پیوند نفت و سیاست در فضای ایران پدیده تازهای نیست و در حال حاضر نیز، با توجه به عمق و دامنه وابستگی این کشور به در آمد های ناشی از صدور طلای سیاه، فراز و نشیبهای این کالا میتواند بر شکلبندی نیروهای سیاسی در جمهوری اسلامی، به ویژه در فضای انتخاباتی کنونی، تاثیر بگذارد.
محمود احمدی نژاد، سیاست خود را -از آغاز دوران زمامداری اش- بر رونق بازگشت ناپذیر بازار نفت، و هزینه کردن تمامی در آمدهای ارزی ناشی از آن، پایهگذاری کرد، و امروز، با توجه به بر هم خوردن این محاسبه، با تهاجم بیامان رقیبان نه تنها در اردوی اصلاح طلبان، بلکه حتی در جناح هوادار خود روبهرو شده است.
از آغاز دوران زمامداری محمود احمدی نژاد تا امروز، رئیس دولت نهم عملا حدود ۲۲۰ میلیارد دلا ر دریافتی ارزی حاصل از صدور نفت را هزینه کرده است؛ این دست و دلبازی بیسابقه در مصرف منبع اصلی تامین ارز کشور و درآمدهای دولت، از آنچه در برنامه پنجساله چهارم و حتی بودجههای سالانه پیشبینی شده بود، با فاصلهای چشمگیر، بیشتر است.
امروز کارنامه رئیس جمهوری ایران، در پایان دوران چهار سالهاش، و نیز در پایان آنچه «ضیافت نفت» لقب گرفته، بر آینده سیاسی او سنگینی میکند.
پیامدهای سیاسی احتمالی سقوط ۷۳ در صدی بهای نفت در فاصله کمتر از شش ماه، از بشکه ای۱۴۷ دلار به زیر ۴۰ دلار، زیر ذرهبین ناظران مسائل بینالمللی است.
روزنامه فرانسوی «لوموند» در شماره ۲۴ فوریه خود محمود احمدی نژاد، ولادیمیر پوتین و هوگو چاوز را سه اقتدار گرایی توصیف میکند که به دلیل کاهش تقاضای نفت و فروریزی بهای آن، تضعیف خواهند شد.
در میان این سه رهبر، به نوشته «لوموند»، آقای احمدی نژاد از همه آسیبپذیرتر است و انتخاب دوباره او به دلیل «کارنامه فاجعهآمیزش»، با خطراتی روبهرو است.
روزنامه فرانسوی با یاد آوری وعده رئیس جمهوری اسلامی در باره آوردن نفت بر سر سفره فقیران (که به نوشته «لوموند» بخش بزرگی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند)، می افزاید که او تنها تورم را برای آنها آورد. در این شرایط، به گفته همان منبع، «اقتصاد و -همزمان با آن- محبوبیت سرباز سابق سپاه پاسداران فرو ریخته است».
مصداق تحلیل «لوموند» از دگرگونی بازار نفت و پیآمد های سیاسی آن، که پیشتر روایتهای مشابه آن از سوی شماری از رسانههای ایرانی و خارجی نیز انتشار یافته بود، کم و بیش در تحولات سیاسی کنونی جمهوری اسلامی دیده میشود.
نابرابری اجتماعی در ایران؛ آیا شعار محمود احمدی نژاد به واقعیت نزدیک شد؟
با توجه به تنگتر شدن دامنه مانور محمود احمدی نژاد، که سقوط بهای نفت یکی از مهمترین عوامل آن است، بعضی از شخصیتها و رسانههای با نفوذ وابسته به جناح معروف به اصولگرای جمهوری اسلامی، انتقاد های خود را از دولت نهم شدت بخشیدهاند، به ویژه در عرصه ای مانند عدالت اجتماعی که در فضای پس از انقلاب ۱۳۵۷ از حساسیت ویژهای برخوردار است.
بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری نیز، آقای احمدی نژاد دولت خود را «عدالت محور» توصیف کرد و با متمرکز کردن گفتمان خود بر شعار «دفاع از مستضعفان»، تبلیغات گستردهای را علیه دو رئیس جمهوری پیش از خود سازمان داد.
در حال حاضر نه تنها سخنگویان جناح «اصلاح طلب»، بلکه حتی هممسلکان آقای احمدی نژاد در اردوی «اصولگرایان»، کارنامه او را در مبارزه با نابرابریهای اجتماعی زیر پرسش میبرند.
این انتقاد در جناح «محافظه کار» جمهوری اسلامی بالا میگیرد که محمود احمدی نژاد، با مدیریت نادرست انبوه در آمدهای نفتی ایران، نه تنها یک فرصت تاریخی را برای پیشبرد اقتصاد ایران از دست داد بلکه در دستیابی به توزیع برابرتر در آمدها نیز با شکست روبرو شده و شکاف طبقاتی را در کشور شدت بخشیده است.
سایت «الف»، وابسته به احمد توکلی -عضو با نفوذ جناح محافظه کار دستگاه مقننه و رییس مرکز پژوهش های مجلس- چهار شنبه هفتم اسفند ماه، با تکیه بر آمار بانک مرکزی نوشت که در دوران زمامداری محمود احمدی نژاد نابرابری اجتماعی به بالاترین سطح در ۲۰ سال گذشته رسیده است.
در افشای تشدید نابرابری در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، سایت «الف» بر تحولات ضریب معروف «جینی» در ایران تکیه میکند. این ضریب هر چه به صفر نزدیکتر باشد نشانه توزیع برابرتر درآمدها است و هر چه به یک نزدیکتر شود، از توزیع نابرابرتر حکایت میکند.
آمار مورد استناد سایت «الف» نشان میدهد که «ضریب جینی» در دوران هشت ساله هاشمی رفسنجانی کمتر شده، حال آنکه در دو سال نخست زمامداری محمود احمدی نژاد افزایش یافته است
محمود احمدی نژاد، سیاست خود را -از آغاز دوران زمامداری اش- بر رونق بازگشت ناپذیر بازار نفت، و هزینه کردن تمامی در آمدهای ارزی ناشی از آن، پایهگذاری کرد، و امروز، با توجه به بر هم خوردن این محاسبه، با تهاجم بیامان رقیبان نه تنها در اردوی اصلاح طلبان، بلکه حتی در جناح هوادار خود روبهرو شده است.
از آغاز دوران زمامداری محمود احمدی نژاد تا امروز، رئیس دولت نهم عملا حدود ۲۲۰ میلیارد دلا ر دریافتی ارزی حاصل از صدور نفت را هزینه کرده است؛ این دست و دلبازی بیسابقه در مصرف منبع اصلی تامین ارز کشور و درآمدهای دولت، از آنچه در برنامه پنجساله چهارم و حتی بودجههای سالانه پیشبینی شده بود، با فاصلهای چشمگیر، بیشتر است.
امروز کارنامه رئیس جمهوری ایران، در پایان دوران چهار سالهاش، و نیز در پایان آنچه «ضیافت نفت» لقب گرفته، بر آینده سیاسی او سنگینی میکند.
پیامدهای سیاسی احتمالی سقوط ۷۳ در صدی بهای نفت در فاصله کمتر از شش ماه، از بشکه ای۱۴۷ دلار به زیر ۴۰ دلار، زیر ذرهبین ناظران مسائل بینالمللی است.
روزنامه فرانسوی «لوموند» در شماره ۲۴ فوریه خود محمود احمدی نژاد، ولادیمیر پوتین و هوگو چاوز را سه اقتدار گرایی توصیف میکند که به دلیل کاهش تقاضای نفت و فروریزی بهای آن، تضعیف خواهند شد.
در میان این سه رهبر، به نوشته «لوموند»، آقای احمدی نژاد از همه آسیبپذیرتر است و انتخاب دوباره او به دلیل «کارنامه فاجعهآمیزش»، با خطراتی روبهرو است.
روزنامه فرانسوی با یاد آوری وعده رئیس جمهوری اسلامی در باره آوردن نفت بر سر سفره فقیران (که به نوشته «لوموند» بخش بزرگی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند)، می افزاید که او تنها تورم را برای آنها آورد. در این شرایط، به گفته همان منبع، «اقتصاد و -همزمان با آن- محبوبیت سرباز سابق سپاه پاسداران فرو ریخته است».
مصداق تحلیل «لوموند» از دگرگونی بازار نفت و پیآمد های سیاسی آن، که پیشتر روایتهای مشابه آن از سوی شماری از رسانههای ایرانی و خارجی نیز انتشار یافته بود، کم و بیش در تحولات سیاسی کنونی جمهوری اسلامی دیده میشود.
نابرابری اجتماعی در ایران؛ آیا شعار محمود احمدی نژاد به واقعیت نزدیک شد؟
با توجه به تنگتر شدن دامنه مانور محمود احمدی نژاد، که سقوط بهای نفت یکی از مهمترین عوامل آن است، بعضی از شخصیتها و رسانههای با نفوذ وابسته به جناح معروف به اصولگرای جمهوری اسلامی، انتقاد های خود را از دولت نهم شدت بخشیدهاند، به ویژه در عرصه ای مانند عدالت اجتماعی که در فضای پس از انقلاب ۱۳۵۷ از حساسیت ویژهای برخوردار است.
محمود احمدی نژاد با شعار عدالت اجتماعی، و با افشای نابرابریهای دوران «سازندگی» و «اصلاحات»، در آخرین انتخابات ریاست جمهوری به مصاف اکبر هاشمی رفسنجانی رفت و با بسیج هوادران خود پیرامون این شعار، بر او پیروز شد.
بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری نیز، آقای احمدی نژاد دولت خود را «عدالت محور» توصیف کرد و با متمرکز کردن گفتمان خود بر شعار «دفاع از مستضعفان»، تبلیغات گستردهای را علیه دو رئیس جمهوری پیش از خود سازمان داد.
در حال حاضر نه تنها سخنگویان جناح «اصلاح طلب»، بلکه حتی هممسلکان آقای احمدی نژاد در اردوی «اصولگرایان»، کارنامه او را در مبارزه با نابرابریهای اجتماعی زیر پرسش میبرند.
این انتقاد در جناح «محافظه کار» جمهوری اسلامی بالا میگیرد که محمود احمدی نژاد، با مدیریت نادرست انبوه در آمدهای نفتی ایران، نه تنها یک فرصت تاریخی را برای پیشبرد اقتصاد ایران از دست داد بلکه در دستیابی به توزیع برابرتر در آمدها نیز با شکست روبرو شده و شکاف طبقاتی را در کشور شدت بخشیده است.
سایت «الف»، وابسته به احمد توکلی -عضو با نفوذ جناح محافظه کار دستگاه مقننه و رییس مرکز پژوهش های مجلس- چهار شنبه هفتم اسفند ماه، با تکیه بر آمار بانک مرکزی نوشت که در دوران زمامداری محمود احمدی نژاد نابرابری اجتماعی به بالاترین سطح در ۲۰ سال گذشته رسیده است.
در افشای تشدید نابرابری در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، سایت «الف» بر تحولات ضریب معروف «جینی» در ایران تکیه میکند. این ضریب هر چه به صفر نزدیکتر باشد نشانه توزیع برابرتر درآمدها است و هر چه به یک نزدیکتر شود، از توزیع نابرابرتر حکایت میکند.
آمار مورد استناد سایت «الف» نشان میدهد که «ضریب جینی» در دوران هشت ساله هاشمی رفسنجانی کمتر شده، حال آنکه در دو سال نخست زمامداری محمود احمدی نژاد افزایش یافته است