستند، يک مشت اراذل و اوباش بودند.
شما میگوييد کسانی که لباس بسيج به تن داشتند اراذل و اوباش بودند؟
هر کسی میتواند وارد بسيج شود. هر آدمیدر خيابان میتواند وارد بسيج شود و هر کاری بکند و چهره بسيج را مخدوش کند.
بيشتر کسانی که مثل شما خودجوش و به خاطر حمايت از آقای احمدینژاد وارد ارگان لباس شخصی میشوند، بيشتر در مساجد سازماندهی میشوند؟
خيلی جاها میتواند باشد که مسجد هم يکی از آنها است. کسانی در مساجد هستند که حامی آقای احمدینژاد هستند.
شما جزو زير مجموعه کداميک از گروههای لباس شخصی هستيد؟
گفتم که نمیتوانم در اين مورد حرف بزنم.
در قبال مردمی که غيرنظامی بودند، به چه وسايلی مسلح بوديد؟
غيرنظامی بودند، ولی بیدفاع نبودند.
يعنی چی؟
يعنی از اسلحه سرد مثل چاقو استفاده میکردند و تعدادی از بچههای يگان ويژه را زخمی کردند. اين چه معنی میدهد؟ الان عکسها و تصاوير آن هم موجود است.
موقعی که ما به صحنه رفتيم فکر همه چيز را کرده بوديم که ممکن است کشته شويم يا بلايی سرمان بيايد. خيلی از مردم بی رحم بودند.
شما چگونه با آنها برخورد میکرديد؟
وقتی مردم با خشونت برخورد میکردند و يا توهين میکردند، انتظار داريد ما چکار میکرديم؟
لباس شخصی يعنی چی که اين روزها در ادبيات ايران خيلی استفاده میشود؟
لباس شخصی يعنی حافظ منافع ايران و کسانی که سعی میکنند برای مردم منافعی را به ارمغان بياورند.
پس اين صحنههايی که ما میبينيم و مثلا با باتوم سر معترضان را شکستهاند، چه کسانی باعث ايجاد اين صحنهها بودند؟
همان کسانی که سرشان شکسته، خودشان نظم و امنيت کشور را به هم میزنند و به سطل آشغال خيابان هم رحم نمیکنند. بايد با اينها چکار کرد؟
يعنی بايد با خشونت با آنها رفتار کرد؟
جواب خشونت را بايد با خشونت داد ديگر. من سعی میکردم بی احترامی نکنم ولی آنها توهين میکردند به رهبری که تمام عمرش را صرف اين کشور کرده و همان طور که درنماز جمعه فرمودند من آبروی خودم را گذاشتم و جمهوری اسلامی اهل خيانت نيست. اين را شما مطمئن باشيد.
ما در قانون چيزی به نام لباس شخصی داريم؟
ببينيد در قانون خيلی چيزها نيست، ولی ما در واقعيت با خيلی چيزها برخورد میکنيم که در قانون نيست.
يک خانمی با سنگ زده بود توی سر همکار من، خوب با اين خانوم بايد چگونه رفتار کرد؟ بايد گفت دست شما درد نکند که اين کار را کرديد؟ بايد با اين خانوم برخورد کرد.
تو از کدام شهر به تهران آمدی؟
من از يکی از شهرهای جنوبی آمدم.
وقتی آمدی تهران به جايی مراجعه کردی و گفتی به عنوان يک نيروی لباس شخصی فعاليت میکنی؟
نه ما از قبل عضو پايگاه بسيج بوديم.
در تهران جايی نداشتی؟
اقوام من درتهران زندگی میکنند.
آنها میدانستند تو فقط برای اين منظور به تهران آمدهای؟
نه نمیدانستند. من چند روزی تهران بودم و کارم را انجام دادم، ولی لزومی نداشت به آنها بگويم.
وقتی شما به عنوان نيروی لباس شخصی جمع شديد، کسانی که فرمانده بودند دقيقاً از شما چه میخواستند؟ آيا آموزش ديديد که چگونه بايد با مردم برخورد کنيد؟
بله اولين آموزش ما اين بود که در کمال آرامش با مردم صحبت کنيم و من چون خودم روانشناسی خواندهام، اين را بلد بودم و سعی میکردم با آرامش به مردم بگويم به خانههايشان بروند و اگر اعتراضی دارند با قانون پيش بروند.
آموزش نظامی نديديد؟
چرا تا حدودی آموزش دادند.
ظرف چند روز در پايگاه به شما آموزش نظامیدادند؟
من مدتهاست که در آن پايگاه هستم.
کسی با شما تماس گرفت و گفت ما نياز داريم که به تهران بيايی؟
بله يکی از دوستانم که دانشجو است تماس گرفت که رضا اتفاقات بدی در تهران رخ میدهد که به نفع ايران نيست، بيا با هم برويم برای ايران کاری انجام بدهيم.
فرمان مقام معظم رهبری اين بود که با کسانی که میخواهند رأی مردم را خراب کنند، برخورد کنيم.
اين وسايل مانند گاز فلفل، باتوم و اسلحه را چه کسی در اختيار شما قرار داد؟
من گاز فلفل و گاز اشکآور نداشتم.
بقيه وسايل را داشتی؟
من اسلحه کلت داشتم با يک باتوم.
اينها را پايگاه بسيج در اختيار شما میگذاشت؟
بله اما به ما گفتند به هيچ عنوان از اسلحه استفاده نکينم.
ولی بالاخره مواردی پيش آمد که اسلحه به کار آمد؟
در جاهايی که مردم سنگ يا آتش میانداختند، بعضی بچهها تير هوايی شليک میکردند.