روز سهشنبه شاهزاده رضا پهلوی به دعوت گیزل استوارت (Gisele Stewart)، نماینده مجلس بریتانیا از حزب حاکم کارگر در آن کشور، در جلسهای عمومی در ساختمان مجلس بریتانیا حضور یافت.
رضا پهلوی در صحبتهای خود برای نمایندگان مجلس عوام، تصويری از وضع فعلی ايران، مردم و اپوزيسيون دولت در داخل و خارج از ايران ترسيم كرد و گفت: «بايد گذشته را پشت سر گذاشت و به اتفاق برای برقراری يک دموكراسی نوين منطبق با اصول و خواست جمعيت جوان ايران تلاش كرد.»
راديو فردا در محل مجلس عوام بريتانيا گفتوگویی با شاهزاده رضا پهلوی در مورد نظراتش انجام داده است كه در زیر میخوانيد:
راديو فردا: چرا برای بيان نظرات خود بريتانيا و مجلس عوام اين كشور را انتخاب کردید؟ آيا در نگاه اروپا به مسايل ايران تغييری رخ داده يا در حال رخ دادن است؟
رضا پهلوی: از ديد من فضای اروپا در مقايسه با سالهای گذشته يک تغيير ماهوی پيدا كرده است. به اين مفهوم كه از يکسو بسياری از قانونگذاران، دولتمردان و دولتزنان اين كشورها بيشتر با ماهيت واقعی رژيم ايران آشنا میشوند. از سوی ديگر، كشورهای اروپا با نگرانیهای مختلفی روبهرو هستند؛ از مسأله غنیسازی و اتمی شدن رژیم [ایران] گرفته تا تروريسم و عواقب آن.
در حقيقت نيروهای اپوزيسيون و كسانی كه مانند من طرفدار يک نظام دموكراسی پارلمانی سكولار هستند، در مقابل آن چه به عنوان يک حكومت مذهبی در ايران وجود دارد، فرصتهای بيشتری پيدا میكنند كه وارد اصل مطلب شوند.
اصل صحبت من، نه تنها در بريتانيا بلكه در پارلمان اروپا هم، اين بود كه شما وارد شدن به يک ديالوگ را مطرح میكنيد، اما اين ديالوگ طبق معمول به رژيم ايران محدود خواهد بود يا به نيروهای طرفدار دموكراسی و آزادی كه اكثريت جامعه ايران را تشكيل مي دهند هم گسترش خواهد يافت.
خوشبختانه توجه به اين مسايل به جايی رسيده است كه امروز مشخصتر از گذشته و با فكر بازتر، افرادی مانند من را دعوت میكنند تا صحبت كنيم و مسايل را توضيح دهيم. اين فرصت مناسبی است.
امروز درهای بيشتری به روی ما باز و درهای بيشتری به روی رژيم [ایران] بسته میشود.
البته مدتها ست كه من و افراد ديگر اپوزيسيون رژيم ايران تلاش میكنيم.
پرسشهای ديگری كه مطرح است اين است كه چگونه بايد فعاليت كرد؛ با چه كسانی بايد صحبت كرد؛ چگونه بايد ارتباط برقرار كرد. اين برخورد بسيار سازندهتر است.
در صحبتهای خود اشاره كرديد كه هدفتان ارتباط و صحبت با مردم ايران است و تغيير بايد از درون جامعه ايران روی دهد. چگونه میتوانيد با مردم ايران اين ديالوگ را برقرار كنيد؟
در حال حاضر، به دليل خفقان موجود درايران، بيشتر ارتباطات زيرزمينی است [مثلا] از طريق تلفن و اينترنت. اين ارتباط با هستههای مختلف مقاومت و در بخشهای مختلف اجتماعی در داخل كشور وجود دارد.
آن چه كمبود آن در صحنه كاملا محسوس است، حداقل ساختار هماهنگی و مكانيزم رهبری اين برنامه است.
در مجلس عوام بریتانیا گفتید كه در حال تهيه يک بسته سياسی برای گشودن راهی به سوی دموكراسی هستيد. برای تدوين اين، به گفته شما، بسته سياسی چه اقداماتی انجام گرفته است؟
يک پروژه مشترک ملی، كه گستردهترين نيروهای سياسی كشور را در يک هدف مشترک در برگيرد، میتواند تنها راه باشد.
اين اهداف مشترک را به صورت ساده بيان میكنم: ايجاد يك آلترناتيو دموكراسی سكولار پارلمانی در مقابل نظام [حکومتی فعلی ایران] ، [تهیه] يک قانون اساسی مبتنی بر اعلاميه جهانی حقوق بشر، [آمادهسازی] يک پروسه انتخاباتی از طريق مجلس مؤسسان كه قانون اساسی آينده كشور را تدوين میكند.
تمام فرمهايی كه اين سيستم میتواند داشته باشد مورد بررسي قرار میگيرد؛ اين كه نظام مشروطه باشد يا جمهوری يا فدرال.
اين بار، بر خلاف ۳۰ سال پيش، مردم ايران بايد بدانند كه «نه» گفتن به اين سيستم [حکومتی فعلی] مهمترين مسأله نيست، بلكه بدانند به چه چيزی میخواهند رأی بدهند.
ابتدا اين مسايل بايد به طور مشخص بيان شده و زمينه های لازم برای تشكيل احزاب ايجاد شود.
سقوط نظام مرحله بعدی است، اين كه دولت موقتی كه پس از اين مرحله تشكيل میشود، چگونه كشور را اداره خواهد كرد و چگونه زمينههای لازم را ايجاد خواهد كرد.
اينها دغدغههای مشترک همه كسانی است كه ممكن است در روز نهايی رأی آنها با هم متفاوت باشد. اما بخش عظيمی از نيروهای مختلف عقيدتی و سياسی مردم در اين راه حل كه محتوای نظام [احتمالی سیاسی] بايد سكولار دموكراتيک باشد، همسنگر هستند.