طی روزهای گذشته، تعدادی از دانشجویان و فعالان صنفی دانشگاهی بازداشت شدهاند. گروهی معتقدند هدف بازداشتهایی که به ویژه از ۱۳ آبان آغاز شده است، جلوگیری از اعتراضها در روز ۱۶ آذر، روز دانشجو است. بسیاری از این دسته افراد نیز معتقدند، از آنجاییکه اعتراضها دیگر توسط گروه کوچکی از فعالان سیاسی و صنفی مدیریت یا رهبری نمیشود، بازداشتها در دانشگاهها تاثیری بر روند آن ندارد. به عقیده این افراد، اعتراضها در ایران به بدنه دانشگاه و جامعه سرایت کرده است و به همین دلیل هم بازداشتهای گسترده در ماههای گذشته و تشکیل دادگاههای تلویزیونی بر آن تاثیر چندانی نگذاشته است.
به هر حال در این مدت کوتاه برخی از فعالان دانشجویی محکوم به زندان شدهاند و یا احکام جدید محرومیت از تحصیل و اخراج از دانشگاه برای گروهی دیگر از آنها صادر شده است.
اما آنچه روز ۱۶ آذر را به عقیده برخی از گروههای سیاسی مخالف دولت از دیگر روزها متمایز میکند «دانشجویی» بودن آن است و به همین دلیل هم برخز از همین افراد توصیه میکنند که اعتراضهای این روز درون دانشگاه رخ دهد و به خیابانها کشیده نشود. از جمله نهضت آزادی ایران اخیرا از دانشجویان خواسته است تا «برای جلوگیری از تحریک عوامل آشوبگر در صف دانشجویان، به دانشجویان توصیه میشود که دانشجویان در داخل دانشگاهها اعتراض خود را بیان کنند».
مرتضی سمیاری عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در گفتوگو با رادیو فردا از بازداشتهای اخیر و تاثیرات احتمالی آن چنین میگوید: مسئله دانشگاه در حال حاضر نسبت به انتخابات، نسبت به فضای بسیار بسته و خفقان درون ایران، حل نشده است. لذا برای همین، حضور دانشجوها در درون دانشگاهها و زمزمههای جنبشی که در بین دانشجویان وجود دارد، امری طبیعی است. از یک طرف هم آن جریانی که قدرت را در دست دارد، فضا را به صورت کامل بسته و حداقل انتقادات را هم نمیتواند تحمل کند. من فکر میکنم این جریانی که در حال حاضر در کشور مسائل مختلف را مدیریت میکند، با توجه به اینکه نتوانست این جنبش سبز را کنترل کند، فقط میتواند مهارش کند. یعنی به صورت مقطعی این را سرکوب کند. در حال حاضر که ما نزدیک ۱۶ آذر هستیم، تمام تلاشها و نگاه خود را به سمت دانشگاه برده است.
من احساس میکنم پاسخ منفی است. به علت اینکه این جنبش امروز دیگر در درون دانشگاهها، بین روشنفکران، مثل سالهای گذشته بعد از انقلاب نیست. تنها بین فعالان سیاسی نیست. بلکه این جنبش یک نگاه محوری مردمی پیدا کرده است. یک جنبش همگانی و فراگیر است که یک سری اهداف مترقی را دنبال میکند. لذا ضربه زدن به این جنبش خیلی ممکن نیست. اما تا آنجا که امکان دارد و تا جایی که در دسترس این جریان هست، فقط میخواهد در یک حرکت مقطعی و کوتاه مدت این جریان را سرکوب و مهار کند، تا بتواند به آن جریانی که بالا دست خود قرار دارد، پاسخ مطلوبی بدهد. و گرنه غیر از آن فکر نمیکنم توجیه خاص دیگری برای این بازداشتها در حال حاضر وجود داشته باشد.
من تا حدود خیلی زیادی با تصمیمی که از طرف نهضت گرفته شده، موافقم. چند دلیل متفاوت هم در این قضیه وجود دارد. جریانی که در کشور ما بعد از انتخابات آن کودتای نرم خود را انجام داد، تا یک حدودی و حتی جلوتر هم حرکت کرد، در ابتدا گمان میکرد مردم سکوت میکنند. وقتی مردم سکوت نکردند، سعی کرد جریان جنبش سبز را به سوی رادیکالیزم هل بدهد. اولین جرقههای این رادیکالیزم هم از طرف خودشان زده شد. کار به جایی رسید که اینها حتی به مساجد هم رحم نکردند. به مناطق مسکونی هم رحم نکردند. برخورد را با مردم خیلی شدید کردند. بعد از آن سخنرانی که منتهی به ۳۰ خرداد شد، شما دیدید که مرحله به مرحله فشارها بر مردم افزوده شد. تا ۱۳ آبان رسید. یک بحث جدی در ۱۳ آبان به وجود آمد و آن هم این بود که شعارهایی که از ابتدای جنبش تا ۱۳ آبان بود، ملایم بود، مدنی بود و بر اساس فصل سوم قانون اساسی تنظیم شده بود. اما در ۱۳ آبان یک سری شعارهایی داده شد که فراتر بود. یک تجربه هم روز ۱۶ تیر ۷۸ داریم. این دو تا را اگر در کنار هم قرار دهیم، میشود جمعبندی کنیم: آیا تند شدن فضا در حال حاضر به سود جنبش هست یا نه؟ من فکر میکنم جناحی که در حال حاضر روی کار است، از تند شدن فضا استقبال میکند. این را در مطالبی که دارند مینویسند و صحبتهایی که دارند میکنند، میشود حس کرد. ولی هر بار که [جناح حاکم] فضا را رادیکال کرده، آن سوی سکه رادیکالیزم توانسته است سرکوب کند. یک عده از اینها میخواهند جنبش را به سوی رادیکالیزم هل بدهند. اگر شدت رادیکالیزم بالا برود، احتمال عبور از رهبران فعلی -که البته رهبران قراردادی اخلاقی هستند- خیلی بالاتر میرود و ممکن است به مرحلهای حرکت کنیم که اینها خیلی راحت بتوانند جریان را سرکوب کنند.
به هر حال در این مدت کوتاه برخی از فعالان دانشجویی محکوم به زندان شدهاند و یا احکام جدید محرومیت از تحصیل و اخراج از دانشگاه برای گروهی دیگر از آنها صادر شده است.
اما آنچه روز ۱۶ آذر را به عقیده برخی از گروههای سیاسی مخالف دولت از دیگر روزها متمایز میکند «دانشجویی» بودن آن است و به همین دلیل هم برخز از همین افراد توصیه میکنند که اعتراضهای این روز درون دانشگاه رخ دهد و به خیابانها کشیده نشود. از جمله نهضت آزادی ایران اخیرا از دانشجویان خواسته است تا «برای جلوگیری از تحریک عوامل آشوبگر در صف دانشجویان، به دانشجویان توصیه میشود که دانشجویان در داخل دانشگاهها اعتراض خود را بیان کنند».
در آستانه ۱۶ آذر:
- آیا گستره بازداشتها میتواند جنبش دانشجویی را تضعیف کند و یا احتمالاً خنثی کند؟
من احساس میکنم پاسخ منفی است. به علت اینکه این جنبش امروز دیگر در درون دانشگاهها، بین روشنفکران، مثل سالهای گذشته بعد از انقلاب نیست. تنها بین فعالان سیاسی نیست. بلکه این جنبش یک نگاه محوری مردمی پیدا کرده است. یک جنبش همگانی و فراگیر است که یک سری اهداف مترقی را دنبال میکند. لذا ضربه زدن به این جنبش خیلی ممکن نیست. اما تا آنجا که امکان دارد و تا جایی که در دسترس این جریان هست، فقط میخواهد در یک حرکت مقطعی و کوتاه مدت این جریان را سرکوب و مهار کند، تا بتواند به آن جریانی که بالا دست خود قرار دارد، پاسخ مطلوبی بدهد. و گرنه غیر از آن فکر نمیکنم توجیه خاص دیگری برای این بازداشتها در حال حاضر وجود داشته باشد.
- نهضت آزادی، در بیانیه ای که صادر کرده، اعلام کرده که روزهای قدس یا ۱۳ آبان مراسم سالگرد یک رویداد ملی بود و همه نیروها حضور داشتند و معترضان هم میتوانستند حرفشان را بزنند، از آنجا که روز ۱۶ آذر روزی است که اختصاص دارد به دانشجویان، برای جلوگیری از تحریک عوامل آشوبگر در صف دانشجویان، به دانشجویان توصیه میشود که دانشجویان در داخل دانشگاهها اعتراض خود را بیان کنند. شما چه نظری در این مورد دارید؟
«هر بار که [جناح حاکم] فضا را رادیکال کرده، آن سوی سکه رادیکالیزم توانسته است سرکوب کند. یک عده از اینها میخواهند جنبش را به سوی رادیکالیزم هل بدهند. اگر شدت رادیکالیزم بالا برود، احتمال عبور از رهبران فعلی -که البته رهبران قراردادی اخلاقی هستند- خیلی بالاتر میرود و ممکن است به مرحلهای حرکت کنیم که اینها خیلی راحت بتوانند جریان را سرکوب کنند.»